رفتن به محتوای اصلی

رنجهای زندانیان سیاسی قبل از جنبش سبز
16.10.2012 - 00:12

راستی چه شده بود که آن‌روزها همه از کنار رنج ما عبور می‌کردند و حتی امروز نیز حاضر نیستند به نقد جنایات رژیم جهل و جنون در قبل از خرداد 88 بپردازند. من همه آنها را که زندانیان سیاسی قبل از سال 1388 را عامدانه به فراموشی سپرده‌اند متهم می‌کنم و می‌دانم که تبیین ستمگری‌های جمهوری اسلامی در تمام سال‌های حکومت به نفع بریدگان فعلی نظام نیست. وقتی چشم گشودم داخل بهداری زندان بودم. پاییز سال1387 بود. قبل ازاین در زندان‌های مختلف بودم، اطلاعات کچوئی ساری، تبریز، اردبیل، کرج، آمل. اما هیچ‌گاه مثل آن‌روز شکنجه نشده بودم کسی که اسم قاضی و نام عدالت را به همراه یدک می‌کشید - قاضی کوهی - ساعاتی بعد از نیمه شب شخصا مرا از زندان مشکین‌شهر به اداره اطلاعات منتقل کرد و به همراه بازجوی اداره، جعفر سلیمانی پاسدار گشتاسپ خوش‌اقبال -ستوان اکبرزاده فرمانده اطلاعات ناجای مشکین شهر و قاضی بیژن کشاورز مرا به گورستان شهر بردند. آنجا دو عمله پاسدار دیگر منتظر ما بودند، از سرما می‌لرزیدم درحالی که دستانم بسته بود، مرا داخل یک گور آماده انداختند - اینها را قبلا برای خانم شولا خبرنگار گاردین تعرف کرده‌ام - قاضی کوهی درمقابل سخن من که گفتم خداوند شما را نخواهد بخشید، با مشت به صورتم کوبید وگفت خدای شما کاره‌ای نیست، این الله ماست که به ما مأموریت داده شما و خدایتان را زنده‌به‌گور کنیم! با مشت و لگد مرا داخل گور جای دادند و خاک را بی‌محابا - به دستور خداوند و شاید الله - بر سرم ریختند. فحاشی‌های دسته جمعی از یکسو و خاکی که پیکرم را می‌بلعید و دردی که به خاطر بیماری‌هایم بر تن داشتم از سویی دیگر هیجان و فشار شدید به کمکم آمدند. شاید این لطف الهی بود که از هوش رفتم. صبح دمید. روی تخت پیکر خونین و خاک‌آلودم را به هوش آورده بودند. قاضی لطف الله‌کوهی لبخند می‌زد و طلوع گرگ و میش هوا از پنجره کوچک بهداری خود را به رخ می‌کشید. جرم من اما کلمه بود، همان کلمه که خدا بدان سوگند خورده. جرم من کلماتی بود که برای تصور رنج‌های زندانیان سیاسی در مصاحبه‌هایم فریاد زده بودم. همان زندانیانی که برخی مانند فرزاد کمانگر و امیر ساران و اکبر محمدی اعدام یا زیر شکنجه جان باختند یا مانند من بی‌گور در کوچه پس کوچه‌های تبعید پرسه‌زنانند. راستی چه شده بود که آن‌روزها همه از کنار رنج ما عبور می‌کردند و حتی امروز نیز حاضر نیستند به نقد جنایات رژیم جهل و جنون در قبل از خرداد 88 بپردازند. من همه آنها را که زندانیان سیاسی قبل از سال 1388 را عامدانه به فراموشی سپرده‌اند متهم می‌کنم و می‌دانم که تبیین ستمگری‌های جمهوری اسلامی در تمام سال‌های حکومت به نفع بریدگان فعلی نظام نیست. اما حتی سرنوشت خود آنان بدون تعذر از ملت و نقد اعمال خودشان رو به سعادت نخواهد گذاشت. امیرحسین موحدی، زندانی سیاسی سابق انتشار از: امیرحسین موحدی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.