در فضای فعلی که حتی کنترل جامعه ازدست سران نظام و مشخصا خامنهای خارج شده،بار دیگر ولایت وقیحه، دست خود را از پس پرده به طرف افراد از قدرت رانده شده، همسنگران قدیم(نیروهای خط امام قدیم،یا اصلاحطلبان، و یا سبز پوشان جدید)، که مترصد چنین زمانی بودند دراز کرده و پاسخی مثبت دریافت میکند،هر چند از نظر مقلدین این مذهب ،تکلیف است و میبایست لبیک بگویند.
پرواضح است که چنین پیشنهادی برای بقای این رژیم فاشیستی،از طرف رهبر مطرح،و به خاطر نگاه داشتن ابرو و اقتدار خود در رسانهها عنوان میشود،که نمایندگان اصلاح طلبان(موسوی لاری،مجید انصاری،اسحاق جهانگیری) به حضور خامنهای رفته، اجازه شرکت کاندیدای خود را طلب میکنند، در واقع یک بار دیگر سوپاپ اطمینان رژیم( خاتمی) از سرداب خانه اسلام قصد بیرون آمدن دارد و برای حفظ نظام اسلامی و حکومت آخوندی میکوشد،انگار یک بار دیگر کاست آهنگ ۳ سید فاطمی ،دو باره خوانی و به بازار خواهد آمد.
چندی پیش در مقالهای با عنوان (فیلم کمدی ۸ میلی متری،اصلاح طلبان)به لابی گری،نمایندگان اصلاحات ( مشخصا حضور فاطمه حقیقت جو،علی اکبر خوئینیها در موسسهٔ وودری ویلسون) در خارج از کشور اشارهای داشتم و مفصلا به نقش آنان پرداخت شد،که چطور به یکباره این طیف تغییر موزه داده و شخصیت واقعی خود را نمایان کردند و به دنبال حفظ نظام و ولایت فقیه فعلی (خامنهای )هستند و در تلاشند که تضمین لازم را از جوامع غربی جهت بقای اسلام حکومتی اخذ نمایند.
سوال اینجاست که آیا مردم بار دیگر گول ،این سناریو از پیش تعیین شده را میخورند و شاهد حوادثی چون کوی دانشگاه و بعد از انتخابات ۸۸ ، و ظهور و تولد قهرمانانی ساختگی و پوشالی از بدنه آن نظام فاسد همچون (خاتمی،موسوی،کروبی)خواهند بود.
آیا به نظر شما کسانی که در کشتار سال ۶۷ و ....،نقش داشته اند و به صدارت و مدیریت آن زمان تحت رهبری خمینی دجال ، اقرار و افتخار میکنند، میشود اطمینان کرد،یا بهتر بگویم دو باره اطمینان کرد؟
ضمن اینکه این مورد را باید در نظر داشته باشیم که انتخابات، از یک طرف نمایشی در جهت به رسمیت شناختن خواست مردم و مثلا دموکراسی و آرام نمودن جو عمومی جامعه است ، و از طرف دیگر کسب مشروعیت بین المللی در جهت بقای این نظام سرمایه داری اسلامی میباشد.وگر نه رئیس جمهور از قبل توسط رهبر مشخص و منصوب میشود، و میبایست فرمانبردار بی چون چرای ولایت فقیه و مجری اوامر سفیهانه او باشد.
به قول قدیمیان اینها(طرفدارن حکومت اسلامی) گوشت هم را بخورند ،استخوان هم را آسیب نمیرسانند، معلوم شد که همه از یک قماش هستند،چه در داخل چه در خارج.
امیدواریم که مردم به یاد داشته باشند، و از تکرار حوادث تلخ و بدون بهره جلوگیری کنند،چرا که تاوانی که ملت در حوادث فوق الذکر پرداخت کردند ،کمتر از انقلاب نبوده،میشد نتایج بهتری داشته باشد.
به قول منادیان این رژیم،رای دادن،یعنی اصل نظام را قبول داشتن،پس آگاه باشیم،اجازه سوً استفاده را به این متجاوزین و پیام آوران مرگ تدریجی،ندهیم.
تنها راه رهایی ،سرنگونی کامل و بی چون و چرای این حکومت استبدادی اسلامی است.
زنده با د آزادی و برابری و داشتن نان و کرامت در جامعه انسانی
پیمان کاووسی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید