رفتن به محتوای اصلی

به خوانندگان گرامی سایت گلوبال!
14.08.2008 - 15:19

با عرض سلام وادب،

هموطنان عزیزو گرامی ، اولأ از شما خواهش میکنم، در نقد و نوشته های تان در باره نوشته های من ، از نسبت دادن عنوان «پرفسوری » لطفأ خود داری بفرمائید. اگرچه من در نوشته هایم ، چنین عنوان می نویسم : دکتر در جامعه شناسی سیاسی ، چون جامعه شناسی سیاسی رشته تحصیلی من است ،و من 9 سال در فرانسه در این رشته درس خواند ه ام، ودر سال 1981، از مدرسه عالی علوم انسانی پاریس ، زیر نظر استاد گرامی ام، خانم آنی کریژل ،که متاسفانه امروز از این دنیا رفته است ، درجه دکترا گرفته ام.بکار بردن عنوان دکتر در جامعه شناسی سیاسی ، برای این است که من در درجه اول ، به صاحب نظران و علاقه مندان در این رشته ، مقاله می نویسم.من هر گز در عمرم ، در رابطه با علوم پزشکی ، فیزیک ، زیست شناسی ، اظهار نظر نمی کنم،و به خود نیز اجازه نمی دهم ،که چنین اظهار نظر بکنم .در اینجا ، در تائید سخنانم ، با اجاز از روح پرفطوت هربرت اسپنسر ،فیلسوف ، متخصص در جامعه شناسی سیاسی (متولد1820-مرگ 1903) مطلبی را عرض میکنم: اسپنسر می گوید::«البته بیش از آنکه جامعه شناسی را بتوان علم گفت، هزار مانع دارد،که باید از میان برداشت. توهمات فراوان فردی و تربیتی ،و دینی و اقتصادی و سیاسی و ملی ،موانع این علم جدید است.جاهلی که مدعی هر علمی است ،نیز در آن مداخله می کند.«یک نفر فرانسوی مدعی شد که پس ازسه هفته اقامت در انگلستان ،می تواند کتابی در باره این مملکت بنویسد، پس از سه ماه متوجه شد که هنوز برای اینکار آماده نیست، پس از سه سال به این نتیجه رسید ، که اصلأچیزی در این باب نمی داند. چنین کسی سزاوار است ،که تازه به تحقیق در جامعه شناسی شروع بکند.اشخاصی نیم عمر خود را صرف تخصص در فیزیک، یا شیمی می کنند،ولی شاگرد بقالی خود را در امور سیاسی و اجتماعی صاحب نظر میداند و اظهار عقیده میکند،و می خواهد ،که سخنانش را در این باب بپذیرند.(ماخذ: تاریخ فلسفه،- ویل دوررانت- ترجمه عباس زریاب خوئی- جلد دوم صفحه 512-چاپ سوم-مهر ماه 1348)

هموطنان عزیز ، تحقیق در رشته جامعه شناسی سیاسی ، کار من است و من 38 سال عمرم را در این راه گذاشته ام،و اگر هم عمری باقی باشد ، تا آخرین لحظه عمرم را نیز در این راه خواهم گذاشت. برای اینکه حقوق بگیر کسی ، دولتی ، سازمانی نباشم ،و آزادی اندیشه خودم را حفظ بکنم، از زمانی که مقیم فرانسه هستم،(1970 میلادی ) همیشه برای تامین معاش زندگی ام ، شغل آزاد داشتم.

وقتی که می نویسم ، منقدین نوشته های من، حتی ،بخاطر اینکه ، شما با نوشته های من ، موافق نیستید ،و در نقد خودتان با کلمات تحقیر آمیز چون(رنجبر در خواب است ) بکار می برید، حتی شما ها به من فحش هم بدهید ،من ناراحت نمی شوم. چرا،؟

برای جواب دادن به این سئوال ، به یک خاطره دوران تحصیلی خودم در فرانسه اشاره می کنم. من هم مثل همه ایرانیان دانشجو مقیم خارج ،چند جلد کتاب و نشریات کمونیستی ،که در سالهای 1970 کنفدراسیون در بین دانشجویان پخش می کرد ، خوانده بودم. من آنروز فکر میکردم ،که تمام علوم سیاسی وانسانی در همین جزوات ، حزب توده،و احزاب مائویستی نهفته شده است ،و چون من این چند جزوه را خوانده بودم، پس در همان سطح استادانم بودم !!!! یک روز ، با یکی از استادانم یک بحث عمومی داشتم ، خوشبختانه ،هم استاد من ، بسیار با سواد بود ،و هم در روانشناسی آموزشی ، تجربه داشت. بعد از پایان کلاس درس ، مرا به صورت خصوصی ،به دفتر خود خواست، و مودبانه گفت : دوست عزیز ، من احترام بسیار به شما قائل هستم،که در 30 سالگی ، شروع به تحصیل دانشگاهی کرده اید، اما بدانید،آن دیپلم ایکه شما ایرانیان دارید ،( البته منظور اش دیپلم ادبی بود ،نه دیپلم ریاضی و طبیعی .) شما نمی توانید مسائل فلسفی ، سیاسی را در سطح دانشجویان فرانسوی درک بکنید. لذا من 5 جلد کتاب پایه ای به شما امانت می دهم،و 3 ماه هم مهلت دارید ،که این کتاب ها را بخوانید،و و محتوی فکری و عقیدتی هرکدام نویسندگان این کتاب های ، در 6 صفحه تفسیر بکنید. اگر توانستید، می توانید از دروس کلاس من استفاده بکنید ، اگر نتوانستید، لزومی ندارد ، وقت خودتان را ، بی خود تلف بکنید.آن سال ، خوشبختانه با جدیت و کمک همسرم ،که خود دانشجو ،و فرانسوی است ، توانستم ،از این امتحان بگذرم،و در رشته جامعه شناسی عمومی درس بخوانم،و بعدأ در رشته تخصصی خودم ، یعنی جامعه شناسی سیاسی ، ادامه بدهم ،و حتی (اگر تعبیر به تعریف از خود نباشد ) ،من دوره دکترایم را یکسال زود تر از فرانسویان ایکه در زبان مادری خود درس می خواندند ، به پایان رساندم. هرگزو هرگز ، به دوستان و خوانندگان ایران گلوبال عرض می کنم،که من نه نابغه هستم، و نه از هوش سرشار برخوردارم. اما یک اصل در زندگی من است ،که نقاش معروف اسپانیا ، پیکاسو می گوید . از پیکاسو پرسیدند،که چگونه ، این چنین در نقاشی ، شهره عالم شدید ؟ (هرگز من خودم را با پیکاسو مقایسه نمیکنم) پیکاسو ، در جواب می گوید، 5 در صد اش نبوغ است ،95 در صد اش کار . آری کار ،آری کار کردن ، شبها بیدار ماندن . اگر کسی این اصل را در زندگی ،و در شغل ،و در رشته تحصیلی خود بکار ببرد، حتمأ موفق می شود.

دوستانی که فکر میکنند، روسیه ، ملت های در بند را آزاد می کند،و به حقوق آن ملت ها احترام می گذارد، تاریخ این کشور را نمی دانند. خود لنین رهبر انقلاب بلشویکی ، قبل از فروپاشی نظام تزاری ، روسه را گورستان ملت های دربند می داند. اگر به معماری کرملین دقیق بشوید ، 7 گنبد ، بمانند گنبد مساجد مسلمانان می بینید،و آنطرف ، برج ناقوس ،بالاتر از گنبد های مساجد است . این معماری نماد استعمار واستثمار ملت های غیر مسیحی ، یعنی مسلمانان امپراطوری روسیه تزاری ،و بعدأ تزار های سرخ است.این نظام های ،چه تزاری، چه بلشویکی ، مسلمانان واقلیت های ملی روسیه را به خاک سیان نشاندند . امروز هم این سیاست را ادامه میدهند

آن هموطنی،که می گوید ، رنجبر در خواب است ، مرا ناراحت نمی کند، اما می دانم ،که تاریخ روسیه را هرگز مطاله نکرده است .هوطن نان عزیز ،

ندانستن عیب نیست ،ولی در عصر کا مپیوتر ، انترنت ، نادن ماندن گناه کبیره است. (البته شما عزیزان را عرض نمی کنم، شما افلاطون و سقراط زمان حاضر هستید، خودم را عرض میکنم)

روسیه شوروی ، در سال 1953، جنبش کارگری برلن شرقی را با تانکهای خود به خون کشید. .برتولت برشت ، نماشنامه نویس آلمان شرقی ،که خود کمونیست بود ، در اعتراض به این دخالت نظامی ، در شعر معروفی میگوید:چون ملت ، به دولت اعتماد ندارد

دولت ملت را نا بود میکند،

که ملت تازه بسازد، که بر او اعتماد بکند .

اتحاد جماهیر شوروی ، جنبش آزادی خواهی مجارستان را در سال 1956، به خاک وخون کشید. اتحاد جماهیر شوروی ، جنبش بهار پراگ را در سال 1968 ، به خاک وخون کشید ، روسیه بعد از فروپاشی نظام کمونیستی ، مردم چچنستان را ،نابود کرد. من نمی دانم، دوستان بر مبنای چه داده های تاریخی ، روسیه تزاری و روسیه بلشویکی،و روسیه امروز را ،مدافعان آزاد ی و احترام به کرامت انسانی و حقوق انسانی ، ملت های میدانند.

در اینجا باید اضافه بکنم ، که تاریخ استعمار انگلیس، فرانسه ، آمریکا ، و جنایت هائی که این قدرت ها کرده اند ، کمتر از روسها نبوده و نیست..

با این نامه نسبتأ طولانی ، به این بحث و برخورد اندیشه پایان میدهم ،و بعد از این در موضوع دیگر ،که مدت 3 ماه است روی آن کار کرده ام ، بحث دیگری را باز خواهم کرد.

صمیمانه و صادقانه ، دست دوستان ،و خوانندگان ، خصوصأ آنهاائیکه حتی با نوشته های من ، موافق نیستند ، صمیمانه ،دست شان را می فشارم . . باز هم عرض میکنم، من ، به انتقاد های شما ، خصوصأ آنهائیکه با اسامی مستعار ، مطالبی می نویسند ،و کلمات و صفات هجو بکار می برند، و منطق و دلایل تاریخی ، علمی بکار نمی برند، کوچکترین اهمیتی نمیدهم. اگر قرار باشد ، به نوشتهای فندک، زردک ، چوبک ، کمانکش ، کمان دار ، کمان ندار جواب بنویسم، هم خودم از کار وتحلیل ،باز میمانم ،و هم وقت شما را بی خود میگیرم.

با نهایت احترام :

پاریس 14 اوت 2008

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.