رفتن به محتوای اصلی

باید رساتر شود این فریاد ها!
17.11.2012 - 12:42

 سی و سه سال و اندی است در ایران تحت سلطه رژیم  آدمکش  جمهوری اسلامی ، حبس و ترور وسرکوب و اعدام حاکم است . زندانیان سیاسی متحمل  وحشیانه ترین شکنجه های  روحی و جسمی گردیده وخودکامگی و استبداد عنان گسیخته ،حد و مرزی نمی شناسد. در طول این سال های کشتار و وحشیگری ، ده ها هزار تن از مبارزین و آزادیخواهان،  بدست جلادان رژیم به قتل رسیده و انبوه عظیمی از این انسانهای  مقاوم و مبارز ، در گورستانهای ناشناس، بطور دسته جمعی ، مدفون شده اند. تنها  در تابستان سال 1367، رژیم خون آشام، به فتوی و دستور خمینی  جلاد،بیش از ده هزار تن از زندانیان سیاسی را ، در نهایت سبعیت، اعدام کرد. این یک واقعیت تلخ است که در دنیا رژیمی به  درنده خوئی و وحشیگری رژیم حاکم در ایران، کمتر وجود دارد.در حا ل حاضر،در زندانها و سیاه چالهای قرون وسطائی رژیم،  در نقاط مختلف کشور، تعداد بیشماری از زندانیان سیاسی مبارز، در بدترین شرایط  ترور و استبداد روزگار بسر برده، و در معرض بیرحمانه ترین آزار ها قرار دارند. روزی نیست که خبر مرگ  برخی  از این انسانهای شریف و آزاده  در زیر شکنجه های  طاقت فرسا انتشار نیابد.  بقول شاعر: هردم ستاره ای به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده ، غرق ستاره ها است.  

 در  تمام دوران سیاه  حکومت جمهوری اسلامی ، علیرغم تمام سرکوبگری ها وزورگوئیها،  مبارزات کارگران ، توده های محروم و زحمتکش ، زنان اسیر و دربند ،ملتهای تحت ستم ملی ،اقلیت های مذهبی و زندانیان مبارز سیاسی، علیه این رژیم قرون وسطائی،  دوام داشته است. هم اکنون نیز،تحت بدترین شرایط ترور و اختناق،  پیکار حق طلبانه  توده های بپاخاسته علیه  یکی  از جنایت کار ترین رژیمهای موجود در جهان ، همچنان در نهایت سرسختی و  رزمندگی ، ادامه دارد . در این امر کوچکترین تردیدی نباید داشت ، تا ظلم و استثمار وجود دارد ، مبارزه و مقاومت نیز وجود خواهد داشت. همانطور که تاریخ طولانی   سلطه  رژیم خود کامه  جمهوری اسلامی ، تاریخ  بدترین جنایات  و کشتار ها و شکنجه ها و انواع و اقسام پلیدیها  و تبه کاریهاست ، مبارزات و پایداریهای زندانیان سیاسی،   در طول 34 سال گذشته ،تاریخ حماسه آمیز مقاومت و شکست نا پذیری زنان و مردان مقاوم و از جانگذشته ای است که بدترین شکنجه های جسمی و روحی  و وحشیانه ترین رفتارهای زندانبانان درنده خو را تحمل  کرده و تسلیم زور و قلدری رژیم  جنایت کار نشده اند.  نام  والای شما ثبت است  در تاریخ عشق     ای شهیدان بخون غلطان بی نام و نشان

مایه تاسف فراوان است که با  تمام کینه توزیها ئی که رژیم خونخوار جمهوری اسلامی  در شکنجه  و کشتار مبارزین راه آزادی  نشان میدهد ، با تمام اعدامها ، قتل عام ها و پایمال کردن آشکار حقوق انسانی ، فریاد اعتراض  زندانیان مقاوم ومبارز سیاسی که در بدترین شرایط ترور و اختناق علیه رژیمی آدمکش و ضد دموکراتیک ، مبارزه می کنند، آنچنان که باید و شاید در خارج از کشور منعکس  نمیشود . البته  در  کشورهای  مختلف دنیا، گاه بگاه از جانب این یا آن سازمان سیاسی  ، تظاهرات افشاگرانه ای برگزار میشود . اما آیا این  تظاهرات و حرکتهای اعتراضی پراکنده در دفاع از زندانیان سیاسی اسیر و در بند که در معرض انواع  آزار ها و اذیت ها قرار دارند ، کافی است ؟

تظاهرات  پراکنده  متعلق  به این یا آن گروه سیاسی آزادیخواه و مترقی ، طبیعتا نقش مثبتی در افشای جنایات عدیده رژیم، ایفا  میکند . اما تاثیری  که بجا میگذارد بسیار اندک و ناچیز است . در زمان حکومت استبدادی شاه ، طی سالها، فریاد اعتراض  ایرانیان خارج از کشور بسیار رسا و بسیار موثر بود . در آن سالها، دانشجویان ایرانی  در کشورهای مختلف درصفوف  کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، متشکل  بودند . در آلمان و آمریکا، تعداد انجمن ها وسازمانهای دانشجوئی که همه وابسته به کنفدراسیون بودند، از دیگر کشورها بیشتر بود. بدین ترتیب چندین هزار دانشجوی ایرانی مقیم خارج،  در سازمان  توده ای-  دموکراتیکی  متشکل بودند وفعالیت های اعتراضی و افشاگرانه آنها علیه رژیم شاه  با  نظم و دیسیپلین و البته با موفقیت ، پیش  میرفت .دانشجویان ایرانی  خارج  چون تشکیلاتی  قوی  و متمرکز داشتند، در پیشبرد  مبارزات خود در نجات جان زندانیان سیاسی محکوم به مرگ، افشای ماهیت استبدادی و ستم گرانه رژیم شاه ، گسیل  هیات های وکلای خارجی به ایران برای شرکت در دادگاه های زندانیان سیاسی ،بسیار موفق بودند.مبارزات افشاگرانه کنفدراسیون جهانی در نشان دادن ماهیت ارتجاعی  و سرکوبگرانه رژیم شاه بقدری موثر بود که در سالهای آخر حکومت شاه ،رژیم در مقابله با فعالیت های کنفدراسیون ، این تشکیلات فراگیر دانشجویان خارج از کشور را غیر قانونی  اعلام کرده ، اعضای آنرا مشمول قانون سیاه ضد کمونیستی  زمان رضا شاه  ساخت و لیست فعالین کنفدراسیون را در کشورهای مختلف در "کیهان" و "اطلاعات"، انتشار داد. پاسخ  دندان شکن اعضا و هواداران کنفدراسیون  به  این سیاست  خشن  رژیم ضد مردمی، شرکت  عظیم و بیسابقه آنها در کنکره  کنفدراسیون بود . آن سال، در گردهم آئی سالیانه دانشجویان ایرانی مقیم خارج ، بیش از هزار   تن  ، فعالانه شرکت کردند . این رقم  چشمگیر، چندین برابر تعداد کسانی بود که در کنکره های کنفدراسیون، همه ساله ،حضور داشتند!                                                                                              البته در اوضاع  و شرایط کنونی ، ایجاد تشکیلات واحدی برای گردهم آوری ایرانیان ترقی خواه ضد رژیمی در خارج از کشور به عللی که جای بحثش اینجا نیست، امکان پذیر نمی باشد . در عین حال،  مبارزات پراکنده  و جدا از همدیگر نیز، راه بجائی نمی برد. این یک واقعیت است که ستمگری  و زور و استبدادو خودکامگی  در ایران تحت سلطه  رژیم جمهوری اسلامی، نسبت به دوران شاه،  ابعاد بس گسترده تری دارد. اگر در زمان شاه، استبداد و ترور و سختگیری که شامل بدترین شکنجه ها هم میشد،حاکم بود ، اگر در دوران سلطه رژیم پهلوی ، کارگران از حق  اعتصاب و اعتراض محروم بودند و به فریاد حق طلبانه آنها  با سرکوب و کشتارجواب داده میشد، اگر در دوران استبداد سلطنتی،انواع ستمگریها از آنجمله ستم ملی، بیداد میکرد، در ایران تحت ستم کنونی ،  درکلیه زمینه ها، رژیم آزادیکش  حاکم ، متوسل به زور و قلدری   میشود.در حدود 34 سال است زنان ایران در معرض بدترین ستمگریها قرار داشته و از تمام حقوق مدنی و انسانی ، محرومند. اقلیت های  مذهبی در کشوری که دین با سیاست توام گردیده و  آخوندها و آیت اله های کهنه پرست و متعصب  شیعی در راس امور قرار گرفته اند ،بشدت از ستم مذهبی رنج میبرند . کارگران ایران  که در نهایت بیرحمی  در معرض  استثمار و ستمدیدگی قرار دارند ، از حق  اعتصاب و اعتراض  کاملا محروم بوده و جنبش های اعتراضی آنها در نهایت وحشیگری ، از طرف رژیم ضد کارگری ، بخون کشیده میشود . در ایران کنونی  در کشوری که  بیش از نصف اهالی آن را ملت های غیر فارس تشکیل میدهند، ستم ملی در نهایت بیرحمی  اعمال گردیده و آداب و رسوم و زبانهای ملت های غیر فارس، زیر پا لگدکوب میشود . یطور کلی  درایران تحت سلطه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی، انواع ستمدیدگی ها و حق کشی ها وجود داشته و اکثریت عظیم ساکنین کشور، از استبداد و خودکامگی عنان گسیخته ای ، رنج میبرند. فقر و فلاکت و بیکاری و بی خانمانی و فرق فاحش  طبقاتی  در ایران تحت سلطه رژیم اسلامی  ، از زمان شاه نیز بیشتر شده است .در چنین شرایط  غیر قابل تحملی که مشتی دزد و چپاولگر بر شئون کشور حاکم بوده  و ظلم و بیدادگری   و تعدی به حقوق انسانها ، حد و مرزی نمی شناسد، نیروهای مبارز و ترقی خواه خارج از کشور، باید لحظه ای از امر افشاگری رژیم خودکامه، غافل نمانده و ماهیت ننگین و جنایت کارانه سردمداران رژیم را هرچه گسترده تر در معرض دید جهانیان قرار دهند . باید فریاد حق طلبانه زندانیان سیاسی، در هر نقظه ای از کشور هستند ، از آذربایجان گرفته تا بلوچستان ،هرچه رساتر، در پهنه گیتی انعکاس یابد.  

اگر در زمان سلطه رژیم  شاه، وجود تشکیلات مترقی و دموکراتیکی که شهرت جهانی کسب کرده بود ، سبب هر چه بیشتر افشا شدن چهره رژیم سلطنتی در خارج از کشور میشد و فریاد زندانیان سیاسی از طریق مبارزات کنفدراسیون ، به گوش جهانیان میرسید، امروز با این همه ظلم و بیدادگری در ایران و با اینهمه جنایتات و پلیدی هائی که در حق  زندانیان سیاسی مبارز  اعمال میشود، چه کسی  باید فریاد دادخواهی این انسانهای شریف و آزاده  را که همچون کوهی در مقابل عفریت استبداد ایستاده و تسلیم زور و قلدری رژیم جنایت کار نمیشوند،به گوش جهانیان برساند ؟ چه کسانی غیر از  ایرانیان  ترقی خواه و آزاده خارج از کشور که از جان و دل خواهان سرنگونی انقلابی کلیت  رژیم خون آشام  جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی  پیگیر در کشور هستندو علیه امپریالیسم و ارتجاع جهانی موضع قاطع دارند، میتوانند این کار ارزنده و لازم را انجام دهند؟ تردید نداشته باشیم که رژیم کشتار و جنایت که برای رنگ آمیزی چهره  کریه خود ، همه ساله در خارج از کشور ، میلیاردها خرج میکند و به انواع وسایل، مذبوحانه میکوشد از رسیدن خبر حرکتهای اعتراضی  ایرانیان مبارز مقیم خارج ، به داخل کشور جلوگیری بعمل آورد،از وجود تشتت و پراکندگی در بین نیروهای  مترقی ضد رژیمی سود جسته و نهایت سعی خود را میکند که در خارج  از کشور، فریاد اعتراض  ایرانیان مبارز پناهنده و آواره، انعکاسی نداشته باشد..اتحاد عمل و همکاری نزدیک بین نیروهای انقلابی سرنگونی طلب در مبارزه متحد علیه رژیم کشتار و جنایت و در دفاع از زندانیان سیاسی،در اوضاع نامساعد و آشفته کنونی که نیروهای سیاسی ارتجاعی و فرصت طلب، سخت فعال بوده و  تشتت و پراکندگی توام با تن به قضا و قدر دادن و رخوت و سستی و سکتاریسم در بین نیروهای مترقی و انقلابی حاکم است ، امری  مبرم وضروری میباشد. اگر نیرو ها و عناصر آزادیخواه و مترقی  در خارج از کشور ، بخود نه جنبند و به جای اتحاد عمل در مبارزات ضد رژیمی ، به بیعملی و گروهگرائی ادامه دهند ،تنها و تنها به بقای رژیم قرون وسطائی و سرکوبگر حاکم و هرچه نیرومندتر شدن  نیروهای ارتجاعی و سازشکار مخالف رژیم، یاری خواهند رساند.. در شرایط حساس کنونی،  اتحاد عمل و همکاری در مبارزه افشاگرانه علیه رژیم آزادیکش و در دفاع از جان زندانیان سیاسی بیشمار ، تنها راه  پیکار  موثر  و نتیجه بخش در جهت افشای  پیگیر و  همه جانبه  رژیم خود کامه جمهوری اسلامی و نجات جان زندانیان سیاسی  میباشد.

 باید به این اوضاع  بلبشوی  تفرقه و گروهگرائی در مبارزات ضد رژیمی در خارج از کشور، برای همیشه، پایان داده شود .  باید با اتحاد عمل بین نیروها و عناصر مترقی و آزادیخواه مقیم خارج ، تظاهرات ایستاده وکوچک  سازمانها و نیروهای سیاسی  مختلف ، به تظاهرات عظیم افشاگرانه خیابانی  در کشورهای مختلف، مبدل گردد. در دوران شاه، حتی  زمانی که در کنفدراسیون جهانی انشعاب  رخ داده بود ، از طرف نیروهای سیاسی مقیم خارج ،تظاهرات هزار نفره و دو هزار نفره برگزار میشد.چرا ایرانیان ترقی خواه  مقیم خارج، اینک   نتوانند در افشای رژیم مرتجع و آزادیکشی که  از رژیم شاه نیز سبع تر و خونخوارتر میباشد ، در پرتو اتحاد و همبستگی  مبارزاتی ، تظاهرات عظیم خیابانی در کشورهای مختلف برپا کنند؟ به قول معروف، خواستن توانستن است . . کار افشاگری رژیم و  دفاع از مبارزات درون کشور، توسط نیروهای سیاسی مترقی در خارج از کشور، در صورتی که  پیگیرانه  دنبال شود،  میتواند رژیم  آدمکش جمهوری اسلامی  را در شکنجه  و اعدام و کشتار مبارزین زندانی،  به عقب نشینی های  مذبوحانه ای،  وادار سازد  . لازمه این امر ، پیشبرد دسته جمعی و متحد  مبارزات دفاعی میباشد. فعالیت متحد  و مشترک جهت افشای جنایات رژیم و دفاع از جان زندانیان سیاسی، باید  دارای برنامه  منظم و سازمان یافته ای باشد. نیروهای مترقی ضد رژیمی نباید  دست روی دست گذاشته منتظر به نشیند که اتفاقی در ایران به وقوع  به پیوندد، افرادی اعدام گردند، تا تظاهراتی برگزار شود . باید با برنامه ریزیهای  کوتاه مدت و دراز مدت ، امر کارزاردفاعی در خارج از کشوررا،  هرچه سازمان یافته تر و پیگیرتر ، پیش برد.در برگزاری تظاهرات خیابانی و نمایش عکس و دیگر فعالیت های  افشاگرانه و دفاعی،ضروری است که نیروها و عناصر شرکت کننده، دارای  فراخوان و شعارهای مشترک باشند. در عین حال، هر گروه سیاسی خاصی ، میتواند در طول  تظاهرات، اعلامیه و نشریات  گروه و سازمان خود را ،پخش کند.اگر در پیشبرد امر افشاگری و دفاعی در خارج از کشور، در بین عناسر و نیروهای مترقی و آزادیخواه ، تمایل به همکاری و همگامی وجود داشته باشد،مشکلات تکنیکی ، با همبستگی و رفاقت و گذشت ، میتواند به آسانی برطرف گردد.تجربه مبارزات ثمربخش کنفدراسیون جهانی در این زمینه،بسیار آموختنی است  .                         

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.