این امام زادهها همگی کپی برابر اصل هستن،همگی پاچه خوار حکومت اسلامی بودن و هستن و در واقع هدف اصلی این گروه موسوم به اصلاحگران حفظ حکومت بر پایه اصل ولایت وقیحه است.
بگذریم:
امروز داخل جلسهای بودم شنیدم که کارگروهی ویژه در نهاد حقوق بشربرای شکستن حصر خانگی کروبی، موسوی تشکیل شده، که با اعتراض خود من مواجه شد ، مجبور شدم علیرغم میل باطنی بعضی در آن جمع، با گستاخی در گرفتن وقت موارد زیر را عنوان کنم.
به نظرم خیلی مضحک امد این پیشنهاد، چرا؟
-چرا بین ایندو نفر با بقیه زندانیان فرق گذاشته میشود، در کارگروه موجود دفاع از زندانیان سیاسی،بصورت کلی از همه زندانیان دفاع خواهد شد.
-به نظر شما حصر خانگی، با داشتن امتیازات در کنار خانواده و دیدار آشنایان، با فلان زندانی سیاسی که حتی حق دیدار فرزند مبتلا به سرطان خود را ندارد قابل قیاس است ، ضمن اینکه مگر این ۲ نفر قبلا، آنقدر خوشنام بوده اند، که بخواهند و بتوانند آزادانه داخل جامعه و مردم بروند، مگر نه اینکه همیشه با اسکورد و محافظ و ماشین مجهز به ادارات یا محل کار خود میرفتند، فرق چندانی در شیوه زنگی شان پدیدار نشده، فقط از قدرت کنار گذاشته شده اند.
کجا اینها و خانوادههایشان مثل مردم عادی با مشقت و سختی دست و پنجه نرم کرده اند؟
فرزاندانشان ذره ای از مشقت و بدبختی هایی ،که افراد عادی در زمان تحصیل و ورود به دانشگاه، بدون داشتن سهمیه متحمل شده اند را ندیده ودرک نمیکنند و دغدغه اینکه اگر به دانشگاه راه پیدا نکنند را نداشته اند.
آیا فلان بازپرس سپاهی جرات کرده،به نوامیس این ۲ نفر پیشنهاد ،بیشرمانه (صیغه اسلامی) بدهد،مثل همسر رجائی ،که در اوین به سر میبرد؟
بر خود واجب دانستم،که ماهیت این ۲ نفر را که بعضیها فکر میکنند ،همان امام زمانشان میباشد، کسی که قراراست آنها را از بدبختی و فلاکت نجات بدهد،مطالبی رو عرض نمایم.
-موسوی با افتخار به دوران نخست وزیری خود، تحت رهبری خمینی،به ریاست جمهوری خامنهای اشاره و یاد میکند، دورانی که جز جنگ و فقر و عواقب اصف بار آن، چیزی به یاد من و نسل من نمیاورد،دورانی که به صورت گروهی کشتار و اعدام مخالفین و منتقدین معترضین در زندانها و مشخصا در منطقه کردستان صورت میگرفت.
-کروبی نیز به ریاست خود در بنیاد شهید در زمان خمینی میبالد، کسی که در زمان ریاستش جنایتهأی زیادی از قبیل صیغه زنهای بیوه( شهید) را در کارنامه خود دارد. و نیز در زمان رئیس مجلس بودنش در زمان رفسنجانی و خاتمی، بدون شک جزؤ مافیای قدرت و از ارکان اصلی بوده، و مطمئنأ در پایمال شدن حقوق انسانی بسیاری نقش داشته است.
حال اگر، روا داشتن ستم ملی ،بیخانمانی ،آوارگی، جنگزدگی( منطقه غرب و خوزستان بطور مشخص)، و قتل و اعدام انسانهای بیدفاع تحت هر نامی ،افتخار است،پس باید به ایشان دست مریزاد گفت.
اگر بدون در نظر گرفتن سوابق ننگین این دو نفر،فقط بسنده کنیم به مناظرههای تبلیغاتی اینها ،که از قبل خط قرمز مکالمات توسط سید علی آخوند دیکته شده است،نگاهی بیندازید ،ماهیت و نقش این سوپاپهای اطمینان نظام اسلامی ،کاملا هویدا میباشد.
زنده باد آزادی و برابری
پیمان کاووسی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید