آنچه که ما تا به حال از مفهوم جنگ آموخته بودیم؛ جنگ سرد و جنگ آتشین( حمله های با سلاحهای گرم و کشنده ) بوده است. جنگ سرد جدالهای لفظی میان دو نفر یا دو گروه است که با ابراز گفتارهای با دلیل یا بی دلیل طرفین دعوا شکل گرفته و ادامه می یابد. اما جنگ گرم و آشتین، مستلزم به کار گیری سلاحهای گرم و کشنده است تا دو طرفی که مشغول نبرد می باشند؛ با استفاده کردن از این وسایل مرگبار یکدیگر را به قتل برسانند و سرانجام یکی از آنها با خلع سلاح نمودن آن دیگری، و یا بیرون راندن آن از صحنه نزاع به پیروزی برسد! پس از کشف اتم و استفاده های زیانبار از این نیروی شگرف، جنگهای اتمی هم پایش به میان آمد و نوع دیگری از نبردهای همراه با کشتارهای فجیع را به ساکنان کره زمین معرفی نمود. جدیدترین نوع جنگ در جهان، که دارای ابهامات زیادی هم می باشد؛ جنگ در سایه است! چنین درگیری هائی که اصطلاحا به آن جنگ در سایه لقب داده اند؛ عملیاتی است که طرفین منازعه برای خلع سلاح و تضعیف نمودن یکدیگر از آن استفاده می کنند. در حقیقت جنگ در سایه رخ می دهد، و معنایش این است که کسی وجود جنگجویان را مشاهده نمی کند؛ اما بازتاب چنین نبردهائی کاملا آشکار می باشند و همه به وضوح در خواهند یافت که رویدادهای پیش آمده، می توانند نتیجه یک جنگ در سایه باشند که دو طرف مخاصمه به آن پرداخته اند! چندین ماه پیش، شاهد منفجر شدن تعدادی از سلاحهای بایگانی شده در یکی از انبارهای اسلحه های سنگین در یکی از روستاهای واقع در شهرستان کرج بودیم. بلافاصله بعد از آن اتفاق، بسیاری از صاحبنظران مسائل سیاسی وقوع آن رویداد پرضرر را به اسرائیل نسبت دادند. در همان روزها، پسر یکی از مسؤلین حکومت اسلامی ( محسن رضائی فرمانده اسبق سپاه پاسدران انقلاب اسلامی ، و دبیر کنونی مجمع شورای تشخیص مصلحت نظام ) در هتلی در شهر دوبی در کشور ایالات متحده عربی به قتل رسید؛ دوباره کارشناسان مسائل سیاسی این واقعه را نیز به اسرائیل نسبت دادند! از سوئی دیگر، حضور ناوهای بزرگ جنگی آمریکائی در سواحل خلیج پارس، از نظر همین صاحبنظران بخشی از جنگ در سایه علیه حکومت اسلامی و ترساندن آنها از خطر احتمالی حمله نظامی توسط آمریکا به ایران تلقی گردید. در همین رابطه، دخالت های پنهانی جمهوری مفلوک اسلامی در کارها و کشورداری مسؤلان ممالک همسایه با ایران، بخصوص در افغانستان و عراق، و نیز پشتیبانی های غیرمنطقی آخوندها از بشار اسد جنایتکار، که تاکنون نزدیک به شصت هزار نفر از شهروندان مبارز سوریه را طی چندین ماه تظاهرات آزادیخواهانه ایشان به قتل رسانده است. و نیز اعمال تروریستی مأموران حکومت آخوندی در بسیاری از کشورها برای به قتل رساندن افرادی از کارکنان دفاتر نمایندگی های کشورهای مخالف با جمهوری اسلامی ، و صدالبته خرابکاری های دیگری که توسط رژیم آخوندی در دنیا و یا در کشورهای مخالف با خودشان انجام شده، را هم می توان در لیست انواع جنگ در سایه گذاشت و منتظر ماند تا سرانجام نتایج بد چنین کارهائی در منظر دید و قضاوت همگان قرار بگیرند؛ و پس از آشکار شدن این نتایج ناامید کننده، مردم گیتی به امر جدید " جنگ در سایه " نیز پی ببرند! اخیرا خبرگزاری رویترز، در همین اوائل سال جاری میلادی، در ارتباط با رویدادهای آینده ی برخی از کشورها در جهان (مرادشان از آینده، ماههای آتی در همین سال 2013 می باشد ) مطالبی را بیان نموده که راجع به ایران نیز چنین نظر داده است: " اسرائیل و یا آمریکا، ایران را چه موقعی بمباران ( منظور حمله نظامی به تأسیسات هسته ای جمهوری اسلامی در ایران است ) خواهند کرد؟ این پرسشی است که در سراسر سال 2012 همراه ما بود؛ اما با رویکرد باراک اوباما که همواره از جنگ پرهیز می کند؛ و بنیامین نتانیاهور نخست وزیر اسرائلی، که بیش از آن که به نظر می آید دیپلماتیک عمل می کند؛ باید گفت خطر حمله نظامی در سال جاری کمتر از ریسکی است که بیشتر ناظران گمان می کنند. با این وجود هنوز خطرات عمده ای وجود دارند، و ما به احتمال بسیار شاهد تشدید جنگ در سایه، بین ایران و اسرائیل و ایالات متحده خواهیم بود. همزمان با اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، تلاشها برای ایجاد اخلال در برنامه اتمی ایران تشدید خواهند شد. همین امر ایران را وادار خواهد کرد، تا به تلاشهای خود در جنگ در سایه بیفزاید. " ! اینجاست که لازم است باری دیگر از خودمان بپرسیم " جنگ در سایه یعنی چه؟ " ویژه آنکه این کار توسط حکومت جنایت پیشه آخوندی هم ممکن است صورت بپذیرد. یکی از زاویه های جنگ در سایه را، سران اهریمن صفت این رژیم واپسگرا، در سرزمین ما آغاز نموده و با مردم بی گناه ایران در چنین جنگی به سر می برد! بعد از رویداد منحوس وقوع انقلاب سیاه اسلامی در ایران، سردمداران چنین حکومت خودکامه و دولتهای بی کفایت آن، بر این باور بودند که ابتدا با دشمنان داخلی رژیمشان بجنگند؛ با ( افرادی از ملت شریف ایران، که ازهمان آغاز شکل گیری حکومت قاتلان اشغالگر سرزمین مان، آزادیخواهی را پیشه کرده و برای سرنگونی این حکومت متحجر کوشیده اند. )؛ بر همین اساس جنایات سبوعانه شان را شروع نمودند و با مردم هر چه که خواستند کردند و همه روزه بیش از پیش به آنان ظلم و ستم روا می دارند! غیر از لطمات فراوان مادی و معنوی که به ما و میهن ما وارد آورده اند؛ در میان مردمی که مانند ما مهاجرت از مام میهن را بر نگزیده و در آنجا مانده اند؛ تا توانسته اند به رواج دادن خلافهای اجتماعی در میان ایشان پرداخته اند. فحشا و اعتیاد به مواد مخدر، دو نمونه از آنهاست که بزرگترین صدمه را بر پیکره ایران و ملت آن وارد ساخته اند. از خبرهائی که توسط برخی از هم میهنان درونمرزی به دستمان می رسند؛ نه فقط بسیار محزون می گردیم ؛ بلکه خیلی خیلی متعجب هم می شویم! قاچاقچیان مواد مخدر در ایران، اخیرا نوعی از دستمال مرطوب را به شکار بی نوای خودشان هدیه می دهند؛ که آنها برای از بین بردن مشکلات و بیماریهای پوست صورتشان، قبل از خواب با گذاشتن این دستمالهای مرطوب روی چهره شان، به آرامی به خواب بروند. آرام آرام مصرف کننده بیچاره از طریق منافذ پوستی اش، مواد مخدر موجود در این دستمالهای آلوده را جذب نموده و به داخل بدن و خون او وارد گشته و معتادش می کنند! در جشن هائی که بخصوص برای تولد برگزار می کنند؛ برای بیشتر جاذبه بخشیدن به برنامه های اینگونه از میهمانیها، نوعی مشعلهای کوچک برقی در جای جای سالن محل جشن نصب می کنند؛ و این لامپها ( مشعلها ) با هر چه بیشتر گرم شدن شروع می کنند به پراکندن نوعی از مواد مخدر در میان میهمانان آن جشن، و نتیجه اش نیاز به هیچ گفتار و نوشتاری ندارد! آخوندهای ددمنش و شیطان صفت، با استفاده کردن از مزایای " جنگ در سایه " ، میهن دوستان آزادیخواه درون کشور را، با استفاده از این حیله های اهریمنی خویش، به دام اعتیاد و فحشا می اندازند؛ تا بخش بزرگی از آحاد جامعه ایرانی را، به دام خلسه ای مصنوعی و حقیر کننده بکشانند؛ و خیال شان از بابت حکومت نکبت شان آسوده بشود؛ که هیچ نیروئی برای مبارزه با آنها در مملکت فعال نیست و با این شرایط نمی تواند باشد!