رفتن به محتوای اصلی

ما جوانان ایران از زندگی چه می خواهیم ؟
22.09.2012 - 14:44

با پرسیدن این سوال از خودم ، وارد دنیایی پر از گیجی و ابهام شدم . آه از نهادم برخاست . براستی چه بر سر آرزوهای ما و دنیای رنگارنگ کودکی ما آمد ؟ چه چیز دنیای پر جنب و جوش جوانی ما را به انزوا و تلخی کشید ؟ اصلا ما طعم کودکی ، نوجوانی و جوانی را چشیده ایم ؟ جامعه ما چند سوال به عقب برگشت ؟ با جسم و روح ما چه کردند ؟ آری ، گذشت اما چه تلخ گذشت ومن دلشکسته از همه تلخی ها و بی عدالتی ها با یک دنیا سوال بی جواب به کند و کاو دردهایم نشستم . آری ذهن پاکمان به جای سیر در دنیای بچگی و بی آلایشی در باید ها و نباید ها محدود شد . کمی با دید بازتر به این قضیه بیاندیشید . جامعه ما نمونه بارز از جامعه ای است که از محدودیت به هرزگی و تباهی کشیده شد . هم اکنون دیوارهای ناخوداگاه جمعی جامعه از پایه لغزنده اند و به همین دلیل نیاز به ریشه یابی و نگاه روانشناسانه به تک تک مسائل داریم . محدودیت و عدم آزادی در تک تک عکس ها و واژه های کتاب های درسی ما جا گرفته اند . سیستم آموزشی ایران ، از همان ابتدا خلاقیت و شادی را از ذهن و روح کودکان و نوجوانان ایران می زداید و به سمت افسردگی و فشار می کشاند. با تمام این مشقت ها حالا نوبت ورود به دانشگاه می رسد و گذر از هفت خان رستمی به نام کنکور. هزینه های سرسام آور زندگی دانشجویی در شهر دیگر وفضای سنگین و حکومت نظامی دانشگاه و باز هم نقش پر رنگ حراست دانشگاه که همانند نگهبان های جهنم همیشه برایت مشکل سازی می کنند. انگار آب هم که می خوری اینان خبر دارمی شوند .آخر در کدام حکومت دموکرات به علت اعتراض به نتیجه انتخابات و تجمع در خیابان و یا حتی در اعتراض به حکومت و فعالیت سیاسی تو را از تحصیل محروم می کنند . من که خود یکی از قربانیان این قسمت داستان هستم . چقدر راحت با آینده و سرنوشت من بازی شد . یک ترم دیگر مانده بود تا مدرک مهندسی ام را بگیرم . اما افسوس و صد افسوس ، به جای اتمام درس و راه پیدا کردن به بازار کار و یافتن راه زندگی برای فصل جدید آرزوهای جوانی ،مسیر زندگیم دگرگون شد . پایمال شدن استعدادها وعدم برخورداری از حقوق انسانی در سرزمین من قصه تکراری و کهنه ایست. آری ، سرنوشت جوانان ما در پشت میله های زندان و یا در غربت با رویای آزادی و خیال رسیدن بهارآزادی، روز را به شب رساندن است. چه بر سر ما آوردید ؟ چه بر سر جوانی و آرزوهای ما آوردید ؟ چه بر سر فرهنگ ایران آوردید؟ به چه منظور دین را وارد سیاست کردید ؟ اصلا سیاست چه ارتباطی با دین دارد ؟ حال که مردم ایران به کل دین زده شده اند . آری ما خواهان جدایی دین از سیاست هستیم . دین در جوامع دموکرات جز خصوصی ترین مسایل فرد است و حتی پرسش درباره اعتقادات شخصی یک فرد خلاف ادب است . حال چگونه در ایران مسائل خصوصی زندگی ،بیشتر از آنکه به خود فرد ارتباط داشته باشد به دولت و دولتمردان ارتباط پیدا می کند ! و گاهی حکم خدایی هم صادر می کنند ! آیا این وارد شدن به حریم زندگی خصوصی مردم ، بر هم زدن امنیت و آرامش نیست ؟ چرا با احساسات مردم بازی کردید ؟ حتی تاریخ را هم برای فریب مردم در کتاب ها عوض کردند. با تحریف و دستکاری تاریخ چه کلاه های تاریخی که بر سر مردم ایران نرفت. واقعیت تاریخ توسط تئوریسین های جمهوری اسلامی به کل تغییر کرد و با محدود کردن جامعه به چند کانال تلویزیونی وانتشار کتاب هایی سانسور شده و کنترل شده برای ذهن مردم چهارچوب درست کردند . در کنار همه این ها وضع اقتصادی نابسامان و پرنوسان جامعه کمر مردم ایران را شکسته و مشکلات اقتصادی مجالی برای تفکر به مسائل والاتر را به مردم نمی دهد.در همین جامعه ای که مردم به خاطر تکه ای نان جان از کف می برند ، در جای دگر دعوا بر سراین است که نوبت بعدی وام میلیاردی به کدام یک از سران مملکت می رسد یا چه کسی زرنگ تر است تا اختلاس بعدی را انجام دهد ، پول مردم ایران را به جیب بزند و در کشوری پیشرفته در کنار خانواده اش با دل مشغولیت این که آخر هفته را در کدامیک از ویلاهایش بگذراند ، در آسایش زندگی می کند و به ریش مردم ایران می خندد. بعد هم به راحتی تبرئه می شود. آن وقت جوانان ما به خاطر مشکلات سیاسی و محدودیت ها ،به اجبار ظالمانه از وطن ، خانه و کاشانه و خانواده خود رانده می شوند وبرای یافتن آزادی و آرامش تن به پناهجویی و ذلت می دهند. اما غافل از این که تازه سرآغازی است برای انزوا و آغاز مشکلات و دربه دری ... با دنیایی از توانمندی و استعداد برای ادامه تحصیل و زندگی می آیند اما افسوس که سدهای بسیاری وجود دارد تا در جامعه باور و پذیرفته شوند و بتوانند به سمت هدفتشان گام بردارند که این خود صبر عیوب می خواهد و در این برهه از زمان سهمشان فقط انتظار و انتظار و رکود جسمی و افت روحی می شود. این از روزگار جوانان ما در خارج از کشور اما در داخل کشور ، جدا از جوانانی که در زندان ها هستند، در حال حاضر بخش کثیری از جوانان ما در ایران به علت بیکاری و فشارهای اجتماعی و خانوادگی به سمت اعتیاد و تباهی کشیده شده اند ، حتی کسانی که زندگی عادی دارند هم از بیشتر حقوق انسانی خود محرومند و هر روزه در اجتماع با عواقب محرومیت ، خفقان داخلی و ممنوعیت های اجتماعی با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند . ممنوعیت های چون اظهار نظر کردن و خلاف اعتقادات حکومت سخت گفتن ،اعتراض کردن ... گرفته تا ممنوعیت در امور عادی و حقوق طبیعی و مسلم انسانی چون پایکوبی و جشن ، شادی و سرور ، حفظ حریم خصوصی زندگی ،روابط آزادانه اجتماعی زن و مرد ، عدم آزادی در پوشش و لباس ، نوع موسیقی ، عدم ارتباط با دنیای مجازی با اقدامات پیشگیرانه ای مـانند : فیلترینگ اینترنت ، جمع آوری ماهواره ها ، قطع روابط سالم دیپلماتیک با کشورهای دیگر و به دنبال آن عدم تبادل دانشجویی و طبیعتا رکود فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ...یعنی در کل خلاف جهت تفکر دنیای مدرن حرکت کردن . با این تفاسیر مگر دیگر چاره ای جز انزوا و مرگ تدریجی می ماند ؟ چرا همانند کشورهای پیشرفته دولت باری از دوش مردم برنمی دارد؟ برعکس همیشه باری هم بر دوش مردم می گذارد؟ براستی حتی یک بارهم از خود پرسیده اید چه بر سر ما آوردید ؟ در آخر یک سخن می ماند ، که مرا خشنود و امیدوار می سازد ، باید تمام این رویدادها رخ می داد تا مردم ایران ، به روشن گری هم اکنون می رسیدند. حالا مردم آگاه تر و منطقی تر از همیشه می توانند ایران فردا را با پایه هایی مستحکم و بر طبق علم استدلال و درس هایی که از تاریخ گرفته اند ، با ریشه های عمیق انسانیت ، شرافت و فرهنگ از ابتدا با دانش روز بنا کنند. باشد که ریشه ظلم و ستم از زمین برچیده شود .به امید دنیایی در صلح و آرامش ، بدون جنگ ، با کودکانی خندان و زنان و مردانی آزاده و صلح طلب. حمید رضا ده بزرگی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محمد زمانی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.