رفتن به محتوای اصلی

آيا حذف دبير کل پيشين، ما را يک قدم، آری حتا يک قدم، به اصول دموکراتيک نزديک کرده است، يا اينکه بديهی ترين جلوه ليبراليسم، يعنی " آزادی و امنيت فرد " زير فرمانهای ملوکانه له شده اند؟ آيا باز هم اين جمهوريخواهان هستند که ما را به نو ليبرالی متهم ميکنند، يا اينکه اين خود ما هستيم که مشروطه را در سلطنت مطلقه و سلطنت مطلقه را در حذف " خودی " تقليل داده ايم؟
اين نشانه ای از خصوصيت" استبداد گرای " حزب مشروطه است که هر انتقادی را هر چند اندک، حتا اگر تحت عنوان اصول اساسی دموکراسی و...
ماسالی و محفوظی بعنوان ناقل خبر و حیدر و عباس هاشمی بعنوان شاهد ؛طرح می شوند در حالی که اتفاقا حیدر وعیاس هاشمی درزمان قتل پنجه شاهی هر دو در لبنان همراه چریک های جبهه خلق جرج حبش حضور داشتند و ههیج کدام از چهار نفر نمی توانستند که بعنوان شاهد و یا منبع اصلی مطرح باشند .
ایا این یک بام و دو هوا و اخلاق دوگانه دربرخورد با قتل های تاریخی نیست در حالی چپ دمکرات " فرهنگ سکوت" را شکسته است، راست و بهتر است گفته شود طرفداران نظام پادشاهی همچنان بر انکار جنایت سیاسی در زمان پهلوی ها ایستاده اند
فروغی : حاصل این که حرف همان است که همیشه می‌گفتم، ایران نه دولت دارد و نه ملت. جماعتی که قدرت دارند و کاری از دست‌شان ساخته است مصلحت خودشان را در این ترتیب حالیه می‌پندارند. باقی هم که خوابند... اگر ایران ملتی داشت و افکاری بود اوضاع خارجی از امروز بهتر متصور نمی‌شد. با همه قدرتی که انگلیس دارد و امروز یکه‌مرد میدان سیاست است با ایران هیچ کار نمی‌تواند بکند... فقط کاری که انگلیس می‌تواند بکند همین است که خود ما ایرانی‌ها را به جان هم انداخته پوست یک‌دیگر را بکنیم
افكار ، شخصيتها و سازمانهاي مختلف سياسي بايد و بايد در يك تفكر مشترك براي اين هدف برنامه ريزي كنند و حركتهاي خود جوش را به حركتهاي سازماندهي شده تبديل كنند . صرف نظر از اختلافات حل نشدني اين اقدام به همه نفع ميرساند و ابراز عقيده را براي همه تسريع و تسهيل ميكند . نفع اين اقدام آنقدر زياد است كه بتوان براي مدتي اختلافات را فراموش كرد
دکتر درویش پور، در نوشتهء خود تضمین جایگزین کردن دموکراسی در ایران را تنها در ساختار جمهوریّت می بینند، به بیانی دیگر دموکراسی را زیر مجموعه ای از جمهوریّت ارزیابی میکند، در صورتیکه در متون تئوری دانش سیاست عکس این قضیه است و در گذر تاریخ بطور پراکتیک آنرا هم به اثبات رسانده است. جمهوریّت ابزاری در خدمت و زیر مجموعه ای از دموکراسی هست
بر این باورم "گذشته چراغ راه اینده نیست" چرا که پارادایم ها بکلی عوض شده است و ما در عصر و دوران بکلی متفاوت با زمان انقلاب ایران ؛زندگی می کنیم و دیگر ان کشتار و درگیری سال 60 و انقلاب 57 تکرار شدنی نیست
بایستی متوجه باشیم که در عصر جدید کمتر اشتباه کنیم و از همه مهم تر دیگر آن احزاب آرمانگرای توده ای و قدرت مندی مثل فدائیان و مجاهدین در جنبش سیاسی ایران نخواهد روئید و شخصیت های مثل خمینی ، رجوی ؛ نگهدار و کیانوری در جنبش سیاسی ایران ظهور نخواهند کرد و....
نگاه دکتر آجودانی به آثار هدایت‌‌، بویژه به بوف کور و یافتن نوستالژی و ناسیونالیسم افراطی هدایت در آن، یکی از نقدهای مهم چندماه اخیر بوده است که همزمان با هوراکشیدنها و نقدهای تایید کننده فراوانی همراه بوده است.
؛ نقد رجعتی احساسی به حالت شیفتگانه/متنفرانه، که اساس ساختار روانی کاهنانه/عارفانه ایرانی را و علت اصلی روانی سترونی و بحران زدگی و تکرار تراژیک غرب ستیزی/غرب شیفتگی، سنت ستیزی/سنت شیفتگی و علت روانی اصلی پیروزی مداوم سنت بر عنصر تحول در فرهنگ ایران را تشکیل می دهد؛
وظيفه همه ما است كه متحدانه و با تمام قواء با ويراني كشورمان و اعطاي طول عمر دراز مدت به رژيم شديدا مخالفت كنيم. جمهوري اسلامي چنين حمله و يا جنگي را نعمت الهي خواهد دانست. احمدي نژاد با چموشي و سماجت نابخردانه زمينه را براي يك رو در رويايي بين المللي آماده مي كند. براي امريكا ( و همچنين جمهوري اسلامي) مهم نيست كه جان و مال ثروت هاي مردم ايران از بين مي روند، اما در عوض هژموني نظامي آمريكا مهر تائيد خواهد خورد و رژيم جمهوري اسلامي براي بقاي حيات خود توسط بمب و موشكهاي امريكايي...
امروز دیگر فدرالیسم امتیازی نیست که به ملیتها داده شود بلکه باید بسیار تلاش کنید تا ملیتهای ساکن ایران را به قبول آن راضی نمایید. امروز وقتی امثال من از فدرالیسم دفاع می کند همیشه مورد این سوال بی جواب قرار می گیرد که چگونه می توان با اپوزوسیونی که هنوز به قدرت نرسیده، بدتر از حاکمیت به سانسور اخبار و خواسته های برحق آذربایجان و دیگر ملیتها می پردازد و حتی شعار ساده ای چون مدرسه به زبان مادریم را برنمی تابد، وارد تعامل شد و حکومتی فدرالی را تشکیل داد؟!
برای بسياری از مخالفان طرح "ليبرال" ، همين که به يک سازمان پادشاهی تعلق دارند کافيست و مبارزه را در نهاد سلطنت خلاصه ميکنند، برنامه ها و سياستهای يک حزب اهميت چندانی ندارد. در جلسه بحث "ليبرال" بود که يکی از " خوديها " پس از مطرح شدن پيشنهاد، با اشاره به عکس رضا پهلوی که در جلسه قرار داشت، فرياد بر آورد که فردا هم حتماً عکس اش را پا يين ميآورند. برای اين کسان قطب نمای سياست فقط يک تن است
بيژن جزنی به همراه 8 تن از يارانش در 29 فروردين 1354 نه در کوبا و نه روی تپه های زندان گوانتانامو، بلکه...