رفتن به محتوای اصلی

آخرين حركات تكميلي در شطرنج خاورميانه جامعه اي نو با نهادهاي امنيتي نو
10.10.2012 - 18:48

 رژيم سوريه با اين برآورد كه در حال سقوط است، درگيري كشورهاي همسايه را در دستور كار قرار داده است. در ازاي پرتاب چند خمپاره گرچه صدماتي سخت تر از توپخانه تركيه دريافت كرده است، اما مي خواهد با همين حملات پراكنده، فضاي منطقه را ملتهب نگه دارد. راهكار مناسب تركيه، تأثيرگذاري موثر، اما غيررسمي است. يعني تركيه نبايد به حملات پراكنده واكنشي بسنده كند، بايد واحدهاي كماندويي تركيه به همراه واحدهاي ارتش آزاد از مرز بگذرند و به پايگاه هاي هوايي، فرودگاه ها و منابع سوخت رژيم اسد حمله كنند. تمامي عمليات به شكلي غيررسمي و سري بايد انجام شود. حملات به فرودگاه ها و پايگاه هاي هوايي و تصرف شان از اين نظر مهم است كه آن شاهرگ حياتي كمك هاي خارجي به اسد اند و امكان بمباران هاي هوايي مردم و ارتش آزاد نيز از آنان سلب مي شود. درضمن اسد ترتيبات فرار خود و برخي از نزديكان اش را به خارج از كشور داده است و به اميد همين فرار در آخرين لحظه است كه به كشتار وحشيانه ادامه مي دهد. پس تصرف فرودگاه ها يعني كه اسد در دام افتاده است. تركيه اگر اين راهكار را اجرا نكند، كنش هاي بعدي رژيم اسد، او را وادار به دخالت نظامي رسمي خواهد كرد كه تاوان هاي زيادي دارد. اسد براي پرواز به روسيه نيز كوتاه ترين راه برايش آن است كه از خاك تركيه بگذرد، و اطلاعات تركيه بايد گوش به زنگ باشد. مخازن سوخت حتي از شهرهايي كه تصرف مي شوند، مهمترند و اتمام و نابودي شان، يعني سقوط رژيم و از اين نظر نيروهاي ارتش آزاد و كشورهاي حامي شان بايد بيشتر روي انهدام شان برنامه ريزي كرده و عمليات انجام دهند.

اما پيرامون جانشينان اسد، بايد گفت كه راهكار گزينش كساني كه در رژيم سابق سوريه دست داشته اند، زماني راهكار مناسبي بود كه بدون اين كشتار، به يك جابجايي آرام قدرت مي رسيديم، ولي نه اينك كه مردم تمامي تاوان ها را داده اند، بي معني است كه دوباره به يكي از خدمتگزاران سابق رژيم متوسل شوند. اگر چنين شود، مشكل عراق در سوريه تكرار مي شود. اشتباه بزرگ در عراق آن بود كه دولت شيعه اي كه سر كار آمد، براي اداره وزارتخانه هاي امنيتي اش از نيروها و آموزش و سازماندهي نهادهاي امنيتي ايران كمك گرفت، و حالا شما مي توانيد دستاورد آن فاجعه را ببينيد: تيم امنيتي اي كه سر كار است، خود بزرگترين ناقض نه تنها حقوق مدني مردم، بلكه حتي ناقض امنيت كشور است و هر گاه بخواهد بمب گذاري و ترور مي كند و هر وقت بخواهد كارها را مي خواباند. مشكل بزرگ تر آن است كه مقامات آمريكايي اصلاً متوجه اشتباه مهلك شان در عراق نيستند و تصور مي كنند كه چون از حزب بعث در عراق كمك نگرفتند، ناامني پديد آمد، در حالي كه اگر حزب بعث نيز مديريت نهادهاي امنيتي را در دست مي گرفت، باز به نام دفاع از حكومت، مردم و جامعه مدني را قرباني مي كرد و تنها تفاوت اش با حالا آن بود كه نيروهاي امنيتي ايران ديگر متهم نمي شدند. اتفاقاً مشكل اساسي در عراق درست در عكس جهت است؛ يعني كمك گرفتن از كساني در كارهاي امنيتي كه در اين زمينه آموزش ديده و مجرب اند و آن ها ناامني را در عراق مديريت مي كنند و حتي دولت عراق را به گروگان گرفته اند و نخست وزير عراق به نوكر خدمتكارشان بدل شده و از خودشان تا خانواده شان در گرو اند و ديديم كه چگونه به سرعت شيعياني را كه خواهان استيضاح دولت بودند، مجبور به عقب نشيني كردند. درست است كه آموزش ديده اند، اما آموزش براي دوران جنگ سرد ديده اند كه نگاه ابزاري به انسان داشته و همه حقوق انساني را در راه امنيتي كه خود مهندسي مي كنند، قرباني كنند! مجرب اند در امور امنيت و يعني مجرب اند كه كي كشور را شلوغ كنند و كي ساكت كنند و هر كسي را كه مخالف شان باشد، سر به نيست كنند! اين آن امنيتي است كه پس از آن همه كشتار مي خواهيم!؟ يعني حكومتي ديگر كه نهادهاي امنيتي اش باز به نام حفظ امنيت، جنايت كنند و ظلم نمايند و آن را به گردن ديگران بياندازند!! آموزش نيروهاي جديد امنيتي زمان مي برد، اما آينده اش روشن است و پس از اين هم كشتار ديگر دوباره حكومتي سركوبگر تحت لواي امنيتي چمبره اش را بر سر مردم نمي اندازد.
كافي است كسي در روان شناسي تخصص داشته باشد تا به شما بگويد، كسي كه از ابتدا ياد گرفته و آموزش ديده كه كنش را سركوب كند، تداوم تجارب و آموزش اش، يعني تداوم سركوب و شخص سركوبگر در نهادهاي امنيتي به راحتي شخص سركوبگر در نهادهاي مدني مي شود. قرار نيست، پس از اين همه كشتار، خاورميانه دوباره آبستن رژيم هاي امنيتي شود كه باز انسان ها و حقوق شان را به نام حفظ امنيت قرباني كنند. آمريكا حق ندارد كه بيش از يكبار در خاورميانه اشتباه كند و مردم موش آزمايشگاهي نيستند كه بدست مقامات آمريكايي و نيروهاي امنيتي موساد در منطقه به بازي گرفته شوند!
حتي كشورهايي چون تركيه كه اينك از دموكراسي نسبي برخوردارند، بايد پس از فروكش نمودن نبردهاي منطقه اي، يك خانه تكاني اساسي در سازمان هاي امنيتي شان بكنند و پي ريز نهادهاي امنيتي جديد باشند؛ با اشخاصي جديد كه آموزش امنيت براي دوران پس از جنگ سرد را ديده، نه بازتوليد هژموني دوران جنگ سرد كه موساد و كي.جي.بي بدنبال اش هستند. آموزشي براي امنيت كه تظاهرات و مخالفت را مساوي با فروپاشي نداند (چنان كه در كشورهاي اروپاي غربي و آمريكا چنين است) و حقوق انساني را با حربه امنيت قرباني نكنند. سازمان هاي امنيتي كه به جاي روش هاي غيرانساني و شكنجه، از تكنولوژي هاي جديد براي جمع آوري اطلاعات استفاده كنند و مهمتر اين كه به همه چيز به عنوان توطئه و دسيسه و از جايگاه قدرت ننگرند. بنابراين، سوريه آينده را اشخاصي كاملاً جديد و ترجيحاً تحصيل كرده و دنيا ديده خواهند ساخت (همان گونه كه در مصر، تونس و ليبي ديديم) و كساني كه اينك از قدرت كنار مي روند، تنها عفو خواهند شد، نه شريك در حكومتي كه آموزش هاي غلط گذشته را بازآفريني كنند. اين شامل نهادهاي امنيتي تمامي كشورهاي بهار عربي نيز مي شود. اما كساني كه همچنان به كشتار مردم در سوريه ادامه دهند، به آنان رحم نخواهد شد و برايشان بخششي در كار نخواهد بود و آنان بابت جنايت هايي كه كردند، قصاص اعمال شان را دريافت خواهند كرد، چه در سوريه باشند، چه عراق و چه ايران، رهايشان نخواهيم كرد.

دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.