رفتن به محتوای اصلی

کدخدایی بذله گو،مقاله ای درباره حضور زنان در انتخابات،
21.05.2013 - 20:28

کدخدایی بذله گو،مقاله ای درباره حضور زنان در انتخابات،نویسنده فرزانه کیوانی

کدخدایی بذله گو...........

 

در این فصل از شرایط سیاسی ایران که گروههای سیاسی  در حال نظام بخشیدن به راهها و شگردهای انتخاباتی خود هستند، تا بلکه این کشتی به گل نشسته را نجات داده و بادبانهایش را در هر مسیری که باد تندتر بوزد به حرکت وادارند ؛بازهم یک باردیگر صدایی که نشان از وجود حکومتی می دهد با تفکری به شدت سرکوبگر علیه زنان  شنیده شد.عدم خویشتن داری آقایان در مقابل تنها ثبت نام زنان ایرانی برای اعلام حضور در این رقابت سیاسی هم جای تاسف دارد ،هم جای خوشبختی. هم جای گریه دارد و هم خنده.

هنگامی که آقای یزدی عضو فقهای شورای نگهبان زنان را مسافران سرگردانی می داند،که برای حضور در خانه خود باید از رئیس شهر که همانا روح مردانه شهر است اذن حضور بطلبد ؛تاسفی نه چندان کوچک به حال ایشان باید خورد که از پس سالیان عمر ذره ایی خویشتن داری نمی دانند تا شاید با کمی تامل بادی بوزد و این بادبانها را به اهتزاز در آورد، حال تنها برای شگرد تبلیغاتی هم که شده ،اما از طرفی خوشا به حال ما زنان هنگام که آقایان با پوزخندی بر لب از حضور سیاسی مان در شرایط فعلی این چنین استقبال می کنند ، بیش از هر گروه دیگری تکلیفمان با این نظام مشخص باشد.  

در نامه ایی که جمعی از زنان جامعه ائتلاف اسلامی در اعتراض به این سخنان آیت الله نوشته بودند ، به این نکته اشاره کرده بودند که در جریان انقلاب پنجاه هفت این زنانی که این گونه از ایشان یاد می کنید به استناد سخنان آقای خمینی بار اصلی انقلاب را بر دوش کشیدند و سخنانی از این قبیل برای اینکه به آقایان ثابت کنیم برای حضور خودمان دلایلی مردانه پسند داریم.اما ایشان ظاهرا فراموش کردند که به دستور ایشان حجاب اجباری اعلام شد، زنان وکیل و قضات بسیاری از کار بر کنار شدند .آنها پیشروی کردند و ما عقب نشینی. هنگامی که زنانی را که نمی خواستند بردگی پوشش دیکته شده را بپذیرند ؛با شعار یا روسری یا توسری به عقب راندید به عشق آیت الله، در آن زمان باید فکر این روزها  راهم می کردید .چرا که این طرار بسیار گزیده طراری کرد با چراغ آمد وگزیده برد. امروز بهتر است به گذشته با دید انتقادی تر نگاه کنیم از به چالش کشیده شدن اعتقادات خود نهراسیم ودر کنار هم یکبار دیگر تاریخ این سی و اندی سال را که درآن من و شما هر کدام با افکار و سلیقه های متفاوت رشد کردیم  را بررسی کنیم تا ببینیم چه بر سر زن –مادر ایرانی آورده اند که باید برای اثبات حقانیت حضور خویش دست به دامن روایتهایی شود که نقیضش فراوان است.

در تاریخ حکومتهای دیکتاتوری، همیشه پدر کشی ،پسر کشی و فرزند کشی بیداد می کرده طوری که باید گفت تاریخ همیشه بوی خون می داده و می دهد.کافی است سری کوتاه به عقب برگردانیم تا ستیز ه جویی این حکومت در طی سی سال گذشته را با مردمان این سرزمین و به خصوص زنان آزادی خواهش مشاهده کنیم .حتما شکافته شدن گلوی ندا را در همین چهار سال پیش فراموش نکرده ایم.پس چه جای شکرو شکایت ز نقش خوب و بد است.سال هاست که وضع بر همین منوال است ؛اما شاید آنچه که دنیا را وادار کرد تا تنها در پس نیتهای منفعت طلبانه شان خود را پنهان نکرده و نیم نگاهی به وضعیت حقوق بشر و زنان در ایران داشته باشند،آخرین نگاههای بی گناه زنی بود که زندگی را می جست.

سازمان عفو بین الملل بلافاصله به این سخنان آقای یزدی عکس العمل نشان داده و از جمهوری اسلامی می خواهد که تبعیض جنسیتی را در انتخابات کنار بگزارد.هرچند بهانه جوییهای مستمر را دوست ندارم ،اما این تبعیضها  سالهاست که بر زندگی  زن ایرانی سایه افکنده اما امروز است که به واسطه حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی جامعه جهانی را بر آن می دارد ؛کمی بیشتر و منصفانه تر به وضعیت زنان ایرانی نظر بیاندازد.حضور پررنگ وپرشمار زنان ایران در اعتراضات خیابانی چهار سال گذشته شاید وسیله ایی شد که  در نهایت خفقانهای موجود زن ایرانی را بیشتر به دنیا معرفی کند . دنیا شاهد حرکتی شد که زنان پیشرو ودر صفوف ابتدایی این جریان بودند.از طرفی مبارزات شیرزنانه  انسانهای مقاومی چون نسرین ستوده راه را برچشم پوشی جهان بر این اجحاف بی حد وحصر آقایان   بست هنگام که در کسوت یک مادر اشکهای کودکانش بدرقه اش کردند وازطرفی در جایگاه یک همسر دستهای عاشقش را بر گردن همسرش حلقه می کند ،تا به جهان نشان دهد ،زن ایرانی در عین مادر بودن وهمسری دغدغه های دیگری هم دارد ؛که گاه همه این شادیهای زندگی را فدای آنها خواهد کرد و این ها همان انسانهای آرمان طلبی هستند که توجه بیشتری را نسبت به زنان ایرانی در جهان برانگیختند. از طرفی باید یاد اور شد که نظام حکومتی ایران طی سالهای به قدرت رسیدنش به شدت به دنبال آرمان زدایی از جوانان و زنان جامعه بوده و با به چالش انداختن جوانان در روزمرگیهای کسالت بار موفق عمل کرده و در جایی که محاثباتش درست در نیاید به شدت افسارگسیخته وارد میدان می شود. شاید به عنوان شاهدی که خود در جریان این اعتراضات حضور داشت ؛بتوانم گواهی بدهم که فریاد برخاسته از گلوی زنان زخم کهنه ایی بود که با نیشتر بی حرمتی مجدد سردمداران حکومتی به اندیشه و تفکرشان سر باز کرده بود.

در پی همه این بحثها شاید بخواهیم به این باور برسیم که سخنان عضوی از اعضای شورای نگهبان تنها تفکر یک مرد نیست،بلکه نشان از تفکرات مردسالارانه نظامی دارد که زنان بسیاری را نیز با خود همراه کرده تا جایی که برای اثبات موجودیت خویش به گفتار مردانی متوسل می گردند که بر زن ستیزیشان تاریخ گواهی می دهد.

اما این خانه ،خانه ماست ما در این خانه متولد شدیم و در کوچه ها و خیابانهایش نشوو نما یافتیم هرچند که شاید  از او دور افتاده ایم. اندیشه هایمان به آن تعلق دارد و کسی نمی تواند ما را در خانه خودمان مهمان پندارد.این نظام تکلیفش را  قبل از انتخابات نود و دو یکبار دیگر با زنان روشن و واضح مشخص کرد .این جای بسی خوشوقتی دارد که تکلیف مان را یکبار دیگر مثل همیشه نیک می دانیم.ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش ، بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش................

 فرزانه کیوانی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.