رفتن به محتوای اصلی

پیامد رد صلاحیّت رفسنجانی و مشایی برای ریاست جمهوری
22.05.2013 - 19:56

پیامد رد صلاحیّت رفسنجانی و مشایی برای ریاست جمهوری

شورای نگهبان: یکی از ارگانهایِ مهم تصمیم گیری و نظارتی و کنترلی نظام جمهوری اسلامی است. تعدادِ افرادِ این ارگانِ ایدئولوژیک و حقوقی 12 نفر میباشند که شش نفر آن بطور مستقیم از سوی رهبر انقلاب علی خامنه ای انتخاب و یا بر کنار میشوند. شش نفر دیگر را رئیس قوهءِ قضائیه پیشنهاد و مجلس شورای ملّی باید آنرا تأیید کند. رئیس قوهء قضاییه را خودِ علی خامنه ای بر میگزیند و نمایندگانِ مجلس هم از فیلتر مکتبیِ شورای نگهبانِ بر گزیدهء علی خامنه ای عبور کرده است، به عبارتی کوتاه: شورای نگهبان را خود علی خامنه ای مستقیم و یا غیر مستقیم انتخاب میکند. در شورای نگهبان پیوسته رأی اکثریّت بسودِ رهبر انقلاب در هر شرایطی تضمین هست.

 وظایف شورای نگهبان: تمامی قوانین پیشنهادی از سوی مجلس شورای اسلامی از سوی شورای نگهبان با قوانینِ شریعت مذهب شیعهءِ دوازده امامی و با قانونِ اساسیِ جمهوریِ اسلامی مطابقت داده میشود و باید مورد تأیید این شورا قرار بگیرد. شورایِ نگهبان میتواند تمامی قوانینی را که از سوی مجلس شورای اسلامی (که در شعار نمایندگان مردم هستند) را به هر بهانه ای بلوکه کند و به مجلس پس فرستاده شوند .

اختلاف بین شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی:  اگر اکثریّتِ نمایندگانِ مجلس در قانونِ رد شدهءِ خود از سوی شورار نگهبان تجدید نظر نکنند و یا آنرا تغییر ندهند، این جریان باعثِ اختلاف بینِ "شورایِ نگهبان" و "نمایندگانِ مجلس" خواهد شد، در چنین حالتی موضوع به "مجمع تشخیص مصلحت نظام" که ریاست آنرا هم شخص علی خامنه ای انتخاب کرده است فرستاده میشود، در نتیجه نمایندگانِ مکتبیِ مجلس اسلامی هیچ شانسی برایِ جایگزینیِ قوانین و نظراتِ خود را ندارند. به روایتی دیگر نمایندگانِ مجلس شورای اسلامی از قدرتِ سیاسی برخوردار نیستند، حقوق سیاسی فرمایشی نمایمدگانِ مجلس تا آنجا که علی خامنه ای صلاح بداند رعایت خواهد شد.

نظارت و کنترل انتخابات در کشور: از وظایف مهم دیگر شورای نگهبان نظارت بر چگونگی و کنترلِ تمامیِ انتخابات در کشور میباشد. شورای نگهبان وظیفه و اختیار تام دارد که صلاحیّتِ همهءِ افرادی که خود را به مناسبت شرکت در هر انتخاباتی از جمله انتخابات ریاست جمهوری نامزد کرده اند، مورد بررسی قرار دهد و اجازهءِ شرکت و یا حکم ردِ صلاحیّتِ آنها را بهر بهانه ای صادر نماید.

اختیاراتِ شورایِ نگهبان نامحدود هست و فقط شخص علی خامنه ای میتواند در گردش کار و تصمیماتِ این شورا مؤثر واقع شود. شورای نگهبان ارگانِ اجراییِ علی خامنه ای است که مسئولیّت دارد دیدگاه و سیاست علی خامنه ای را بصورت قانون در کالبد نظام جمهوری اسلامی به جریان اندازد و به مرحلهءِ عمل در آورد. علی خامنه ای مانند محدعلیشاه قاجار که گفت، "مجلس میتواند باشد امّا بشرطی که در سیاست دخالت نکند"، نمایندگانِ مجلس شورای اسلامی و مقام ریاست جمهوری میتوانند باشند امّا در سیاست دخالتی نکنند.

رد صلاحیّت مشایی برای ریاست جمهوری

● نظام جمهوری اسلامی به معنی واقعی اپوزیسیونی مطابق با تئوریهای دمکراسی ندارد و نمیگذارند پا بگیرد، تنها دو نهاد ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی علیرغم اینکه از صافی ها و فیلترهای نظام جمهوری اسلامی و شورای نگهبان آن عبور کرده اند و خودی محسوب میشوند، امّا  امتیازی که این دو ارگان در دست دارند، این هست که بهر صورت مردم به آنها رأی داده اند و نام مردم را با خود یدک میکشند و نمایندهء حقیقیِ آنها محسوب میشوند، بنا بر این میتوانند با پشتوانهءِ مردمی، دستگاهِ خودکامهءِ نظام جمهوری اسلامی با رهبر انقلاب علی خامنه ای با اقتدار گرایی سلطانی و خلیفه گری اش را از جایگاهِ ریاست جمهوری و مجلس به چالش بگیرند.

● گرچه رهبر انقلاب میتواند رئیس جمهور را برکنار کند و از سویی دیگر نهادِ ریاست جمهوری و کابینهءِ حکومت، ارگانِ قانونگذاری نیست و فقط  وظیفهءِ اجرایی را دارد، ولی آقای محمود احمدی نژاد در این اواخر دورانِ ریاست جمهوریِ خود، در جایگاهِ اپوزیسیون و نمایندهءِ مردم اقدام به چند نافرمانی مدنی و افشاگری در مقابل رهبر انقلاب را درپیش گرفت، که خشم علی خامنه ای را باعث شد.

● اسفندیار رحیم مشایی در واقع نامزد نهادِ ریاست جمهوری، کاندید آقای محمود احمدی نژاد و حکومت و هواداران آن و نامزد بخش وسیعی از طبقات اجتماعی جامعهءِ ایرانی است. علاوه بر همهء اینها در واقع مشایی نامزد و نمایندهءِ قوهء مجریه، یکی از سه قوای مهم در هر کشور ی است، که اکنون با وجود سوابق و خدمات به اسلام و به نظام جمهوری اسلامی، صلاحیّت ایشان برای نامزدی ریاست جمهوری رد شده است.

هیچ عقل سالمی نمیتواند دلیل عدم صلاحیّت مشایی را تحلیل کند، بجز اینکه خود کامگیِ و خود پرستیِ شخص علی خامنه ای در میان خواهد آمد.

● رد صلاحیّت آقای مشایی از سویِ شورایِ نگهبان بدستور علی خامنه ای، یعنی رد صلاحیّت و بی اعتباری نهادِ ریاست جمهوری و کابینه و حکومت در نظام ولایت فقیه است. یعنی بی اعتباری قانونمندی و بی ارزشی قوهءِ مجریه بدستور شخص علی خامنه ای است. رد صلاحیّت اسفندیار رحیم مشایی مُهر تأیید نظام اسلامی و شخص علی خامنه ای بر ضدِ فرهنگ و تاریخ ایران و ضدِ با مکتب ایرانیّتِ حتّی زیر سایه اسلام است.

 رد صلاحیّت مشایی بیانگر یک دیکتاتوری سلطانی و خلیفه گری مطلق راسیستی ایدئولوژیک هست که حتّی اپوزیسیون خود ساخته و خدمتگزار  خود را هم تحمّل نمیکند. عدم صلاحیّت اسفندیار رحیم مشایی، نشانگر این هست که نظام جمهوری اسلامی و علی خامنه ای ایرانی نیستند و ضدیّت با ناسیونالیسم ایرانی و فروپاشی سرزمین ایران و تحقیر و سرکوب ایرانیان بسود پان ترکیسم و پان عربیسم سیاست اوّلی و آخرین علی خامنه ای  خواهد بود.

 ● اکنون آقای احمدی نژاد بجای اینکه مظلوم واقع شدن مشایی را برجسته کند و نزد علی خامنه ای که خود عامل همهء این مسائل و نابسامانی هست، داد و شکایت بَرَد، و از طریق رهبری ردِ صلاحیّت را پیگیری کنند، اوّلین حرکت احمدی نژاد استعفا از مقام ریاست جمهوری و انحلال کابینهءِ وزرایِ حکومتِ خود و سخن گفتن با مردم و تحریم انتخابات ریاست جمهوری است. طرف حساب و گفتگو و مشاورت رئیس جمهور کشور مردم هست که در یک قراردادی سیاسی او را به عنوان وکیل خود انتخاب کرده اند. رهبر انقلاب علی خامنه ای فاقد اعتبار سیاسی و مشروعیّت قانونی ندارد.

 ● آقای احمدی نژاد و مشایی باید هواداران و نیروهای اجتماعی و سیاسیِ درون و بیرون از ساختار نظام جمهوری اسلامی خود را زیر یک سقف جمع آوری کنند و در مقابل دستور ردِ صلاحیّت مشایی از سویِ علی خامنه ای و شورای نگهبان او به پا خیزند. در غیر اینصورت احمدی نژاد و مشایی برای نشان دادنِ قدرتمندیِ علی خامنه ای به میدان آمده و تئاتر و نمایش بازی کرده اند و ملّتِ ایران را بیش از این  به مسخره گرفته اند.

رد صلاحیّت هاشمی رفسنجانی برای ریاست جمهوری

● باز هم تأکید میکنم که علی خامنه ای وهاشمی رفسنجانی، دو رویِ سکهء نظام جمهوری اسلامی، بودند، هستند، و خواهند بود. این دو نفر با همدستیِ خود در تاریخِ معاصر ایران چنان جنایتهای: اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی، و ملّی را با ریختن خونِ هزاران زن و مرد ایرانی و فروش سرزمین ایران مرتکب شده اند، که به همین سادگی نمی توانند در مقابل یکدیگر بایستند و به همین سادگی نباید شتابان آنچه اکنون در ایران میگذرد را پذیرفت. در مورد به میدان آمدن هاشمی رفسنجانی برای احراز پست ریاست جمهوری و  رد صلاحیّت ایشان میتوان دو گمانه زنی کرد:

1- یا نظام جمهوری اسلامی مانند هر نظام دیکتاتوریِ دیگر عمر طبیعی خود را گذرانده و بر اساس اصول جبر دیالکیتک، زمانِ فروپاشی آن قطعأ فرا رسیده، و هر کس به فکر نجات خویش و خاندان و نسلهای بعدیِ خویش است، که اکنون هاشمی رفسنجانی با زیرکیِ همیشگی این بار هم موفق شده است خود را در موقعیّت مناسبی قرار دهد و با نظام فاصله بگیرد و اکنون علی خامنه ای را در محاصرهءِ خود دارد و رد صلاحیّت برای ایشان نعتمی است بیکران.  موضعگیری و پیشه کردن چگونگیِ روندِ سیاسیِ هاشمی رفسنجانی بعد از ردِ صلاحیّت خود در مقابل علی خامنه ای و در برابر ارگانهای وابسته به ولی فقیه، دیدگاه و خط مشی او و هدف اصلی از مشارکت خود را معیّن خواهد کرد.

2- یا اینکه به میدان آمدنِ هاشمی رفسنجانی قصد ریاست جمهوری نبوده و هدف مانند گذشته یاری رسانذن علی خامنه ایِ گرفتار در بحرانهای امروز درون کشور و در عرصهءِ بین المللی است. و یا قصد هاشمی رفسنجانی به گور سپردن هرچه بیشتر  پروسه اصلاح دینی طیف اصلاح طلبان و پاک کردن صورت مسئلهء جنبش سبز و به فراموشی سپردن مطلق نام رهبران جنبش سبز، یعنی مهدی کروبی و میرحسین موسوی  و جایگزین کردن نام خود  بجای آنهاست.

▬ ردِ صلاحیّت فردی مانند هاشمی رفسنجانی از سوی علی خامنه ای، استواری و عظمتِ قدرت نمایی و مانور سیاسی و توانِ رهبری علی خامنه ای و استحکام نظام اسلامی را میرساند. آیا هدف هاشمی رفسنجانی با نامزدی خود برای ریاست جمهوری و رد صلاحیّت خویش از سوی شورای نگهبان دادن این امتیازات و بازسازی جاه و مقام از دست رفته به علی خامنه ای بوده است ؟ .

● از سویی دیگر ردِ صلاحیّت فرد یار و مونس ویژهءِ خمینی و بنیادگذار نظام اسلامی مانند هاشمی رفسنجانی و با کارنامه و عملکرد او در عرض 34 سال عمر نظام اسلامی آنهم با داشتن پُست های حساس بالا، بدونِ شک ردِ صلاحیّت افرادی مانند اسنفدیار رحیم مشایی را کاملأ در سایه قرار میدهد. ساده باوران گویند وقتی فردی مانند هاشمی رفسنجانی رد صلاحیّت شود، دیگر فرد پاسداری مانند مشایی جای گله و شکایتی ندارد.

▬ به عبارتی دیگر هاشمی رفسنجانی به میدان آمد تا رد صلاحیّتِ مصلحتی او  آنچنان برجسته و فراگیر شود که رد صلاحیّت مشایی برای علی خامنه ای خیلی راحتر باشد و اصلأ به حساب نیاید و برجسته نشود، چرا که امروز چنین هست و رسانه های گروهیِ درونی و جهانی افکار و مطالب خود را به هاشمی رفسنجانی  اختصاص داده اند.

● هاشمی رفسنجانی برای جهان غرب چهره ای شناخته شده است و همین امروز با دیدگاه اقتصاد لیبرالیستی و بازار آزاد رفسنجانی هم مهرهء مورد نظر کارتلهای انرژی و سرمایه داران کشورهای غربی میباشد، رد صلاحیّت ایشان در رسانه های آلمانی سریع منعکس شد ولی خبری از مشایی و سایرین نبود.

● اگر هاشمی رفسنجانی با قرارهای پنهانی برای نجات علی خامنه ای و برون رفت نظام اسلامی از فروپاشی و پراکندگی به میدان آمده باشد، خود که نفرین شده در تاریخ مستند ایران هست و باقی خواهد ماند، علاوه بر آن پیراهن آغشته به خون بهترین زنان و مردان ایرانی در مدّت 34 سال نظام جمهوری اسلامی را همین امروز از تن خود بیرون خواهد آورد و آنرا به تن فرزندان و نسلهای آیندهءِ خاندانِ خود، خواهد پوشید.

● اکنون زمان آن هست که هاشمی رفسنجانی حساب و تکلیف خود را با ملّت ایران یکسره و روشن کند و این در دو حالت بیشتر نیست:

یکم-  یا با علی خامنه ای بیعت میکند و حکم شورای نگهبان را می پذیرد و با چند چونه زنی در مقامها و جایگاهی که اکنون در نظام اسلامی دارد و حتّی با افزودن به آنها تحت فرمانبری علی خامنه ای خواهد ماند و همچنان با دیکتاتوری و حکومت نظامی ایران را بسوی نابودی هدایت خواهند کرد.

دوّم – یا همانطور که خودش ادعا کرده است، از نامزدی ریاست جمهوری انصراف نخواهند داد و به قول خود به مردم خیانت نخواهد کرد و همچنان مسئله را تا آخر اگر به انقلابی خیابانی قهر آمیز هم کشانده شود و زمینهءِ فروپاشی نظام اسلامی را هم فراهم کند، پیگیری خواهد کرد.

● اگر دلیل رد شدن صلاحیّت هاشمی سالخوردگی است، علی خامنه ای چندن جوان تر از هاشمی رفسنجانی نیست، احمد جنتی تئوریسین و قانونگذار و حقوق دان اسلامی علی خامنه ای 86 سال دارد. از این گذشته  وابستگی هاشمی رفسنجانی به جنبش سبز، نقطهءِ افتخار اوست و نه ضعف آن.

● گرچه سالهاست که علی خامنه ای رهبر انقلاب و ولی فقیه هست، و تمامی قدرت سیاسی نظام جمهوری اسلامی را در دست خود دارد، ولی هنوز در عرصهء جهانی هاشمی رفسنجانی به عنوان آرشیتکت و مدراتور و سرمایه و چهرهءِ سیاسی و معنوی نظام جمهوری اسلامی شناخته میشود. علی خامنه ای جز سینه زنی و شمشیر کشی و خون ریزی و زندان و رعب و وحشت، استعداد و خلاقیّت دیگری از خود نشان نداده است. علی خامنه ای مانند شاهان هم تبار خود  برای حفظ قدرت سیاسی در اواخر عمر چشم فرزندان خود را هم کور خواهد کرد و با شک تردید نزدیکان خود را هم سر به نیست میکند، تا چه رسد به ایرانیان و انتقادگران او.

●  آقای هاشمی رفسنجانی باید بداند، که دزدی میلیاردی یورو ایشان از سرمایه های ملّی ایران و جرایمی را که در طول عمر نظام اسلامی مرتکب شده است، بر هر کودک دبستانی ایرانی آشکار هست، بنا بر این نباید از این موضوع ترس داشته باشد که  علی خامنه ای و باند مافیایی او بر علیه او دست به افشاگری بزنند،

▬ آن امر مهمی که گذشت زمان اکنون به هاشمی رفسنجانی واگذار کرده است، یاری دادن ایرانیان در این برهه و بزنگاهِ تاریخی است تا از این سیستم دینی مستبد سیاه به رهبری علی خامنه ای به جمهوریّت واقعی و دمکراسی گذار کند، در غیر اینصورت ایرانیان و تاریخ از امثال هاشمی رفسنجانی سئوال و خواسته ای  و انتظار دیگری ندارند.

● آقای هاشمی رفسنجانی باید بدانند که سنگ زیر بنای جمهوری اسلامی را خود ایشان گذاشته اند، مقصر و پاسخگوی هر آنچه بر ایرانیان و سرزمین ایران گذشته است، میباشند، خود علی خامنه ای جنایتکار را هم  ایشان بر این پُست و مقام نشاندند، پس امروز هم وظیفهء ایشان هست که اشتباهات گذشتهء خود را تصحیح کنند.،

 آقای هاشمی رفسنجانی:  گویند نعلی به خاطر لقی میخی بر زمین افتاد، اسبی بر اثر نبود نعلی بر زمین افتاد، سرداری بر اثر بر زمین افتادنِ اسبی بر زمین غلتید، لشکری بر اثر نبودِ سرداری شکست خورد و بر زمین افتاد،  و دست آخر کشوری بر اثر  کمبودِ سرداری با شکست مواجه شد و بر زمین افتاد، در این میان مقصر همان کسی هست که از همان اوّل میخ را درست نکوبیده بود.

 آقای هاشمی رفسنجانی شما علاوه بر آنکه میخ و نعلی را که برای ایرانیان تدارک دیده بودید اشتباه بود، تازه میخ را از همان اوّل هم درست نکوبیده بودید و اکنون سرزمین ایران شکست خورده در عرصهءِ جهانی بر زمین افتاده است، میخواهید کاری کنید یا نه ؟. میخواهید در دادگاه تاریخ از جرایم خود بکاهید یا نه ! در شأن ایرانیان و امثال من نیست که از فردی مانند شما التماس و دعا کنیم، شما تا توانستید خراب کردید، اکنون فرصتی برای آباد کردن نسبی در دست شماست، آیا به آبادی و سربلندی هم می اندیشید ؟،  علی خامنه ای دارد ایران را نابود میکند.

 آقای هاشمی رفسنجانیسکوت شما در برابر عدم صلاحیّت خود برای ریاست جمهوری بزرگترین خطا و جرم سیاسی شما در تاریخ مبارزاتی ایران و  در کارنامهءِ شما ثبت خواهد شد، بنا بر این برای اینکه ملّت ایران این بار به شما اعتماد کنند، اوّلین حرکت شما استعفا از تمامی نهادهای جمهوری اسلامی و ایستادن در جایگاه یک شهروند ایرانی در مقابل علی خامنه ای و شورای نگهبان آن است.

اگر علی حامنه ای سپاه و بسیجی دارد، شما از پتانسیل عظیم سیاسی از جبههءِ اصلاح طلبان، جنبش سبز، نهضت آزادی، ملّی مذهبی ها، طبقات مختلف مردم، از پشتیبانی بخش بزرگی از اپوزیسیون درون کشور و خارج، از افکار عمومی جهانی، از طبقهء جوان کشور از احزاب سیاسی چپ و راست و میانی، برخوردار هستید،

یا اگر صلاح بر این هست که استفعا ندهید و ماندن در ساختار نظام اسلامی کارآیی بیشتری دارد، بشرطی قابل درک هست، که با نفوذی که در مجلس خبرگان، در شورای مجتمع مصلحت نظام دارید، با گوش شنوایی اصلاح طلبان و سایر احزاب و طبقات مختلف جامعه که از شما دارند، زمینهء برکناری علی خامنه ای را فراهم سازید، و به بحرانهای امروز ایران نسبتأ پایانی بخشید.

موضوع تئاتر و نمایش خیمه شب بازی انتخابات علی خامنه ای تنها با رد صلاحیّت شما و مشایی خاتمه نمی یابد، بلکه در بین همین 8 نفر تأیید شده این بازی ادامه خواهد داشت و باید منتظر ماند، که علی خامنه ای دوباره کدام کودتای دیگر را سامان میدهد>

● از میان 8 نامزدی ریاست جمهوری تأیید صلاحیّت شده، نامزدهای مورد نظر علی خامنه ا ی، دو پاسدار: محمد باقر قالیباف و سعید جلیلی است، که در صورت امکان با مهندسی انتخابات یکی از این دو نفر را از صندوقهای رأی بیرون خواهد آورد. در آنصورت جوّ درون کشور پلیسی و حکومت نظامی و پادگانی خواهد شد، اوضاع و بحرانهای درونی و بیرونی ایران شدّت بیشتری خواهد گرفت، بیکاری جوانان، فقر و فساد افزایش خواهد یافت، مافیاهای سیاسی و اقتصادی رادیکالتر و حرفه تر و حکومتی تر و تک قطبی تر خواهد شد، پایان منطقی موضوع هسته ای در چشم انداز نیست، خطرات و حملات قدرتهای جهانی به ایران جدی تر خواهد شد،

در نهایت ایران به سوریه ای دیگر تبدیل خواهد شد و دخالت سه قطب: 1- قدرتهای جهانی 2- پان ترکیسم به رهبری کشور ترکیه 3- پان عربیسم با همکاری کشورهای عربی حوزهءِ خلیج فارس و مصر در ایران در ابعاد سیاسی و نظامی عملی خواهد شد.

● زمان فروپاشی قطعی نظام جمهوری اسلامی فرا رسیده است، اوّلین اصلاحات در نظام جمهوری اسلامی، جدایی اسلامیّت از جمهوریّت آن هست، اوّلین اصلاحات برکناری شورای نگهبان، برکناری مجلس خبرگان، برکناری دستگاه ولی فقیه علی خامنه ای است.

● در پایان منطقی ترین و بهترین گزینه، بایکوت انتخابات ریاست جمهوری است، که در نوشتاری در یک هفته قبل، با عنوان " تحریم انتخابات ریاست جمهوری، گزینه ای حقوقی و دمکراتیک" به آن پرداخته ام.

| ماه مه| 2013 میلادی| آلمان| ناصر کرمی|


 

تحریم انتخابات ریاست جمهوری، گزینه ای حقوقی و دمکراتیک ( بر روی آن کلیک کنید)

http://www.iranglobal.info/node/19164


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
آرشیو نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.