رفتن به محتوای اصلی

قند نيويورک، زهر ولايت

قند نيويورک، زهر ولايت
ناشناس

قند نيويورک، زهر ولايت............

خبر اذعان اوباما به نامه نگاری با روحانی در شرايطی که شيخ اعتدال و سرپرستش رفسنجانی، بی قرار رسيدن زمان سفر به نيويورک هستند، آن چنان دهانشان را آب انداخته که از روزنامه هايشان هم سرازير شده است: «فرصتی بزرگ» است، بايد نشان دهيم که «شرايط در ايران تغيير کرده» و «تنش زدايی» جايگزين «تنش زايی» شده. بايد نشان دهيم که «به معنای واقعی کلمه از تنش و فاصله داشتن با کشورهای ديگر بيزاريم» تا «تا بلکه به طريقی گره هسته يی باز شود».
همين روزنامه ها رودرروی حرفهای خامنه ای که هفته پيش گفته بود: «بايد در مقابل دنيای غرب مقتدر بود… و اقتدار درونی را افزايش داد». به نقل از ظريف وزير خارجه روحانی بر «نياز فهم دقيق از روابط بين الملل» تأکيد کرده و نوشته اند: «آنچه امروز به ما قدرت داده، تفکر فرا مرزی» است. همچنين در مقابل تأکيد خامنه ای بر «توليد علم» (بخوانيد هسته يی)، حرف ظريف را مبنی بر «توليد فهم» در پيشبرد سياست خارجی علم کرده اند که منظورش آويختن به جايی است که خامنه ای آن را دشمن معرفی است.
به نظر می رسد «قند» نيويورک، که حاصل نشده کام روحانی و رفسنجانی را شيرين کرده، همان چيزی است که برای «مقام ولايت» طعم زهر دارد. به همين دليل در آستانهٴ سفر روحانی به نيويورک، خامنه ای کليه ابزارهايش را اعم از رسانه يی يا سردمداران و نمايندگانش در ارگانهای مختلف نظام، به حرکت درآورده تا تک هماهنگی را با تاکتيک احاطه از جلو و پهلو به اجرا بگذارند. روزنامه حکومتی رسالت ارگان باند مؤتلفه از مقابل حمله می کند و می نويسد: «آنها هنوز از بازگشت به ميدان ”افراط“ آن هم با نقاب ”اعتدال“ نااميد نيستند». کيهان خامنه ای اما که محور اصلی تهاجم را به عهده دارد، حمله شديدی را از پهلو آغاز می کند و مانند آخوند موحدی کرمانی در نمايش جمعهٴ گذشته، فرياد «گرانی» و «بيکاری» بر می آورد و می نويسد پس «کليد تدبير جناب روحانی» چه شد و چرا وعدهٴ او مبنی بر «گشايش» طی 100روز، به وعدهٴ «گزارش» در صدمين روز تبديل شده است.
از طرف ديگر، در حالی که روزنامه های باند خامنه ای دود و دم به راه می اندازند که آمريکا بر اثر تهديدهای آنان وحشت کرده و از جنگ در سوريه جاخالی داده است، روزنامه های نزديک به رفسنجانی از تأثير وعده های «تعامل» در مناسبات خارجی دم می زنند و می نويسند: «امواج مثبت کنونی تأثير تعيين کننده يی در تغيير رويکرد آمريکا در خصوص سوريه گذاشت و صدای طبل جنگ، فروکش کرده و صدای ديپلوماسی جايگزين آن گرديده است».
البته آنچه خبرگزاريها به نقل از اوباما منعکس کرده اند نشان می دهد که احتمالاً در مذاکرات اتمی، ديگر تاکتيک فريب برای روحانی و رفسنجانی کارساز نخواهد بود و راهی جز خوراندن زهر به «مقام ولايت» در پيش نخواهند داشت. خبرگزاريها نقل کرده اند که اوباما در مصاحبه با ای.بی.سی گفته است: «شک من اين است که آيا رژيم ايران تشخيص می دهد که نبايد اين برداشت را بکند که حمله نکردن ما به سوريه به معنی حمله نکردن به رژيم ايران هم خواهد بود»
به اين ترتيب به نظر می رسد زمان تصميم گيری خامنه ای برای انتخاب مسير فرا رسيده است: سرکشيدن جام زهر يا رفتن در مسير انقباض و تصفيه و جنگ قدرت فروپاشنده درونی با رفسنجانی؟