رفتن به محتوای اصلی

جَنگِ ایران با هَنگَمِه هایِ (اتحادیه های) کارگری
18.08.2008 - 13:59
برگردان:
خشایار رُخسانی

Iran"s War on Trade Unions

August 18, 2008

The Guardian

Peter Tatchell

 

فَرنشین ِ(رئیس) دولتِ ایران، احمدی نژاد، فشار به کارگران کُِنشگر(فعال) را افزایش داده است. ما بایستی که به آنها در پیکارشان برایِ رسیدن به هودهایِ (حقوق) بُنیادین ِشان کُمک کُنیم. خودکامگان ِپادکارگر (ضدِ کارگر) در ایران بر تازش ِخود به کارگرانِ کُنشگر با خیزآبی (موجی) نو از راهِ دستگیری و زندانی کردن ِ آنها، افزوده اند.

درمیان ِ آنها که بتازگی زندانی شده اند دو تَن از کارزارکُنندگان(campaigner) برایِ هودهایِ (حقوق) کارگران وجود دارند، خانم سوسن رازنی و شیوا خیرآبادی. آنها به شَوَندِ (علت) "گُناه" ِ [برپایۀِ دات هایِ (قوانین) اسلامی ِ ایران] هُماسیدن (شرکت کردن) در جشن ماه می (May) در شهر سَنَندَج در آغاز این سال، به 15 تازیانه و چهار ماه زندان ایراخته شده اند (محکوم شده اند). این دستورها (احکام) را دادگاه ژَنوَریِ (جنایی) سَنَندَج – شاخۀِ 101 داده است.

بر پایۀِ همان اِرَنگ (اتهام)، همان دادگاه عبدالله خانی را به 91 روز زندان و 40 تازیانه و سیّد طالبِ حُسینی را به شش ماه زندان و 50 تازیانه ایراخته است (محکوم کرده است).

اَفزون بَر آن، خالد حُسیّنی، یک کارگر ِ کُنِشگر، به شَوَندِ (علت) تلاش هایِ او در پُشتیبانی از رهبر ِ هَنگَمِۀِ کارگری (اتحادیۀِ کارگری)، آقایِ محمود صالحی، به 91 روز زندان ِ آویزِشی (تعلیقی) و 30 تازیانه ایراخته شُده است. آقایِ محمود صالحی همکنون در زندان بسر میبَرَد و از درمان ِ پزِشکی او خودداری میشود. اِرَنگ هایی (اتهام هایی) که به او زده میشود، "برهمزدن ِسامان ِهمگانی و تلاش برایِ دِگَرگون کردن ِ رازمان (رژیم) اسلامی از راه گُسترش ِترس، میباشد ".

در این میان، آقایِ منصور اُسانلو، رهبر ِ هَنگَمِۀِ (اتحادیۀِ) کارگریِ باهمان ِ (شرکتِ) اتوبوسرانی تهران، از زمان ِ ایراخته شُدنش(محکوم شُدنش) به پَنج سال زندان، در جولایِ (July) 2007، به شَوَندِ (علت) کُنش هایِ (فعالیت هایِ ) او در این هَنگَمِه، در زندان بسر میبرد.

نُه تَن از هَموَندان ِ او بتازگی از سویِ دادگاه هایِ اسلامی، که هوده هایِ (حقوق) کارگران و یا هَنگَمِۀِ کارگری (اتحادیه کارگری) را باز نمی شناسند (برسمیت نمی شناسند)، از کار ِ خود رانده شُدند.

دیگر کارگر ِ کُنِشگر، آقایِ افشین شمس، در جولای (July) 2008 دستگیر شُد. او هَموَندِ کُمیتۀِ هماهَنگ کُننده برایِ کُمک به برپایی ِ سازمان هایِ کارگَری، و هَموَندِ کُمیتۀِ پُشتیبانی از آقایِ محمودِ صالحی میباشد.

این دَستگیری ها و زندانی کردن ها، همزمان بودند با خیزآبی (موجی) از کارپَرهیزی ها (اعتصاب ها) و گِردِهمایی هایِ پتکارِشی (اعتراضی) در ناسازی با سودجویان، روشوه گیری و تَرازداریِ دُشداتی (اقتصادِ سایه و غیر قانونی) که بدستِ سران ِ کاتوزیک (روحانی) و کشورمدارن ِ (سیاستمداران) اسلامی انجام میشود، همانگونه که در روزنامه گاردین در ماه گذشته گُزارش شُد. بسیاری از این کارپَرهیزی ها (اعتصاب ها) در پاسُخ به تَرفندهایِ نهانی ِ (دسسیسه) احمدی نژاد با کارفرماها برپا میشوند، که از راه بیکار کردن ِ کارگران، پَرداخت نکردن ِ کارمُزدِ آنها و پایین نگاه داشتن ِ دستمُزدِ ها، در هال (حال) فشار آوردن بر کارگران میباشند.

 کارگران ِ باهمان ِ (شرکت تولیدی) " لاستیکِ چرخ ِ اَلبُرز"، دو تا پَنج ماه از دَستمُزدِ خود را دریافت نَکرده اند. چهار ماه است که از پَرداختِ دستمُزدِ کارکُنان در سَدِ شهریار در شهر میانه، خود داری میشود. دَستمُزدِ بیش از 40 کارگر ِ باهَمان ِ (شرکت) "ماهلوران" در شهر بروجِرد، هفت ماه است که پَرداخت نشده است. هفته گُذشته، به کارگران ِ باهَمان ِ (شرکت تولیدی) پارچه بافی ِ سنَندَج بگونۀِ خُشونت آمیز و دَدمنشانه ای یورش آورده شد، زمانیکه آنها در پَتکارش (اعتراض) به بسته شدن ِ ناگَهانی ِ کارخانه و بیرون رانده شدن ِگروهی ِ از کارگران از کار خود، یک گِردِهمایی را در میدان ِ فَروَردین برگُذار میکردند.

کارگران ِ باهمان ِ (شرکت تولیدی) پالایش ِشکر هفت تپه، باهمانی (شرکت تولیدی ای) که بیش از 5000 کارگر دارد، دست از کار کِشیده اند. واپسین باری که آنها کار کردند، زمانی بود که آنها سه ماه از کارمُزدهایِ پرداخت نشدۀِ خود را دریافت کردند.

کارگران ِ باهَمان ِ (شرکت تولیدی) ماشین سازیِ "خودرو" در کارپَرهیزیِ (اعتصاب) خود کامگار (موفق) بودند. در ماه جون (June) آنها برایِ بالا بُردن ِدستمُزد و پایان دادن به بیشکاری (ساعت کار اضافی)، که به زور از آنها درخواست میشُد، دست از کار کِشیدند – و پیروز شدند.

رازمان ِ (رژیم) تهران، بگونۀِ رو به افزایشی در برابر ِ رُست (رشُد) خویِ مُبارزه جویانۀِ رَدِۀِ (طبقه) کارگر که هر چه بیشتر آمادۀِ پدافندی از هوده هایِ (حقوق) خود میشود، دُشمنی نشان میدهد، زیرا که هراسان است که این خویِ مبارزه جویانه، ساستاریک (سیاسی) گردد و به یک جُنبش ِ هَمِگانی در برابر ِ و در ناسازی با سامان ِ سَررشته داریِ کشور (حکومت) فرارویَد. رَدِه ای (طبقه ای) که کشور را رهبری میکُند، بویژه نگران از این شایندگی (امکان) میباشد که هَنگَمِه هایِ کارگری، دانشجویان ِچپگرا، انجمن هایِ همبودگاهی (Non Government Organisation) و تیره هایِ گوناگون ِ میهنی [ (اقوام ملی) همانند عرب ها، کردها و بلوچ ها] که زیر فشار هستند، به یکدیگر به پیوندند تا برایِ نهادینه کردن ِ یک سامان ِ (سیستم) مردمسالار و فِدِرال، یک چَکاد (جبهۀِ) همبسته برپا کُنند.

براستی، تاخت و تاز تهران به کُنشگران ِ هَنگَمِۀِ (اتحادیه) کارگری، بخشی از یک یورش ِگُستَرده به انجمن هایِ شهروندی (NGO) و سازمان هایِ همبودگاهی (اجتمایی) میباشد، به همانگونه نیروهایِ بُنیادگرایِ رازمان ِ(رژیم) اسلامی در تهران تلاش میکُنند دگراندیشان را زیر فشار بگیرند و پَنجول خود را بر مَجد (قدرت سیاسی) به اُستوانند (محکم کُنند). این فشار در برگیرندۀِ رُست (رشُد) رو به افزون ِ کیفر مرگ (مجازاتِ اعدام) میباشد که به کُنشگران ِ نیروهایِ جایگُزین (اپوزیسیون) داده میشود. در بلوچستان، بنا بر یک برآراوَرد (تخمین)، 700 میهن پرست و کسانی که برایِ هوده های هومَنی (حقوق بشر) کارزار میکُنند، به مرگ ایراخته شده اند (محکوم شده اند).

هتا، از پتکارش هایِ (اعترض های) کوچک، آرام و داتمند (قانونی) که از سویِ زنان انجام میگیرند، با خُشونتِ زیاد جلوگیری میشود، که فَرنودِ (دلیل) بیشتری از آشوبزدگی (ناامنی) و سِتَمگری رازمان (رژیم) اسلامی میباشد.

پیگردِ ایرانیان کُرد تبار یک نمونۀِ نمایان است. در بیستم ِجولایِ (July) 2008، آقای فَرزاد کمانگر در یک دادرسی ِ نمایشی در هفت دَم (دقیقه) به مَرگ ایراخته شد، که در سه دَم ِ آن دادستان به بازکاویِ (تشریح) اِرَنگ (اتهام) پرداخت و چهار دَم ِ آن را به دادیار (وکیل) او دادند تا به ژرفکاوی (تشریح) آن مورد بپردازد. پیش از دادرسی، هیج آگاهی ای در بارۀِ گُرمی (جُرمی) که به فَرنودِ (دلیل) آن آقای کمانگر به مرگ ایراخته شد، بهِ دادیار ِ (وکیل) او نداده بودند.

آقایِ کمانگر، یک آموزگار ِ جوان، در 18 آگوست (August) 2006 زندانی شد. او به شَوَندِ (علت) فَراخواست هایِ ( ادعا های) [که به شوایی (احتمال) زیاد ساختگی بودند] همکاری با گروه پژاک که شاخه ای از حزب کارگران کردستان (PKK) میباشد، شکنجه شد. به آقای کمانگر اِرَنگ (اتهام) زده شده بود که موادِ پیکش مند (منفجره) جابجا میکرده است و چَفتِه هایِ (اتهام های) شک آور دیگر. از آن زمان، او از یک زندان به زندان دیگر برده میشود، از یک شهر به شهر دیگر و از یک دادگُستَری به دادگُستری دیگر. دولت همۀِ درخواست هایِ ایرانیان و مردم جهان را برایِ بَخشایندگی (رحم) در این مورد را ندیده گرفته است.

سی تَن در 27 جولای (July) 2008 در تهران به دار کشیده شدند. سعید مرتضوی، دادستان ِسراسریِ کشور، به آنها گُناهِ "سوداگر ِ مرگ بودن، آدمکُش بودن و شورشی بودن بست". یک بُنمایۀِ (منبع) اَپَستام مند (قابل اعتماد) در دستگاهِ دادستانی گُزارش کرد که بَرخی از آنها شهروندانی بودند که در سال گذشته به شَوَندِ بالا رفتن ِ بهایِ بنزین در پَتکارش هایِ (اعتراض های) همگانی هُماسیده بودند (شرکت کردند). از سویِ سعید مرتضوی گُزارش شد که گفته است: " دار زدن ِ این کَسان (اشخاص) همساز با برنامه ای است که برایِ بالا بُردن ِ زنهارداریِ (امنیت) همبودگاهی (اجتمایی) درنگر گرفته شده است". این برنامه راهبردِ (استراتژی) نیروهایِ بُنیادگرایِ رازمان ِ(رژیم) اسلامی میباشد، برایِ اینکه بتوانند هرگونه سُخن سَنجی (انتقاد)، دگراندیشی و پتکارش (اعترض) را درهم بکوبند.

محمد مصطفی ای، یک دادیار ِ (وکیل) دادگُستَری، به فَراخواست هایِ (ادعاهای) سعید مرتضوی در بارۀِ گُناه هایی که به این مردان ِ بدارکشیده شده، زده شُده بود، اِندید (تردید) کرد. او به برنامه رادیویی دوچه وله (Deutsche Welle) گفت: " از دیگاه من، این کسانی که شورشیان نامیده شدند آدم هایِ ویژه ای بودند. زمان ِبدارزدن آنها زمان بهنجاری (عادی) نبود. هنجار این است که در واپسین چهارشنبه در هر ماه، دفتر ِدادستانی ِ ژَنوَری (جنایی) در تهران دارزدن ها را انجام میدهد، ولی در این مورد آنها در روز یکشنبه اعدام شُدند. اینها کسانی بودند که در دادگاهِ انقلاب و یا در دادگاهایِ ویژۀِ ژَنوَری (جنایی)، دادرسی شده اند".

این روشنگری (توضیح) نشان میدهد که دستِکم بَرخی از آنهایکه بدارکشیده شدند شاید تبهکاران بهنجار (عادی) نبودند؛ آنها بیشتر در خاستگاهِ پَتکارگرهایِ (معترضین) ساستاریک (سیاسی) که رازمان (رژیم) اسلامی را پَتِستیدَند (تهدید کردند)، شناخته شده بودند.

در جاییکه مردم ِایران، افزون بر آن نیروهایِ جایگزین (اپوزیسیون)، تازش ِ ارتشی ِ باختر به کشور ِخودشان را نمیخواهند، شُمار ِ کسانی که سامان ِ مردمسالار، هوده هایِ هومُنی (حقوق بشر)، دادوریِ همبودگاهی (عدالت اجتمایی)، هودهایِ هَنگَمِۀِ (حقوق اتحادیۀِ) کارگری و پایان ِ به بندکشیدن مردم ِایران بدستِ یک گروه کوچک از ملاها را درخواست میکُنند، بالا میرود.

شما میتوانید با دَستَنیدنِ (امضا کردن ِ) این درخواستنامه ها که در پایین میآیند به کُنشگران ِ هَنگَمِۀِ (اتحادیه) کارگری کُمک کُنید و همچنین از "همبستگی ِ جهانی برایِ کمک به کارگران ایران " پُشتیبانی کُنید. شما میتوانید همچنین با کارزار هایی همبسته شوید که به تازش ِ ارتشی به ایران و به ادامۀِ هستی ِ خودکامگی در ایران میپَتکارند (اعتراض میکُنند).

چکیدۀِ گفتار اینکه، ما همه میتوانیم کاری را انجام دهیم که به خواهران و برادران ما در ایران کُمک کُند. همانند ما، آنها خواهان آزادی و دادوری (عدالت) میباشند. و همچنین آنها در خور ِ زندگی با این ارزش ها هستند.

 http://www.guardian.co.uk/commentisfree/2008/aug/…

http://iranvajahan.net/cgi-bin/news.pl?l=en&y=200…

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.