رفتن به محتوای اصلی

ضرورت و پیش شرطهای یک ائتلاف ملی
24.04.2008 - 22:08

فجایع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور هر روز ابعاد هولناکتری بخود میگیرند. رژیم اسلامی در اوج استیصال و بحران زدگی پس از سه دهه حاکمیت نکبت بارش بر ایران و بی لیاقتی در اداره امور سیاسی کشور تلاش میکند با تجهیز و تحریک عواملش در منطقه، خاورمیانه را به مرکزآشوبی تبدیل کند تا با براه انداختن جنگی ویرانگر خود را از خطر فروپاشی مصون بدارد.

 مردم از هر گروه و طبقه اجتماعی بواسطه اعمال سرکوب لجام گسیخته از سوی رژیم قادر نیستند نسبت به این حاکمیت دینی نفرت و اعتراض خود را در قالب تظاهرات و یا نافرمانیهای مدنی نشان دهند. تشکل یابی مستقل مردم درسازمانها و اجتماعات اعتراضی علیه رژیم ملایان در داخل کشور امری ناممکن شده است. مردم دردمند در داخل کشوربرای رهائی از استبداد سیاه ملایان بیشتر چشم امید را به همت و تلاشهای هموطنان خود در برون مرز دوخته اند، اگر چه بود و نبود رژیم در آینده به مبارزات مردم در داخل کشور بستگی دارد. گرفتاری جوانان کشوردر دام اعتیاد، گسترش فحشا در بین دختران نوجوان، فرار بی وفقه جوانان تحصیل کرده به کشورهای بیگانه، انصراف نوجوانان از ادامه تحصیل آنهم بواسطه گسترش فقرمطلق در بین خانواده های کم درآمد، در هم ریختگی بنیادهای اقتصادی کشور، تورم بیست درصدی و بیکاری نیمی از نیروی کار کشور، پولشوئی توسط باندهای حکومتی و واریز کردن سرمایه های ملی مردم در حساب بانکی های پنهان در خارج از کشور، بسیج و سازماندهی هزاران گردان سرکوب اعم از ایرانی وغیر ایرانی علیه مبارزات مردم از جمله هنجارهای اجتماعی هستند که رژیم اسلامی ( این حاکمیت الله بر زمین) برجامعه شهروندی ایران تحمیل کرده است. اما آنچه که در حال حاضر برای جمهوری اسلامی حائز اهمیت دارد ماندن در قدرت است آنهم به هر قیمت حتی اگر این ماندن به قیمت نابودی ایران تمام شود.

 جمهوری اسلامی تنها یک خطرجدی علیه امنیت داخلی و تمامیت ارضی ایران بحساب نمیآید. این حکومت بنا دارد با آتش افروزی هر چه بیشتر در منطقه و حمایت معنوی و مادی از تروریسم اسلامی و پیشبرد برنامه های اتمی خود خاورمیانه را وارد فاز جدید از بحران کند که بسیار مهلک است و در صورت تحقق همه ی ابعاد آن کشور متحمل آسیب های جبران ناپذیرخواهد شد. در صورت ورود ایران در جنگی منطقه ای بیم آن میرود که تمامیت ارضی و استقلال ایران سخت بمخاطره بیافتد.

 حال در شرایطی که یک بحران جنگی منطقه را فرا گرفته است ضروری است در اقدامی فوری جهت ممانعت از بروز جنگ، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و رهائی ازاستبداد سیاه جمهوری اسلامی با یکدیگر هم پیمان شویم. فرصت اندک است و میبایست از جدلهای بی ثمر بر سر طرحهایی که تا به امروز اتحاد ما را نا ممکن ساخته است بطور جدی پرهیز کنیم. دیگر زمان آن فرا رسیده است تا با تفاهم و همدلی بدور از هرگونه کینه ورزی نسبت به یکدیگر بر سر اصلی ترین خواستهای مردم ایران طرح ایجاد یک جبهه رهائیبخش ملی را تسریع ببخشیم که مهمترین اهداف سیاسی این ائتلاف ملی میتواند بر سه اصل استوار باشد؛ نفی کامل جمهوری اسلامی ، استقرار دمکراسی و فراهم آوردن شرایط مادی برگزاری یک رفراندوم آزاد و دمکراتیک جهت انتخاب نماد سیاسی حکومت آینده ایران. این نماد سیاسی تظاهری سمبلیک خواهد داشت و آنچه که مهم است محتوی حکومت آینده ایران است که میبایست دمکراتیک و مبتنی برآرای آزاد مردم ایران باشد.

 استقرار و باور به نظم مدرن پارلمانی و سکولار پس از جمهوری اسلامی پیش شرط اصلی این همبستگی ملی است. امروز دیگر این امری است اثبات شده که تحقق دمکراسی هم در یک نظام پادشاهی پارلمانی امکان پذیر است و هم در یک جمهوری پارلمانی، اگر چه یادآور شدیم هر دو نماد سیاسی در آینده نظام سیاسی ایرانی جنبه سمبلیک دارند و اصل ماهیت حکومت آینده ایران است که میبایست متکی بر آرای عمومی مردم باشد. از این رو غیر منطقی است در این مقطع حساس از تاریخ حیات سیاسی کشورمان که بنیادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور در هم ریخته است و رژیم با توسل به سیاستهای توطئه آمیز خود کشور را تا آستانه جنگی ویرانگر پیش برده است، نیروهای درون اپوزیسیون با طرح مسائلی فرعی و غیر ضروری تشتت در بین صفوف مبارزات مردم علیه حکومت را دامن بزنند.

 بی شک شکل گیری یک ًنهاد ملی ً اپوزیسیونال زمانی با موفقیت تحقق خواهد یافت که در برگیرنده همه ی گرایشات سیاسی مترقی در درون اپوزیسیون باشد. این بدین معنا است این ً نهاد ملی ً چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ تنوع فکری انعکاسی است از ساختار نظام سیاسی آینده ایران که همه با تفاهم با حفظ استقلال هویت سیاسی خود در رقابتی متمدنانه نظم نوینی را برپا کنیم که نمونه بارز کشورمداری برای همه ملل منطقه محسوب گردد. یکبار دیگر تأکید میکنیم آنچه که در این کارزار ملی بیش از هرچیز اهمیت دارد محتوی نظام حکومتی آینده ایران است که میبایست چارچوبی دمکراتیک، مدرن، سکولار و پارلمانی داشته باشد. این کاملاً بدیهی است جهان غرب در نبود یک آلترناتیو و بدیل قدرتمند دمکراتیک در مقابل جمهوری اسلامی ناچار است در نهایت برای حفظ منافع و امتیازات اقتصادی و سیاسی دراز مدت خود حساب را بر روی معامله و کنار آمدن با رژیم تهران بازکند. این را هم بخاطر بسپاریم تشتت هر چه بیشتردر بین صفوف اپوزیسیون این فرصت را به جمهوری اسلامی خواهد داد تا برای باقی ماندنش برمسند قدرت اقدامات توطئه گرایانه خود در منطقه را توسعه ببخشد. خطایی که هرگز نسل های آینده ایران آن را بر ما نخواهند بخشید. ما برای نجات ایران از چنگال سیاه استبداد دینی راهی جز اتحاد با یکدیگر نداریم. بدیهی است این اتحاد آگاهانه و همه جانبه است آنهم با هدفهای مشخص سیاسی که تحقق مجموعه آنها ره آوردی جز سعادت و خوشبختی برای ملت ایران بهمراه نخواهد داشت.

کوروش اعتمادی

24 آپریل 2008

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.