رفتن به محتوای اصلی

چماقداران دهه 60؛ روشنفکرنماهای امروز
29.05.2013 - 09:45

هیچگاه باورم نمی شد روزی قشر دانشجو پامنبر چماقداران دهه 60 باشند. آری یکی از نکات تاریک زندان که من شاهد آن بودم، تبدیل شدن قشر دانشجو ما به عروسکهای اطلاح طلبانی بود که در دهه 60 فریاد یا روسری یا تو سری سر می دادند. تا کنون با خود اندیشه کرده اید امثالی به مانند محسن میردامادی، فیض الله عرب سرخی، محمد رضا رجبی، داود سلیمانی، حمزه کرمی، خانجانی، محمدرضا مغیسه، حسین مرعشی، مهدی خزعلی و ده ها نام ریز و درشت دیگر که امروز به عنوان زندانی سیاسی روانه زندان شده اند، در دهه 60 از همین اصولگرایان به مراتب تند روتر بوده اند و کما اینکه اگر فردا قدرت را در دست بگیرند، قلمشان از حسین شریعتمداری تیزتر و بی رحم تر است؟ تنها به دو نمونه از این آقایان به اصطلاح زندانی سیاسی اشاره میکنم، تا شاید حافظه تاریخی بعضی از عاشقان سینه چاک آقایان به کار بی افتد. جناب محسن میردامادی با آن قد رشیدشان شخصی بودند که از دیوار سفارت آمریکا در یک حرکت غیر دمکراتیک بالا رفته و عربده کشان فریاد (خمینی بت شکنی) را سر دادند. جناب محمد رضا رجبی، منشی دفتر مهدی هاشمی (شما بخوانید نوچه مهدی هاشمی) که خود با زبان خویش در زندان برای شخص من تعریف کرد در دهه 60 زن و بچه مردم را به باد کتک میگرفته تا آنان روسری بر سرشان بگذارند و کاملا در کمیته های خمینی فعال بوده است. از نام های بالا تا بخواهیم سند و مدرک چاقوکشی، عربده کشی، گردن کشی، و هزاران رفتار خشن و به دور از یک انسان متمدن موجود میباشد، اما نکته ظریف ماجرا در احترام و پامنبری دانشجویان امروز ما نهفته است، بیکباره چماقداران دهه 60 زندانی سیاسی میشوند و دانشجویان سکولار و دمکرات ما از طیف چپ و به ویژه از نهادهای ادوار تحکیم و تحکیم وحدت در زندان پامنبر آقایون میشوند و حتا یک جلسه از کلاسهای خمینی شناسی آقای میردامادی را از دست نمیدهند؟ (منظور همه دانشجویان نیستند بودند دانشجویانی مانند آرش صادقی ها و مجید توکلی ها و یا مجید دری ها که هیچگاه شرافت خود را نفروختند و مردانه به مبارزات خویش ادامه می دهند) چماقداران دیروز و روشنفکرنماهای امروز در زندان با پروانه رئیس زندان مراسم سالگرد 28 امرداد را برگزار میکردند و با وقاحت یک طرفه به قاضی میرفته و به مانند صدا سیما جمهوری اسلامی که دست آورد شورش خودشان بوده به پادشاه فقید ایران هزاران ناسزا میگفتند، اینان با اجازه رئیس زندان تریبون گرفته و پادشاه قانونی ایران را محکوم می کردند که چرا از شعبون بی مخ ها برای رستاخیز 28 امرداد استفاده نموده در حالی که تک تک آقایان در دهه 60 اوباشان بسیار خطرناکی بودند که در سال 57 سینماهای ایران را به آتش کشیدند و پس از آن تیر خلاص بر پیشانی ارتشیان ایران که نگهبان تمامیت ارضی ایران محسوب می شدند، میزدند. حال این ارازل اوباش در زندان برای نسل من نقش روشنفکر را بازی می کردند و از فرهنگ به ارث رسیده از اسلام بیابانی دانشجویانی ساخته شده بودند که در نقش بادمجان دورقاب چین برای اصلاحطلبان(چماقداران دهه 60) خوش رقصی می کردند. سخن در ارتباط با زندان در دل من بسیار است، و نمیدانم کدامیک خاطره را به تن نحیف کاغذ بنگارم، اما هر از چند گاهی در ارتباط با چاپلوسی ها و ماهیت برخی از به اصطلاح زندانیان سیاسی قلمم را در دست میگیرم تا سره از ناسره تمیز داده شود، تا یکبار دیگر در منجلاب شورشیان 57 قرار نگیریم، و یادمان بماند روزی خمینی در حصر بود و مسعود رجبی زندانی سیاسی و همه اینها در سرنوشت امروز ما سهیم بودند و نقش آفرینی کردند. آری اینبار بایستی هشیار باشیم تا چماقداران مذهبی و سینه چاکان شوروی (جریانات چپ) کشورمان را در ورطه نابودی نکشانند. نگارنده: امید دانا

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.