رفتن به محتوای اصلی

_نویسنده مقاله، مثل مسلمانان در خواندن هر سوره قرآن که باید با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کنند در طرح هر نظر و حرفش از "جمهوری خواهی" شروع میکند. نگاه ایدئولوژیک و مذهبی به " جمهوری خواهی" ریشه بی درمان شکست های طرح های ایشان و موجد آن است. درک نادرست از " جمهور مردم" و نتیجه گیری " جمهوری خواهی" از آن به مثابه تنها تعبیر آن در ارتباط به نگرش ایدئولوژیک و مذهبی ایشان و رفقا است و تحصیلات عالیه هم آنرا تصحیح نمی کند. بی تردید اولویت چنین تفکری در هر شرایطی در رابطه با دموکراسی و حقوق بشر...
و به راستی که تنهائی ِ آن مرد باید بی مرز باشد هنگامی که مردی در اندازه ی ِ محسن ِ کردی باید به پدافند از منش ِ او برخیزد. آیا به راستی حزب ِ مشروطه کسی را برای ِ به میدان فرستادن ندارد که دست ِ کم، سخن ِ فارسی را، توان ِ دریافتن اش باشد؟ کسان سخن را درنمی یابند که هیچ، کردار ِ سخن گفتن نیز، برون از دست های شان، سُر خورده است، چونان ماهی ای لیز در میانگه ِ رهکوره هایی که باید روزی به راست می انجامیدند.
به این خاطر زن درفیلم نیازی به استفاده از ویدئو و پخش آن برای دستیابی به لذت تن نمایی بیمارگونه ندارد و تنها می خواهد به یک فانتزی عاشقانه با معشوقش و ایجاد یادگاری از لحظه عشق جنسیشان تن دهد و اینگونه نیز لحظه ای بعد سراپا احساس میشود و دوربین را فراموش می کند. باری بایستی هم از این زن عاشق وبرتری او در همه جوانب بر این مرد احمق دفاع کرد و هم از تکذیب امیرابراهیمی دفاع کرد و از جسارت او برای دفاع از خویش در برابر این ترور شخصیتی پشتیبانی نمود.
_ اگر من میگویم رژیم با سرنوشت مردم بازی نکند و قطعنامه شورای امنیت را پذیرفته به تعامل با جامعه جهانی برسد و خطر جنگ را از سر ملت ما و امت خودش رفع کند، من موسادی و و سیایئ و جنگ طلب هستم !!
_لابیهای جمهوری اسلامی برآنند تا فشار بین المللی روی رژیم را زیر پوشش به ظاهر صلح خواهانه خود تعدیل کنند و از این طریق، تلاش هسته ای ایران را پوشش استتار کننده دهند.
_کدام عاقلی می تواند این ها را لابی رژيم يا فريبخورده يا نادان بداند؟ حتی همان مسعود و مريم هم می دانند که دروغ می گويند.
با آغاز روشنگری در اروپا تاریکخانه قرون وسطی در هم ریخت و بشر که سده های طولانی گرفتار اوهام و خرافات بود آزاد گردید. تحولات و دگرگونی های اجتماعی نخست علوم طبیعی را از شبکه وسیع و گسترده تقدس و فلسفه ایکه نام الهی بخود گرفته بود رها کرد ودر پی آن تجربه علمی برای شناخت واقعیت های دنیای جدید مطرح شد، علوم اجتماعی و نظری در راستای حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش گسترش یافت.در این راستا اندیشه ورزان علوم اجتماعی گاهی از درون کلیسا و معبد و گاهی از برون آن بر نظام موجود تاختند تا آن را از پای در آوردند
جنبش دانشجوئی ، جنبش زنان و جنبش کارگری ایران بخشی از جنبش ملی ماست و نیازمند رهبری فرا گروهی و فرا فرقه ائی ، عام و دموکراتیک . حزبی و ایدئولوژیک کردن این قبیل حرکتها مُثله کردن و ِ سقط کردن آنهاست. در آغاز انقلاب هم ، در دانشگاه های ما بر جنبش دانشجوئی ما همین رفت و ما نیاموخته ایم. حضور یک جنبش دانشجویی متحد در دوران انقلاب ، حتا به تنهائی، شاید میتوانست شعور افسون گشته و دین زده مردم مارا از طلسمی که به آن گرفتار آمده بودند به موقع برهاند.
روش برکناری یک حکومت و یا یک سیستم از سوی اپوزیسیون، در مرحلهء اول بستگی قابل توجهی به برخورد و منش دارندگان حکومتِ وقت با چگونگی واگذار کردن قدرت سیاسی، و با تغییر و تحولات دموکراتیک دارد، مضاف بر آن چگونگی فضای حاکم بر شرایط و ضوابط حاصله از تضادهای درونی جامعه بر اثر وجود لایه های گوناگون اجتماعی با خواسته های متفاوت آنها، از سویی دیگر انباشت اصلاحات و رفرمهای ضروری و زیربنایی چندگانهء صورت نگرفته و سرکوب شده در اثر دیکتاتوری حاکمیّت در پشت یک سد، که در نتیجهء آن بسته بودن فضای فرهنگی...
_ در مورد احزاب تشخیص مرز توهین و نقد (که اغلب هم بیرحمانه است ) بسیار مشکل است . متاسفانه اکثر احزاب اپوریسیون کار نامه خوبی از خود بجا نگذاشته اند و اکثر فعالین سیاسی وابسته به این گروهها نسبت به احزاب خودی و یا غیر خودی ؛ دید بسیار بسیار منفی دارند . بنابراین نمی شود برای حذف چنین کامنت هایی ؛ فورمول خاصی را ابکار برد ؛ فعلا در مورد کلمات رکیک و توهین مستقیم به اشخاص حقیقی مبنایی بر حذف یک کامنت را توانستیم فورموله کنیم
با کلمات زیر جمله بسازید:. آتش ؛ شکم ؛ دروغ؛ طناب ؛مدرسه ؛انار؛ طناب و معلم
براي من كه ايران هستم درك مشكلاتي كه خارج نشينان دارند مشكل است و شايد خواندن صدها ستون در وبلاگها و سايتها نتواند درك روشني از موقعيت مبارزاتي آنها بدهد ولي معني اين جملات را من با گوشت و پوست خودم احساس كرده ام و هر خواننده اي كه در اين 28 سال ايران زندگي نكرده ميتواند به عمق فاجعه حكومت اسلامي پي ببرد. فقر در فرهنگ و اقتصاد ، شخصيت يك ايراني در آينده اي نزديك ، همه را به روشني ميتوانيد...
_منهم می توانستم مثل "بچه آدم" سرم را بیاندازم پایین زندگی ام را بکنم و امروز به ایران رفت و آمد داشته باشم. مثل بسیاری دیگر از شما مبارزان. من رنج می برم از اینکه ما مبارزان یکدیگر را به دلیل اختلاف عقیده خوار و خفیف می کنیم و در عوض در مقابل مردمی که سزاوار همه گونه سرزنش هستند چرا که هرگز دستی برای رهایی شان تکان نمی دهند کرنش های بی جا می کنیم.