رفتن به محتوای اصلی

رئیس جمهور سایه ولی فقیه است!
29.04.2013 - 15:51

اگر رئیس جمهور باید در خط رهبری باشد پس چه لزومی دارد که وی از جانب مردم انتخاب شود؟

خامنه ای خودش یک دوره رئیس دولت نظام اسلامی بوده است ورئیس جمهور بودن رانیزدر تحت رهبری خمینی تمرین کرده است ،پس بهتر است که کمی بخود زحمت بدهد و دو مقام ریاست جمهوری و ولایت فقیه را یکجا در اختیار بگیرد تا در آینده با رئیس جمهور ناهماهنگ  مواجه نگردد!

شرکت حداکثری مردم در انتخابات ریاست جمهوری نیز راهگشای رژیم در بن بست جمهوری اسلامی نخواهد شد ،چرا که رئیس جمهور مطیع ولی فقیه در آینده باید با صدها مشکل مختلف در عرصه های گوناگون دست وپنجه نرم کند.

برای مثال هاشمی رفسنجانی با بکارگیری عشوه های "می آیم ،نمی آیم ها " از هم اکنون به مردم هشدار می دهد که اقتصاد نظام پاشیده است و مردم نباید انتظار داشته باشند که با آمدن او در مقام ریاست جمهوری همه مشکلات بسرعت برطرف خواهد شد.

هاشمی رفسنجانی: من نمی گويم که نمی آيم ولی می گويم که دولت بعدی با بدهی های زيادی سرو کار دارد.

وی همچنين درمورد سياست خارجی گفت : ما با اسرائيل سر جنگ نداريم.

اما هاشمی رفسنجانی در سالها پیش هنگامی که در مقام ریاست جمهوری قرار داشت در نماز جمعه تهران گفته بود:

"یک بمب اتمی کافی است که تمامی اسرائیل را کاملا منهدم کند. اما همان بمب در دنیای اسلام فقط موجب خرابی خواهد شد."

حالا ازرفسنجانی  که خودرا مرید خمینی می داند باید پرسد، برسر شعاراو که گفته بود: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. بر هر مسلمانى لازم است كه خود را علیه اسرائیل مجهز كند. چه می شود؟

http://shafaf.ir/fa/pages/?cid=21447

میلیاردها دلاری که در سه دهه گذشته به حزب الله لبنان تحویل داده شده است و برسر حمایت از حماس چه می  آید؟

صدور انقلاب اسلامی که در مقد مه قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده چگونه مسکوت خواهد شد؟

از جانب دیگر احمدی نژاد نیز با تهدیدهای سرگرم کننده " بگم ،بگم ها " می خواهد همه نارسائی ها را به گردن جناح مقابل حواله کند تا یار غارش یعنی مشائی به قدرت برسد تاخود نیز در کنار اودر قدرت سهیم بماند!

تراژدی تاریخ ایران در این نکته حساس نهفته است که مردم شرکت کننده در انتخابات برخلاف دیدگاه رهبران نظام ، لزوما طرفدار نظام نیستند واتفاقا نسبت به نظام نفرت دیرنه دارند اما آنها تاکنون با تاکتیک های متفاوت رژیم را به بازی گرفته اند!

 

 

"محمدرضاعارف کاندید اصلاح طلب : تدبیر مااین است که در صورت تقلب جوان ها به خیابان نیایند.رئیس جمهور باید در خط رهبر باشد."

"احمد توکلی : رئیس جمهور باید ولایت پذیر باشد."

"محسن رضایی٬ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام: به رهبر گفته‌ام اگر رئیس جمهور شوم٬ هماهنگ‌ترین دولت را با وی تشکیل خواهم داد."

وقتی جملات بالا بدرستی مرور گردد ،آنگاه می توان پی برد که در 35 سال گذشته در ایران هیچگاه نظام جمهوری برقرار نبوده است بلکه یک حکومت شبیه خلافت اسلامی در راس قدرت بوده است.

آیت الله خمینی بعنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی با بکار گرفتن جمله تاریخی خود علیه ریاست جمهوری بنی صدر که گفته بود : اگر همه بگویند آری من میگویم نه  ـ عملا خط بطلانی بر اختیارات قوه مجریه در نهاد ریاست جمهوری کشید اما تا امروز گوش شنوائی برای شنیدن آن پیام تاریخی وجود ندارد!

http://www.youtube.com/watch?v=cWH9wxM1KM4

برنامه ریز اصلی کشور در همه عرصه های مختلف در ایران فقط شخص ولی فقیه است. وقتی پیام  خامنه ای بدقت خوانده شود ، آنگاه می توان به علت های ورشکستگی مملکت در همه زمینه ها پی برد!

خامنه‌ای شرایط کشور در دوران احمدی نژاد را  همواره استثنایی و بی نظیر توصیف می کرد وهمچنین او با اشاره تلویحی به سیاست تنش زدایی دولت محمد خاتمی که خروج نسبی ایران از انزوا و تحریم را در پی داشت، گفت:«موضع جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی از ابتدا 'تهاجمی' بوده و تبدیل این سیاست به موضع تدافعی خطاست و متأسفانه این خطا  گاها اتفاق افتاده‌است."

اگر اعمال ، رفتار و گفته های احمدی نژاد  خنده دار هست اما در واقع قبل از آن به رهبر فرزانه حکومت اسلامی یعنی سید علی خامنه ای نیزباید خندید که چرا چنین ملیجکی را بعنوان مقام رئیس جمهور در کشور ایران به قدرت رسانده هست که همه  جهانیان عاقل را به خندید ن  وادار می سازد!

 حمایت از خاتمی مساوی با پشتیبانی از خمینی ونظام بجای مانده اوست ،چرا ؟ 
. ـ خاتمی خود را مرید و راهبرد خط خمینی  می داند.
.ـ خاتمی به حفظ نظام و قانون اساسی وبه ولی فقیه اعتقاد نظری و عملی دارد.
ـ خاتمی به هیچ یک از جنایت های دوره وزارت دوره خویش که مقارن با کشتار دهه شصت و 67 اتفاق افتاده است ،تاکنون هیچ انتقادی نکرده است و از آن روزها به گرمی دفاع می نماید و آن دوره راعصر شکوفائی جمهوری اسلامی ارزیابی می نماید.
ـ کسانی که از خاتمی دفاع می کنند ، آگاهانه از دوران پشتیبانی خود از نظام در دهه های گذشته باردیگر دفاع عملی ونظری می نمایند واز آن  دوره خونین هیچ درس و عبرتی نگرفته اند و اظهار پشیمانی آنها کاملا مصنوعی  وبدون پشتوانه است.
 ـ کسانی که هنوز همه تخم مرغ هایشان را در سبد خاتمی  جمع کرده اند، باردیگر دانسته ویا نادانسته به دوره حمایت از خط ضد امپریالیستی خمینی بازگشته اند واین بار به بهانه خط میانه روی خاتمی مانند گذشته به خیانت به مردم آلوده خواهند شد.

اگر دولت بی کفایت باید برود، پس بنابراین حامی این دولت در هشت سال گذشته که شخص ولی فقیه بوده است نیز باید برود.اگر کسی با برهان یاد شده مخالف است پس باید با منطق کافی از ماندن رهبر دفاع نماید ،اگر نتوانست علیه برهان یاد شده پاسخ "جامع ومانع " بدهد در آن صورت ـ رهبر بی کفایت وستم کار نیز باید به همراه دولت بی کفایت برود. دولت احمدی نژاد ، حکم ریاست جمهوری خود را از رهبری دریافت نمود که در هشت سال گذشته همیشه در سایه حمایت های بی دریغ او قرار داشت ورهبر هرگز به دولت احمدی نژاد انتقادی ابراز نکرد.اگر ایران توسط ماجرا جوئی های دولت نهم بسوی پرتگاه می رود مقصر تنها محمود احمدی نژاد نیست بلکه رهبر نیز شریک جرم است.اگر تورم و گرانی و تورم و بیکاری و فحشاء و اعتیاد دامان ملت ومملکت را گرفته تنها دولت احمدی نژاد مسئول نیست بلکه شخص ولی فقیه نیز مقصر است.در تمام هشت سال گذشته همه دلسوزان مردم وکشور در اپوزیسیون سیاسی ایران در مورد شکل گیری فاجعه جبران ناپذیر توسط دولت احمدی نژاد هشدار داده بودند اما شخص رهبرهمه انتقاد ها را به بیگانگان نسبت می داد.اینک تمام هشدار ها وانتقاد های به موقع نیرو های اپوزیسیون را کاندید اهای پست ریاست جمهوری برای خود مصادره کرده اند تا از آن طریق خود را نزد مردم ایران دلسوز ومنتقد نشان دهند ،شجاعت کاندید ها تنها برای کسب آرای مردم است وگرنه پس از پیرزوی همه وعده ها فراموش خواهد گردید و تنها خدمت به پیشگاه رهبری آغاز خواهد گردید. یک پیروزمند فرضی که پیروزئی خود را وام دار مردم میداند با وزرات مخوف و سپاه و انتظامات سرکش وخود سر چگونه کنار خواهد آمد؟با نظام اختاپوسی رشوه و تزویر وریا و مافیائی چگونه می خواهد دولت را در راه اهداف مردم هدایت نماید؟با سیستم پوسیده قضائی کود ک کش که از نص صریح قرآن برخاسته است چگونه رفتار خواهد کرد؟با شریعت مقدس اسلام که در طلیعه نگهبانان اسلام فقاهتی قرار دارد و پهنه دولت و ملت حکم می راند چگونه برخورد خواهد کرد؟ به سرعت برق آسا هشت سال از دولت مداری هزاره سوم و هاله ائی از نور احمدی نژاد گذشت و درظرف این هشت سال ؛خرابی ها آنقدر زیاد بود که چندین چهارسال لازم است تا تمام خرابکاری ها ترمیم گردد.در همین ایام دولت ها و ملت دیگر حتی در همسایگی ما به چنان پیشرفت هائی دست یافتند که چشمان نخبگان ما را متحیر کرده اند! اما در آن روزها که نیروهای دور اندیش اپوزیسیون دائما به پایوران ومردم هشدار می دادند.وقتی مرحوم امیرعباس هویدا نخست وزیر نظام پیشین که توسط همین حکومت اسلامی به محاکمه کشیده میشد ، آنموقع امیر عباس هویدا به درستی در پاسخ رئیس دادگاه بی عدالت اسلامی گفته بود :مرا محاکمه نکنید بلکه سیستم حکومتی گذشته را محاکمه نمائید، چرا که من معلول آن سیستم هستم ! او در ادامه گفت : ناکارائی من تنها غفلت شخص نخست وزیر نبود بلکه نظام به بی کفایتی دچار گشته بود! هوید ا با این سخنانش بر نکته بسیار اساسی دست گذاشت اما هنوز رجال سیاسی و بخش وسیعی از روشنفکران ما منطق اورا یا جدی نگرفته اند یا تاکنون نفهمیده اند .اینک نیز نباید تنها دولت محمود احمدی نژاد را به همه فجایع شکل گرفته کشور پاسخگو نمود بلکه سیستم و رهبر را باید مسئول دانست.نیروهای اصلاح طلب حکومتی اینک می خواهند به زیر چتر حمایتی همان رهبری بروند که احمدی نژاد مدت هشت  سال در سایه حمایت او قرار داشت که در همینجا باید به قدرت طلبی نیروهای موسوم به اصلاح طلبی مظنون شد نه به صداقت کشور داری و مردم دوستی آنها؟ اصلاح طلبان در همان هشت سالی که بر سرکار بودند چه شا خه گلی بر سرمردم زدند که اینک می خواهند بزنند؟اگر در آن دوره می گفتند که رهبر مانع همه کارها بود اینک نیز همان رهبر بر سرکار است و آنها باید بازهم کرنش همان رهبر را بکنند!

در تمام هشت سال گذشته شخص رهبر از کارکرد دولت احمدی چه در عرصه داخلی و خارجی راضی بوده است اما اینک از محسن رضائی گرفته تا توکلی و لاریجانی به همه سیاست های دولت نهم می تازند و تمام کار کرد های داخلی و خارجی دولت احمدی نژاد را برای ایران فاجعه انگیز ترسیم می نمایند.اما در همه این انتقادات چرا رهبر باید از مصونیت برخوردار باشد؟ روزگاری همین رهبر ،انتقاد کردن از دولت احمدی نژاد را ممنوع و ناثواب اعلام کرده بود اما اینک همین شخص رهبر در ماههای قبل از  انتخابات  ریاست جمهوری  وبرای گرم شدن تنور انتخابات اجازه داده است تا از دولت احمدی هر گونه انتقادی بعمل بیاید اما شخص رهبر به زیر سئوال نرود!چرا؟اگر دزدی و جنایات و تورم در مملکت وجود دارد تنها در دوران دولتمداری احمدی نژاد بی کفایت نبوده است بلکه در دوره رهبری علی خامنه ائی نیز بوده است پس چرا باید همه کاسه و کوزه ها برسر احمدی نژاد شکسته شود اما رهبر مانند گذشته بی تقصیر بماند؟ بخش وسیعی از روشنفکر نماهای متزلزل نیز مانند 34 ساله گذشته ، دل خود را به وعده های این و یا آن کاندیدا خوش کرده اند و در همین راستا می خواهند مردم را نیز به پای صندوق های رای گیری بکشانند که جای بسی تاسف و خجالت است. در این برهه حساس تاریخی برای نجات کشور،تنها دولت بی کفایت احمدی نژاد نباید برود بلکه رهبر ناتوان و رژیم درمانده نیز باید برود تا این مردم بر سرنوشت واقعی خود دست یابند. دیگر نباید به جنگ های زرگری نیروهای حافظ رژیم دلخوش بمانیم چرا که تضاد های ظاهری و باطنی آنها تنها برای حفظ نظام است اما دغدغه ما حفظ مردم و مملکت است.شرکت در بازی های گوناگون حافظان نظام برای دانایان پس از 35 سال تجربه نمایشات دیگر زیبنده نیست.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.