فرهاد

shirinlove@yahoo.com

تهاجم دولت عراق به مجاهدین تهاجم رژیم به اپوزیسیون است

اقای عرفانی از قديم گفته اند: خود کرده را تدبير نيست. رهبری بی خرد و قدرت طلب مجاهدين با رفتن به عراق بی ثبات ( از زمان پيدايش کشوری به نام عراق يعنی با سقوط عثمانی تا به امروز عراق هميشه در طغيان و شورش و کودتا بسربرده) بزر گترين قمار سياسی را که نتيجه اش در هر شرايطی باخت بود را با جان و زندگی اعضا و هوادارانش انجام داد و به نصايح خيليها نه تنها بي توجه ماند بلکه با توهين و تهمت و افترا اکثر جريانات سياسی و افراد را از خود دور کرد. زيرا رهبری مجاهدين

مجاهدين تمام امال و ارزوی خود را در همکاری کامل و تنگاتنگ و بی قيد و شرط با صدام حسين دشمن مردم ايران و عراق ميديد و لا غير. در نتيجه شرايط امروزين اسارتگاه اشرف از روز اول کاملا قابل پيش بينی و مشخص بود ولی رهبری مجاهدين که هيچوقت از خود مايه نگذاشته است و هميشه سر بزنگاه از ميدان مبارزه فرار کرده در صدد است دوباره هزاران نفر را قربانی قدرت طلبی خود کند تا نزد اربابان جديد شايد مورد لطف قرار گيرد.

در اخر بايد خدمتتان عرض کنم که حدودا 28 سال است از تحليلهای ابکی اقای رجوی دائما ميشنويم که حکومت اخوندی رو به احتضار است و در شرف سرنگونی است و يک روز سه سره شده و روز ديگه يک سره شده و..... هزاران از اين شعارهای بی مايه که هيچ دردی از مردم ايران درمان نکرده است.

کامران

تهاجم دولت عراق به مجاهدین تهاجم رژیم به اپوزیسیون است

آقای عرفانی تحلیلشان درست است که سیستم ولایت فقیه از روی ضعف و ذلت و ترس و جنون دست به کارهائی مثل اخراج سازمان مجاهدین از عراق می زند. ایرانیان شهر اشرف در محاصره ارتش عراق هستند و اسرف بیشتر به یک زندان تبدیل شده ولی حکومت بیش از گذشته از اسم اشرف وحشت دارد. تهاجم به شهر اشرف هجوم به کلیت اپوزیسیون نظام مذهبی آخوند هاست و می باید متحد و یکصدا در مقابل ان ایستاد. براستی زمین زیر پاهای لرزان خامنه ای می لرزد و از سر ترس و نگرانی می خواهد از دست اشرف راحت شود. کارگران/ زنان/ دانشجویان/ معلمان منتظر روزی هستند که این حکومت وحشی و ضد انسانی را بخاک ابدی پسپارند. با درود به آقایان عرفانی و حاجبی که دشمن اصلی خلق یعنی نظام سنگسار ولایت فقیه را فراموش ننموده اند و مسئله اصلی نظام که نارضایتی های داخلی و شهراشرف است را مطرح می کنند

فردین نیکجو

fnikjoo@yahoo.com

من شخصا نگران قهرمانان شهر اشرف نیستم، به دوستان هم توصیه میکنم که ابدا نگران نباشند. به آقای رجوی و رهبران با هوش و کاردان این سازمان اعتماد داشته باشید. این سازمان به لطف رهبر زیرک و قهرمان خود؛ 30 سال است که همیشه پیروز بوده و جمهوری اسلامی را بزانو در آورد ه است و حتما ایران را آزاد، و ما را از شر این رژیم نجات خواهند داد.

جدی عرض کردم؛ چرا می خندید؟

تقی

امروز فرصتی شد و نگاهی انداختم به کامنت هائی که کیانوش بعنوان کامنت های انتخابی قرار داده و در آن با نقد خودش از نوشته فردی دیگر در برخورد با این باصطلاح اپوزیسیون خارج کشور، و همچنین نوشته سربلند روبرو شده و آنها را خواندم.

آنچه که سربلند بعنوان مثلاً تحلیل روی هم ریخته در واقع نگاهی است بسیار محدود و در چارچوب مباحثه ای که احتمالاً در فضای پالتاک دنبال میشود.

جدای از نقدی که کیانوش از نوشته وی درباره انتساب برخی سایت ها به اکثریت و حزب توده ارائه داده - با توجه به آشنائی کیانوش از این سایت ها؛ شاید دیگرانی دیگر در مورد برخورد نوشته فوق نسبت به سایر گرایشات و نام های سیاسی، نظراتی داشته باشند با همین چارچوبی که کیانوش هم داشته -

باری، جدای از بررسی وی از این باصطلاح اپوزیسیونی، نگاه وی به ساختار قدرت در ایران، بسیار سطحی و ساده انگارانه هست. وی در عین اشاره به اینکه ساختارهای قدرت بهرحال قابل جابجائی و مثلاً کنارگذاشتن هستند، با اینهمه برای جمهوری اسلامی استقلالی قائل شده که حتی دست اندرکاران اصلی حکومت هم نه مایل و نا قادرند اینچنین مدعی آن باشند!

اشارات وی برای قدرقدرتی امروزین حکومت به هوا کردن موشک و فضانورد و اینها، سطحی تر از آن هست که بشود به آن پرداخت و بدانها جواب داد. قائل شدن استقلال برای کسانی که اساساً برای نقش خاصی وارد عرصه حکومت و قدرت شده اند، اگر نشانه ضعف ادراک نسبت به کارکرد و ساختار قدرت نباشد، میباید از قصد و علتی ناشی گردد برای نمایش وارونه ای از چنین افرادی. همین ناتوانی جمهوری اسلامی در سرهم کردن بازی انتخاباتی و تجمع رأی برای نمایش ظاهری مشروعیت حقوقی، نشان از فروپاشی اساسی ساختار فوق دارد. آمد و رفت مهره سوخته ای مثل خاتمی به چیزی تحت عنوان عرصه انتخابات، نبش قبر کردن و بیرون کشیدن فردی مثل موسوی که حضوری کریه در سیاه ترین دوره جنون و جنگ و جنایت و کشتار و فضای ترس و دلهره جامعه داشته و تمام آن دوران را علیرغم نقش نخست وزیری، به مسئولیت دیگران منتسب میکند حاکی از آن است که جمهوری اسلامی با چنان افلاسی روبرو شده که نمیتواند حتی یک نمونه ای نشان دهد که قابلیت باصطلاح مقابله صوری با روان پریشی مثل احمدی نژاد را داشته باشد... انعکاس چنین فضائی بمثابه قدرت گیری جمهوری اسلامی جز نادانی و حتی بی شرمی، چیز دیگری نمیتواند باشد؛ درست مانند حکایت احمقانه ای که یکی از نشریات غربی در قبال محبوبیت ملیونی خامنه ای ارائه داده بود که مثلاً اگر خامنه ای کسی را تأیید کند، مردم به وی رای میدهند و از این قبیل اراجیف...

یک نکته دیگر نیز موجب تعجب من میشود و آن مجاری ارسال چنین تحلیل های بندتنبانی که به سایت ایران گلوبال رسیده و بعد هم منتشر میشود. در چنین راستائی بود که چندی پیش شاهد نامه مشعشع سازگارا مهره مضحک ساختارهای شبه دموکراسی خواه بودیم که به زعم خود خواسته علت بازی اخیر برای کنار نهادن خامنه ای از صحنه سیاسی ایران را نه در چارچوب انحراف ایده اصلی جدائی دین از سیاست، که جدایی دین از دولت و متعاقباً کنار نهادن ولی فقیه را بعنوان مهم ترین خواسته جامعه ایران حقنه نماید. چنین نامه ای نیز به ایران گلوبال هم رسیده بود و بسیاری دیگر از سایت ها - حتی به ای میل خصوصی من هم - ارسال شده بود و بنظر میرسید که شبکه بسیار قدرتمندی در کار هست تا چنین عرصه ای از گردش اطلاعات را نیز به چرک مزدوری خود آلوده نمایند. برای فعالیت اجتماعی، سیاسی و غیره - حتی نه در حد وارد خیابان و این و آن مکان شدن، بلکه در حد چرخاندن یک سایت اینترنتی هم برای مسئولین امثال ایران گلوبال وظیفه ای است بسیار مهم که سعی کنند نه به صرف جلوگیری از سانسور، بلکه گردش درستر اطلاعاتی سره را از ناسره تشخیص داده و هر نوشته سطحی و مضحکی را در سایت قرار ندهند. نوشته اخیری که بنام بررسی سالیانه اپوزیسیون مطرح شده آنچنان سطحی و کودکانه تنظیم شده که واقعاً باید برای وقت خوانندگان در خواندن آن حسرت خورد...

ناصر مستشار

دموکراسي و مصدق: قربانيان کودتاي CIA

1 ـ گزارش یا مقاله پرسر و صدای" سربلند" از سایت شهرزادنیوزShahrzad News گرفته شده است و اصلا مشکوک نیست. 2ـ اما چرا سربلند به جریاناتی که دیگر وجود خارجی ندارد تکیه کرده است و جریانات سیاسی مانند جبهه ملی خارج وداخل و نهضت آزادی نام و تحلیلی نبرده است؟ در بیست هشت امرداد فقط مصدق سرنگون نگردید بلکه شاه نیز خلع قدرت شد اما ما سرنگونی شاه را در 25 سال بعد در سال 57 شاهد یودیم.انگلیس به براه انداختن جریان فدائیان اسلام و کاشانی که خمینی همیشه به کاشانی ارادت داشت ابتدا مصدق را برکنار کردند وسپس شاه را که به ضعف کشانده شده بود و بعد از آن به شاه اتهام وابستگی به امریکا آوردند که شاه را آنچنان آسیب پذیر کرده بود که دریک طوفان ساختگی که بعد ها خیلی طبیعی شد بنام انقلاب اسلامی سرنگون کردند.استقلالی که جمهوری اسلامی آورده است تا کنون به معنی بسته شدن کارخانجات و بیکاری کارگران و انهدام معیارهای اجتماعی و اخلاقی جامعه است که صد بار از دوره وابستگی شاه به امریکا بدتر هست.

خوانندگان کجکول

مطالبی را که خواندید بخش کوچکی از یک جزوه نسبتاً بزرگ است که اخیراً به صورت شبنامه در قم دست به دست میگردد

طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی به کجکول گزارش کرده اند که روز اول فروردین شبنامه ای در قم بطور وسیع و مخفیانه در سطح حوزه علمیه قم و مدارس وابسته به آن پخش شد. اگر به صحت این شبنامه اعتماد کنیم به نظر میرسد که نویسنده آن بنا به نوشته صریح خودش حجت الاسلام و المسلمین آخوند گلستانی امام جمعه تویسرکان و نماینده ولی فقیه در این شهر میباشد

در این شبنامه حجت الاسلام تویسرکانی با کلمات بسیار تند مانند از حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی اسم برده و به عنوان مثال نوشته " ای مکارم مکّار! ای کژدم بدکردار! ای آنوسی نابکار. این بار آمده ام تا پرده از صورت کثافتت بردارم و تو را رسوای خاص و عام کنم ..." . نویسنده در این شبنامه مطالب عجیبی را به ایشان و بیت ایشان نسبت داده. در این شبنامه نوشته شده که بیت آیت الله، از راه زد و بند با مسئولان بنیاد مستضعفان ، کارخانجات زیادی را مصادره کرد و به علت بیعرضگی در مدیریت همه آنها را به ورشکستگی کشاند و عده زیادی از کارگران را آواراه و بیخانمان کرد

حجت الاسلام تویسرکانی ادعا کرده که در مورد حضرت آیت الله العظما مکارم شیرازی به مدارک و اسنادی دسترسی دارد که حتی توسط عباس پالیزدار و حامیانش انتشار نیافته بوده

آخوندگلستانی دراین شبنامه از حضرت آیت الله العظما ناصرالمکارم الشیرازی به عنوان یک آنوسی دزد و رمّال و مال مردم خور و بیرحم و ریاکار و حقه باز اسم برده است. نماینده ولی فقیه در تویسرکان در این شبنامه باورنکردنی مدعی شده که رسالهء عملیه ای که به اسم ناصر مکارم منتشر شده اصلاً تقلبی است و تفاوتی با مدرک دکترای علی کردان وزیر کشور مخلوع احمدی نژاد ندارد. نماینده ولی فقیه در تویسرکان یادآوری کرده که مکارم شیرازی تاپیش از انقلاب سردستهء چاقوکشها و قداره بندها بود و بااین که جثه بسیار کوچکی داشت اما از طرف ساواک شاه حمایت و تقویت میشد و هروقت که لازم بود، سروصدای حوزه ها را به نفع شاه به ضرب قداره و قمه خاموش میکرد. آخوند گلستانی در این شبنامه نوشته است که ناصر مکارم در زمان حیات آیت الله امام خمینی ، ملایی ساکت و صامت بود. اما بعد از درگذشت امام راحل و حانه نشین آیت الله حسینعلی منتظری و درگذشت همه مراجع مسنّ تقلید مانند آیات عظام مرعشی و گلپایگانی و اراکی، حوزه علمیه قم با خلاء مرجعیت روبرو شد. در همان وقت بود که این آنوسی ضد اسلام بیسواد و چاقو کش توسط باندی وابسته به لژ فراماسونری ... به عنوان مرجع تقلید مطرح شد و با چاپ یک رساله تقلبی مفتی اعظم قم گردید! (تفو برتو ای چرخ گردون تفو) و از همان لحظه هم ماموریت خود را در کسوت مرجعیت آغاز کرد که هنوز هم ادامه دارد

حجت الاسلام و المسلمین گلستانی نماینده ولی فقیه در شهرستان تویسرکان نوشته است که عده ای از آخوندک های قمی که وابسته به دفتر مکارم مکّار هستند به روش باج بگیرهای مافیای ایتالیایی به این شهروآن شهر میروند و از ائمهء جمعه و جماعت حق البوق به اسم سهم امام و خمس و زکات تَلَکه میکنند و شیتیلی میگیرند. حجت الاسلام تویسرکانی در این شبنامه نوشته که هرکسی که مخالف پرداخت حق البوق و شیتیلی به نوچه های حضرت آیت الله العظما مکارم شیرازی باشد، در مدت کمی از زندگی ساقط میشود و در هر پست و مقامی که باشد، باید پیه اخراج شدن و بیکار شدن و گوشه خیابان افتادن را به تنش بمالد. آخوند تویسرکانی در این شبنامه مدعی شده که نام و نشان عده زیادی از اشخاص امین و صحیح العمل قم و سایر شهرهای ایران را دارد که توسط "مکارم لاکردار" از کاربرکنار شده اند. در این شبنامه قضیه بمبگذاری در حسینیه رهپویان وصال در شیراز هم به مافیای مکارم مکّار چسبانده شده است و تصفیه حسابهای درون مافیایی قلمداد شده.

طلاب حوزه علمیه قم به کجکول گزارش میدهند که حضرت آیت الله العظما ناصرالمکارم الشیرازی و بیت و دفتر ایشان به همراه آیت الله مقتدایی و آیت الله یزدی و حجت الاسلام خطیب یک جلسه فوق العاده و محرمانه برگزار کرده ودر این جلسه تصمیم گرفته شده که آخوندکهایی که حلقهء پادویی محسنی اژه ای را در گوش دارند همراه با ماموران تحت امر شورای تامین استان بسرعت جلوی پخش این شبنامه را بگیرند. در این نشست محرمانه گفته شده که در صورت هرگونه کوتاهی در جلوگیری از انتشار بیشتر این شبنامه، هم بی آبروئی بزرگی برای حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی به بار می آید و هم آبرویی برای حوزه علمیه قم برجا نمیماند

خدا عاقبتشان را در این سال جدید بخیر کند

راستی سال نو بر راهیان توحید و اسلام ناب محمدی مبارک باشد

طلاب حوزه علمیه قم. پیروان اسلام ناب محمدی