رفتن به محتوای اصلی

تغییرات در دولت امریکا و تاثیر آن بر ایران
28.12.2012 - 08:26

مسئولین وزارت امور خارجه و وزارت جنگ آمریکا که در اجرای سیاست های دولت نقش کلیدی دارند طبق اعلام رسمی دولت امریکا  در حال تغییر هستند. گزینه های انتخابی از میان کسانی انتخاب شده اند  که در سیاستهای خود طرفدار مذاکره با ایران بوده و می باشند . همان سیاستی که در دوره اول انتخابات ، پرزیدنت اوباما با شعار فوق به قدرت رسید  سیاست امریکا در برابر ایران در سه دهه گذشته با فرازونشیبهای فراوانی مواجه بوده است      بطور مثال با اینکه پرزیدنت جوج بوش طرفدار شدت عمل با ایران بود اما عملا  ایشان هم این کار را نتوانست انجام دهد  و اوباما هم که طرفدار مذاکره با ایران بود و این هم در باب مذاکرات موفق نبوده است و ناچار دولت امریکا بعد از سه دهه در دوره پرزیدنت اوباما، راه سومی را انتخاب نمود. این راه  تحریمهایی بود که در دوره  اول ریاست جمهوری اوباما به تصویب رسید و با شدت تمام این تحریمها افزایش یافته و می یابد. اما قرائن و شواهد حاکی از آن است که راه سوم پرزیدنت اوباما با همه معایب و محاسن خویش حربه مناسبی بوده که در دوره سی و چند ساله عمر انقلاب اسلامی و خصومتهای آن با امریکا بر علیه ایران به کار گرفته شده است . بطوریکه حتی  توانست اجماع جهانی را نیز بوجود بیاوردو این امر از ابتکارات موثر دولت اوباما در طول تاریخ امریکا به شمار می رود.

آن چیزی که  در باره دولتهای مختلف امریکا حائز اهمیت است آن می باشد با اینکه هر دولتی در امریکا سیاست خاص خود را داشته اما عوامل مختلف درونی و بیرونی  میتواند سیاستهای حاکمان امریکا را تحت شعاع قرار داده  و آن را مورد تغییر قرار دهد   بطوریکه نه جورج بوش جنگ طلب توانست به ایران هجوم نماید و نه اوبامای طرفدار مذاکره نتیجه ای از سیاست خود در دوره اول ریاست جمهوری  به دست آورد. تصمیم گیرندگان وزارت امور خارجه در دوره جورج  بوش رادیکال در امور ایران کسانی به شمار می رفتند  که معتقد بودند،  باید به نحوی با حکومت ایران کنار آمد و در دوره پرزیدنت اوباما نیز درست عکس آن چیزی بود که در دوره بوش در میان تحلیلگران وزارت امور خارجه وجود داشت. اما هیچ یک از این دو گروه آن چیزی که در فکر و اندیشه خود داشتند نتوانستند به کار گیرند گروه سوم دیگری که بیشتر متمایل به نیروهای امنیتی امریکا بودند توانستند در تعیین استراتژی امریکا نقش اساسی را ایفا نموده و موفق تر از تئورسینهای سیاسی در حوزه ایران حرکت نموده و موفق تر از سیاستمداران عمل  نمایند.
 عده ای از تحلیلگران متمایل به چپ ایران نسبت به سیاست امریکا در برابر ایران معتقد هستند که دولت مردان امریکا عمدا راضی نیستند که موضوع ایران خاتمه یابد چون وضعیت کنونی آن در صحنه جهانی و قلمداد آن به عنوان یک کشوری که امنیت جهانی را تهدید میکند موقعیت امریکا را در بازار فروش اسلحه مخصوصا در میان همسایگان و کشورهای عربی را تثبیت کرده و درآمدهای نجومی را به آن به ارمغان می آورد که این درآمد به آمریکایی که در بحران اقتصادی به سر میبرند نقش حیاتی دارد. این نظریه چقدر واقعیت دارد خود بحثی دیگر واز موضوع ما خارج است.
حالا مورد مباحثه این است  تغییرات کنونی در حاکمیت آمریکا در این روند موفقی که در برابر ایران اتخاذ شده  با چه فرایندی  میتواند آن را به سرانجام رساند؟
آیا مسئول جدید وزارت امورخارجه که خود طرفدار مذاکره با ایران است در این سیاست پیروز خواهد شد؟ 
تحلیلگران اقتصادی در ایران معتقد هستند که موفقیت امریکا در تحریم ها بیشتر معلول عدم مدیریت صحیح دولت  ایران بوده است چون درآمدی که از نفت  در طول دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد حاصل شده برابر با  صد سال در آمد نفت ایران بوده است. با این مقدار در آمد نفت ، ایران میتوانست در برابر تحریم ها مقاومت نموده و سیاست های تحریمی دولت اوباما را خنثی نماید. طرفداران جنبش سبزنیز  معتقد هستند حتی اگر دولت اوباما این تحریم هارا بر ایران اعمال نمیکرد باز اقتصاد ایران با چنین بحرانهای فزاینده ای مواجه می شد چون دولت احمدی نژاد سیاست  اقتصادی خود را  بر واردات بیرویه قرار داد که موجب از بین رفتن تولیدات داخلی و عملا موجب زمینگیر شدن صنایع کشور شده و میگردد.  همانطوریکه ملاحظه میشود بیش از 99درصد صنایع داخلی ایران ورشکست شده و عملا تعطیل شده اند و بیکاری به معضلی شدید در جامعه تبدیل گردیده و فقر نیز گریبانگیر مردم شده است . تحریمها دست اویزی به دولت شده که برای رهایی خویش در برابر افکار عمومی عامل اصلی بحرانها  را ، تحریمها قلمداد نماید. در حالیکه عامل اصلی بحرانها عدم مدیریت صحیح در جامعه بوده است که سیستم اداری آن بر چپاول بانکها و منابع اقتصادی کشور با  شعار خصوصی سازی و واگذاری کارخانه های دولتی بر بخش های خصوصی  انجام گرفت  که  دولت اغلب آنها را به وابستگان  خود در برابر قیمتهای بسیار ناچیزی واگذار کرد بدون اینکه به بهره وری مناسبی برسند. اکنون جامعه ایران نه تنها در یک بحران اقتصادی فرو رفته که پس از جنگ جهانی دوم بی نظیر بوده  و حتی بحران سیاسی نیز در کشور اوج گرفته است و مدیریتهای مخرب در سطح کلان ، کشور را در آستانه فروپاشی کامل قرار داده است. و ایران در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد طبق گزارش صندوق جهانی پول در میان 182 کشور از نظر تورم رتبه چهارم را کسب کرده است. اقتصاد ایران در مقایسه با کشورهای جنگ زده ای مانند لبنان و عراق و افغانستان و پاکستان با آن همه درامد نفتی بدتر شده و می باشد.
با این وضعیت پیش آمده حاکمیت ایران در برابر موج عظیمی از نارضایتی داخلی قرار گرفته که تمام حاکمان ایران را به وحشت انداخته است. تضادها و رویارویی داخلی در حکومت نیز که هر روز بر دامنه آن افزوده می شود ناشی از وحشتی است که علنا و عملا از نارضایتی های موجود در جامعه پدیدار شد ه و حاکمیت احساس میکند باید به نحوی مانع ظهور قیامهایی که در جامعه در حال تکوین است،  شوند . بنا بر این،  از این واهمه دارند که اگر این قیامها روی دهد  شاید خاموش کردن آنها به این سادگی هم نباشند و بر همین اساس است که از فتنه جدید تمام مسئولین امنیتی مانند سپاه و اطلاعات و فرمانده بسیج سخن میگویند.  این جز از همان نارضایتی مردمی چه چیز دیگری میتواند باشد؟
مشکلات کشور به حدی رسیده که مسئولین آن را به همدیگر پاس میدهند و تمام اورگانهای حاکمیت به شدت در برابر هم موضع  گرفته و همدیگر را مقصر اصلی فروپاشی مملکت قلمداد می کنند.
اخبار مختلفی از  محافل سیاسی داخل به گوش می رسد  که  گویا در داخل حاکمیت ، مورد بحث است که رژیم  با توجه به موقعیت کنونی، توانایی آن را ندارد که هم با نارضایتی داخلی به مبارزه بر خیزد و هم بر مشکلاتی که درجهان در برابر آن قرار گرفته فایق آید با توجه به این امر مصمم هستند که  با امریکا مستقیما وارد مذاکره شده وبا آن توافقات لازم را انجام دهند. افراد حاکمیت معتقدند :  اگر چنین توافقی حاصل شود سرکوب نارضایتی داخلی کار ساده ای خواهد بود با این توهم حاکمیت به شدت در پی  مذاکره با امریکا هستند بطوریکه مشاهده میشود برای مذاکره با امریکا  افراد رژیم از همدیگر سبقت گرفته و رقابت شدیدی بین جناحهای حاکمیت وجود دارد.
حالا انتخاب جان کری به وزارت امورخارجه امریکا با هر انگیزه ای هم باشد با این وضعیت موجود  ایران راه همواری در برابر خود دارد که قبل از او نیروی سومی در حاکمیت امریکا آن را طراحی کرده و مقدمات آن را آماده ساخته اند.  به احتمال زیاد، جان کری در این خصوص  راه دشواری در پیش نخواهد داشت اما آن چیزی که کار را بر او و همکارانش در دولت امریکا سخت خواهد نمود این است که منافع استراتژیک امریکا چه چیزی خواهد بود ؟ آیا این حاکمیت میتواند منافع بلندمدت امریکا را در منطقه تامین نماید؟ همانطوریکه قبلا نیز به ان اشاره گردید، در روند سیاسی افکار و اندیشه ها تعیین کننده نبوده و نیست بلکه آن چیزی که تعیین کننده است شرایط حاکم می باشد. جان کری در صحنه بین المللی با ده ها پدیده پیچده ای چون  خاورمیانه  مواجه بوده و هست  و ایران هم یکی از این مواردی است که بیش از سی سال است  دولت مردان امریکا با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند و  سیاستمدارانی کارامدتر از جان کری   هم بوده اند که به صحنه آمده اند متاسفانه موفق هم نشده اند اما آن چیزی که واقعیت دارد شرایط گام به گام نیروی سوم در دولت اوباما معقولترین سیاستی بوده که در برابر ایران با توجه به شرایط پیش امده و موجود، کارسازهم بوده و می باشد اما آن چیزی که ارزش دارد ان است بدون در نظر گرفتن اینکه جان کری دارای چه تفکری است این می باشد که این پروژه را ایشان چگونه به پایان می رسانند که ضمن آن که تامین کننده منافع آمریکا در درازمدت بوده باشد که قطعا اولین منظورشان هم این خواهد بود ملت ایران نیز از این مناقشه بی بهره نباشند چون هر تصمیمی که گرفته شود نهایتش را مردم  با توجه به شرایط  و وضعیت موجود در ایران روشن خواهند کرد که چگونه باشد؟  شاید وضعیت موجود در صحنه سیاسی ایران شرایط پایداری نباشد که دولت امریکا برآن تکیه نماید حتی این حاکمیت پایدار هم باشد با توجه به ناهمگونیهای فکری موجود در آن این ارتباط موقتی بوده و روابط پایداری نخواهد بود. امروزه تنها بر اساس مصلحت در پی این رابطه هاهستند. باید دولت امریکا که اکنون در نقطه قوتی قرار دارد نباید خود را در این موقعیت فریب دهد باید دو فاکتور اصلی را در نظر بگیرد و حق و حقوق دمکراتیک ملل ایرانی و منافع ملی خود در منطقه که این فاکتور بدون دیگری مشکلات فراوانی را در پی خواهد داشت.   

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.