رفتن به محتوای اصلی

عدالت اسلامی در ایران
02.01.2013 - 19:18

کوتاه زمانی است که محاکمه قاتل جنجالی نروژ " آنورش بهرینگ بریوویک " ، قاتل 77 نفر که اکثر آنها جوانان کمتر از 18 سال بوده اند دراسلو در جریان است و این در حالیست که این جانی بجز چند روز ایام اولیه دستگیری و بازداشت خود ، از تمام امکانات و وسایل زندگی همچون : کامپیوتر و اینترنت ، روزنامه و مجله ، تلویزیون و رادیو ، کتاب و ... برخوردار است . گروهی از وکلای مجرب و ورزیده ، دفاع از او به عنوان یک متهم را برعهده دارند . یکی از قضات دادگاه رسیدگی کننده به جرائم آنورش بریویک به دلیل اینکه بعد از قتل 77 نروژی در تابستان سال گذشته در فیس بوک خود نوشته بود : " صدور حکم اعدام میتواند نتیجۀ عادلانه این پرونده باشد "، در راستای رعایت اصل بی طرفی قضات ، در دومین روز رسیدگی به پروندۀ او از سمت خود برکنار شد. این متهم و قاتل مخوف ، در آغاز محاکمۀ خود ، دفاعیه ای طولانی را که در واقع در حکم بیانیه ای سرشار از ابراز انزجار و تنفر نسبت به خارجیان و بویژه مسلمانان و در واقع مانیفست دیدگاه فاشیستی و نژاد پرستانه اش بود را به روشنی تقریر نمود و به تصویر کشید و در همان حال تمامی قضات و بسیاری از سازمانها و نهادهای حقوقی و اجتماعی و کثیری از خانواده های بازماندگان و قربانیان ، این حق او را به رسمیت شناختند و اعلام کردند که او بر طبق عدالت وقانون حق دارد در دفاع از خود ، هر آنچه که میخواهد را بگوید و در این حال ، قضات ، وکلا ، خانواده ها و بازماندگان قربانیان و نمایندگان رسانه ها با دقت تمام و با سکوت کامل به سخنان او گوش فرا دادند و هیچکس مانع او نگردید. او در آغاز هر جلسۀ دادگاه ، با حرکات دستان خود ، علامت و سلام فاشیستی را به نمایش میگذارد و هیچکس او را مجبور نمی سازد که از انجام این حرکات که موجب بیشتر جریحه دار شدن احساسات بازماندگان جنایات او و مردم میگردد ، خود داری نماید. حال با نگاهی گذرا به موارد پیش گفته و مقایسه آن با دادگاهها و محاکمات داخل ایران و بویژه در دادگاهها و دادسراهای انقلاب و شعارهای توخالی ، پرطمطراق و دهان پرکن عدالت جویی ، عدالتخواهی و... ( که همچون واژه های آزادی ، استقلال ، قانون ، مردم سالاری و بسیاری دیگر از واژگان مورد استفاده حاکمیت ، در اوج مظلومیت بسر میبرند ) و ادعاهای گزاف وتهوع آوری که در مورد قضاوت و اجرای عدالت اسلامی میگردد ، به خوبی در می یابیم که آنچه مدعیان دروغین اسلام وعدالت در ایران بدان مبادرت میورزند ، چیزی جز به زنجیر کشیدن عدالت نبوده و نیست. چرا که در ظل عدالت ولایت مطلقه ؟؟!!، متهمان زندانی که نه جانی اند و نه جنایتکار، نه تنها از حق داشتن وکیل محروم اند که وکلایشان هم به اتهام دفاع از موکلان خود ، سالها زندانی و از بدیهی ترین حقوق اولیه هر انسان زنده ای محروم گردیده اند و نه تنها آزادی ، که شغل و سایر حقوق اجتماعی خود را نیز از دست داده اند. در سایه تحقق عدالت اسلامی ادعایی حاکمان ایران ؟؟!!، متهم نه تنها حق دفاع از خود را ندارد ، که حتی از اتهامات و محتوای کیفرخواست و پرونده ای که بر علیه او ساخته و پرداخته و تنظیم نموده اند نیز بی اطلاع است . او نه تنها از اینترنت ، تلفن ، کتاب ، روزنامه ، مجله و ... برخودار نیست که از هواخوری و دیدن نور خورشید نیز محروم است و خانواده و نزدیکانش ، گاه ماهها نه فقط ملاقات ، که تماس تلفنی و کوچکترین خبری از سلامتی و زنده بودنش را ندارند. در سایه ولایت مطلقه عدالت پرور ؟؟!! نه تنها حق ابراز عقیده و دفاع از اعتقادات و باورهای خود را ندارد ، که حتی در برابر این احتمال که ممکن است با ما نباشد و به تعبیر و زعم آنان ، هنوز بر سر موضع باشد ، بدون ارتکاب هرگونه جرمی ، شکنجه و از حق حیات محروم و با بدترین شیوه ها به دیار عدم رهسپار می گردد. در پرتو عدالت اسلامی ؟؟!! نه تنها اظهار و ابراز نظر شخصی یک قاضی در صفحه فیس بوک ، او را مستحق برکناری از مقام قضاوت نمیسازد ، که هر روزه قضات و سران دستگاه قضایی ، قاضی القضات و مدعی العموم بدنام آن و دیگر روحانی نمایان صاحب نام در کشور ما ، قبل از محاکمه و برگزاری دادگاه ، در اظهارنظرهای خود احکام شداد و غلاظ صادر مینمایند و این رفتارها را مصداق بارز عدالت پروری دانسته و افتخار خود را نه اجرای عدالت ، که اجرای نظرات قانون شکنانه و نابودگر عدالت و انسانیت ولی فقیه می دانند و همچون سعید مرتضوی ، از قتل و تجاوز به بیگناهان نیز دریغ نمی ورزند و همچنان عادل ؟؟!! بر مسند قضا تکیه می زنند و غاصبانه حکم میرانند. ایراد هرگونه شکنجه و داغ و درفش ، تجاوز و قتل را لازمه عدالت میدانند و خود را همچنان ، مصداق بارز و عینی عدالت و عدل مجسم می بینند. اینجاست که انسان بی اختیار ، شعر زیبای فرخی یزدی ، شاعر لب دوخته راه آزادی را به یاد می آورد که: یارب این بنیاد داد از چیست کز بیداد آن تا به گردون می رود فریاد هر جنبنده را از در و دیوار این عدلیه بارد ظلم و جور محو باید کرد یکسر این عدالتخانه را

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.