رفتن به محتوای اصلی

یادداشتی بر:[بیانیّه شاهزاده رضا پهلوی] در مورد استان خوزستان،
16.02.2013 - 23:08

آقای شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت سیاستهایِ ضد ایرانی نظام جمهوری اسلامی در قبال استان خوزستان ایران پیامی را صادر نموده اند که اکنون این پیام با عنوان: "بیانیه شاهزاده رضا پهلوی در مورد موضع گیری عامل رژیم درباره خطه خوزستان" در سایت حزب مشروطهءِ ایرانی انتشار یافته است.

● در این پیام تا آنجا که با سیاست های ویرانگر نظام جمهوری اسلامی در برابر  فروپاشی سرزمین و تحقیر ملّت و فرهنگ ایران برخورد جدی کرده است، قابل تأیید و مورد تحسین همهء ایرانیان هست و از شخص فرهیخته ای مانند شاهزاده سیروس پهلوی که از زیر و بم و از روند مناسبات و سیاستهای جهان امروز آگاهی و شناخت کامل دارند و با توجّه به مسئولیّت تاریخی ایشان انتظار دیگری نمیرود. با وجود این از ایشان جای بسی قدردانی و ارج گذاشتن بیکران ِبر تلاشهای سیاسی شاهزاده  در راه رهایی ایران از استبداد دینی و بیگانگان هست.

● امّا مسئله ای که مورد انتقاد هست، موضوع تاریخی و مردم شناسی استان خوزستان است که شاهزاده در بیانیّه خود به آن چنین اشاره کرده اند : [...خوزستان سرزمین دلاور زنان و مردان حماسه آفرین، میراث گرانقدر و تاریخ ارزنده ایرانزمین از حکومت ایلامیان و بالندگی هخامنشیان در شوش، اشکانیان در مسجد سلیمان، مدافعان ایرانشهر ساسانی در شوشتر، تا جلوه گاه دانش پروری و خِردمداری نیاکان ما در گندی شاپور، بهشت تمدن و پاره ی تن ایران است... ].

● چنین تاریخ نگاری و مردم شناسی و جعل تاریخ از سوی شاهزاده رضا پهلوی و مشاوران ایشان، با فرهنگ ریا و امامزاده سازی و فریب مردم و چاه جمکرانی نظام جمهوری اسلامی و با سیاست پاک سازی فرهنگ و تاریخ ایرانی، علی خامنه ای کاملأ در یک جهت و دارای یک هدف هست.

● آقای رضا پهلوی و مشاور تاریخی و سیاسی ایشان در این بیانیّه به روشی بی اساس به یک تقسیم بندی قشری مردم شناسی استان خوزستان اقدام نموده و به تقسیمات تیره ای  تفرقه انداز و خاندانیِ ایرانیان پرداخته اند که پیامدی شاید بدتر از سیاست های نظام جمهوری اسلامی و عملکرد بیگانگان و تجزیه طلبان و پان های دیگر در منطقه و ایران خواهد داشت.

● آقای رضا پهلوی و مشاوران ایشان باید بدانند که  گرچه نقش اشکانیان در تاریخ کمتر از هخامنشیان نبود، ولی جایگاه اصلی اشکانیان هیچگاه در مسجد سلیمان و در جنوب و جنوب غربی و در زاگرس مرکزی نبوده و نیست. زاگرس مرکزی پیوسته جایگاه اصلی هخامنشیان بوده و امروز هم هست.

● برداشت من از نوشتن در بیانیّهءِ شاهزاده، هخامنشیان در شوش و ساسانیان در شوستر و اشکانیان در مسجد سلیمان، همان تقسیم بندی نادرست تاریخی یعنی اینکه فقط شوش و شوستر هخامنشی و ساسانی و پارسی هستند و مسجد سلیمان که ساکنین آن امروز مردم بختیاری نامیده میشود اشکانی میباشند. یعنی ادامه همان سیاست های ویرانگر دوران قاجار و سلسلهء پهلوی است. هر دو  سلسله بعد از هجوم اعراب، در پاک سازی بازماندگان هخامنشیان و  سر ستیز با مردمان زاگرس نشین همسو و اهداف مشترک داشته اند و نظام جمهوری اسلامی ادامه دهندهءِ این سیاست میباشد.

● مردمان بومی خوزستان چه در شوش و چه در شوستر و چه در مسجد سلیمان و چه در سایر نقاط غرب، جنوب غربی، و جنوب از گذشتهء بسیار دور تا به امروز از همین مردمان جغرافیای بختیاری و لرستان و از استانهای کهگیلویه و بویراحمد، استان فارس، و استان بوشهر و هرمزگان و از سایر استانهای نزدیک استان خوزستان بوده و خواهد بود.

کسی نمیتواند ادعا کند که مردمان شهرهای شوس و شوستر از نوعی دیگر و یا از جاهای دیگر به استان خوزستان مهاجرت کرده اند. طبیعی است که فرهنگ شهر نشینی و رشد ابزار تولید  و تفاوت فرهنگی با جامعهء فئودالیته و با اقتصادی سنتّی تفاوت میگذارد، چنانکه در کشورهای پیشرفتهءِ جهان از جمله آلمان هم چنین هست.

● جغرافیای امروزی استانهای چهار محال بختیاری، لرستان، و کهگیلویه و بویراحمد، استان فارس، و استان بوشهر و استان هرمزگان بعلاوه استانهای کرمانشاه و همدان، در دوران هخامنشیان ساتراپ پارس نام داشته و جغرافیای مسکونی هخامنشیان بوده و امروز هم هست. خلاف این ادعا را باید مشاوران و تاریخ نگاران شاهزاده بر همگان به روشنی اعلام بدارند و به روشی کارشناسانهء راسیونال توضیح دهند که اساس برداشت های آنها از تاریخ نگاری و تقسیمات قومی و تیره ای چیست ؟.

● مرکز اصلی و پراکنده شدن هخامنشیان در "مسجد سلیمان" بود که در گذشته پارسوماش نام داشته است، هخامنشیان پس از جایگزینی در پارسوماش بسوی انشان و انزان ( استان فارس) حرکت و در آنجا اقامت گزیدند و پایتخت تخت جمشید را بنا نهادند و پس از آن شوش و استان خوزستان امروز را هم به یکی از پایتخت های خود قرار دادند، همچنین همدان را. گرچه شوش مرکز اداری هخامنشیان بود، امّا جغرافیای مسکونی آنها بین تخت جمشید و شوش بوده است که آنرا انشان و یا انزان می نامند.


 

در این نقشه مسیر مهاجرت و اقامت هخامنشیان را نشان میدهد، که مرکز اصلی بخش و تقسیم آنها در جغرافیای جنوب، همان پارسواش . یا  در همان جغرافیایی هست که مسجد سلیمان را شامل میشود. 


● چنین متدلوزیک مردم شناسی و باستان شناسی که شاهزاده و مشاوران ایشان و سایر نویسندگان ایرانی از جمله کوروش زعیم ها و  فرهنگ قاسمی ها که فقظ شهرهایی از ایران را از جمله شهرهای کوچک شوش را هخامنشی و شهر شوستر را ساسانی، و پس از آن با نادیده گرفتن و چشم بستن با پیمودن هزاران کیلومتر  در دو سو و بر فراز زاگرس، آنهم هوایی و نه زمینی، مسافت بین شوش و شوستر تا شیراز و از شیراز تا اصفهان و تهران و  از آنجا تا مشهد که فارسی و پارسی هستند و بقیه جانبی و دیگر نقاط ایران غیر پارسی میباشند، فقط در ایران میتواند بر زبان آورده شود، وگرنه در جوامع آگاه و خویشتن شناس چنین روشی مورد تمسخر قرار خواهد گرفت. اصلأ چنین شهرهایی در زمان هخامنشیان وجود نداشت، حتّی شهر شیراز امروز !.

● آقای شاهزاده رضا پهلوی نباید اشتباهات تاریخی نسلهای گذشتهء خود را تکرار کنند. پدر بزرگ ایشان چنان از نام پارس و  پارسی، پرشیا  Persis , و یا  Persien  نفرت داشت که بدستور او در سال 1939 میلادی نام جهانی Persien را از روی نام خارجی ایران برداشتند.

نمونهء بارز آن در گزارشات "سرجان کارمن" از مقامات انگلیسی و رئیس شرکت نفتی انگلیس – پرشیا آمده است، که بعد از درگیری دو کشور بر سر مسئلهءِ قراردادها و درآمد کم ایران از نفت جنوب، در نهایت رضاشاه مدت انحصاری را که در سال 1961 پایان می یافت به 32 سال دیگر تمدید کرد، ولی در مقابل توافق شد که چون رضاشاه نام پرشیا را دوست ندارد و از آن نفرت دارد، نام  پرشیا را برداشتند و شرکت از آن به بعد بنام شرکت نفت انگلیس – ایران خوانده شود.

● رضاشاه و محمد رضاشاه پهلوی با اتحاد با اقوام مهاجر به ایران و بر گزیدن 80 درصد وزرای خود از غیر ایرانیان در تضعیف و عقب نگهداشتن مردمان هخامنشی و ساسانی غرب و جنوب غربی و جنوب، کوتاهی نکردند. نتیجهءِ این اشباهات تاریخی سنگین و جبران ناپذیر هست، ایران را بی سرپست و تضعیف کردند، و دست آخر ترتیب خود شاهان پهلوی را هم دادند.

● زمانیکه محمد رضاشاه ایران را برای آخرین بار ترک کرد، فرماندهی ارتش را به عباس قره باغی واگذار کرد و قره باغی ارتش را تسلیم خمینی و بازرگان کرد و پشت دکتر شاپور بختیار را خالی کرد.

 ● در اینجا هدف بررسی کلاسیک تاریخی نیست و فقط هوشیاری دیگر هست که شاهزاده و دیگر تاریخ نگاران دیگر دریابند، که دیگر نمی توانند خود بنادرستی در جایگاه هخامنشی و پرشیا بنشینند و  برای هخامنشیان راستین در غرب، جوب غربی و غرب کشور تعیین تکلیف کنند،

 ● همین سیاست ها و تقسیم بندیهای تیره ای و قومی نادرست از سوی شاهزاده و سایر ایرانیان باعث شده است که یک اقلیّت کم مردم عرب در خوزستان، این استان را عربستان بنامند،

● استان خوزستان مانند گذشته عضوی جدا ناشدنی از پیکر استانهای، لرستان، کرمانشاه، چهار محال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، استان فارس و استانهای بوشهر و هرمزگان و همدان میباشد. مردم بومی استان خوزستان ترکیبی از همین مردمان استانهای نامبرده در بالا میباشند و بخوبی از تاریخ خود اطلاع دقیق و عمیق دارند و مانند گذشته با هوشیاری تمام به وظیفهء پاسداری از آثار باستانی منابع انرژی و تمامیّت ارضی کشور در جغرافیای زیستی خود آگاهی  و آمادگی کامل را دارند. و لازم به تشویق و یا تحریک و راهنمایی دیگران نیست. 


 

در این نقشه ارتباط  و پیوستگی هخامنشیان و ساسانیان با رشته کوه زاگرس را بخوبی نشان میدهد.


●  اگر شاهزاده و تاریخ نگاران قشری از روش خود دست بر ندارند، موضوع جدایی استانهای نامبرده در دو سوی و بر فراز زاگرس و با ناحیّهءِ خلیج فارس و نامیدن مجموعهء آنها بنام ایالت و کشور "پرشیا" در دستور کار ما قرار خواهد گرفت. متحدان استراتژیک ما در خاورمیانه و منطقه هم تباران ایرانی خود یعنی مردمان کُرد در چهار کشور میباشد.

● تا زمانی که قدرت  کلان سیاسی مانند دوران قبل از اسلام ( دوران هخامنشی و ساسانی) به ناحیّهء زاگرس بازنگردد، سرزمین ایران و جهان بینی ایرانی همچنان دچار بحران و سر درگمی تاریخی است و در چنگ بیگانگان و اسلامگرایی و پان های منطقه در اسارت خواهد بود.

|ناصر کرمی| فوریه 2013 میلادی| آلمان|

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
برگرفته از:
ویژهء ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.