رفتن به محتوای اصلی

فاجعه قتل سیاووشی دیگر
23.11.2012 - 13:56

 ستّار بهشتی (۱۳۵۶-۱۳۹۱) کارگر و وبلاگ‌نویس ایرانی بود که در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ به اتهام اقدام عليه امنيت ملی از طريق فعاليت در شبکه های اجتماعی فيس بوک توسط پلیس «فضای تولید و تبادل اطلاعات نیروی انتظامی» موسوم به پلیس فتا بازداشت شد و سپس زیر شکنجه جان خود را از دست داده است.وي كه در يكي از سالگردهاي حادثه كوي دانشگاه تهران شاهد برخورد زننده رژیم با مردم معترض بود به شدت تحت تاثير قرار گرفت و كارش را از وبلاگ بلاگفا شروع كرد و با آغاز اعتراضات سال هشتاد و هشت به مردم معترض خيابان ها پيوست. ستار كه با نام مجازي ستارآزادي وارد فيسبوك شده بود، كوله باري ازمطالعات ده ساله را به همراه داشت.

ستار بهشتی یکی از بازداشت شدگان وقایع سال ۷۸ کوی دانشگاه و نیز از فعالین مدنی درفضای مجازی و وبلاگ نویس و منتقد به سیاست های دولت بود که در سال های گذشته نیز سابقه دستگیری و محکومیت داشته است. این زندانی سیاسی ۳۵ ساله و یک کارگر ساده می باشد که درهنگام بازداشت نان آورخانواده اش بوده است.

اعمال حداکثرخشونت برای به زانو درآوردن شهروندی که خواهان ایجاد تغییرات ساختاری درارتجاع جمهوری اسلامی بود به قیمت جان او تمام شده است. جوانی که تمام سرمایه ی وجودی مادر پیر و بیماری است، تحت خشونت غیرانسانی دستگیر، شکنجه ودر نهایت بی رحمی کشته می شود.

خبراین جنایت هولناک آنقدرتلخ و گزنده است که دلهای همه عاشق آزادی وبرابری را به درد آورد و مطلعان از فاجعه را سوگوارخود کرده است.ستاربهشتی درآخرین مطلب ازوبلاگش روایت تأسف‌بار و تلخی را درج کرده است : « دیروز بنده را تهدید می‌کنند: به مادرت بگو به‌ زودی رخت سیاه باید بپوشد؛دهان گشادت را نمی‌بندی.

 می‌گویم : کاری انجام نمی‌دهم که لازم به بستن دهانم باشد. می‌گویند: وراجی زیاد می‌کنی. می‌گویم : چیزی را که می‌بینم و می‌شنوم می‌نویسم.

 می‌گویند: هرکاری بخواهیم می‌کنیم هر رفتاری را انجام می‌دهیم، شما باید خفه شوید و اطلاع‌ رسانی نکنید وگرنه خفه خواهید شد بدون نام ونشان بدون اینکه کسی بداند چه برسرشما آمده.»

او در یکی از سخنانش در نهایت صراحت ،شجاعت و سادگی درروزهای واپسین زمانی که ماموران به منزلش حمله کرده و تمامی دست نوشته هایش را توقیف می کنند درصحبت با یکی از دوستانش می گوید:« ... یک ذره حتی ناراحت این نیستم که بخواهند {ماموران} مرا دستگیر کنند. تنها نگران مادرم هستم. من حتی اگر همین حالا {ماموران} بیایند و بگویند که می خواهیم طناب دار را بر گردنت بیاویزیم، میگویم مردن شرف دارد به این زندگی و به این ننگ زندگی کردن؛ چون ما زندگی نمی کنیم، بردگی می کنیم، بندگی میکنیم.»

آقای مرتضی کاظمیان درمطلبی تحت عنوان « فریاد فاجعه » درسایت روزآن لاین درباره اهمیت کار کسانی که بی پروا "شیشه‌های دودی خانه‌ی عنکبوت " را نشانه می روند و به همین گناه نیز قربانی می شوند، چنین می نویسد:

« آگاهی کاذب پاشنه آشیل حاکمان سرکوبگر و تزویرگران خشونت‌پیشه است. اگر نه به دست، با زبان، باید برای نشر آگاهی در جامعه‌ی قربانی، کوشید. شهروندان بی‌خبر از جوان جان‌باخته زیر شکنجه، وضع مادر بیمار و خانواده‌ی سوگوار و حیران، باید بدانند که درچه جغرافیایی درپی زندگی می‌دوند. آن‌گاه، دست‌کم، "همدلی" خواهند کرد.

اینجا میدان اعتراض به انتخابات و رقابت بر سرقدرت نیست.کسی درخیابان‌های شهرفریاد نزده یا شیشه‌ی بانکی را نشکسته. پای جان شهروندی درمیان است که تنها به‌خاطر بیان عقیده‌اش، هدف خشونت غیرانسانی حداکثری قرار گرفته و جان باخته است. شکنجه شده و جان باخته چون "شیشه‌های دودی خانه‌ی عنکبوت" را با اطلاع‌رسانی خود، هدف قرار داده است... شهروندان جامعه باید بدانند که درایران چه می‌گذرد. آنگاه خود با حاکمان تعیین تکلیف خواهند کرد. این فاجعه، می‌تواند شتری خوابیده پشت در خانه‌ی تمام ایرانیان غیرخودی باشد...نیروهای امنیتی ـ چنان ‌که ستار در وبلاگ‌اش گزارش کرده ـ به او هشدار داده بودند: "شما باید خفه شوید واطلاع رسانی نکنید." باید خفه شدن ستار را فریاد کرد با هرامکانی و درمجالی .»

مصاحبه خانواده ستار بهشتی با خبرگزارهای

« فاطمه بهشتی خواهر ستار بهشتی دریکی از مصاحبه هایش در رابطه با دستگیری و قتل برادرش توسط نیروهای رژیم اسلامی در سایت آزادگی چنین می گوید:

برادر من از حقوق انسانها مي نوشت، جرم برادر من مي دانيد چه بود؟ انسان بود و مي گفت انسانيت زنده بماند، مادرم ميگه مقاله مينوشت كه با پياز كيلويي 1500 تومان فحشا از كجا مياد؟ بيكاري شروع ميشه كه بعدش فحشا مياد. سيكل داشت، نه كه بگيد ليسانس يا دانشجو بود، درد جامعه را ميديد و از اين درد، درد ميكشيد ، از اين درد خسته شده بود، فوق دكتراي درد كشيدن داشت، ليسانسه زجر كشيدن داشت، الان با افتخار ميگم دادشم ستاربهشتي است، اگر خونش خون هست، خون سياوش است، سياوش ايران زمين و در راه ايران رفت.مادرم ميگه شيرم حلالش باشه. نهم آبان لباس شخصي ها مي ريزند خانه مادرم و بدون هيچ مجوزي به دست ستار دستبند مي زنند و لب تاپ و هر چه كه داشته را مي برند.مادرم به آنها ميگه شما مجوز داريد؟ آنها اسلحه به مادرم نشان مي دهند ! نمي دانم برادرم را به چه جرمي بردند، به جرم بي گناهي، كه اگر بي گناهي جرم است همه ما مجرميم. داداش من نان آورخانه بود، امروز شوهرم را كشيدن آنجا و پرسيدند ستار بهشتي مريضي داشت ؟ شوهرم گفته سالم هست و نه قرصي مي خوره نه مريضي داره، آنها گفتند: فوت كرده، شوهرم پرسيده: علت فوتش چي بوده؟ گفتند: خفه شو و تو دهن شوهر من زدند، وگفتند خفه شو فقط ما ميپرسيم ، شما بريد قبر بخريد و از سردخانه كهريزك ببريدش.»

http://www.azadegi.com/link/2012/11/07/271713

برخی از سایت ها نیز پیشتر از آثار ضرب و شتم بر بدن ستار بهشتی خبر داده بودند.

گفتگوی مسیح علی نژاد با خانواده ستار بهشتی را در مورد جزییات این واقعه بشنوید:

«خانم بهشتی در مورد ستار بهشتی بعد از اینکه سه شنبه خبر بازداشتش منتشر شد می خواستم ببینم آخرین اطلاع تان چه هست ظاهرا خبر خوبی دریافت نکردید؟

سه شنبه هفته گذشته دوازده ظهر آمدند ریختند توی خانه و برادرم را بردند. بدون هیچ جرمی و بدون هیچ مدرکی. هیچی هیچی.... پشت ماشین شان هم نوشته بود گروه سیاسی فتا. همین و السلام. ما نه یک تماسی داشتیم. دست های برادرم را هم از پشت بسته بودند. دیروز یک آقایی به اسم نجفی آمده بود شماره من و شوهرم را گرفته بود که پیگیرکار آقای ستار بهشتی باید بیاید. دیروز می خواستند ماشین دنبال شوهرم بفرستند، شوهرم گفته خودش می رود. امروز صبح شوهرم رفته بود به او گفتند آقای ستار بهشتی مشکلی داشته، شوهرم گفت نه هیچ مریضی نداشت. واقعا هم برادرم هیچ مریضی نداشت، نه سیگاری می کشید حتی یک قرص سر درد هم نمی خورد. بدش می آمد. فقط اضطراب داشت همین.

خب بعد از این به همسر شما چه گفتند؟ آیا گفتند اتفاقی برای برادر شما در زندان افتاده است؟

به شوهرم گفتند بروید مادر و خواهرش را آماده کنید، قبر بخرید، فردا با ما هماهنگ کنید بیاید کهریزک جنازه را تحویل بگیرید.همین و هیچ چی دیگه نمی دونیم.

آخرین باری که مادرتان توانستند با ستار صحبت کنند کی بود؟ 
همان روز سه شنبه بود ساعت دوازه ظهرهیچ تماس دیگری با ما نداشت. هیچی

آنطورکه درخبرها خواندم محل زندگی شما رباط کریم بوده می توانم بپرسم برادر شما را کجا بردند و محل نگهداری برادر شما کجا بود؟

آن روزی که آمده بودند. مادرم گفته بود: بچه مرا کجا می برید. گفته بودند: تهران، مادرم گفته: از کجا بفهمم ، مگر تهران کوچک است؟ آنها گفتند: به شما خبر می هیم به شما زنگ می زنیم. همین، هیچ چی نمی دونیم. من برادرم را ندیدم.

آیا اصلا کسی به شما گفتند که برادر شما را به چه اتهامی دستگیر کردند؟

جرمی نداره نمی دانیم. به شوهرم گفتند خفه شو نپرس، شوهرم اصلا برادرم را ندیده بود، فقط بچه مرا دیده بود و گفته بود هر موقع من بنیامین را می بینم انگار سحر را می بینم ...من برادرم را ندیده بودم.

الان صدای گریه مادرتان را می شنوم آیا برای پیگیری جسد کاری کردید؟

من مادرم ناراحتی قلبی دارد، جنازه را نبیند می میرد. مادرمن دوام نمی آورد.

ممنونم می دانم شرایط خوبی ندارید ولی همین قدرتوضیحی که دادید ممنونم، خودم هم تماس می گرفتم امیدوار بودم خبردروغ باشد.

گفتند قبر بخرید، قبرخریدن دروغ است. گفتند قبر بخرید، قبر خریدن دروغ است. برادرم ۳۵ سال داشت، سنی نداشت، برای چی؟ فقط بگید برای چی برادرم مرد؟ تو را خدا به چه جرمی برادرم مرد. به جرم بی گناهی، به جرم بی گناهی ، به جرم بی گناهی ، جرم بیگناهی اگه مرگ است، مرگ سیاوش است. تا ابد زنده است. ما افتخار می کنیم. اگر واقعا برادرم به جرم بیگناهی رفته ما افتخار می کنیم  به او. از حالا تا فردای قیامت من خواهر ستار بهشتی هستم. خوش به حالم. افتخارم....سرم بالاست برادرم قاچاقچی نبود، معتاد نبود، ناموس دزد نبود، میهن فروش نبود، برادرم صاف و ساده از همه محل بیاید بپرسید می گویند روی سر این بچه قسم می خوریم.

می توانم بپرسم آیا برادر شما متاهل بود یا مجرد؟

مجرد بود . برادرم پناه مادرم بود. پدر و مادرم از هم جدا شده بودند، برادرم نان آور خانه بود. کس و کار مادر من برادرم بود. مادر من مریضه. مادرم فراموشی و پوکی و استخوان شدید دارد. مادرم را برادرم دکتر می برد. قرص های مادرم را می داد. حال مادرم خیلی خراب است که سر هشت روز خبر مرگ برادرم را دادند. برو پیگیر شو که برادرم مرا چی شد که مرد. کشتند؟ چی شد؟ چی شد؟ ما نمی دانیم. آخه برادر من صحیح و سالم بود. با پای خودش رفت دستبند زدند، سوار ماشین شد، حتی نگذاشتند یک کفش پایش کند. مادر ستار بهشتی در انتهای مصاحبه می گوید:

من بچه ام را در راه خدا دادم،مثل مادر اکبر محمدی، من بچه ام را در راه آنها دادم. بچه ام سالم بود، حتی یک قرص سر درد هم نمی خورد.با ستار از روزی که او را بردند حتی یک کلمه هم حرف نزدم حتی یک کلمه هم حرف نزدم.»

http://soundcloud.com/frl-journalist/masih-alinejad-sattar-

 

شکایت نامه ستار بهشتی مبنی برشکنجه شدنش توسط پلیس فتا

ستار بهشتی به علت شکنجه هایی که درنهایت قساوت و بی رحمی ازطرف بازجویان براو وارد شده است. در سندی که در زير می بينيد، تصريح کرده است که هراتفاقی برای او بيفتد، پليس فتا مقصر است.اينک، در حالی که با گذشت دو روز هنوز هيچ يک از نهادهای مسئول پاسخی دراين باره نداده اند، به نظر می رسد خانواده اين زندانی سياسی تحت شديدترين تدابير امنيتی هستند. آنها از زمان انتشار خبر تا پيش از ظهر روز چهارشنبه در تماس های مختلف به خبرنگاران گفته بودند تهديد شده اند که سکوت کنند، و از آن زمان ديگر حتی به تلفن های خود نيز پاسخ نمی دهند. افکارعمومی و جامعه رسانه ای نگران پنهان ماندن ابعاد اين فاجعه انسانی از يک سو و تکرار سناريوهای امنيتی به ارث رسيده از دوران سعيد امامی از سوی ديگر است.

تصوير زير، برگه ای را با سربرگ زندان نشان می دهد که در آن ستار بهشتی شکايت خود را از بازجو مطرح می کند و به مواردی از شکنجه ها و رفتارهای غير انسانی صورت گرفته با خود اشاره می کند. ناگفته نماند، بخش هايی از تصوير اين سند که حاوی نام و نوشته دو زندانی ديگر بند ۳۵۰ اوين و مواردی بوده که انتشار آنها به دلايلی به مصلحت نيست، عامدانه در تصوير زير محو شده است. متن دستخط ستار بهشتی نيز در زيرهمين تصوير، قابل مشاهده است.

موضوع درخواست: شکایت علیه بازجوی خود

به: آقای اعلائی مسئول اندرزگاه ۳۵۰

اینجانب ستار بهشتی درتاریخ ۹۱/۸/۹ از طرف پلیس فتا در منزل بدون حکم بازداشت شدم و اینجانب در مدت دو روز بازجویی مورد انواع تهدید و ضرب و شتم قرار گرفتم از فحش های ناموسی که به مادر بنده می گفتند و به خودم مانند [...]، مادرت سالم نیست و بسیار توهینهای دیگر و انواع ضرب و شتم با مشت و لگد و بستن به میز و لگد زدن به سر بنده و اکنون در تاریخ ۹۱/۸/۱۱ بنده را پلیس فتا باز احضار کرده و با خود می برد و بنده عواقب هر اتفاقی که برایم پیش آید مقصر پلیس فتا می دانم و همینطور اگر اعترافی از بنده گرفته شود تحت شکنجه بوده در مدت ۱۲ ساعت ماندن در بند ۳۵۰ اتاق دو، اعضاء اتاق شاهد آثار ضرب و شتم روی بدن بنده بوده اند. و ۲ بار به پزشک مراجعه کردم در نهایت گزارش خود را تقدیم به شما می کنم و خواستار پیگیری این امر هستم.

با تشکر

ستار بهشتی

http://news.gooya.com/politics/archives/2012/11/149993.php1362

شهادت نامه 41 زندانی سیاسی بند 350

  به نقل از خبرگزاری هرانا۴۱ زندانی سیاسی محبوس در بند۳۵۰ اوین شهادت دادند درساعاتی که ستار بهشتی در این بند بوده مورد آثار شکنجه ها و ضرب و شتم را بر بدن وی دیده اند. متن کامل این شهادت نامه که چهل ویک (41) زندانی در بند 350 زندان اوین آن را امضاء کرده اند و به همراه اسامی آنان به شرح زیر است :

بسم الله الرحمن الرحیم

- جنایت کهریزک ۲

 - قتل ستار بهشتی در پلیس امنیت

دررسانه ها خبری انتشار یافته مبنی براینکه آقای ستار بهشتی در تاریخ ۹۱/۸/۹ بوسیله پلیس فتا (فضای تبادل اطلاعات) که زیر مجموعه پلیس امنیت نیروی انتظامی می باشد بازداشت شده است و درتاریخ ۹۱/۸/۱۶ به خانواده وی اطلاع داده شده که ستار فوت کرده است و باید جنازه اش را از سردخانه کهریزک تحویل بگیرند.در عین حال آنها را تهدید کرده اند که حق صحبت با رسانه ها را نیزندارند.

از آنجا که آقای ستار بهشتی از ۹۱/۸/۱۰ تا ۹۱/۸/۱۱ دربند ۳۵۰ بوده و افراد این بند وضعیت دردناک جسمی و روحی وی را از نزدیک مشاهده کرده اند، وظیفه ملی و دینی خود میدانیم مسایل وی را به اطلاع ملت شریف ایران برسانیم.

اتهام آقای ستار بهشتی نوشتن مطالبی انتقادی نسبت به مسوولان نظام در وبلاگ شخصی و “انتقادی اش” بوده است. وی در حضور افراد در بند ۳۵۰ اظهار داشته که درمقر پلیس امنیت از سقف آویزان شده و درهمان حال مورد ضرب و شتم قرار گرفته است سپس پلیس دست و پاهای وی را به صندلی بسته و مجددا وی را مورد ضرب و شتم قرار داده است. درمواقعی دست های وی را با دستبند بصورت قپانی بسته و کتک می زدند و در مواقعی دیگر وی را بر روی زمین انداخته و با پوتین ضربه های شدیدی به سر و گردن وی وارد می کردند در ضمن این شکنجه ها، زشت ترین فحش های رکیک ناموسی نیز نثار وی می شده است و مکررأ تهدید میکردند که وی را می کشند.

زمانی که ستار به بند ۳۵۰ آورده شد آثار شکنجه در تمام قسمت های مختلف بدنش مشهود بود و وی در شرایط کاملا دردناک و مجروحی قرار داشت. صورت وی زخمی، سر او متورم، مچ دست های او کبود شده بود و آثار آویزان شدنش از سقف روی مچ های او به چشم می خورد. در بخش هایی از بدن وی از جمله دور گردن، شکم و کمر وی آثار ضربه و کبودی دیده می شد.

ستار درحالی که به دلیل ناراحتی دست به سختی قادربه نوشتن بود طی شکایتی به مسوول بند ۳۵۰ در چند سطر وضعیت خود و برخوردهای پلیس امنیت با خود را نوشت و خواهان پیگیری آن شد.

با توجه به غیرعادی بودن شرایط جسمی وی دوبار به بهداری زندان اوین اعزام شد و پزشک بهداری نیز وضعیت وی را مشاهده کرد.

روز ۹۱/۸/۱۱ ستار را از بند ۳۵۰ به پلیس امنیت منتقل کردند. او هنگام رفتن بسیار نگران بود و به افراد بند گفت اینها قصد کشتن مرا دارند. ۴ روز پس از انتقال وی نیز خبر مرگش به خانواده اش داده شد.

کسانی که داعیه پیروی از امیرمؤمنان علیه السلام را دارند، یعنی همان که وقتی شنید در حکومت او خلخال از پای یک زن یهودی در آورده اند. فرمود: “اگر کسی از این ستم بمیرد جای سرزنشی بر او نیست.” این ظلم ها و فجایع و قتل ها وشکنجه ها که به دفعات اتفاق افتاده را می بینند و خم به ابرو نمی آورند و حتی خواب یک شب آنها نیز آشفته نمی شود.

در سال های اخیر و پس از انتخابات ۸۸ بارها وبارها این نوع شکنجه ها در مورد دستگیرشدگان در بازداشتگاه پلیس امنیت و پلیس فتا تکرار شده است و افرادی دربند ۳۵۰ بوده و هستند که خود شخصا این نوع شکنجه ها را تجربه کرده اند و ما گواهی می دهیم در موارد متعدد شاهد حضور بازداشت شدگان شکنجه شده توسط پلیس امنیت در بند ۳۵۰ بوده ایم.

ما براین باوریم اگر با جنایتکاران کهریزک ۱ و شکنجه گران اوین که گزارش جزئیات شکنجه های آنان بارها و بارها اعلام شده است و همه ی مسوولان حکومتی از آنها مطلعند، برخورد می شد و به جای تشویق و ارتقاء مقام، مجازات می شدند، دیگر اینگونه شکنجه های وحشتناک و قتل ها که نشان دهنده کهریزک های دیگر است اتفاق نمی افتاد.

اکنون برهمه ثابت شده است که با زمامداران فعلی “آنچه البته به جایی نرسد فریاد است، ما ضمن تسلیت و دل آرامی به خانواده مرحوم ستار بهشتی و ملت مظلوم ایران، یادآور می شویم که حاکمان کنونی چه بخواهند و چه نخواهند، در این ظلم ها و شکنجه ها و خون های به ناحق ریخته شده شریک و مسوول هستند.

امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا

محمد ابراهیمی - حسن اسدی زید آبادی-  امیراسلامی - رضا انصاری راد –ابراهیم (نادر) بابایی زیدی - عماد بهاور- سیدعلیرضا بهشتی شیرازی - امید بهروزی - امین چالاکی- سیاووش حاتم - امید خوارزمیان - مهدی خدایی- محمد داوری -  امیر خسرو دلیرثانی- سیدمحمدعلی دادخواه - علیرضا رجایی - محمد رضایی - فرزاد روحی - حسین زرینی - عبدالفتاح سلطانی - ادریس سیدین - پوریا شاهپری -محسن(بهمن) صادقی نور- محمدفرید طاهری قزوینی – بهادرعلیزاده - افشین کرم پور- حمیدرضا کرواسی -  امیر گرشاسبی - جعفر گنجی - سیامک قادری - ابوالفضل قدیانی -علی اکبر قطبی - فرشید لاهوتی - عبدالله مومنی - محسن میردامادی - مصطفی نیلی - محمد علی ولایتی - فرشید یدالهی - محمدحسن یوسف پورسیفی- محمدامین هادوی - سیداحمد هاشم.

بیانیه ۵ تن از زندانیان سیاسی بند۳۵۰ اوین درخصوص ستاربهشتی

بنام خدا و به خون شهیدان و پاکان
بنام خون ستار
جوان غیور، ستار قهرمان جان بداد و پایداری ازاینجان ما جان گرفت، اورا کوفته و زخمی و مضطرب تحویل بند ۳۵۰ اوین دادند، وارد اتاق که شد، با فروتنی و هیجان گفت: "فقط یک روز اینجا هستم، فردا می‌برندم، قاضی برایم ۱۰ روز دیگر بازجویی دراختیار پلیس فتا نوشته"، ستار ادامه داد: "دروبلاگم اززندانیان سیاسی اوین و گوهر دشت (رجایی شهر) دفاع کرده‌ام به ویژه از محکومین به اعدام بسیار یاد کرده‌ام، چه خوب شد که چهره‌های آشنای شما را از نزدیک دیدم، کاش گوهر دشتی‌ها را هم می‌دیدم، همه‌تان را دوست دارم". عشق به توده‌های محروم درچشمانش موج می‌زد و چهره معصومش تجلیگاه صدق و فدا بود. ستار ادامه داد، "خیلی شکنجه شدم، آویزانم کردند، به سر و شکمم می‌کوبیدند، فحش و توهین و ضرب و شتم بود که می‌بارید، بدنم دردمی کند، بازهم فردا به پلیس فتا می‌برندم، بگویید چکارکنم که زیر شکنجه طاقت بیاورم، به مادرم گفته‌ام که اگر من شهید شدم، غصه دار نباشید و افتخارکنید." روز بعد را به یاد می‌آوریم، زمانی که بلندگو نام ستار را برای انتقال صداکرد و او کف اتاق نشسته و روی برگه دولتی شکایت نامه‌اش را می‌نوشت ودرپایان خواست تا برایش به امضاء گواهی کردیم، هنگام خروج از اتاق گفت: " دعا کنید طاقت بیاورم."

چند روز بعد خبر شهادت ستاررا شنیدیم. شرمسار از زنده بودن خویش، بند ۳۵۰ فرورفته در بهت، حال و هوای دیگری گرفت. 

القصه دراین زمانه با صد فرهنگ یک کشته بنام به زصد زنده به ننگ.
ستار‌ای فرشته سمایی که به آسمان تاختی، خونت پیام اتحاد داد. پیام اعتراض به شکنجه

و سرکوب، پیام وفای به عهد تا آخرین نفس.
درپی افشاگریهای برحق زندانیان سیاسی راجع به شهادت ستار، رژیم منفور، ناکام و ناتوان از سرپوش گذاشتن بر جنایت خویش، دنبال سناریو سازی‌های انحرافی و خلاف واقع برای توجیه این جنایت و افزایش فشار برزندانیان سیاسی است، که جز رسوایی بیشتر برای جنایتکاران، حاصلی نخواهد داشت.
خون ستار می‌جوشد ایران می‌خروشد
مجید اسدی –غلامرضا خسروی – اصغر قطانی- علی معزی - اسداله هادی

https://hra-news.org/685/1389-01-27-05-27-21/14185-1.html

 

آثار شکنجه بر بدن ستار بهشتی درهنگام تدفین

سحام نیوز: یک شاهد عینی که در مراسم روز گذشته تدفین ستار بهشتی حضور داشته، در مصاحبه با خبرنگار سحام نیوز، از زخمی بودن جنازه ستار بهشتی خبر داده است. به گفته این فرد، جنازه ستار را در حالی دفن کردند که قسمت های پا و زانوی وی خونی بوده و آثار کبودی و زخم بر سر و صورتش مشهود بوده است طبق اظهارات این شاهد، سر و صورت ستار بهشتی به شدت مورد آسیب قرار گرفته بوده و کفن وی آغشته به خون بوده است.متاسفانه ماموران اجازه رویت کامل جنازه را به خانواده وی نداده اند. تنها برای چند لحظه، پس از اینکه پیکر این شهید را در قبر گذاشته اند، صورت وی را به خانواده اش نشان داده اند. به گفته این شاهد، ماموران تمام تلاش خود را کرده بودند که کبودی ها و زخم های صورت ستار بهشتی را با گچ بپوشانند بنا به این گزارش، ستار بهشتی به شدت مورد ضرب و شتم از نواحی مختلف بدن شده بود و هنگام شستشو درغسالخانه، آثار آن مشهود بوده است.
بنا به گزارش خبرنگار سحام، ستار بهشتی را در امام زاده محمد تقی رباط کریم ( واقع در رباط قدیم ) ؛ قطعه ۷، ردیف۳ ، شماره ۱۱دفن کرده اند.

 

تهدیدات امنیتی خانواده ستار بهشتی

 با این که طی روز گذشته خانواده او تهدید به عدم برگزاری مراسم ترحیم شده اند. ولی روز ۱۹ آبانماه؛ از ساعت ۲بعدازظهر،علیرغم تهدید شدید ماموران، مراسمی بر سر مزار وی برگزار شد.بنا به گزارش خبرنگار سحام، ماموران زیادی در بخش های مختلف این امام زاده حضورداشتند و اقدام به فیلمبرداری ودرمواردی نیز برخورد با افرادی که با موبایل خود درحال صحبت بودند، می کردند.
از محل زندگی ستار بهشتی هم گزارش می شود که ماموران در تمام محله حضور دارند و تمام عکس ها و اعلامیه های مربوط به مراسم ترحیم وی را جمع آوری کرده اند. 
تماس ها با خانواده بهشتی قطع شده است.سحام همچنین گزارش می دهد که روز گذشته و درهنگام مصاحبه سحام با سحربهشتی، خواهرستار بهشتی؛ ماموران اقدام به زدن دستبند به وی می کنند که در حین گفتگو مکالمه قطع می شود. سحر بهشتی را برای مدتی بازداشت و به علت مصاحبه با رسانه ها، تهدید می کنند. 
پدرستار بهشتی نیز که در مراسم تدفین حضور داشت، با صدای بلند فریاد می زد: برای پسر من کسی گریه نکند. چرا که اگر گناهی کرده به حق کشته شده، اما اگر به ناحق کشته شده باشد، خدا تقاصش را پس خواهد گرفت.بنا به اظهارات شاهد عینی، ماموران روز گذشته، با گرفتن دستگاه تلفن همراه شوهرخواهر ستار که برای تحویل جنازه به پزشکی قانونی مراجعه کرده بود؛ هنگام تماس خبرنگاران، خود را به جای نامبرده جا می زدند و از قول وی می گفتند که ستار زنده است و هم اکنون در بیمارستان است.

 http://sahamnews.org/1391/08/244323/

 

بنا به خبرهای رسیده به سحام نیوز:

 بنا به گفته عموی این زندانی سیاسی، وضعیت روحی مادر وی به شدت وخیم است و ستار تنها نان آورو پرستار وی بوده است خانواده ستار بهشتی درگفت و گو با خبرنگار کلمه می گويند ماموران امنيتی تهديدشان کرده اند که حق ندارند در زمان تغسيل جنازه اوحضورداشته باشند. ماموران گفته اند که خودشان کار شست و شوی جنازه را انجام خواهند داد.

 

درخواست مادر ستار از نهادهای بین المللی برای پیگیری پرونده فرزندش

مادر ستار در مصاحبه اش با سحام نیوز از مسئولان امنیتی می پرسد: چرا جنازه ستار را برای شستشو به خودمان تحویل ندادند؟ چرا برگه ی بازداشت دخترم را داشتند؟ چرا ماموران همه جا ما را تعقیب می کردند؟ تحت نظر داشتند؟ چرا کفن ستار خونی بود؟

مادرستار دراین مصاحبه تایید کرده که کفن پسرش حین دفن خونی بوده است.

همچنین ایشان به نقل از نزدیکانش خبر داده که طی چند روز گذشته در محل امامزاده دوربین مداربسته ای نصب شده است و افرادی را که بر مزار ستار حاضر می شوند را تحت نظر دارند.

مادر ستار بهشتی: مسئولین باید صدای من را بشنوند، و به پرونده من رسیدگی کنند. من از خون بچه ام نمی گذرم. 
این مادر داغدار در واکنش به اظهار نظرهای منتشر شده دررابطه با اینکه ستار بهشتی به مرگ طبیعی فوت شده، افزود: ۳۵ سال سن داشت و حتی دارو مصرف نمی کرد. روز سه شنبه او را بردند و سه شنبه بعدش کشتن و خبر مرگ او را برای من آوردند

دو روز پیش، رئیس پزشکی قانونی در مصاحبه با خبرگزاری مهر، گفته بود که ستار بهشتی به مرگ طبیعی درگذشته است.

وی در خصوص پیگیری پرونده شکایت از قاتل و یا قاتلین فرزندش افزود: کسانی که صدای مرا می شنوند، پیگیر پرونده فرزند من باشند. ستار پرستار من بود، همه کس من بود و او را کشتند. من قبول ندارم که ستار فوت کرده؛ اصلا این حرف ها را قبول ندارم. بچه من کشته شده است.

وی از نهادها و سازمان های بین المللی به عنوان یک مادر داغدیده خواست تا پیگیر پرونده فرزندش باشند.

وی بارها دراین مصاحبه تاکید می کند: از خون ستار نخواهم گذاشت. از جان خود خواهم گذاشت اما از خون ستار نمی گذرم. از هیچ چیزی نمی ترسم و قبول ندارم که بچه ام {به مرگ طبیعی} فوت شده است. بچه من کشته شده است. بچه من با پای خود رفت و جنازه اش را تحویلم دادند.

مادرستار بهشتی از پیشنهاد پرداخت دیه فرزندش توسط ماموران خبر داد و افزود: پیشنهاد دادند ولی من قبول نکردم. بچه من خونش پایمال نشود، من دیه می خواهم چه کنم؟ من قبول نکردم.

وی درپایان این مصاحبه بر پیگیری پرونده فرزندش توسط مسولان و نهادهای بین المللی تاکید می کند و می گوید: ستار بهشتی؛ به وجودش افتخار می کنم اما کشتنش؛ بچه مرا کشتند. صدای مرا به همه جا برسانید.

شناسایی محل شکنجه و قاتلین ستار بهشتی

شخصی که به خانه ستار بهشتی آمده حاج نجف نظر پور معروف به نجفی میباشد.ستار بهشتی توسط پلیس امنیت تهران واقع در خیابان تخت طاوس روبروی میرعماد نرسیده به خیابان روزولت (مفتح) توسط بازجویان جاج نجف نظر پور معروف به نجفی ، بازجو لونی و عبادی مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفته است.خواهرایشان در مصاحبه با یکی از خبرنگارهای خارج از کشور گفتند پلیس امنیت ایشان را به تهران برده و شخصی به نام نجفی خبر کشته شدن ستار بهشتی را برای این خانواده آورده است.اینجانب امید دانا توسط همین شخصی که خبر کشته شدن ستار را برای خانواده اش آورده است بازجویی و شکنجه شده ام و دقیقا اتاقهای بازجویی و شکنجه را به خاطر دارم.

http://balatarin.com/permlink/2012/11/7/3191092

 

دلائل بی نتیجه ماندن پرونده قربانیان دستگاه شکنجه و سرکوب

مهناز پراکند وکیل دادگستر ضمن اعلام همدردی با ستاربهشتی دلیل به نتیجه نرسیدن پرونده قربانیان دستگاه شکنجه و سرکوب را چنین بیان می کند:

« وقتی بعد ازگذشت سال ها از قتل زهرا کاظمی در اوین و قتل زهرا بنی یعقوب درستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان، هنوز آمران وعاملان قتل معرفی نشده و به سزای عملشان نرسیده اند،انتظاری جز این نباید داشت که برخی مأموران امنیتی و غیرامنیتی خودسر با خیالی آسوده متهم را تا بدان حد شکنجه کنند که جان به جان آفرین تسلیم کند.درحقیقت به نتیجه نرسیدن شکایات اولیاء دم کشته شدگان درزندان و بازداشتگاه های جمهوری اسلامی ایران، پیامی است از طرف قوه قضائیه و به عبارت دیگر پیام حکومت است به دست نشاندگان خود دراین قبیل بازداشتگاه ها و زندان ها که هراسی از کشته شدن متهمان به دل راه ندهند و هر طورمی توانند عمل کنند که نظام حامی قدرتمند آنان است.هنوز زمان زیادی از مرگ مشکوک هدی صابر، امید میر صیافی، اکبر محمدی و... نگذشته است. هنوز یاد و نام محسن روح الامینی، امیر جوادی فر، محمد کامرانی و... در خاطره ها باقی است. مرگ هاله سحابی هنوز در هاله ای ازابهام است و خبری از عدالت و داد نیست. براستی چگونه می توان از نظامی مستبد که هیچ اعتقادی به عدالت وحقوق بشر ندارد، انتظار دادخواهی و اجرای عدالت داشت.»

http://www.rahesabz.net/story/61518/

 

واکنش نهادهای بین المللی نسبت به قتل ستار بهشتی

بیانیه عفوبین الملل

سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید: این‌که ستار بهشتی، وبلاگ‌نویس، در اثر شکنجه در زندان کشته شده باشد «بسیار محتمل» است. این سازمان خواستار تحقیق مسئولان جمهوری اسلامی در خصوص سرنوشت ستار بهشتی شده‌اند.

عفو بین‌الملل ۱۸ آبان‌ماه در بیانیه‌ای از مقام‌های جمهوری اسلامی خواست تا در خصوص مرگ ستار بهشتی، وبلاگ‌نویس، که گفته می‌شود در زندان کشته شده است، دست به تحقیقات مستقلی بزنند تا مشخص شود آیا شکنجه در مرگ آقای بهشتی تأثیرگذار بوده است یا خیر؟
این سازمان تأکید کرده است که با توجه به پیشینه جمهوری اسلامی درخصوص فوت زندانیان، این که ستار بهشتی در اثرشکنجه کشته شده باشد«بسیار محتمل» است. عفو بین‌الملل خواستار محاکمه بانیان مرگ این وبلاگ‌نویس شده است.

سازمان گزارشگران بدون مرز

گزارشگران بدون مرز نیز خواهان تحقیق و بررسی در باره‌ی مرگ ستار بهشتی شده است. این سازمان با صدور اطلاعیه‌ای نوشته است: «جمهوری اسلامی ایران یکی از نمونه‌های بارز چیرگی مصونیت از مجازات در جهان است. تاکنون برای کشته شدن زندانیان عقیدتی در زندان و از این میان روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران زندانی، هیچ‌گاه پرونده‌ای قضایی برای تحقیق و بررسی گشوده نشده است و هیچ کدام از مسئولان این جنایات مجازات نشده‌اند.»

فدراسیون جامعه های حقوق بشر

فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران روز گذشته در مورد مرگ ستار بهشتی بیانیه ای مشترک صادر کرده اند.

 

http://balatarin.com/permlink/2012/11/10/3193077

درخواست کارشناسان و گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل

کارشناسان و گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل خواستار تحقیق جمهوری اسلامی در خصوص مرگ وبلاگ نویس بازداشتی، ستار بهشتی دردوران بازداشت خود شدند. این گروه از دولت ایران خواستند که تحقیقات عمیق، مستقل و بی طرفانه ای را درخصوص مرگ این وبلاگ نویس به عمل آورد و به خصوص درباره اظهاراتی که درخصوص شکنجه وی در دوران بازداشت شده است تحقیق و نتیجه تحقیقات یاد شده را در معرض افکار عمومی قرار دهند.

در بیانیه مشترکی که گزارشگران یاد شده سازمان ملل منتشر کرده اند آمده است: « با اینکه گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد وضعیت حقوق بشر درایران، گزارشگرویژه اعدام ، گزارشگر ویژه شکنجه و گزارشگر ویژه آزادی بیان از اقدامات قوه قضاییه

برای تحقیق در خصوص مرگ در بازداشت آقای بهشتی استقبال می کنند، آنها خاطر نشان کردند که موارد دیگری از زندانیانی که در زندان جان خود را از دست داده اند به خاطر بدرفتاری یا شکنجه یا فقدان توجه پزشکی گزارش شده است.»

به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل درخصوص وضعیت حقوق بشر در ایران در این بیانیه گفته است: « باید هیچ مدارایی درخصوص شکنجه وجود نداشته باشد. این خیلی الزام آور است که کسانی که به صورت بالقوه در ارتکاب جنایات درگیر بوده اند مورد بازخواست قرار گیرند و در پیشگاه عدالت پاسخگو باشند و شکست درانجام چنین کاری ترویج فرهنگ مصونیت از مجازات خواهد بود.»

در این بیانیه با ابراز نگرانی عمیق نسبت به مرگ ستار بهشتی، احمد شهید تاکید کرده است که «مقامات ایرانی باید به اعضای خانواده های قربانیان این اطمینان را بدهند که راههای موثر برای پیگیری از جمله حق کامل جبران خسارت را برایشان فراهم آورد.

کریستوف هینز، گزارشگر ویژۀ اعدامهای فراقضایی، شتابزده یا خودسرانه گفت: "وقتی شخصی درپی جراحاتی که در زمانی که در بازداشت حکومت به سر می برده بر او وارد شده میمیرد، فرضِ مسئولیت حکومت وجود دارد.»

گزارشگر ویژه در امور اعدام های فراقضایی و خودسرانه گفت: "جلوگیری از تکرار مرگ در زندان فقط میتواند از طریق تحقیق در خصوص ادعاهای شکنجه، منطبق بر موازین بین المللی حقوق بشر مانند اصول سازمان ملل متحد در مورد پیشگیری موثر و تحقیقات در خصوص اعدام های فرا قضایی، خودسرانه و شتابزده، و از طریق گامهای فوری برای مقابله با فرهنگ معافیت از مجازات که مشوق چنین جنایاتی است ، صورت بگیرد.»

خوان مندز، گزارشگر ویژه در امور شکنجه و سایر رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز تاکید کرد که قوانین بین المللی حقوق بشربرای شکنجه ممنوعیت آشکار قائل شده است و از دولت ایران خواست تا "حصول اطمینان کند که پروندۀ تحقیق در خصوص هر یک از موارد ادعا شدۀ شکنجه و رفتار ظالمانه،غیر انسانی یا تحقیرآمیز دربازداشتگاهها تشکیل شود و متخلفان برای رفتار خویش مورد پاسخگویی قرارگیرند.»

این گروه از کارشناسان مستقل سازمان ملل متحد همچنین از دولت ایران خواسته است تا روزنامه نگاران و وبلاگ نویسانی را که برخلاف مواد ۹ و ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی زندانی شده اند آزاد کند و از طریق اقدامات موثر قضایی خسارات وارد آمده به آنان را جبران نماید.

فرانک لارو،گزارشگر ویژۀ ترویج و حفاظت از حق آزادی عقیده و بیان، در حالیکه به مقامات ایرانی گوشزد میکرد که منطبق با تعهدات بین المللی مسئول احترام گذاشتن به آزادی بیان هستند یادآور شد: "حکم های زندان سختی که متعاقب محاکماتی که در آن حق متهم برای دسترسی به محاکمه ای عادلانه تضمین نمیشود برای روزنامه نگاران و وبلاگرها صادر شده اند نمونۀ بارز شرایط وسیع تر محدودیت برای آزادی بیان و عقیده می باشند.

کارشناسان حقوق بشر ایران را دعوت به "حصول اطمینان از تضمین آزادی های بیان و عقیدۀ رسانه های مستقل و اینکه روزنامه نگاران و وبلاگرها بتوانند بدون آزار و اذیت به انجام حرفه های خود بپردازند نمود.»

http://archives.emruznews.com/2012/11/post-14289…

واکنش کشورهای مختلف جهان نسبت به قتل ستار بهشتی

وزارت امورخارجه بریتانیا

به گزارش سایت وزارت امورخارجه  بریتانیا، الیستر برت، از مقام‌های ایرانی خواست تا درباره مرگ ستار بهشتی، وبلاگ‌نویسی که گفته می‌شود زیر شکنجه کشته شده، توضیح دهد.

وی با بیان این که از شنیدن خبر درگذشت این شهروند جوان ایرانی شوکه شده است، گفته که به نظر می‌رسد وی قربانی دفاع از حقوق بشر دراینترنت شده است.

معاون امورخاورمیانه و شمال آفریقای وزارت خارجه بریتانیا، تأکید کرده که اگر گزارش‌ها درباره مرگ ستار بهشتی صحت داشته باشد دولت ایران به اقدامی شرم‌آور درجهت سرکوب آزادی بیان شهروندان خود دست زده است.

http://www.khodnevis.org/persian

وزرات امور خارجه فرانسه

وزرات امور خارجه فرانسه، روز پنج شنبه (هشتم نوامبر)، از مسئولان جمهوری اسلامی خواست تا در خصوص چگونگی مرگ ستار بهشتی، وبلاگ نویس ایرانی ، توضیحات واضح و روشن ارائه دهد. به گزارش خبرگزاری فرانسه ، ونسان فلورانی سخنگوی وزارت امورخارجه فرانسه، اعلام کرد: فرانسه از خبر درگذشت "ستار بهشتی"- وبلاگ نویس ایرانی، در بازداشت به شدت متأسف است.

ستار بهشتی- وبلاگ نویس و فعال درفضای مجازی، از روز هفتم آبان ماه و در پی مراجعه مأموران پلیس فتا به منزل پدری دررباط کریم بازداشت شد و درزندان جان باخت. وزرات امور خارجه فرانسه، همچنین نگرانی عمیق خود را از شرایط نابسامان وضعیت حقوق بشردر ایران ابراز کرد.سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه تأکید کرد: خبرهای مبنی برافزایش وخامتِ وضعیت زندان‌ها در ایران، از جمله نگرانی‌های عمده دولت فرانسه است. ونسان فلورانی، خاطرنشان کرد: سرکوب صداهای مخالف در ایران، که بگونه‌ای مسالمت آمیز مخالفت خود را بیان می‌کنند، غیر قابل قبول است.

http://www.persian.rfi.fr/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا

دولت آمریکا خواستار تحقیق در مورد مرگ وبلاگنویس ایرانی، ستار بهشتی شد که به گفتۀ رسانه ها در نتیجۀ شکنجه درزندان کشته شده است. ویکتوریا نولاند، سخنگوی وزارت امور خارجۀ آمریکا با انتشار بیانیه ای در این خصوص گفته است که ستار بهشتی صرفاً به دلیل ابراز نظر سیاسی اش بازداشت و زندانی شد.بنا به گزارش رادیو اروپای آزاد؛ سخنگوی وزارت امور خارجۀ آمریکا در بیانیه اش تصریح کرده است که ایالات متحد آمریکا همانند جامعۀ بین المللی از دولت ایران می خواهد که در مورد قتل ستار بهشتی تحقیق کند وعاملان دستگیری ،شکنجه و مرگ این وبلاگنویس را  تحت پیگرد قانونی قرار دهد و آزار خانوادۀ قربانی را نیز فوراً متوقف سازد. ویکتوریا نولاند در بیانیه اش اظهار داشته است که دولت آمریکا مراتب تسلیت خود را به خانوادۀ ستار بهشتی و همچنین خانواده های کلیه کسانی که به ناحق توسط رژیم ایران متهم، زندانی و کشته شده اند تقدیم می کند.سخنگوی وزارت امور خارجۀ آمریکا همچنین تصریح کرده است که ستار بهشتی یکی از هزاران قربانی کارزار سرکوب خشونت آمیز رژیم ایران و تلاش آن برای از میان بردن آزادی های اساسی به هر قیمتی است.ویکتوریا نولاند در پایان بیانیه اش نوشته است که ایالات متحد آمریکا در کنار مردم ایران بی قانونی صورت گرفته علیه ستار بهشتی و دیگر قربانیان بی شمار نقض حقوق بشر در ایران را محکوم می کند.

http://sahamnews.org/1391/08/244382

وزیرامورخارجه  دولت فدرال کانادا

وزیر امور خارجه دولت فدرال کانادا با انتشار بیانیه ای، بازداشت ستار بهشتی، وبلاگ نویس ایرانی، شکنجه و قتل او در زندان را محکوم کرده و از ایران خواسته است تا برای توجه به پیشینه اسف بار وضعیت حقوق بشر در این کشور با جامعه بین الملل همکاری کند.
وزیر امور خارجه کانادا در بخش دیگری از این بیانیه که روز چهارشنبه (١٤ نوامبر) در اختیار رسانه ها قرار گرفت، نوشته است: «کانادا عمیقاً نگران انتشار گزارش هایی در مورد عملکرد مقامات زندان در ایران است که زنان زندانی سیاسی را هدف (آزار و اذیت) قرار داده اند».
آقای برد خاطرنشان کرده است «من به طور خاص نگران سرنوشت نسرین ستوده، وکیل ایرانی هستیم که در زندان انفرادی اعتصاب غذا کرده و بی توجهی مدام ایران به روند قضایی و نقض آزادی بیان و عقیده غیرقابل پذیرش است».
وزیر امور خارجه کانادا در پایان این بیانیه تاکید کرده است «مردم ایران شایستگی زندگی آزاد و افتخارآمیز دارند، ارزش هایی که کانادا برای پیشبرد آن ها تلاش می کند».

http://ir.voanews.com/content/canada-sattarbehesh…

برگزاری گردهمایی های اعتراضی برای بزرگداشت ستار بهشتی درکشورها

کمیته مستقل ضدسرکوب شهروندان ایرانی  در پاریس برای اعتراض به شرایط زندانیان سیاسی و قتل ستّار بهشتی یک گردهمایی اعتراضی در روز یکشنبه 11 نوامبر از ساعت 16 تا 17:30 در میدان سن میشل (مترو سن میشل) پاریس برگزار کرد و از همه ایرانیان آزاده ساکن پاریس و حومه دعوت کرد تا با شرکت در این گردهمایی، همبستگی و همراهی خود را با مبارزات مردم کشورمان برای آزادی، دموکراسی و حقوق بشر نشان‌دهند و در حمایت از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران، همصدا با آنها، خواستار آزادی تمام زندانیان باشند.

در پاسخ به این فراخوان تعداد زیادی از فعالان سیاسی ایرانی در این مراسم حضور پیدا کردند نظربه اهمیت این فراخوان بخشی از آن دراین جا برای روشن شدن افکارعمومی بویژه  مردم داخل کشور آورده می شود :

«...خبر هولناک قتل ستّار بهشتی کارگر جوان و وبلاگ نویس شجاع، در زیر شکنجه دژخیمان نظام جمهوری اسلامی، همه ما را در اندوهی عمیق و خشمی بی پایان فرو برد...آری هنوز در ایران، آزادگی را با زندان و شکنجه پاسخ می دهند. هنوز در جمهوری اسلامی عدالت طلبی را با گلوله پاسخ می دهند.هنوز زوزه گرگ های هار دستگاه های سرکوب، آن جمله شوم «بشکنید این قلم ها را» تداومی اهریمنانه می بخشند.هنوز قصه پُرغصه داغ و درفش و دار است و هنوز قصابان بر گذرگاه ها مستقرند، با کنده و ساتوری خونین.
اما هنوز درایران بسیارند دل به دریا افکنان و به پای دارنده آتش ها که در برابر تندر می ایستند و خانه را روشن می کنند. و هنوز و تا همیشه، تباهی از درگاه بلند خاطرشان شرمسار و سرافکنده می گذرد.
هنوز نسرین ستوده ها، با هزاران همراهِ با نام و گمنام، در درون و بیرون زندان به مبارزه خود علیه دیکتاتوری، سرکوب، فقر و تبعیض ادامه می دهند.و هنوز ستّارها با هزاران یارعیّار، درجبهه ای به گستردگی ایران برای آزادی و برابری و پایان دادن به حاکمیت سی و سه ساله سیاهی و تباهی بر کشور ما، مبارزه می کنند. » 
کمیته ی مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی – پاریس

Comité indépendant contre la répression des citoyens iraniens

نمونه ای از نوشت های ستاربهشتی

 

نوشتاری از ستاربهشتی – تاریخ انتشار در وبلاگ : یکشنبه ۲۱ اکتبر ۲۰۱۲ –

چهار روز بعد از آغازاعتصاب غذای نسرین ستوده :

اکنون یک بانوی ایرانی بخاطر احقاق حق خود، رساندن صدای خود و بسیاری از زندانیان همچون خود دست به اعتصاب غذا زده است که شاید دردل سنگ این سران ستمگر کارگر اُفتد، شاید وجدان نداشته ویا به خواب رفته این سران را تلنگری برای بیدارشدن زده باشد. لحظه ای خود را به جای ایشان بگذاریم احساس مادر بودن و پدر بودن کنیم. ببینیم چگونه این امرقابل تحمل است؟ چه شور و اشتیاقی یک مادر و یا یک پدر در زندان دروجود خود دارد برای دیدن و درآغوش کشیدن فرزندان خویش؟ حتی پدر و مادر اگر نیستیم احساس این را احساس کنیم که فرزندان یک پدرومادر چقدرتشنه دیدار مادر و پدر خود هستند؟ اصلا مسئله پدرو مادر بودن را به کناری می گذاریم. آیا انسان هستیم؟ وجدان وغیرت درون ما هست یا نه ؟ انسانیت چه حکم می کند سکوت یا فریادی ازخشم بر سر دجالان نظام؟ خانم نسرین ستوده نمونه ای ازهزاران زندانی در زندان است که با بدترین شرایط روحی وجسمی روزگار سر می کنند و حتی بسیاری ازآنان سالها است از حق تلفن زدن ودیدن خانواده خود محروم هستند؟

در پایان مطلب خود از تمام فعالین که دراین حرکت اعلام آماده گی کردند و دفاع خود را از خانم نسرین ستوده اعلام کرده اند. تشکر می کنم. این حرکت نه تنها دفاع از شیر زن دلاور ایرانی خانم نسرین ستوده است بلکه خانم نسرین ستوده سنبل و نمونه ای از هزاران زندانی در بدترین شرایط است، امروز در فضای مجازی متحد می شویم به یاری و همت تمام فعالین سیاسی به زودی در سراسر ایران و دنیا یکپارچه خواستار تغییراین نظام خواهیم بود. امروز همدیگر را می یابیم تا فردا به اتحاد برای سرنگونی این نظام فاسد برسیم.
زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار

این مقاله دراین تاریخ منتشر شده جمعه 09 نوامبر 2012 - آخرین تغییرات در این تاریخ انجام شده است. جمعه 09 نوامبر 2012

http://freenasrinsotoudeh.wordpress.com/2012/11/08/

شعرهایی سروده شده در رثاء ستار و بی شمار ستارهای دیگر

پس از شنیدن خبر هولناک قتل یک جوان آزادیخواه و وطن پرست دیگر به نام ستار بهشتی در زیر شکنجهء حکومتگران دینی همراه با دریغ و انزجار این ابیات تقریر افتاد. تا کی می باید شاهد قتل جوانان برومند ایران بود؟

اسلام ، نام ِ دیگر ِ کُشتار است

 

ایران به قهر و قتل گرفتار است
اسلام ، نام ِ دیگر ِ کُشتار است
مسجد شکنجه گاه و خدا خنجر
در چنگ قوم ِ قاتل ِ غدار است
روحانیت ، جنایت و بی رحمی ست
انسانیت به خاک وطن خوار است
داد و وِداد ، مذهبِ منسوخ است
ظلم و عناد ، مذهبِ مختار است 
قرآن ، جوازِ پَستی و بدکاری 
دین ، محنت و عداوت و آزار است
از اولیاست آنچه به گفتارند
وز اشیقاست آنچه به کردار است
نعلین ، زیب پای ستمکیشان
دستار، تاج فرقِ ستمکار است
دزدند و رذل و جانی و بی آزرم
این واعظان که منبرشان دار است
پَستند و بی حفاظ و عداوت کیش
این مُفتیان که کُشتنشان کار است
روزی که خونِ خلق نریزد نیست
زینگونه روزِِ خلق شب ِ تار است
از آستینِ کوتهِ خون آلود
دستِ دراز ، حامی ِ دستار است 
دین، پیشخوانِ دَکهّء قصابان
بر خوانِ گرگ ، عشرت کفتار است
زینسان به راه دوزخ بی برگشت
ذوق ِ بهشت ، قافله سالار است
گویی به نام ِ سدره و طوبا ، مرگ 
بی وقفه خون تازه طلبکار است
چاووش انحطاط به راه اندر
بنشسته روی مرکبِ رَهوار است
«قانونِ حق ، پیاده کنان » بر خاک
باطل، عنان گسسته به پیکار است
خود را امام خوانَد و پیغمبر
بر خیل ِ جهل و کینه علمدار است
مجذوبِ تیغ لشکر بیداد است
معتادِ خونِ رستهء احرار است
زین گونه در کُنام عداوت ننگ
درجامهء ابوذر و عَمّار است
در مطبخِ ضیافتِ وحشت ، دیگ 
بر استخوان پیر و جوان بار است
کشور، اسیرِ ظُلمت و نادانی ست
مردم به تیغ ظلم، نگونسار است
عرشِ خدا به روی زمین فرش است
کارِ خدا به عرشِ خدا زار است.

محمد جلالی چیمه (م. سحر) 
پاریس - ١٧ آبان ۱۳۹۱ - ٧ نوامبر ۲۰۱۲

شعری به یاد ستار بهشتی و خاطره جاودانه آزادی خواهی او

بترس آغای خامنه ای... بترس از زمانی که قلم ها به مسلسل ها تبدیل شوند.
بترس از زمانی که محافظان پشت اتاق خواب تو فرار کرده یا مرده باشند.
آه آغای خامنه ای تمام شب تمام شب کلاشینکف به خواب می دیدم.
و اینکه پشت در اتاق خواب تو ایستاده ام و بوی مرگ و آتش در فضا پراکنده بود.
بترس ازما که ازمرگ هراسی نداریم و گرچه خشونت نمی طلبیم.
اما تابان نجابتمان را قتل دوستانمان نشاید.
بترس از زمانی که محاصره زندان ها را بشکنیم.
و روسری های حجاب های اجباری از سر برگیریم.
و به التیام زخم همرزمانمان  گره  زنیم.

 شاعر ناشناس

http://www.azadegi.com/link/2012/11/08/2718

 

جمع بندی

آدمکشان دستگاه ولایت فقیه خود را مجاز می دانند به حریم هرخانواده ای تجاوز کنند و با بی اعتنایی به همه مرزهای اخلاقی، حقوقی و انسانی که دهه هاست آن را تکرار میکنندهر کسی را که خواستند با خود به شکنجه گاه و قتل گاه ببرند. یا همچون مرحوم فروهرها با فرمان خامنه ای و دیگر مجتهدین هم سو با او دراطاق خانه اشان رو به قبله کنند،روی صندلی نشانده دست و دهانشان را ببندد و با چاقو و قمه و دیگرسلاح های سرد به آنها بیش ازصد ضربه چاقو بزنند تا مگر درس عبرتی باشند برای همه مخالفان سیاسی که در داخل و خارج ازکشور مبارزه می کنند.اين است ارمغان حکومت فاشیست اسلامی  برای ملتی که ۳۴ سال است سنگينی اين  بختک آدم خوار را بر دوش خود حس می کنند.

 کدامین کلام درد و اندوه مادر و خواهرستار را مرهم خواهد گذاشت، به چه جرمی زندگی اش را ازاو گرفتند؟ ستارجوان پاکباز و صادقی بود که بزرگترین جرمش عشق به آزادی و مردم سرزمینش بود.مسئول تمامی این جنایت های ضد انسانی دستگاه ولایت فقیه است. شرم بر رهبران جنایتکارارتجاع جمهوری اسلامی ایران و درراس آن سید علی خامنه ای که همچون ضحاکی مار به دوش بی هراس از عصیان و شورش کاوه های آهنگر؛ خون جوانان سرزمین ما را هر روز وهر شب برای حفظ پایه های فرسوده قدرتش می خورد، نیروهای ارتجاعی باید بدانند که درآینده ای نه چندان دورهمه کسانی  که خون خلقهای ستم دیده ایران را بر زمین می ریزند به جرم جنایت علیه بشریت در دادگاه های ملی و فرا ملی به سزای اعمال ننگین خود خواهند رسید .

نباید فراموش کنیم که بخشی از زندان اوین را به ماموران و شکنجه گران زندان کهریزک دادند، که آنها هنوز بیداد میکنند. و نباید فراموش کنیم که  کارگزاران فاشیست مذهبی حاکم هر وقت که با فشار و یا بحرانی روبروشده اند کشتار وجنایت درزندانها بیشترشده است.

زندانیان سیاسی را دریابیم این نا اهلان به طرق متفاوت این عزیزان را با خیال باطل ازما میگیرند، ولی ما بی شماریم و روزحساب پس دادن نزدیک است.

باورکنیم این همه صداقت و فدا که در وجود ستارها است سرانجام بارومی شود و این روزهای شوم و مملو از بیم وامید، خشم وعصیان سرانجامی زیبا و باشکوه خواهد داشت. ای کاش قاتلان و مستبدان مذهبی سنگ دل حرف های این مادران و خواهران را می شنیدند و اندکی ازشرافت انسانی در وجودشان بیدار می شد و موجبات رنج مردم را فراهم نمی‌آوردند و خود نیز روز به روز در باتلاق و منجلاب خودساخته‌ی‌ شان فرو نمی‌رفتند. ولی آنها فاصله بسیار زیادی ازهرگونه مناسبت های انسانی و اخلاقی دارند و به همین دلیل نیزبه مانند همه جانیان تاریخ همچون قزافی ،هیتلر، موسولینی و.... کارشان به دیوانگی، خودکشی و مرگ رذیلانه خواهد انجامید.

ضجه های مادران و گریه های عزیزان جان باختگان وهمه جان های آزاده به درد آمده ازاین نوع فاجعه های ضد انسانی برای شکست دیکتاتوری اسلامی و پیروزی انقلاب نوین دموکراتیک مردم ما کافی است.

 

اتحاد ... مبارزه... پیروزی

شهناز غلامی

پاریس - 2012/11/22

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.