رفتن به محتوای اصلی

بازی ِنو و بُزُرگ
22.08.2008 - 13:59
برگردان:
خشایار رُخسانی

The New Great Game

August 22, 2008

Newsweek Web Exclusive

Christopher Dickey

 

نَگر به لشکرکشی ِروسیه به گُرجستان، همکنون زمان برایِ آمریکا فرارسیده است تا در برنامه هایِ خود در برخورد با ایران بازاندیشی کُند.

ایران را بیاد بسپارید، آیا براستی این کشور پس از عراق بُزُرگترین پَتِست (تهدید) در برابر ِشهرینگی ِ (تمدن) باختر است؟ اَپَرماندگرایان ِ (سُنّت گرایان، محفظه کاران) خودنما، کسانیکه برنامه هایِ برونمرزیِ آمریکا را دستِکم در هفت سال ِ گُذشته نشاخت کرده اند (تعیین کرده اند)، وانمود میکُنند که تنها کاری که باید در برخورد با ملاها انجام گیرد، گوشه گیرکردن آنها، درگیرشدن با آنها، و خدا میداند، نابودیِ آنها میباشد. چه کسی میتواند آرَنگِ (شعار) کارزار ِگُزیدمانی (انتخاباتی) سن جان مکین (Sen. John McCain) را فراموش کُند که میگوید: تنها چیزیکه بدتر از رفتن به جنگ با ایران است، شکیبایی با یک ایران اَتُمی میباشد؟

براستی، همانگونه که نشان داده خواهد شود، خِیلی چیزهایِ بدتر نیز وجود دارند. این خنده آور است، چگونه روسیه که دوباره خودآگاهیش را بدست آورده است و با شُماری از 10000جنگ ابزار اَتُمی آراسته میباشد، پَژمَرگِ (خطر) زَرادخانۀِ ایران را که تا کنون وجود نداشته است، در چشم انداز نگه میدارد. ولی، بجلو نگاه کُنیم، آنچه که هنوز بیشتر کُنجکاوی را برمیانگیزاند این است که یک دولت نو – مانند مکین (McCain) – شاید که جستجو بدنبال راه هایی برایِ کار کردن با ایران را بیآغازد تا اینکه بتواند هم وزنی (تعادل) را با روسیه بوجود آورد.

 برایِ سَده ها، هرگاه که روسیه خواسته است که در دور و بر ِقفقاز و یا آسیایِ میانه تکانی بخورد، ایران در میان ِنُخُستین کشورهایی بوده است که دَمِ داغ ِخِرس را سُهش (احساس) کرده است. آدم میتواند بیاد آورد که کشور ِپادشاهی ِگُرجستان، وابسته به شاهنشاهی ِ ایران بوده است، پیش از اینکه تزارها در آغاز ِسدۀِ نوزدهم به آن دستاندازی کُنند. امپراتوریِ روسیه دهه ها پس از دهه ها به دست درازی هایِ خود ادامه داد تا اینکه نیروهایِ آنها هتا (حتی) به شهر تبریز نیز دست انداختند (تصاحب کردند). در سدۀِ بیستم، شوروی تلاش هایِ چند باره ای برایِ ایجاد ِ دگرگونی هایی در زمینۀِ برپایی ِجُمهوریِ سوسیالیستی ایران هزینه کرد. این آن نمونه از تاریخی است که آن را، ایرانیانی که به تاریخ هزار سالۀِ خود گرایش نشان میدهند، در یادِ خود نگه میدارند.

این فَرهودی (حقیقتی) است که در بیش از 20 سال ِ گُذَشته، پیوستگی ِ تهران با مسُکو (Moscow) بیشتر شده است و این دو کشور همبسته تر گردیده اند. ایرانی که از سویِ جهان به گوشه رانده شده است، فَراتُمی (اُولویت) را در این میبیند، که تا آنجا که میتواند دوست پیدا کُند. دهه هایی بودند که در آن هَنایش ِ (تأثیر) روسیه بر قفقاز رو به کاهش گُذاشته بود – ولی یورش ِ روسیه به گُرجستان یک نشان ِ آشکار از به سرانجام رسیدن ِ آن روزهایی است که روسیه خودآگاهی و گُرمک (جرأت) خود را از دست داده بود.

تاریخ، بویژه تاریخِ قفقاز، خزر و آسیایِ میانه دوباره با یک کینه توزی آغازید. پویایی های ِ (dynamics) رو در رویی، و سازش در همسایگی ایران دستِکم همانگونه پیچیده اند که آنها در سَدۀِ نوزدَهم بودند؛ زمانیکه روسیه در هال (حال) گُسترش ِامپِراتوریِ خود بود، با تَرفَندهایِ هَمبَستِگان ِ امپراتوری ِ بریتانیایِ بُزُرگ و گاهی با تازش هایِ ارتشی ِ آشکار از سوی ِ این کشور رو در رو میشُد. این سِتیزه جویی ها در چهارچوبِ هَمالش هایی (رقابت هایی) انجام میگرفتند که در خاستگاهِ "بازی بُزُرگ" شناخته میشُدند.

آنچه که نیاز است، همانگونه که ما در هال (حال) دوباره ریخت دادن (شکل دادن) به برنامه هایِ آمریکا برایِ پَسَنده کردن زَمینه ها و سامه هایِ (شرایط) تازه هستیم، آن چیزی است که چشمان ما را بگُشاید، یا شاید که بهتر گُفته شود، یک برنامۀِ راستین (واقعگرایانه).

در کوتاه زمان، ملاها میخواهند از بازیِ روسیه در گُرجستان و واکُنش ِباختر به آن ، چندین بهره را بدست بیاورند. "اگر شما دیگر بُزُرگترین پَتِست (تهدید) نیستید پس شما گِرفتاری را پشت سر گُذاشته اید"، ولی نصر، یک پَژوهَشگَر ِ فراپُرسش هایِ ایران میگُوید که به کُنکاشگاهِ (شورای) مراوده هایِ برونمرزی (Council on Foreign Relations) وابسته است. با نگر به بُن بستِ ساستاریک (سیاسی) بین مسکو (Moscow) و واشینگتون (Washington)، این خیلی سخت تر خواهد شد که بتوان آروایش هایِ (تحریم های) کُنکاشگاهِ زنهارداریِ (شورای امنیت) سازمان ملل را در برابر ِ ایران به فَرنودِ (دلیل) پیگیریِ برنامۀِ غنی سازیِ اورانیوم بکار بست. ادامۀِ اُستوانیدن ِ (محکم کردن) پیچ هایِ آروایش ها (تحریم ها)، همۀِ کاری است که باید انجام داد، ولی نَشُدَنی است. همزمان، شایمندیِ (احتمال) تازش ِ اَرتشی به ایران که باید از سویِ آمریکا رهنمون یا پُشتیبانی شودَ، همچنین کمتر میشود. تازش به ایران هیچگاه رای دُرُستی نبود، و میتواند یک ناآرامی خیلی سِیج ناکی (خطرناکی) برایِ اَرتش ِآمریکا که همکنون توانش به ته رسیده است، پَدید آورد. اسرائیل شاید که نگران شَوَد، ولی این کشور ناگُزیر است که آن را دریابد.

اگر ایران با همۀِ تَگِ (سرعت) خود برایِ رَخشاریدن (توسعه دادن) به جَنگ اَبزار ِ هَسته ای کار نمی کُند [این کشور پافشاری میکُند که آهنگِ (قصد) او رویه هم رفته برایِ پاسُخگویی به نیاز شهروندی میباشد]، میتوان از این کشور بیوسید (انتظار داشت) که همکنون بر شتاب خود بیاَفزاید، و نه اینکه این کار را در پایان برایِ زهره چشم گِرِفتن از روسیه انجام دهد، به این شَوَندِ (علت) که روسیه گُسترۀِ (قلمرو) خود را به سویِ ایران می رَخشارد (توسعه میدهد). از سویِ دیگر، اگر ایران برنامۀِ غنی سازی را خیلی سَخت و شتابان به پیش ببرد، شاید که مُسکو (Moscow) ملاهایی را که به جَنگ ابزار ِ هسته ای آراسته شده اند، در خاستگاهِ یک آشوب ِ سِیج ناک (خطرناک) ارزیابی کُند. در این جاوَر (حالت)، تهران ناگُزیر خواهد بود که این شایندگی (امکان) را در نگَرد، که روسیه در جاوَر ِ (حالت) نو و ستیزه جویانه اش، بگونۀِ راسته (مُستقیم) و سَنگدلانه ای واکُنش نشان خواهد داد، تا پَتِست (تهدید) را به زُداید. با رویکرد به زمینه ها و سامه هایِ (شرایط) کُنونی، چه کَسی به کُمک ایران خواهد شِتافت؟ هتا (حتی) اگر ایرانی ها به وَدایند (تصمیم بگیرند) که بَرنامۀِ غنی سازی اورانیوم خود را آهسته کُنند، یا اینکه آن را بازایستانند. ایرانی ها ناگُزیر خواهند بود که از برنامه هایِ بُلند پروازانۀِ مُسکو (Moscow) در پیوند با اَندوخته ها و سَرچَشمه هایِ نفت و گاز ِ زیستبومی (طبیعی) به دور ِ دریایِ خَزَر، به هراسند، در جاییکه روسیه ناوگان ِ جنگی ِخود را برایِ گشت زنی روانه کرده است و همکنون فَراخواستِ (ادعای) ایران را بر یک بخش ِ بُزُرگی از بُنمایه هایِ (منابع) زیر آبِ دریای خَزَر، رد میکُند.

دولتِ آتی ِ آمریکا میتواند " از راهِ بازی با این نمونه از ترس ها به سودِ خودشش بهره برداری کُند "، نصر میگوید." ولی برایِ اینکه آنگونه بازی را انجام بدهید، شما به اندازۀِ زیادی تَراپَدیدی (شَفّافیت) در پِندارگرایی (خیالپردازی) نیاز دارید". این ویژگی، براستی نه نشان ِ دولت بوش است، نه مکین (McCain) و نه در سُخنرانی ِ باراک اوباما (Barack Obama) در بارۀِ برتری دادن به گفتگو دیده میشود. براستی، چهارچوبِ بُنیانی ِ کشورمداری (سیاست) در آمریکا بر زیربَنایِ پارادُخش ها (تناقضات) بنا شُده است. "ما در بارۀِ ایران همانندِ بُزُرگترین پَتِست (تهدید) گُفتِگو میکُنیم، ولی در رفتار خود به پَژمَرگِ (خطر) روسیه باور داریم" نصر میگوید.

وزیر بُرونمرزی آمریکا خانم کُندلیزا رایس (Condoleezza Rice) پیمان نامه ای را در سه شنبه با وَرشو (Warsaw) دَستَنید (امضا کرد)، تا بخشی از سِپَر ِپدافندِ موشکی ِ آمریکا را در لَهِستان برپا کُند. ولی، ایران دارایِ موشک هایِ خُشکاد پیما (قاره پیما) نیست. تلاش ِ این کشور برایِ شلیکِ یک موشَک به فَراخنای (فضا) در پایان ِهفتۀِ گذشته، کامگار (موفق) نبود. مُسکو (Moscow)، در این میان، دارایِ سدها موشَکِ خُشکاد پیما (قاره پیما) میباشد که بکاررفتنی (قابل استفاده) میباشند. [ما هر از گاهی فَراخنای گَرد هایِ (فضانوردهای) آمریکایی خودمان را با موشک هایِ اَپَستام مندِ (قابل اعتمادِ) روسی به ایستگاهِ فَراخنایی ِ (فضایی) جهانی میفِرِستیم]. این نهاده (موضوع) هَرگِز روس ها را شِگِفتزده نکرد که آماج ِسِپَر ِپَدافندِ موشکی ِآمریکا، برهم زدن ِهمترازیِ (تعادل) موشَکی ای بود که در ادامۀِ برنامه هایِ راهبُردیِ (استراتژیک) گذشته برجای مانده بود، و همچنین دادن ِ توانایی به واشینگتون (Washington) برایِ زدن ِ کُفتِش ِ (ضربۀِ) نُخُست به مُسکو (Moscow). اینگونه رو در رویی، اگر که گزافگویی باشد، میتواند ما را به سویِ داستان ِ فیلم سینماییِ بُن بستِ دکتر سترانگِلویان (Strangelovian) به دوران ِجنگِ سرد رهنمو کُند، و یا به شایش (امکان) دیگر، که چیزی بدتر باشد.

براستی، این بازیِ نو و بُزُرگ، همانندِ آن بازیِ گذشته، یک داستان ِبُلند از تَرفَند ها و رو در رویی ها خواهد بود که در آن نه راهکار ِ فوری و نه بُرنده ای (قاطعی) وجود خواهد داشت. راستینگی (واقعیت) میگوید که تلاش هایی باید برایِ بهتر کردن مراوده ها با کشورهایی که بدور ِروسیه میباشند انجام پذیرند، بدون ِرویکرد به اینکه جهانبینی این کشورها با ارزش هایِ دِمُکراتیک ما همخوانی دارد یا ندارد. دیگر پژوهشگر ِفراپرسش هایِ ایران، گری ستیک (Gary Sick) از دانشگاه کُلُمبیا، باور دارد که کشورمدارهایی (سیاستمدارهایی) که در دولت بوش مانده اند به این نهاده (موضوع) پی بُرده اند، با وجودیکه خیلی دیر. " پس از یازدۀِ سپتامیر دیدگاه آنها این بود که آمریکا توانایی بیکرانی دارد"، ستیک (Sick) میگوید. " من نمی سِگالم (فکر نمیکُنم) که آنها دیگر به آن باور داشته باشند. و اگر شما براستی باور دارید که ناگُزیر هستید که مَجد (قدرت سیاسی) خود را از راه ای نگه بدارید که کم هزینه باشد، شما ناگُزیر هستید که رفتار ِما را با ایران دگرگون کُنید." این ساده نخواهد بود. ایرانیان سوداگران ِجان سخت با گُستاخی ویژۀِ بَرزَنی (منطقه ای) خودشان هستند، ولی آنها بیخَرَد نیستند، و نُخُستین گرایش ِآنها به داشتن ِ زنهارداری (امنیت) میباشد.

شِگِفت انگیز اینکه، واشینگتون (Washington) شاید پی ببرد که سود و بهرۀِ آمریکا دیگر پَتِست (تهدید) نشود، چنانچه این کشور کُمک کُند تا ایران خودش را آرمندتر (امن تر) سٌهِش (احساس) کُند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.