پروین کرد

وزیر رفاه : پولی برای درمان معتادان نداریم !

برای درمان معتادان پولی دربساط نیست /چون اعتیاد یک خواستهء آزادانه و فردیست !در جمهوری مافوق انسانمدوست اسلامی فرد یا انسان آزاد آزاد است تاهرغلطی که دلش خواست بکند !!!پس ما گدائیم پول نداریم تا خرج درمان معتادان عزیزو محترم بکنیم چون شدیدآ بانتخاب شخصیشان که همان اعتیادست احترام میگزاریم!!اما در عوض قول شرافتمندانه (ازنوع اسلامیش) میدهیم /اگر به لطف باریتعالی وکمک بیدریغ افساد جهانی و صد البته در لفافهء عربده جوئی و چاقو کشیهای متقابل! توانستیم تآتری ازنوع (بزرگ حماسهء دوم خرداد)! سرهم کنیم / قول شرافتمندانه از نوع(علوی محمدیش) میدهیم که مسآلهء اعتیاد را بطریق ظریف وزیبای کاروانسرای شاه عباسی بیستون درکرمانشاه(محل نگهداری معتادان)رابنحوی اجرا کنیم که دیگر درگسترهء ایران معتادی موجود نباشد . در بحبوحهء قردادن و هرپلکهء جان نثاران حماسهء دوم خرداد/ در اواخر سال 1376 کل جمعیت معتادان ساکن در کاروانسرای بازمانده از ایام شاه عباس در نزدیکیهای بیستون کرماشان به طریقی ناشناخته و ما فوق الهی بآغوش حوریان 70 متری بهشت اسلامی افکنده شدند / وهیچکس از خود سئوال نکرد که این شتافتگان بآغوش حوریان/ چرا و به چه بعلت به بیخودی از خویشتن (اعتیاد) پناه بردند و چگونه مردند ؟ در تماسهای تلفنیم با بعضآ رفقا /دوستان/اقوام ونزدیک و دور/ همه و یک صدا میگفتند : اینها (معتادان) فقط برای مردن خوبند /بدرد هیچی نمیخوردند / چرا که نه زنده باد حماسهء دوم خرداد حالیشونه /نه مرگ برگ ارتجاع اسلامی / و نه کمکی بحال خانواده! پس بمیرند بهترست !! فریاد و تف و لعنت من ازین سوی مرز / ریشخند و مسخره و خر وابله انگاشتن من مادر مرده در این سوی مرز ازطرف آنان /بگذرم. اما سخنم بیشتر با آنانتسکه ظاهرآ رابطه ای فکری با خر مصری و امثالهم ندارند . آیا هیچفکر کرده ایم که ازین بقول خرمصری یک میلیون نفر معتاد یکی هم از کسان دور و نزدیک ما ساحل امن نشینان باشد / واگر باشد واقعآ مابراحتی میتوانیم از کنارش بگذریم فقط به صرف شراکت در تکه استخوانی در حاکمیت خدا نکردهء آینده ؟ من در هیئت یک ایرانی کردتبار هیچ حرفی با لات ولوتهای فکلی و عمامه ای حاکم بر جان و روح و آبرو و ناموسم اصلآ ندارم / چرا که آنانرا بیربط تر و اخمقتر وهزاران سال نوری دورتر از امروز و اینروز خود میدانم /اما سئوالم /هم از باصطلاح اوپوزیسون وهم خرهای مصری اینست. چگونه است که برای درمان معتادان آه در بساط نیست ولی برای تغذیهء تمامی ارتشهایآزادیبخش منطقه تا فلک دست و دلشان بازست (اظهار نظر جات یکی از لات ولوتهای سپاه)تازه اگر بگذریم از نون سنگک از 300تا800تومانی قوت لایموت 70 میلیون ایرانی /و خانه و بیمارستان و مسجد و کلیسا و دانشگاه سازی در اقصا نقاط مسلمان وکاتولیک نشین جهان توسط حکومت تازه خود گدا بین جمهوری اسلامی در مورد معتادان!!. در جهان باصطلاح متمدن حتئ معتادانرا کم وبیش در زمرهء مردگان میپندارند /پس وای بر جهان بدبختهائی مثل ما که مرگرا بر انسانهای دارای تفکر و غیر معتاد را واجب و ضروری میدانند چه رسد به معتادان .. اما یک سئول ازین جناب خرمصری : حضرت مصری شما که در مورد معتادان خودساخته تان اینقدر دستودلباز تشریفدارید وبفردیت آنان احترام بذل میفرمائید .چرا زنانیکه بطور فردی وبا رعایت احترام به فردیت گرائی حکومت متبوعتان !از سن 12سالگی اختیار لنگ وپاچهء خودرا بدست میآورند را با دست ودلبازی محکوم به سنگباران میکنید /در حالیکه عرضهء لنگ وپاچه با یک روش اقتصادی درست و دریک مقطع زمانی قابل اصلاحست ولی بیماری خانمانبرانداز و از خود بیخود کن اعتیاد بطور معمول بیخبری و انگلی ونهایتآ مرگ ونابودی حاصلی ندارد . پس آیا بهتر نیست که جوانان نرینه ومادینهء کشوررا باعتیاد بکشانید تا خواسته ای جز مواد مخدر نداشتهباشند ؟ اما خر خودت وآبا و اجداد کل الجمعین مقتداهایت هستند . اگر چه با دستهای کم قدرت اما آنرا با تمامی توانمان آقدر بر گلوی بیشرم وحیای شمایان میفشاریم تا گه خوردم تان را بنویسید . بروید گم شوید آشغالها

رامین

رابطه حکومت ایران با جنبش ضد جنگ در آمریکا (2)

brilliant article, now who is patriot and who is traitor ? Iranian people who are under the oppression of the religious regime will decide about this.

ناصر مستشار

تخريب قبرستان بهائيان اين بار در قائمشهر !

راه کارگر اینک خود را تنها بازمانده ایدولوژی مارکسیم ولنیسم در ایران می داند وهیچ نیروئی ر ا وارث م.ل نمی داند و تنها خودرا منجی چپ و عامل نجات ایران و درضمن راه کارگر بعنوان شورای نگهبان تشخیص اینکه کدام نیروی مدعی چپ با تعالیم م.ل مظابقت دارد می داند.راه کارگر پس از پشت سر گذاشتن سیاست ایجاد انشعاب در دیگر سازمانهای چپ و جذب نیروهای آنها اینک به سیاست تفرقه در میان جنبش کارگری به نفع خود و انشعاب در میان جمهوری خواهان لائیک و دمکرات روی آورده است! آقای تقی !اگر اینها کم هستند ، بازهم می توانم بنویسم!

کمی غیر سیاسی و بر معلوماتمان بیفزائیم!

آيا ميدانستيد که سريع ترين عضله بدن انسان زبان است ؟ آيا ميدانستيد که بدن انسان پنجاه هزار كيلومتر رشته عصبي دارد ؟ آيا ميدانستيد که در برج ايفل دو ميليون و نيم پيچ به كار رفته است ؟ آيا ميدانستيد طول رگهاي بدن انسان پانصد و شصت هزار كيلومتر است آيا ميدانستيد که تنها موجودي كه ميتواند به پشت بخوابد انسان است آيا ميدانستيد که هشت پا با وجود داشتن بدني بزرگ ميتواند از سوراخي به قطر پنج سانتيمترعبور كند

آيا ميدانستيد که طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست ؟

آيا ميدانستيد که سريع ترين عضله بدن انسان زبان است ؟

آيا ميدانستيد که بدن انسان پنجاه هزار كيلومتر رشته عصبي دارد ؟

آيا ميدانستيد که در برج ايفل دو ميليون و نيم پيچ به كار رفته است ؟

آيا ميدانستيد طول رگهاي بدن انسان پانصد و شصت هزار كيلومتر است

آيا ميدانستيد که تنها موجودي كه ميتواند به پشت بخوابد انسان است

آيا ميدانستيد که هشت پا با وجود داشتن بدني بزرگ ميتواند از سوراخي به قطر پنج سانتيمترعبور كند

آيا ميدانستيد که شبكه چشم 135 ميليون سلول احساس دارد كه مسووليت گرفتن تصاوير و تشخيص رنگها را بر عهده دارد

آيا ميدانستيد که رودي در كامبوج شش ماه سال ازشمال به جنوب و شش ماه ديگر سال از جنوب به شمال جريان دارد

آيا ميدانستي که زرافه تار صوتي ندارد و لال است و نميتواند هيچ صدايي از خود در آورد.

آيا ميدانستي که موشهاي صحرايي چنان سريع تكثير پيدا ميكنند ،كه در عرض هجده ماه دو موش صحرايي قادرند يك ميليون فرزند داشته باشند.

آيا ميدانستي که جنين بعد از هفته هفدهم خواب هم ميتواند ببيند.

آيا ميدانستي که گربه و سگ هر كدام پنج گروه خوني دارند و انسان چهار گروه.

آيا ميدانستي که روباهها همه چيز را خاكستري ميبينند.

آيا ميدانستي که اسبها در مقابل گاز اشك آور مصون اند.

آيا ميدانستي که زرافه ايستاده وضع حمل مي‌كند و نوزادش از فاصله 180 سانتي متري به زمين ميافتد.

آيا ميدانستي که 1300 كره زمين در سياره مشتري جاي مي گيرد.

آيا ميدانستي رود دجله به خليج فارس ميريزد.

آيا ميدانستي که 85% گياهان در اقيانوسها رشد ميكنند.

آيا ميدانستي که اولين تمبر جهان در سال 1840 در انگلستان به چاپ رسيد.

آيا ميدانستي که سريعترين پرنده شاهين است و ميتواند با سرعت 200 كيلومتر در ساعت پرواز کند.

آيا ميدانستي که اولين اتوموبيل را مظفرالدين شاه قاجار وارد ايران كرد.

آيا ميدانستي که قدرت بينايي جغد 82 برابر قدرت ديد انسان است.

آيا ميدانستي که در شيلي منطقه ي صحرايي وجود دارد كه هزاران سال است در آن باران نباريده است.

آيا ميدانستي هر 50 ثانيه يک نفر در دنيا به بيماري ايدز مبتلا ميشود.

آيا ميدانستي که وزن اسكلت انسان بالغ سيزده تا پانزده كيلوگرم است.

آيا ميدانستي که خرس قطبي هنگامي كه روي دو پا مي‌ايستد حدود سه متر است.

آيا ميدانستي زرافه ميتواند با زبانش گوشهايش را تميز کند.

آيا ميدانستي خرگوش و طوطي تنها حيواناتي هستند كه مي‌توانند بدون برگشتن اشياء پشت سر خود را ببينند.

آيا ميدانستي که اگر همه يخهاي قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقيانوسها هفتاد متر اضافه مي شود و در اين صورت يک چهارم خشکيهاي کره زمين زير آب ميرود.

آيا ميدانستي که كبد يا جگر تنها عضو داخلي بدن است كه اگر با عمل جراحي قسمتي از آن برداشته شود دوباره رشد ميكند.

آيا ميدانستي که ميزان انرژي كه خورشيد در يك ثانيه توليد ميكند ، براي توليد برق مورد نياز تمام كشورهاي جهان به مدت يك ميليون سال كافي است.

آيا ميدانستي هر عنكبوت تار ويژه خود را دارد و هيچگاه تارهاي آنها به هم شبيه نيستند.

آيا ميدانستي که اگر در يك سال هيچ يك از نسلهاي يك جفت مگس نر و ماده از بين نروند ، حجم مگسهاي متولد شده با حجم كره زمين برابر ميشود.

آيا ميدانستي که رودي در كامبوج شش ماه سال ازشمال به جنوب و شش ماه ديگر سال از جنوب به شمال جريان دارد.

مزدک

یک میلیون و 650 هزار کمبود شوهر داریم !

این نشانه سبعیت و دد منشی حرامیان اسلامی است که حتی در خصوصی ترین امور زندگی انسانها دخالت می کنند.زن را بجای انسانی آزاد که میتواند رابطه جنسی آزادی داشته باشد به کالایی برای فروش درمقابل محریه(بقول نویسنده ای عمل نکاح یعنی خرید دستگاه تناسلی زن و استفاده از آن توسط مرد درمقابل بیعی و درست همان جمله ای که درموقع عقد گفته میشود همین معنی را دارد.)

چرا چنین موضوعی در جهان آزاد بیمعنی است؟زن بعنوان یک انسان آزاد چه احتیاجی به سر خری دارد که کارش فقط کنترل او و استفاده جنسی از اوست؟این اراجیف قرون وسطایی چیزی جز توهین به حرمت زن بعنوان یک انسان نیست.آزادی وبرابری زن و مرد یعنی آزادی از قیود اسلام و اراجیف اسلامی.ازدواج به طریق اسلامی یعنی خود فروشی و کالا بودن زن!

ناصر مستشار

من غم از دست دادن ونداد ایمانی را در تابستان 58 هرگز فراموش نخواهم کرد!

من غم از دست دادن ونداد ایمانی را که پدر و مادری بسیار ساده و سالخورده داشت هیچگاه فراموش نخواهم کرد!

در تابستان 1358 خورشیدی هنگام انتخابات مجلس کذائی خبرگان ، ونداد ایمانی در اعتراض به تقلبی که نسبت به آرای دکتر فردوس جمشیدی رودباری کاندیدای سازمان چریکها شده بود اعتراض کرد که ناجوانمرادانه توسط حزب الهی های اجیر شده از جانب حزب جمهوری اسلامی با کلنگ بر سینه اش کوبیدند که بر اثر خونریزی جانش را از دست داد.تظاهرات بزرگی در شهرستان شاهی علیه جنایتکاران ترتیب داده شد و پیکر آن انسان آزاده به شهر کوچک شیرگاه تشیع شد ودر قبرستانی در کنار جاده شیرگاه و شاهی زیر درخت تنومند بلوط به خاک سپرده شد.من که از همان روزهای آغازین انقلاب حملات حزب الهی به میز کتاب چپی را مشاهده کرده بودم و هیچگاه با آنها الفتی احساس نمی کردم و بالاخره با قتل بی رحمانه ونداد در همان آغاز شکلگیری حکومت اسلامی، آینده ایران را تاریک ترسیم کردم!

من غم از دست دادن ونداد ایمانی را که پدر و مادری بسیار ساده و سالخورده داشت هیچگاه فراموش نخواهم کرد.قتل ونداد ایمانی اولین زنگ خطری بود که زیر گوش نیروهای سیاسی زده شده اما هیچ کدام از آنها ،آن قتل را جدی نگرفتند و بدنبال جمهوری اسلامی ضد امپریالیست رفتند و می بینیم چگونه نیروهای اسلامی ابتدا با قتل ونداد ایمانی و سپس توماچ ها و کشتار 67 و قتل های زنجیره ائی و از دست دادن بهترین جوانها در جنگ بیهوده ایران و عراق همه مادران و پدران را داغدار کرده اند.مادامیکه رژیم اسلامی بر سر کار هست ، خونریزی در ایران پایان نخواهد یافت. ناصر مستشار ـ برلین

ایرانی(2)

ققنوس خاکستر نشین تالش

آیا حکومت جمهوری آذربایجان ( آران و شیروان ) در اجرای سیاست سرکوب و امحاء علیه اقوام ایرانی زبان آن کشور موفق خواهد شد ؟ .

پاسخ به این پرسش زمانی پیچیده می شود که در مقام مقایسه وضعیت کنونی ایرانی زبان های قفقاز با وضعیت آنان در زمان حکومت استالین برمی آییم . در این مقایسه می بینیم که مسئله از لحاظ شکلی یکی ست اما از لخاظ ماهوی و هدف متفاوت است .

روس ها در امپراتوری سوسیالیستی خود با سیاست سرکوب قومی ، به دنبال برچیدن زمینه های بروز بحران و تنش در مناطق قومی و ملت سازی بودند . آن ها در چهارچوب آن سیاست برای گروه اندکی از زبانهای رایج در کشور پهناور شوروی مجوز ادامه زندگی صادر کرده بودند و زبان ها و گویش ها یی را که گویشوران کمتری داشتند اما می توانستند به موقع خود کارکرد سیاسی و اجتماعی داشته باشند ، ( مانند آوار ، تالشی و کردی ) در لیست سیاه قرار داده و هر سال آمار تازه ای از کاهش گویشوران آن هارا اعلام می کردند . چنانکه در آمار رسمی سال 1989 شمار تالشی زبانان آن کشور به 22 هزار نفر رسیده بود . اما دیدیم که پس از فروپاشی شوروی ققنوس اقوام و زبان های کوچک ، ناگهان شکوهمند و سترگ سر از خاکستر خود در آورد و به پرواز آمد .

مضمون کلی سیاست روسها تامین امنیت داخلی و ژرفا دادن به روند روسی شدن ملت ها ی تابع روسیه بود . اما اکنون تامین امنیت داخلی ، جای خود را به محاسبات و کشاکش های فرا ملی داده و ژرفا بخشی به نفوذ زبان و فرهنگ ملت حاکم بر ملل تابعه ی یک امپراتوری ، به خصومت قومی و تلاش برای محو هویت اقلیت های قومی و زبانی به نفع اکثریت حاکم در جمهوری آذربایجان ، در راستای سیاست های پان تورکیسم ، با هدف توسعه طلبی ارضی و تشکیل یک امپراتوری خیالی جدید با نام اوراسیا یا جهان تورک به رهبری ترکیه مبدل شده است . از این رو اقلیت های زبانی جمهوری آذربایجان ، به ویژه قوم تالش نه به اقتضای تحکیم امنیت داخلی و همسان سازی ملی ، بلکه به جهت کاهش نفوذ ایران و به اقتضای مقاصد و منافع کشوری ثالث ، زیر تازیانه سرکوب حاکمان کشور خود قرار گرفته اند .

فرایند سرکوب تالشان به عنوان بزرگترین اقلیت قومی و زبانی جمهوری آذربایجان و نماد و مظهر ایرانیت در آن کشور ، درست از زمانی آغاز شد که ابوالفضل محمد اف پس تصرف میز حکومت از راه کودتایی آرام علیه ایاز مطلب اف ، عازم ترکیه شد و برای ادای احترام به آرامگاه آتاتورک رفت و در آنجا خود را ایلچی ایشان در اران و شیروان خواند و به ابوالفضل ایلچی بیگ مشهور گشت .

اقدامات خصمانه ایلچی بیگ با اقلیت های ایرانی زبان به ویژه تالشان ، به صورتی بسیار سطحی و سهل انگارانه و در عین حال آشکارا صورت می گرفت . همین موضوع موجب رویارویی بی پروا ی تالشان با گروه ایلچی بیگ ، بروز تنش در کشور و واگرایی تالشان از حاکمان باکو و زمینه ساز قیام اهالی شهرستانهای جنوب جمهوری آذربایجان برای تشکیل جمهوری خودمختار موسوم به تالش مغان گردید .

در آن شرایط بود که بی کفایتی دولت ایلچی بیگ برای اربابانش محرز گشت و پس از بروز حوادثی ، حیدر علی اف نخجوانی تدریجا به حکومت رسید . ایشان که سیاستمداری کارکشته و دست پرورده کا . گ . ب بود ، ماموریت ایلچی بیگ را زیرکانه و به شیوه کارآمد تری برعهده گرفت و زمانی که هنوز رئیس جمهور نشده بود ، سرهنگ علی اکرم همت اف را برای مطالبه و تشکیل جمهوری تالش مغان تشویق کرد ولی بعدا با فریب صورت حسین اف رهبر شورشیان گنجه که باکو را مسلحانه به تصرف درآورده بود ، و با تکیه بر قدرت و موقعیت او ، فرمان سرکوب برپا دارندگان جمهوری تالش مغان را صادر کرد و به این ترتیب ضربه ای سخت بر پیکر قوم تالش وارد نمود ، اتحاد و انسجام موجود در بین آن قوم را درهم ریخت ، بسیاری از روشنفکران و نخبگان سیاسی قوم مذکور متواری یا محاکمه و زندانی شدند ، تمامی مراکز فرهنگی و اجتماعی آن قوم تعطیل شد و تالشان برای چند سال با رعب و سرخوردگی به انزوا رانده شدند . اما این پایان ماجرا نبود . گروهی از روشنفکران و فعالان سیاسی و فرهنگی تالش شمالی در داخل و خارج از کشور به تلاش خود برای احیای حقوق دمکراتیک تالشان ادامه دادند . پس از تقاضای جمهوری آذربایجان برای پیوستن به شورای اروپا و مطرح شدن شرایط اروپا برای پذیرفتن آن تقاضا ، فرصت مناسبی پیش آمد که تالشان در جهت تحقق حداقل خواسته های خویش از آن به خوبی استفاده کردند و در نتیجه علی اکرم همت اف از زندان آزاد شد ، آن گروه از هم رزمانش از جمله هلال محمد اف نخست وزیر و فخرالدین عباس زاده رئیس مجلس جمهوری تالش مغان ، که در تبعید به سر می بردند به با بازگشتند ، مرکز مدنیت تالشان دوباره اجازه فعالیت یافت ، نشریه صدای تالش پس از نه سال تعطیلی باردیگ منتشر شد و تردد فعالان فرهنگی تالش شمالی به ایران افزایش یافت. اما این ها چیز هایی نبودند که از نظر پان تورکیست ها و مخالفان ایران دور بماند . دوباره حساسیت ها و نگرانی ها نسبت به تالشان در ارگانهای امنیتی و پلیسی باکو اوج گرفت . به لحاظ این که کلیه تحرکات تالشان قانونی و مورد تایید ناظران شورای اروپا بود ، کسی متعرض و مانع آنها نمی توانست بشود . از این رو برای ادامه سرکوب و ترساندن و منزوی کردن تالشان هویت خواه ، سناریوی دسیسه به اجرا درآمد . بر اساس آن سناریو باید یکی از مشهورترین و شریف ترین رهبران نخبگان قوم تالش قربانی می شد و دفتر مرکز مدنیت و نشریه صدای تالش لاک مهر می گردید . در آن بازی شرم آور قرعه به نام نوروزعلی محمد اف رئیس شعبه زبانهای ایرانی آکادمی علوم باکو، مدیر نشریه صدای تالش و رئیس قبلی و معاون کنونی مرکز مدنیت افتاد .اورا به اتهام واهی دریافت کمک مالی از بعضی ایرانی ها و تالاش برای دامن زدن به اختلافات قومی بازداشت شد و پس از تحمل یک سال زندان و شکنجه ، در یک دادگاه فرمایشی محاکمه و بدون هیچ دلیل و مدرک و صرفا به استناد اظهارات یک فرد بیمار و فاقد تعادل روانی ، به تحمل ده سال زندان محکوم گردید . همچنین ارگانهای امنیتی باکو با دخیل و متهم ساختن برخی از روشنفکران برجسته تالش ایران در پرونده نوروزعلی ، شرایطی به وجود آورده که داشتن رابطه با آن ها در مقام جرم قرارگرفت .

این دسیسه و تحرکات پلیسی دولت باکو علیه تالشان ، متاسفانه حتی برای زمان کوتاهی هم که باشد، موثر واقع شده است . آن زهر چشم نشان دادن ، روشنفکران تالش شمالی را از فعالیت پیشین بازداشته و حتی اغلب آنها ، روابط خود را با فعالان و موسسات فرهنگی تالش ایران قطع کرده اند . در ادارات و مراکز دولتی جمهوری آذربایجان ، تالش بودن و به تالشی سخن گفتن به امری مجرمانه تبدیل شده است . تمام تریبونهای ابراز وجود از تالشان گرفته شده ودر عرصه رسانه ای آن کشور حضوری ندارند . واین دقیقا همان چیزی ست که حکومت باکو به دنبال آن بود .

آیا ققنوس پیر تالش ، در شمال آستاررود دوباره به

خاکستر نشسته است ؟

شهاب

تخريب قبرستان بهائيان اين بار در قائمشهر !

اکبری نماینده ی شاهی ( قایمشهر) کسی است که در اولین قتل دگر اندیشان بعد از انقلاب اسلامی در ایران نقش کار گزار را ایفا کرد. وی به همراه دیگر چماقدارهای تالار پشت ونداد ایمانی را در متانکلا شاهی به قتل رساند.

غم کشته شدن ونداد ایمانی هرگز نمی توان فرامو

در تابستان 1358 خورشیدی هنگام انتخابات مجلس کذائی خبرگان ، ونداد ایمانی در اعتراض به تقلبی که نسبت به آرای دکتر فردوس جمشیدی رودباری کاندیدای سازمان چریکها شده بود اعتراض کرد که ناجوانمرادانه توسط حزب الهی های اجیر شده از جانب حزب جمهوری اسلامی با کلنگ بر سینه اش کوبیدند که بر اثر خونریزی جانش را از دست داد.تظاهرات بزرگی در شهرستان شاهی علیه جنایتکاران ترتیب داده شد و پیکر آن انسان آزاده به شهر کوچک شیرگاه تشیع شد ودر قبرستانی در کنار جاده شیرگاه و شاهی زیر درخت تنومند بلوط به خاک سپرده شد.من که از همان روزهای آغازین انقلاب حملات حزب الهی به میز کتاب چپی را مشاهده کرده بودم و هیچگاه با آنها الفتی احساس نمی کردم و بالاخره با قتل بی رحمانه ونداد در همان آغاز شکلگیری حکومت اسلامی، آینده ایران را تاریک ترسیم کردم!

من غم از دست دادن ونداد ایمانی را که پدر و مادری بسیار ساده و سالخورده داشت هیچگاه فراموش نخواهم کرد.قتل ونداد ایمانی اولین زنگ خطری بود که زیر گوش نیروهای سیاسی زده شده اما هیچ کدام از آنها ،آن قتل را جدی نگرفتند و بدنبال جمهوری اسلامی ضد امپریالیست رفتند و می بینیم چگونه نیروهای اسلامی ابتدا با قتل ونداد ایمانی و سپس توماچ ها و کشتار 67 و قتل های زنجیره ائی و از دست دادن بهترین جوانها در جنگ بیهوده ایران و عراق همه مادران و پدران را داغدار کرده اند.مادامیکه رژیم اسلامی بر سر کار هست ، خونریزی در ایران پایان نخواهد یافت.

مازیار

رسوایی اخلاقی در اداره کل ارشاد استان تهران

بنیان فکری و عقیدتی این رژیم از روز اوّل موجودیّتش بر سوءاستفاده از قدرت و فساد گسترده در همه زمینه ها می باشد. مگر افتضاء وزیر ارشادشان را فراموش کر ده اید؟ آخوند معادیخواه که بایکی از کارمندان زن متاهل رادیو و تلویزیون رابطه پنهانی داشته است.این رژیم فقط برای جبران حقارتهاو تحقیر های به حقّی که از ناحیه جامعه به آنها روا شده, پس از رسیدن به قدرت سیاسی تمام همّ و غمش رادر راستای انتقام گیری از ارزشها و فرهنگ مدنی بکار بسته و بخصوص نگاه و دید آنان به زنان که همیشه اسلامیستها از ناحیه آنان بیشترین مقاومت را در مقابل خود دیده اند وبیشترین بی اعتنایی هم از ناحیه زنان به ایدئولوژی آنان شده, برای همین مورد بیشترین هتک حرمت از ناحیّه این عناصر پلید و عقب افتاده واقع شده اند. این مشکلات و ناهنجاریها فقط با سرنگونی این رژیم پلید قابل حل و اصلاح هست.