رفتن به محتوای اصلی

آنچه که می ماند، جدا از عزاداری واقعی بر مزار مقتولین و قاتل و درک بی پناهی خویش در برابر کابوسهای زندگی و ناممکنی کنترل همه جانبه هستی و زندگی، قبول نیاز خویش به دیالوگ و ارتباط انسانی از یکسو و جستجوی رابطه ای نو و بهتر و سمبلیک با بخشهای پنهان فردی و جمعی خویش است، تا بتوانیم هرچه بیشتر عناصر رئال و کابوسهایمان را و نیز فانتزیهای نارسیستی و کابوس وارمان را در جهان سمبلیکمان جذب و تعالی بخشیم و با ارتباط گیری با دیگری، با کودک افسرده و پارانوییک درونمان، یا با دشمن بیرونی و خشمگین نسبت...
بايد از دولت ايران و رژيم ضد مردمي جمهوري اسلامي پرسيد: آيا خريد ميكروسكوپ و آزمايشگاه و آنتي بيوتيك و درمان مهمتر است يا سانتريفيوژ هسته اي. شما كه مي گفتيد رژيم گذشته پول مردم را خرج تبليغات و مراسم شاهنشاهي مي كند، اينك چرا بيش از صد ميليارد دلار پول همين مردم طاعون زده را براي برنامه هاي هسته اي خود به تاراج داده ايد؟ بايد از رژيم فاسد و غير فابل اصلاح آخوندي پرسيد چرا كفه هاي ترازوي بيعدالتي شما در ايران و بخصوص در بلوچستان اينگونه سنگيني مي كنند؟
از انتشار کتاب "شورشیان آرمانخواه" مازیار بهروز ، در بین فدائیان بشکل " زمزمه درونی" بود ؛ مهدی فتاپور بشکل اشکاری توضیح داد
یکی از ایرادتی که به کتاب "شورشیان آرمانخواه" مازیار بهروز می توان گرفت این است که منابع ایشان از شاخه های جدا شده اقلیت و اعضای خارج کشور فدائیان بوده است
_ کتاب " سفر با بال های آرزو" نوشته نقی حمیدیان که 3 سال پیش؛ منشتر شد در این زمینه همه جانبه تر و منصانه تر عمل کرده است
در مورد قتل پنجه شاهی در سال 56 از قول رضا غبرایی شنیده بودم که...
نيما، با شناخت نهضت شعرنو فرانسه ـ که با سمبولسيم آغاز شد ـ و ضرورت‌هايي که تحول در شعر فرانسه را اجتناب‌ناپذير مي‌کرد، از پس ساليان دراز کلنجار رفتن با شعرکهن فارسي و اشراف به محدوديت‌ها، موانع، امکانات و ظرفيت‌هاي آن، جنبه‌هايي از پيشنهادات سمبوليست‌ها را براي ايجاد تحول در شعر فارسي به کار مي‌گيرد.
اميدوارم آقاي احمدي نژاد و دولت ايران اين فرصت بزرگ را از دست ندهد و اپوزيسيون ارزش و اهميت اين فرصت را درک کند.
از يکسو و از طرف ديگر عبور نهايي از باقيمانده نگاههاي ضدغربي و بنيادگرايانه در ايران از سوي ديگر و دست يابي به ديالوگ و راهي نو در سياست جهانيست که بر اساس احترام به همديگر و رقابت سالم و ديالوگ صورت مي گيرد و در فضاي جهاني شدن، سيستمي نو از ارتباط و ديالوگ و رقابت سالم بر اساس احترام و ديالوگ و بازي خندان انديشه ها و سيستمها را بوجود مي اورد.
همان گونه که انقلاب مشروطيت ـ در نگاه و نظر پيشگامانش ـ به انقلاب فرانسه و روشنفکران و متفکران عصر روشنگري اروپا نظر داشت، شعرنو فارسي ـ اعم از تجربه ی موفق نيما، که بر يک نظام معرفتي و نظري بنا شده بود و يا آن چه که به صورت پراکنده و گذرا در "محمد مقدم"، "تندرکيا"، "ش ـ پرتو" و"هوشتگ ايراني" مي‌بينيم ـ از تحولات شعري در اروپا متأثر بود. نيما، به جد معتقد بود که نه تنها "انقلاب ادبي"، حتي هنر شاعري ـ از یک منظرـ در گرو اشراف به تحولات ادبي در سطح جهان است.
در اقتصاد های مدرن بخشهای اقتصادی به یکدیگر شدیدا وابسته اند. لذا، انجام تغییرات و اصلاحات ساختاری مستلزم تغییر همزمان وهماهنگ بخشهای متعدد اقتصاد است. واگذاری کامل این امر به مدیران بازار سبب میشود تا تغییرات ساختاری، ناهماهنگ و بسیارآهسته انجام پذیرد و یا اینکه اساسا انجام نپذیرد.
میزان و احتمال موفقیت در تدوین یک استراتژی مناسب برای مداخله دولت در امور اقتصادی که بتواند از خطر رشد کنترل نشده دولت جلوگیری کند و پیآمدهای نامطلوب مداخله دولت در امور اقتصادی را به حداقل برساند...
بسياري از روشنفکران هم، پس از حدود پنجاه سال مبارزه‌ي ناموفق با رژيم ، به اين باور رسيده بودند که "پيروزي تنها از درون مسجد مي‌گذرد". از اين‌رو، بر آن بودند تا از "شور مذهبي، براي پيشبرد مقاصد سياسي" بهره ببرند. يعني، شبيه آن چه که در انقلاب مشروطيت رخ داد، در روز 22 بهمن، فرماندهان ارتش جلسه‌اي تشکيل دادند که فردوست هم (با آن که سِمَت فرماندهي نداشت) در آن حضور يافت. "همه‌ي آنان ـ از سرسختان و وفاداران تا خود باختگان و خيانت‌کاران ـ نامه‌اي را به اين مضمون امضاء کردند که...
آقاي همايون، اگر عملکرد "چپ" ـ در تاريخ معاصر ايران ـ را با زباني گزنده نقد مي‌کند ، بي هيچ ملاحظه‌اي، "راست" را هم از انتقاد همه سويه بي نصيب نمي‌گذارد. اگر برنقش "چپ" ـ در کند کردن آهنگ رشد پروسه‌ي تجدد در ايران ـ انگشت مي‌گذارد، از نقش "راست" هم ـ در تعطيل مهمترين عنصر پروژه تجدد ـ غافل نيست. از ديگر ويژگي‌هاي آثار قلمي آقاي همايون، استمرار نقد کارنامه رژيم پهلوي، از اولين روزهاي جا به جايي قدرت در ايران است.
در کشوری که همجنسگرایان را میکشند و همجنسگرایی در بین اکثریت مردم، نوعی جرم، انحراف اخلاقی و یا در "بهترین" حالت یک نوع بیماری روانی به شمار می آید، شاید موضوع بحث این نوشتار خیلی زودرس و یا حتی مسخره به نظر آید.
"لزبینهای سیاسی" لزبین به شمار نمی آیند، چون آنها کشش جنسی به همجنسان خود ندارند و تنها بخاطر گرایشات سیاسی خود لزبین شده اند. لزبینهای سیاسی فمینیستهای رادیکالی هستند که فکر میکنند رابطه جنسی زنان با مردان پایه های مردسالاری و فشار بر زنان را تحکیم میکند و...