رفتن به محتوای اصلی

نه به اعدام؛ نه به سرکوب گرسنگان و نه به سرکوب رسانه ها
28.01.2013 - 01:20

دیکتاتور به پایان عمر ننگین خود نزدیک می شود و هارتر از گذشته اعدام های خیابانی، احکام پیشاقرون وسطائی قطع دست و سرکوب رسانه ها را در دستور کار قرار داده است.

وقتی دیکتاتور علیه انتخابات آزاد فتوا داد؛ می بایستی در ادامه چوبه های دار را بر می افراشت، تبرها را برای قطع دستها تیز می کرد و ازاذل و اوباش را برای بستن رسانه ها بسیج می کرد و چنین نیز کرد.

انتخاب ملیجکی بعنوان رئیس جمهوری برای ولی فقیه در دستور کار نظام قرار دارد و  تحمیل فرد مورد نظر مافیای غالب دشوار بنظر می رسد و از همینرو جناح غالب شمشیر را از رو بسته است تا همزمان در چند جبهه بجنگد.

اعدام های سیاسی

دستگاه قضائی ولی فقیه از 33 سال خونریزی و قتل عام فرزندان ایران شرم ندارد و هنوز به صدور احکام اعدام ادامه می دهد. دو تن از فرزندان خلق کرد لقمان و زانیار مرادی؛ 5 تن از هموطنان خوزستانی به نام های محمد علی عموری، هاشم شعبانی، هادی راشدی، جابر آلبوشوکه و مختار آلبوشوکه  بجرم مبارزه علیه بیدادگری های رژیم اسلامی به اعدام محکوم شده اند.

صدور احکام ضد بشری و برپا کردن طنابهای دار برای اعدام فرزندان ایران، با هدف ایجاد رعب وحشت در جامعه و پیشگیری از خیزش های ملی مردمی انجام می گیرد. جمهوری اسلامی مدال جهانی آدمکشی و قتل دگراندیشان را بر گردن ولی فقیه آویزان کرده و بعنوان سمیل توحش، شقاوت و جنایت شناخته شده است. در شرایطی جمهوری اسلامی اعدام مخالفین را تشدید کرده است که بسیاری از کشورهای جهان قانون منع اجرای حکم اعدام تثبیت شده و رژیم های سیاسی با قتل عمد دولتی وداع کرده اند. همبستگی ملی ایرانیان در راستای ایجاد اراده واحد ملی – دمکراتیک بر محور جنبش های مدرن سیاسی اجتماعی کارگران، زنان و دانشجویان می تواند به کشتار دگراندیشان خاتمه دهد و بستر دمکراتیزاسیون کشور را فراهم کند. طنین همصدائی ما در ایران و جهان برای لغو احکام اعدام فرزندانمان، رژیم را مجبور به عقب نشینی  خواهد کرد و در صورت تداوم سرکوب و کشتار، بایستی در انتظار شعله ور گشتن خشم ملت ایران باشند.

سرکوب گرسنگان

اعتراض به گرسنگی، فقر، فلاکت و نکبتی بنام جمهوری اسلامی در شکل حرکت های کور و خوبخودی زورگیری نمود یافته است. گسترش زورگیری در جامعه، پیام آور شورش های فردای گرسنگان، بیکاران و بی خانمان هاست

رژیم جنایتکار اسلامی بامداد اول بهمن ماه علی رضا مافی ها(20 ساله) و محمدعلی سروری (23 ساله) را بجرم جنگ با الله و مفسد بدار آویختند. سرقت مجرمین نه شرکت در پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی یا پرونده موسوم به بزرگترین اختلاس کشور بود، و نه سر و سری با  سرمایه‌‌ سرقت رفته ملت،  به ارزش 18.5 ملیارد دلار، شامل 7.5 میلیارد دلار پول نقد و یک تریلی حامل شمش طلا به‌ وزن بیست تن، به‌ ترکیه‌ داشته اند. علیرضا 150 هزار تومان سرقت کرده بود و محمدعلی 4 میلیون تومان برای هزینه بیماری مادرش!

برخورد خشن و بیرحمانه با دو جوانی که خود قربانی نظام بی لیاقت و بی صلاحیت شده اند، و قطع دست جوان 29 ساله در شیراز، هشداری به گرسنگان، بیکاران و بی خانمانها بوده که اگر نظم آخوندی را درهم بشکنید، چوبه های دار در انتظار شماست!

مبارزه برای رهائی از فقر و فلاکت با آگاهی، اتحاد و تشکل میسر است. زورگیران فرزندان بیکار ایران اند که بایستی خود را در تشکل های بیکاران سازمان دهند و مبارزه هدفمندی پیشه کنند. انها متحدین کارگران، زنان و دانشجویان در مبارزه برای زندگی بهتر اند.

گره زدن زبان رقیبان حکومتی و سرکوب رسانه های «خودی»

امروز سایت دبیر تشخیص مصلحت نظام مسدود شد و نیروهای سرکوب به دفاتر روزنامه های «خودی» های نظام حمله ور شدند. به گزارش رسانه ها: دفتر روزنامه‌های اعتماد، بهار، شرق ، آرمان و هفته نامه آسمان مورد  بازرسی قرار گرفتند و شماری از روزنامه‌نگاران را بازداشت کردند. گزارش‌ها حاکی است که جواد دلیری، ساسان آقایی، نسرین تخیری، مطهره شفیعی، نرگس جودکی، امیلی امرایی، پوریا عالمی، پژمان موسوی و صبا آذرپیک از جمله بازداشت شدگان هستند.

سخن بر سر سرکوب مخالفین نظام ارتجاعی - فاشیستی نیست؛  مافیای غالب حتی زبان فرزندان پرورش یافته در منجلاب حکومت اسلامی را هم گره زده و راه تنفس را برای آنها دشوار کرده است.

هسته سفت نظام برای سرکوب دگراندیشان خودی و غیر خودی کمربندها را سفت کرده و هجوم به رسانه های خودی های نظام؛  خط و نشانی برای مردم است که مبادا اندیشه رسانه های آزاد و ازادی های بی قید و شرط بیان سیاسی  به ذهن شان خطور کند.

رژیم اسلامی احکام اعدام برای فرزندان ایران صادر می کند تا صدای مخالفین را خفه کند. شورشیان زورگیر را اعدام می کند تا خیزش گرسنگان، بیکاران و بیخانمانها را به تاخیر اندازد.

تهاجم بزدلانه اخیر هسته سفت رژیم، نتیجه تعمیق پروسه پوسیدگی و فروپاشی نظام، و هراس از اتحاد و همبستگی اپوزیسیون و خیزش ملی و جنبش های خیابانی است.

برای عقیم ساختن جمهوری اسلامی بایستی به مردم مراجعه کرد. حرکت های فردی  زورگیری  به سمت مبارزه هدفمند و سازمانیافته بیکاران کانالیزه شوند.جنبش های کارگران، زنان، دانشجویان، بیکاران و بی خانمانها  با مطالبات فوری لغو قانون حکم اعدام در کشور، آزادی بیان، تشکل، تحزب، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی ملت ایران در تعیین سرنوشت خویش وارد میدان شوند. تجربه از مشروطه تا کنون نشان داده است که سرنوشت ملت و کشور را بایستی در خیابانها تعیین کرد!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.