رفتن به محتوای اصلی

جز تو
10.07.2013 - 08:20

 

 

جز تو

 

دست بر افشاند وُ رفت

از من وُ ای وایِ من

خسته گذشتم ز خویش

یادِ تو از دل نرفت

در همه چیزی نظر

چون بِبَرَم جز تو نیست

قصه وُ سودای تو

هُوریّ وُ عالَم قَمَر

قهقهۀ بانگِ مرگ

برگِ جهان را فشُرد

زیرِ قدمهای سرد

باز خزان ست وُ برگ

غم همه آمال بُرد

دیو در آمد چنان

کز تو نشانی نماند

وز تو سرودن فِسُرد

گر تو به جانِ شَبَم

خنده زنان خوش رِسی

هق هق وُ غوغایِ من

می سِتُری از تَبَم

شعلۀ شاینده ای

باغِ طرب بشکُفی

حرفِ رهایی بگو

ای که تو پاینده ای

می کُشد این انتظار

جان به جزا می بَرَد

کِی تو در آیی زِ در؟

جان ز تو گیرد قرار

ساقیِ قهّارِ پَر

فرصتِ جامی دگر

بیخود وُ مستم ببَر

سویِ سمایی دگر

مستِ تمنایِ تو

نالۀ عاشق شنو

چشمِ پُر از شبنَمَم

این من وُ صَهبای تو

2013 / 7 / 10

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.