رفتن به محتوای اصلی

"دادخواست " یا تخلیه عقده های نژادی!؟
30.11.2012 - 10:37

 اخیرا بیانیه ای زیر عنوان " دادخواست عليه موزه لوور به جرم برچسب اسلامي و عرب زدن به فرهنگ ايراني" در پاریس منتشر شده است که امضای یک انجمن و یک نفر ایرانی و دو نهاد اروپایی را یدک می کشد. نام امضا کنندگان عبارتند از : 1- خسرو خزاعي پرديس -  دکتر در تاريخ تمدن، باستانشناسي وزبان شناسي 2- دانشگاه گنت و بروکسل ـ بلژيک 3- کانون اروپايی برای آموزش جهان بينی زرتشت 4- انجمن فرهنگی، خردگرا و آزاد انديش.

در این به اصطلاح دادخواست یا "پتیشن" که به یک عقده گشایی نژادی شبیه است تا داد خواست، صادر کنندگان بیانیه به بهانه اعتراض به موزه لوور، چنان در میدان  ناسیونالیسم افراطی تاخته اند که گویی تنها مفسر مقوله هایی چون "ایرانی" و"ایرانی بودن" و "هویت ایرانی"، اینان اند و نیز دو نهاد بیگانه ای که امضایشان را پای این به اصطلاح "داد خواست" گذاشته اند.

این تنگ بینان به موزه لوور اعتراض کرده اند که چرا مثلا کارهای هنرمندان ایران را در نمایشگاهی به نام "هنرهای اسلامی" آورده است. در واقع امضا کنندگان این داد خواست، تمدن اسلامی را با دین و مذهب و شریعت اسلامی اشتباه گرفته اند.

 دژخویی ها و خودکامگی حاکمان کنونی جمهوری اسلامی ایران چنان چشمان اینان را تار کرده که در برابر دینیاران خشک اندیش، سیل خشم خودرا علیه عرب ها روانه کرده اند؛ آن هم به نام ایرانی! که در پاسخ باید گفت:  

نخست، تمدن اسلامی – همچون تمدن مسیحی – یک حقیقت تاریخی و یک واقعیت انکار ناپذیر است. در ساختن این تمدن که هم نمادهای زشت مستبد و هم نمادهای نیک انسانی یافت می شود، امپراتوری ها و کشورها وملت های گوناگونی شرکت داشته اند. این تمدن که زمانی زایا بوده است از اندلس آغاز می شود و با در برگرفتن دنیای عرب و ایران وهند تا اندونزی امتداد می یابد. 

در این تمدن هم سفاکان و خودکامگان بوده اند و هم فیلسوفان و دانشمندان و شاعران و نویسندگان انسان دوست و انسانگرا. هم مسیحیان بوده اند و هم یهودیان وهم پیروان دیگر ادیان.

ضمنا تبلور سیاسی این تمدن، همانا "سازمان همکاری اسلامی" – سازمان کنفرانس اسلامی سابق - است که 57 کشور اسلامی را در چهار قاره جهان در بر می گیرد و دومین سازمان میان دولتی بعد از سازمان ملل است و رژیم سابق شاهنشاهی – که خودرا نه اسلامی بلکه  آریایی می نامید – از بنیاد گزاران آن بود.  

دوم، اینان در "داد خواست" خود به گونه ای از ایران سخن می گویند که گویی ایران، یک ملت با یک زبان ویک فرهنگ است. در صورتی که ایران تاریخی و کنونی شامل ملیت ها، زبان ها و فرهنگ های گوناگون بوده و همچنان هست. هم اکنون دست کم شش ملیت فارس، ترک، کرد، عرب، بلوچ و ترکمن در آن می زیند که از مجموعه فرهنگ و هنر وادبیات این ملیت هاست که تمدن و فرهنگ ایران پدید آمده. بی گمان هیچ یک از این ملیت ها، به ویژه ملیت های غیرفارس وبالاخص ملیت عرب در ایران با این تفسیر یک بعدی و با این برخورد نژاد پرستانه با یک نمایشگاه، موافق نیستند. گرچه مطمئنیم بسیاری از فرهیختگان هموطن فارس ما نیز به ا این دادخواست با نظر موافق نمی نگرند.

بیانیه شماره 13/2/12/12  "کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران"  

  

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

یوسف عزیزی بنی طرف

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.