رفتن به محتوای اصلی

مقاله ای که می خوانید، خلاصه شده مقاله بلندی است که چندسال پیش در سایتهای آذربایجانی منتشر کردم. در این مقاله پیشنهادات مفصلی برای ساده نویسی در زبان ترکی آذربایجانی ارائه شده و راهکارهایی برای آموزش زبان مادری از طریق رسانه های بخش خصوصی آذربایجان ارائه شده بود...
آری، درست است، سهم ِ شما، بالا رفتن از نردبان ِ پادشاهی بوده است، اما چه بسا تن در زدن و بالا نرفتن از آن نردبانی که ایزدان در برابر ِ شما بر اش افراشته اند، نه تنها شما، که همه ی ِ ما را وابدارد از همه ی ِ پله های ِ متروک ِ جهان، پست و واپس ترین شان را نیز پس ِ پشت نهیم و در چیزی در ژرفنای ِ پوسیدگی و غربت واصل گردیم.
درحالی‌که جای چنین انسان‌‌هایی نه در درون جامعه بلکه ایزوله شدن و مداوا شدن در حاشیه جامعه بود و آنان حتی می‌توانستند بیمارگونه به حیات خود ادامه بدهند، نه این‌‌که داعیه هدایت جامعه را داشته باشند. اصرار بیمارگونه این اشخاص و رهبران آنها به جامعه که مسیر آنان حقیقت مطلق است از هر فاجعه‌ای بدتر بود. و این‌گونه است که می‌‌شود تصویر روشنی ساخت که قربانی و دیگر قربانیان با چه هیولای وحشتناکی روبرو هستند.
در جواب "نهضت آزادی ایران " باید گفت که مصدق پیش کشتان آقایان ، آیا در میان نامزدهای به اصطلاح اصلاح طلبان حتی کسی مانند بازرگان را سراغ دارند که وقتی در مجلس شورای اسلامی یکی از زنان سرتا پا سیاه پوش که فقط یک چشمش از زیر حجاب اسلامی پیدا بود در دفاع از خط امام شروع کرد به بد زبانی و برچسب زدن به بازرگان و بازرگان در آخر جوابش را فقط دریک جمله داد
به مناسبت ارج گذاشتن به مشارکتِ هدفمند شنودگان در این جلسه و تلاش در پاسخگویی به موازین و اهدافِ جدی سایت ایران گلوبال به متونِ پایه ای در عرصه های ضروری، از جمله حلّ مسئلهء قومی ملّی، در نوشتهء کوتاهِ زیر بر چند نکتهء مهّم دیدگاهِ آقاي بهزاد کریمی به عنوان نمادی برجسته در مورد مسائل ملّی- قومی نگاهی شتابان می اندازیم:
بنابراین مجازات دختر خاله خود را ، نه تسویه حساب شخصی بلکه مجازات و اجرای فرمان خداوندی قلمداد میکرد به این ترتیب خود را عاری از هرگونه جنایتی دانسته و اعمال خود را تنها بعنوان مجری دستورات توجیه میکرد تا اگر روزی و روزگاری چیزی تحت عنوان عذاب وجدان گریبان او را گرفت به مانند تمام جنایتکاران دنیا خود را بری از جنایت دانسته و خود را مامور و معذور اعلام کرده و خود را بدین ترتیب از دست هرچه شرف ، وجدان و غیره باشد خلاص کند و وقتی هم پای حسابدهی جنایت شان فرا رسد باز...
در هرطنز یا جوک، یکی از خصوصیات، سوءتفاهم است. یکی دیگر از خصوصیات جوک، در افتادن با یک اصل پدیرفته ی اجتماعی ست. همینجا نقطه ی پرشی ست که بگوییم طنز و تراژدی هم در کار تولید و باز تولید یکدیگرند.آبادانی را نشنیده است!
مشکل ما ترکها فقط جوکهاست!؟ جوک یک پدیده اجتماعی است و همه جای دنیا کم و بیش وجود دارد ولی جوکهای نژادی همه جای دنیا مذموم است و جوکهای عمومی و بدون تاکید بر نژاد ترجیح داده می شوند. روشنفکران جامعه باید خطرات این نوع جوکهای نژادی را به مردم گوشزد کنند ولی...
روز جمعه ۲۴ اسفند، روز "انتخابات"، آخرين جمعۀ سال هم است. روزی که مادران و ديگر بستگان قربانيان سياسی اين رژيم و آن رژيم، در گلستان «خاوران»، قطعۀ ۳۳ بهشت زهرا و ديگر گلستان های گوشه و کنار اين مرز و بوم، بر سر گور عزيزان از دسته رفته شان، با سال کهنه وداع می کنند. «سفيد جامه» (آنچنان که انوش می خواست و مادر، فروغ چشمان ما به آن تن داده بود) يا «سياه جامه» (آنچنان که معمول است) همراه اين عزيزان باشيم
زبان مادری فارسها هم در ایران ممنوع شده است! نسل جوان، گمشده اش را در وبلاگها، چت روم ها و اس ام اس ها یافته است. دور نیست آن روزی که فارسها هم به نهضت همگانی دفاع از زبان مادری در ایران بپیوندند...
مدتی ست که آقای ناصر ِ مستشار سخن از "اپوزیسیونی نوین"، و به عبارتی "جامع و مانع" می راند و بر این نکته تاکید دارد که راه های ِ تا کنون پوئیده، به بن بست رسیده اند. امروز دیگر بر کمتر کسی پوشیده است که نیروهای ِ آزادی خواه نیاز به یک چرخش ِ پارادایم دارند، چه در پیوند با نقش و کارکرد ِ حزب ها، و چه، در پیوند با چند و چون ِ همبستگی ِ نیروها و «پرسمان ِ رهبری ِ جنبش ِ سرنگونی».