مهرداد درویش پور، جامعهشناس و فعال سیاسی، در مصاحبه با رادیو زمانه نکات جالب توجهی را درباره جمهوری خواهی مطرح میکند و ضمن برشمردن مختصات جمهوریخواهان در ایران، نقاط اشتراک و تمایز جمهوریخواهان با گروهها و جریان های مختلف سیاسی را برمیشمرد. اما آنچه این مصاحبه را برجسته میکند نظرات درویش پور درباره پروژه چلبیسم برای ایران است. چلبیسم در واقع اشاره به تشکیل کنگره ملی عراق دارد که توسط احمد چلبی ایجاد شد تا با حمایت و فشار دول غربی و بدون تلاش برای مشروعیت سازی در داخل، اقدام به آلترناتیو سازی برای دولت رو به اضمحلال صدام حسین نماید. لذا وقتی مصاحبه گر از درویش پور میپرسد که فاصله جمهوریخواهی با چلبیسم تا چه اندازه است، درویش پور پاسخ میدهد که «جمهوریخواهی به چلبیسم ربطی ندارد. چلبیسم میتواند هم در جمهوریخواهی وجود داشته باشد هم در سلطنت طلبی و هم در برخی گروههای کمونیستی و یا مذهبی. چلبیسم شکل افراطی و بدنام تکیه بر قدرتهای خارجی برای دست یابی به قدرت سیاسی است. اجازه بدهید به جای چلبیسم از تشکیل دولت در سایه و تبعید سخن بگوئیم. بخش عمده جامعه جمهوریخواه به این پروژه باور ندارد.»
اما سوالی که پیش میاید این است که اگر پروژه ایجاد کنگره یا شورای ملی با هدف چلبی سازی برای ایران را نمیتوان راه حلی برای شرایط امروز ایران در نظر گرفت، پس نقشه راه جمهوریخواهان چیست؟ درویش پور در این باره میگوید: « بخش عمده جمهوریخواهان نگاهشان به درون جامعه ایران است. ظرفیتهای جامعه ایران به گونهای است که میتواند از درون خود، نیروی جایگزین را بیرون دهد.» در واقع درویش پور دست بر روی عنصری مهم گذاشته است و آن تکیه بر ظرفیت زاینده جامعه ایران است نکته ای که توسط پیگیرندگان شورای ملی نادیده انگاشته شده است. در واقع پروژه شورای ملی توسط تعدادی از نیروهای خارج از کشور و اطلاق واژه «ملی» بر آن ، ترکیبی طنز آمیز است و اولین سوالی که درباره این شورا و موارد مشابه آن پیش میاید این است که در غیاب بخش اعظم مردم و جامعه ایران، مبانی مشروعیت چنین شورا یا شوراهایی چیست؟ جالب آنکه نه تنها چنین ایده ای مشروعیتش برگرفته از جامعه ایران نیست بلکه به دلایل برشمرده، حتی در جذب نیروها و فعالین خارج از کشور نیز ناکام مانده است.
سوالی دیگری که بلافاصله در اینجا مطرح میشود این است که نقش نیروها و فعالین سیاسی خارج از کشور و نسبتشان با فعالین و نیروهای داخل ایران چیست؟ پاسخ درویش پور این است که: « اصولا تقسیم بندی اپوزیسیون به خارج و داخل مسئله برانگیز است. نباید راهکاری مطرح کنیم که در نیروهای اپوزیسیون داخل کشور تولید ترس و فاصله کند. کسانی که نقشی برای نیروهای داخل کشور قائل نیستند نقش سرکوب سیاسی را دست کم گرفتهاند. آنها هم که قدرت نیروهای خارج از کشور را هم نادیده میگیرند و آنها را به نیروی پشت جبهه تقلیل میدهند، نقش کادرهای باسابقه سیاسی را که بخشی از سرمایه کشورند دست کم گرفتهاند. ما (فعالین سیاسی حارج از کشور) نه میتوانیم نقش خود را به نیروی پشت جبهه تقلیل بدهیم و نه به تغییر حکومت از طریق توسل به نیروهای خارجی تکیه کنیم. ما باید یک بدیلی شکل بدهیم که ضمن تکیه بر جمهوری، جدایی دین و دولت و دمکراسی پارلمانی با تکیه بر شعار انتخابات آزاد به چالش حکومت اسلامی و استبداد حاکم بپردازد.»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید