رفتن به محتوای اصلی

سایه ی شوم دار و بیداد جمهوری جرم آفرین اسلامی بر سر ایران غرق در فقر
23.01.2013 - 21:04

بحرانی عمیق و همه جانبه از سوی رژیمی که خود و پایوران و ملایانش، دست های آلوده ی فراوانی در تاراج و چپاول ثروت های این سرزمین دارند، ایران غوطه ور در فقر را فرا گرفته است. جنایات و فجایع اقتصادی رژیم همچون تاراج ثروت های فراوان ملی و اختلاس های نجومی-ثانیه ای خود گواه ضد ملی بودن این حکومت و با مکر و فریب بودن اعدام های مجرمان دانه ریز و کوچک اقتصادی است. یعنی این رژیم هرگز و هرگز فکر آن نیست که با این احکام وحشی و بدوی، امنیت را به جامعه بازگرداند... * * * دیروز، نخست در سایت های حکومتی جمهوری اسلامی، با افتخار خبر اعدام دو جوان زورگیر که کمتر از دو ماه قبل فیلم زورگیری آنها با دوربین مداربسته ضبط شده بود، انتشار یافت. بر اساس گزارش سایت های وابسته به حکومت، هر دو جوان، زیر 24 سال سن داشتند و مبلغی که از این سرقت نصیب آنان شده بود، مجموعا 70 هزار تومان بود! یعنی پولی که در این وضع وخیم اقتصادی، حتا خرجی یک روز یک خانواده ی متوسط الحال را هم پاسخگو نیست! حال آنکه باز بر اساس گزارش خود منابع حکومتی، بر مبنای اعتراف خود "متهمان" این پرونده علت ارتکاب جرم این جوان ها (یا بهتر است بگوییم: نوجوان ها!) فقر و نداری بوده و یکی از این جوانان گفته بود که به خاطر بیماری قلبی مادرش، دست به این سرقت زده است... در بخشی از شرح به اصطلاح دادگاه و اعترافات متهمان این پرونده که گزارش مبسوط آن را می توانید از اینجا بخوانید، آمده که: هر چهار متهم زیر 25 سال سن دارند و همگی فاقد سابقه ی کیفری بوده اند؛ هر چهار متهم در دادگاه و حین "قرائت قرآن" گریه می کردند؛ اتهام مطرح شده ی متهم ردیف اول و دوم این پرونده: "محاربه افساد فی الارض از طریق سرقت مسلحانه با سلاح سرد و ایجاد ارعاب و وحشت" بود! این در حالی است که به زعم خود قانون اساسی و حتا قانون مجازات اسلامی و نیز نظر بسیاری از فقها و وکلا، جرم این چند جوان هرگز مصداق محاربه نبوده است! اما خاصیت و ویژگی احکام اسلامی و قوه ی سرسپرده ی قضاییه ی جمهوری اسلامی این است که وزن احکام به افراد است و نوع این احکام با سیاسی کاری مقامات تغییر پیدا میکند و هیچگونه عدالت و مساواتی در وضع این احکام وجود ندارد؛ کما اینکه چندی پس از دستگیری این چند جوان، صادق لاریجانی رییس قوه ی قضاییه ی جمهوری اسلامی (که پیشتر بارها نوکر مآبی خود را به رهبر رژیم خامنه ای نشان داده بود)، خارج از دادگاه و با اعمال سلیقه و اعلام نظر شخصی اش، حمل سلاح سرد را نیز مصداق محاربه دانسته بود!... آنچه در گفته های همه ی این چهار متهم، آشکار بود: فقر و نداری، بیکاری و مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن بود؛ متهم ردیف اول پرونده، که پدرش را هم از دست داده، از سرپرست خانوار بودن مادرش سخن می گوید و اینکه به دلیل بیمار بودن و نیاز به عمل جراحی داشتن دیگر نمی تواند کارهای خدماتی انجام دهد و علت ارتکاب جرم از سوی وی هم بدست آوردن خرج عمل مادرش بوده است... در روزهای گذشته از سوی وکلا و حقوق دانان در خصوص ناعادلانه بودن این حکم و عدم تناسب جرم با مجازات سخن زیاد گفته شده که در این مختصر مجال پرداختن به آن نیست... اما بحث اصلی بر سر آن است که بحرانی عمیق و همه جانبه از سوی رژیمی که خود و پایوران و ملایانش، دست های آلوده ی فراوانی در تاراج و چپاول ثروت های این سرزمین دارند، ایران غوطه ور در فقر را فرا گرفته است. جنایات و فجایع اقتصادی رژیم همچون تاراج ثروت های فراوان ملی و اختلاس های نجومی-ثانیه ای خود گواه ضد ملی بودن این حکومت و با مکر و فریب بودن اعدام های مجرمان دانه ریز و کوچک اقتصادی است. یعنی این رژیم هرگز و هرگز فکر آن نیست که با این احکام وحشی و بدوی، امنیت را به جامعه بازگرداند (هرچند که نفس اعدام چیزی جز جنایتی نیست که سبب واکسینه شدن جامعه به جرم و افتادن قبح از قباحت و عادی شدن بزهکاری های کلان تر میشود؛ بلکه این خود جرم و ریشه های فرهنگی آن است که باید خشکانده شود) اینجاست که در تنها یک نمونه از این دزدی های کلان، در جریان اختلاس سه هزار میلیاردی، به دستور رهبر رژیم ولی فقیه جنایتکار، پیگیری و محاکمه ی دانه درشت ها "کش داده نشده" و به آن ترتیب اثر داده نمی شود؛ اما برای جو سازی و پیگیری سیاست آلودن جامعه به خشونت و عادی سازی آن و دنبال کردن ارعاب، چند جوانک را به جرم یک سرقت ناچیز، به دار می آویزند!... فقر و بحران های اقتصادی، علت العلل و دلیل اصلی بسیاری از اتفاقات فرهنگی و اجتماعی است که در این سرزمین روی می دهد و برآیند کلی آن چیزی نیست جز عادی شدن جرم و جنایت آن هم برای اندکی پول یا لقمه ای نان!... رژیم جنایتکار آخوندی نیز که سیاست ارعاب از یک سو، و خشونت زایی از دیگر سو را برای نابودی مردم ایران مخصوصا جوانان و از بین بردن توان سرکشی و شورش و اعتراض در آنان دنبال میکند، دست به اعدام در ملاء عام جوانان کم سن و سال می زند. اعدام هایی که با کشاندن آنها از خیابان به "پارک هنرمندان" و "استادیوم فوتبال" که تنها برای تماشای فوتبال در آن تفکیک جنسیتی قائل می شود! بی حرمتی و دهن کژی به دیگر زمینه ها یعنی ورزش و هنر و... نیز از سوی جانیان رژیم صورت می گیرد... معضلاتی که طبق خود آمار مراکز آماری جمهوری اسلامی (که البته بیشتر کارشناسان در صحت آنها مشکوک هستند و حتا برای نمونه: خود مسؤلین رژیم اعلام کرده اند که آمار تورم "محرمانه" است!...) برای نمونه: عادل آذر رییس مرکز آمار رژیم: بیش از ده میلیون ایرانی زیر خط فقر مطلق هستند... این در حالی است که به زعم کارشناسان اقتصادی مانند حسین راغز: میزان فقر مطلق در ایران بر اساس محاسبات بین 25 تا 32 درصد است... و یا گزارش خبرگزاری مهر در تاریخ 24 مهر 91: وزیر پیشین بهداشت رژیم: بیش از هفت و نیم درصد از جمعیت ایران به زیر خط فقر مطلق سقوط کرده اند. این آمارها در یک سال گذشته به دلیل تحریم ها، عدم مسئولیت پذیری رژیم، بحران مدیریت تحریم ها، سیاست های اقتصادی مخرب مانند حذف یارانه ها و مرحله ی دوم آن که باز به گفته ی خود نمایندگان مجلس رژیم سبب بالا رفتن قیمت ها تا 450 برابر می شود، همه و همه فقر مطلق را به شایع ترین بحران روز ایران تبدیل کرده است. در کنار این آمارهای نگران کننده از وضعیت اقتصادی مردم ، درصد بیکاری نیز در سال های اخیر، بسیار بالا رفته است؛ براساس گزارش مرکز آمار رژیم: میزان بیکاری جوانان و نیروی کاری که هفتاد درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند (جمعیت زیر 35 سال) به 21 و 8 دهم درصد رسیده است؛ و براساس خبرگزاری تابناک وابسته به پاسدار محسن رضایی: 22 و 5 دهم درصد خانوارهای ایرانی بدون حتا یک فرد شاغل هستند. این در حالی است که سازمان های جهانی و بین المللی کار (از جمله: نشریه ی تحقیقات اقتصادی خاورمیانه – میس) آمار بیکاری در ایران را دو برابر آنچه مسوولان دولتی رژیم اعلام میکنند –یعنی تا سقف 40 درصد- می دانند!... این آمارها نیز در سال جاری به خاطر تورم و رکود شدید، کمبود نقدینگی، افزایش تحریم ها، مدیریت ناصحیح بحران رژیم در مقابله با تحریم ها و... افزایش چشمگیری داشته است. اینها تنها بخشی از آمارهای وحشتناک از ایران غرق در فقر و تباهی در بند دژخیمان و جلادان جمهوری جهل و جنون اسلامی است، مشتی آخوند بی سواد بی مقدار که به ناگاه از فقر برخاستند و بر سرزمینی تکیه زدند که دارای ثروت بسیار است، به طوری که حتا اگر میادین و معادن نفتی و گازی در شمال و جنوب را نادیده بگیریم، تنها در نظر گرفتن یک نیروگاه پارس جنوبی برای هر سرزمینی، میتواند نشانه ای از قدرت اقتصادی جهانی آن کشور باشد و حتا تنها و تنها با وجود همان میدان گازی پارس، در ایران نباید هیچ فرد فقیر یا گرسنه ای باشد. در بند شدن سرزمین ایران به دست اشغالگران بیگانه ی امروزش، حکم همان شعر حافظ را دارد: یارب مباد آنکه گدا معتبر شود... ملاهای جمهوری اسلامی هم گدایانی بودند که به ثروتی باور نکردنی رسیدند که برای نگهداری و افزودن بر آن حاضرند هر جنایتی را انجام دهند... اما آخوندهایی مانند خامنه ای جانی علیه بشریت که تنها براساس این گزارش (در اینجا) ثروتی بالغ بر 36 میلیارد دلار دارد که همه از غارت ثروت های این سرزمین و کشتار جوانان آزادی خواه این مرز و بوم بدست آمده است. خامنه ای و سردمداران غارتگر این رژیم تا توانسته اند از دارایی های مردم ایران میلیاردها دلار و پوند و یورو سرقت کرده اند، آن وقت نهایت بی شرمی و وحشی گری است که جوانان بیکار و بی پول این سرزمین را که می توان از نیروی جوانی آنها برای ساختن ایران بهره برد، به خاطر 75 هزار تومان اعدام میکنند!... در آستانه ی سیرک مضحک راهپیمایی دهه ی زجر و نیز انتصابات فرمایشی ریاست جمهوری رژیم، روند سرکوب و اعدام جوانان تحت برچسب های مختلفی نظیر محاربه، تجاوز، مواد مخدر و... هیچ دلیل و مبنایی ندارد جز پاکسازی جوانان برای اعتراض و شور و خروش و نابود کردن امید به دگرگونی و رهایی از شر اشغالگران سرزمین در بند ایران... در این میان اوج رذالت و وقاحت و حماقت، یعنی داشتن این پندار که جمهوری اسلامی ذره ای به امنیت و منافع ملی ایران و ایرانی ها می اندیشد و این جور جنایت ها را برای دستیازی به آن اهداف انجام می دهد. جمهوری اسلامی، مادر تمام پلیدی ها و علت اصلی تمام بزهکاری ها در سرزمینمان ایران است... تحلیلی از سروش سکوت / خبرنگار و همکار پارس دیلی نیوز درون ایران

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.