رفتن به محتوای اصلی

واقعه
18.11.2008 - 14:24

 حمله ی اهريمنان خانه به غارت سپـرد

كودكِ نازك تن انديشه نزاييده مرد

آنـكه چـنان كُـشت سـخن در دهان

از جَنَم جن وُ پري بود وُ جنونش فشرد

خنـجر جادو زده بر جان درختِ جوان

برگ و بَـرَش جان به سفر در سپـرد

صبـح كه چـون غنچه شكفت از افـق

خـود عـدم خـويش بـه خاطر سپـرد

مـرغِ بـه مـذبح شده پَر ريخت سرخ

بـاغِ پُـر از قهـقـهـه در غـم فـسـرد

هـر چـمن از چهـچهه شد بي نصيب

چـلچـلـه آوازِ خـوش از يــاد بُــرد

واهـمـه در نبـضِ زميـن ريشه كـرد

دانه دلش خون شد وُ رشدش فسـرد

آنكه‌اميدش چو كبوتر ‌رهِ پرواز داشت

غيــر غـم وُ بــاد بـه انـبـان نـبـُـرد

در رگِ گُـل ولـولـه انـگيـخـت تيـر

شاخه ی روشن چو شهابي بدرخشيد و مُرد

خاك يكي رخت سيه دوخت بر اندام خويش

رود پريشان دلش ره سوي مرداب بُرد

همهمه افتاد در افلاك كه آزادگان!

خانه ی جانان كه به دجال نبايد سپُرد

هلهله ی خوب بهاريد هزاران هَزار

دست وُ صداييد نبايد فسرد

غلغله ی بيرقتان گر بشود برقرار

هم بتوان بغضِ خزان را ز بهاران ستُرد

2008-11-18

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.