محسن کردی

آقای ابراهیم نبوی امروز در سایت روز دات کام مطلب شما را خواندم. خیلی ساده و لری نوشتی منهم ساده و لری می نویسم. خیلی ها عقیده دارند که من شاه پرست هستم. اشتباه است. من همیشه خواسته ام عدالت در مورد همه اجرا بشه. چه شاه چه خمینی و چه دیگران یک بارهم دلم میخواد در مورد محمدرضاشاه بنویسی. چرا این عجز و لابه هایی که به خاتمی می کنی که به جایی هم نمیرسه، به رضاپهلوی نمی کنی

که اونهم به جایی نمیرسه؟ زمان شاه را که یادت هست؟ کدام یک از این خواسته هایی که مطرح کردی مشکل تو بود که الان حسرتش را می کشی و از خاتمی میخوای که بیاد برات فراهم کنه؟ اصلا جاش بود که از شاه بخواهی؛ که همون اوضاع سابق را بر قرار کنه؟ به خاتمی میگی الف نون آبروی مملکت را برده، خاتمی بیاد آبرو را برگردونه. جون همون عدالتت یک مقایسه ای بین آبروی مملکت زمان شاه و زمان خاتمی بکن. هردو رژیم دیکتاتوری بودن و زندانی سیاسی داشتن. زندانی سیاسی زمان شاه را با زندانی سیاسی زمان خاتمی مقایسه بکن. حالا که مقایسه بین دیکتاتوری هاست دلت نمیخواست که زندانی سیاسی زمان شاه باشی؟ اگه از شاه تقاضا میکردی اوضاعی فراهم کنه که دختر و پسر بتونن آزادانه دست همدیگه رو بگیرند .. خنده ات گرفت؟ نوشته ای "چه جوری بهت باید قول بدیم که بچه های خوبی هستیم و بخدا بهت کمک می کنیم که مملکت رو اداره کنی، بهت کمک می کنیم و بیخودی هم هر روز تند نمی ریم که اذیتت کنیم. همراه ات هستیم و دل مون لک زده که مثل آدم زندگی کنیم. ما از بی احترامی خسته شدیم. ما از اینکه هر روز بشنویم یکی دیگه از بهترین بچه های این مملکت رفت فرنگ و دیگه نمی آد خسته شدیم. ما از اینکه هر روز دروغ بشنویم خسته شدیم، ما از اینکه هر روز ببینیم یک وزیر بی عرضه می ره کنار یکی بی عرضه تر می آد جاش خسته شدیم. ما از اینکه قیمت ها مثل موشک می ره بالا و در عوض موشک ها سقوط می کنه خسته شدیم. ما از خالی بندی ها خسته شدیم. ببین! چرا نمی فهمی!؟ چرا نمی تونی بدبختی ما رو درک کنی! ما از این وضع خسته شدیم. باید چی کار کنیم؟" ابراهیم جان اینها رو باید از رضا پهلوی بخوای نه از خاتمی. هر دو نمی تونن برات فراهم کنند اما از رضا پهلوی خواستن باز قابل فهمه چون زمان پدرش اوضاع خیلی بهتر از زمان خاتمی بود. در ایران امروز دیگه خاتمی شلوار خودشو هم نمیتونه بالا بکشه. خیلی تقاضاهای دیگه که از خاتمی داری رو دوباره بخون و شاه را مقابل خودت مجسم کن که داری این تقاضاها رو مطرح می کنی. اصلا چیزی برای تقاضا کردن باقی می موند؟ اصلا نیازی بود که این همه عجز و لابه به شاه بکنی؟ اینها که نوشتی و آرزو داری خاتمی برقرار کنه زمان اون خدابیامرز مثل سوار شدن به تاکسی و اتوبوس در دسترس و فراهم و فراوان بود، از آبرو بگیر تا راحتی در زندان و رفتار مثل آدم. توی یوتوب همین دادگاه گلسرخی را نگاه کن. چقدر این گلسرخی مهمل می بافه و چقدر ما فکر می کردیم حالیشه و دادگاه چه احترامی در موردش داره. حالا که دیکتاتور را تحسین می کنی خوب یک دیکتاتور کلاس دار را تحسین کن چرا این آخوند پیزوری؟ راستی این چه حکمتیه که عجز و لابه به آخوند عمامه به سری که نقش بزرگی در افتضاح امروز داشت افتخار داره و اینهمه کامنت تحسین آمیز می گیری اما یک کلمه.. یک کلمه از اون خدا بیامرز دیکتاتور که این همه به این مملکت خدمت کرد حرف مثبت بزنی خود فروخته و بی غیرت خطاب می شی؟ فقط یک نگاه به نوشته ات بکن و اینها را خطاب به محمدرضاشاه قرائت کن. ببین چی به سر خودمون آوردیم. اگر زمان شاه این نوشته را به تو نشان میدادند که سی سال دیگه چنین عاقبتی داری و چنین عجز و لابه ای به این آخوند می کنی آیا اصلا طرف تظاهرات توی خیابون می رفتی؟ من این نوشته را در وبلاگم هم به آدرس زیر خواهم زد؛ http://mohsenkordi.blogspot.com

یک کاربر

پرونده تجاوز جنسی علی کردان در زمان شاه!

وزير كشور ايران جعلى بودن مدرک تحصيلى اش را پذيرفت

عوض علی کردان، که دو ماه پیش به وزارت کشور منصوب شد، سرانجام امروز در نامه ای تائید کرد که مدرک دکتری حقوق او جعلی است. او هنوز اعتراف نکرده که به جرم تجاوز جنسی در سن 20 سالگی اش، درحکومت پهلوی زندانی شده بود- در حالیکه اسناد و مدارک معتبر متجاوز جنسی بدون او از آرشیو قوه قضائیه بیرون آورده شده است.

عوض علی کردان، اهل ساری مازندران، پس از تحمل دو ماه لکه ننگ جعلی بودن مدرکش، امروز در نامه ای به سبک دروغگویان فراموشکار و با شیوه تقیه شیعه، داستان های هزار و یک شب به هم بافت تا مدعی شود که وی دروغ نگفته، بلکه کسی که مدرک دکتری به او فروخته، دروغ گفته و آن فرد نماینده دانشگاه آکسفورد نبوده است. کردان در نامه خود به دروغ افزوده است: آن فرد هم ناپدید شده است.

کردان در ادامه دروغ گوئی های افسانه ای خود، نوشته آن چنان ناراحت است و آبرویش را لکه دار می بیند که می خواهد علیه آن فرد، که فعلا ناپدید شده، شکایت کند!! حالا لابد چون او وزیر کشور است و همه اختیارات را برای جعل مدارک دارد، یک هویت برای فرد خیالی درست خواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران در این شیوه ها تبحری بسزا دارد.

نامۀ دروغ بودن مدرک دکتری حقوق کردان امروز در جلسۀ مجلس خوانده شد. آقای لاریجانی رئیس مجلس نیز تنها گفت: «لازم بود مسائل روشن شود»، ولی افزود: «حال باید براساس مصالح کشور تصمیم گیری شود»!

معلوم نیست چرا دروغگوئی یک فرد کذاب باید با «مصالح ایران» ارتباط داده شود!

حال این فرد کذاب و جاعل و دزد بیت المال که 20 سال با مدرک دروغین دکتری، از بیت المال ایران حقوق و مزایای ماهیانۀ یک دکتر را گرفته، باید امانتدار رای مردم در انتخابات ریاست جمهوری نیز باشد!!

سایت خبری «تابناک» امروز نوشت: «کافی نیست که کردان در نامه کتبی نوشته است که دکترایش جعلی است، بلکه چون رئیس دانشگاه آزاد هم تائید کرد که کردان هیچگاه لیسانس و فوق لیسانس واقعی از این دانشگاه نداشته، باید کردان همه حقوقی را که در دهها سال گرفته، به بیت المال برگرداند».

کردان تنها فوق دیپلم از یک دانشکده در استان مازندران را دارد. او در زمانی که سرباز بود، مرتکب تجاوز جنسی شد. دادگاه ساری در آن زمان کردان را متجاوز و فردی خطرناک برای جامعه معرفی و محکوم کرد. این متجاوز جنسی در زندان بود که در زمان شورش های موسوم به انقلاب، همراه با زندانیان خطرناک دیگر از زندان گریخت، و به صف انقلابیون پیوست.

کردان سالهای طولانی از فرماندهان و مدرسین ارشد در دانشگاه سپاه پاسداران (دانشگاه امام حسین)، سالها معاون لاریجانی در امور مالی در صدا و سیما، از کارمندان ارشد دفتر آیت الله خامنه ای و از نزدیک ترین دوستان آقای مجتبی خامنه ای (پسر رهبر نظام) است.

سایت «تابناک» امروز نوشت: «هر حقوقی که این فرد، با مدرک بالاتر از فوق دیپلم گرفته، دست اندازی به بیت المال محسوب شده و باید پولها را پس دهد و او که خود حقیقت را می دانسته، باید جوابگو باشد، و احمدی نژاد و سایر مسؤولین باید رفتاری درست در این مورد در پیش گیرند تا مردم گمان نکنند فردی با مسؤولیت عالی مرتکب چنین خبطی شده، بازخواست نمی شود و کردان حداقل باید فورا نامه سرگشاده به ملت شریف ایران نوشته، از ملت شریف ایران نوشته،از ملت معذرت بخواهد».

کیانوش توکلی

نکند که زندانیان سیاسی و مدنی کرد تجزیه‌طلب باشند؟!!!!

دوست گرامی جناب " یک فارس زبان "

لینک "کامنت هی جالب و خواندنی " با انگیزهای زیر ایجاد شده است:

1_برای تشویق کامنت گذارهایی که از کلمات توهین آمیز استفاده نمی کنند2_ جهت ثبت در ارشیو سایت3_ برای مطالعه بیشتر کاربران سایت

بهمین منظورلینک برخی کامنت ها به" بالاترین" و "دنباله" داده می شود و همچنین سایتی است که فقط برخی کامنت ها اختصاص یافته است از این رو اگر دقت کرده باشید تقریبا 70 در صد "برخی کامنت ها" در لیست پر بیننده ترین مقالات سایت قرار می گیرد.

من سعی می کنم هر بار کامنتی را بعنوان "سرکامنت" در لید نوشته قرار دهم و اگر یادتون باشه چند روز پیش نوشته خود شما را بعنوان سرکامنت قرار داده ودم و کسی هم اعتراض نکرد .

و در این راه سی می کنم هر بار یکی از نوشته کامنت گذار ها بهر جویم .

معمولا تهیه برخی کامنت ها کار ساده ای نیست به قول شما نباید مرعوب شد و عدالت خبری راهم بایستی رعایت کنم و...

این بار هم خیلی روی نوشته "بی نام " فکر کردم برای انتخاب لید نوشته ایشان را کمی سانسور ... و حدس می زدم مورد انتقاد قرار خواهم گرفت چرا که نوشته اش خیلی تند بود و برای اینکه امشب که از سر کار می اید فریاد نزند ...

از طرف دیگر جان کلام "بی نام" این بود که بابا ما کرد ایرانی هستیم واز کشور دیگری به ایران کوچ نکرده ایم که حالا بخواهیم برگردیم واز تاریخ مشترک سیاسی کرد ها و فارس گفته است و...

بهر حال انتخاب" سر کامنت " همواره موضوع دعوا بر انگیز ی می تونه باشه وموضوع ارعاب نیست بلکه رنگارنگی نظرات است که بایستی انعکاس یابد

با احترام

بی نام

برای همتبارم جمال: پسرم من کی وکجا گفتم که ایران ازآن کردهاست؟ مگر درایران فقط کردهست که من آنرا فقط ازآن آنها بدانم؟ نه ایچنین نیست وایران متعلق بتمامی مردمانیست که درآن زنگی میکنند و هیچ احدی حق ندارد دستور نفی بلد دیگران را صادر کند.تو هم حقنداری از جانب تمام کردهای جهان پرچم استقلال برفرازی آنهم در منطقه ایکه حتئ برای نمونه یکشور واقعآ مستقل وجود ندارد خاورمیانه ونزدیکرا میگویم! دولت جانی و آدمخوار اسرائیل هم اگر یانکیها وسایر جهانخواران دست از پشتش بردارندحتئ بادویست بمب اتمیش هم یکهفته دوام نمیآرد .کدام استقلال ؟.لطفآ آبرا بیش ازین که هست شما جوانان گل نکنید/باندازهء کافی میئله داریم برای حل کردن!

بهروز ستوده

وقتی وزرات اطلاعات برای ما " تاریخ "می نویسد!

آقای کیانوش توکلی عزیز. اینکه در آستانه انقلاب 57 ، فدائیان خلق و بطور کلی همه گروههای چپ و انقلابی خواهان انحلال ارتش ایران و تأسیس "ارتش خلق" بودند و خمینی و آخوندهای حاضر در صحنه ، خواهان حفظ و بقای آن ارتش و بدست گرفتن فرماندهی و کنترل آن ، یک واقعیت تاریخی است . از همه مهم تر اینکه اگر به تاریخچه خمینی نگاه کنید او تا قبل از استقرار در پاریس (توسط ابراهیم یزدی و شرکاء و زد و بندهای سیاسی با قدرت های بزرگ به منظور تصرف قدرت سیاسی)او(خمینی) حتی یک کلمه در باره انقلاب کردن و سرنگون ساختن رژیم شاه سخن نگفته بوده است . برخلاف تحلیل های ارائه شده از جانب بسیاری از تحلیل گران اپوزیسیون ، طرح تز

طرح تز حکومت اسلامی و ولایت فقیه از جانب خمینی در سالهای پیش از انقلاب 57 را نباید به حساب هدف مند بودن مبارزه خمینی با رژیم شاه ، برای سرنگون کردنش و تأسیس ولایت فقیه گذاشت . اینگونه نظریه پردازی ها در مورد "حاکمیت و مشروعیت حکومت" ، صدها سال در میان آخوندها رایج بوده است . در حقیقت خمینی و روحانیت شیعه در یک لحظه تاریخی بر ماشین "انقلاب" که از مدت ها قبل توسط چپ انقلابی ایران و مجاهدین خلق به راه افتاده بود سوار شدند، فرمان این ماشین را بدست گرفتند و سوخت کافی هم تا سرنگونی رژیم شاه به آن رساندند . و همانطور که می دانید شعار "ارتش برادر ماست " و نشاندن شاخه های گل در لوله تفنگ های سربازان ارتش به توصیه خمینی و آخوندها بود نه سازمانهای انقلابی آن زمان که خواهان انحلال "ارتش شاهنشاهی" و ایجاد "ارتش خلق" بودند .

این نکته را نه برای ملامت و سرزنش از نسل جوان و انقلابی که شریف ترین شان جان و تمام هستی خود را به امید برپا کردن ایرانی آزاد و آباد و مستقل در طبق اخلاص گذاشتند ذکر کردم بلکه برای بی غرض و تعصب به گوشه ای از تاریخ معاصر ایران نگاه کردن و از آن پند گرفتن است که در اینجا ذکر کردم .

یک فارس زبان

نکند که زندانیان سیاسی و مدنی کرد تجزیه‌طلب باشند؟!!!!

جناب توکلی، جناب "بی نام" و جناب جمال توجه فرمایند؛

اول جناب جمال، این جناب "بی نام" در کامنت شان خیلی برای ایران احساسات نشان داده اند. نظرتان چیست؟ جناب "بی نام"، که اینقدر سنگ ایران را به سینه زده اید، اینهمه امثال همین آقای جمال به آرمانهای شما و امثال شما خرابی زده اند، کجا بودید که یک بار جلوی اینها از ایران تان، همانگونه که خود خواهان آن هستید دفاع کنید؟

جناب توکلی، شما مرعوب شده اید. آنچنان مرعوب جو سازی ها و شانتاژها شده اید که در این سایت غیر فارس بودن شده است امتیاز و هرکس از این امتیاز برخوردار باشد میتواند به سروپای دیگران خرابی کند و مورد اعتراض هم واقع نشود. اول صبر کردم گفتم شاید ندیده باشید. اما خودتان آمدید و کنترل کردید و کامنت گذاشتید و امروز یک روز از کامنت جناب "بی نام" می گذرد. گویا عیبی در کامنت "بی نام" ندیدید. سایر مدیران ادب پرور سایت نیز چیز عجیبی ندیدند.

من یک کامنت گذاشتم که نظیر آنرا با همین ملایمت جدایی طلبان بارها گذاشته اند جدایی طلبان با لحنهای بسیار زشتی بارها و بارها کامنت گذاشته اند. وای از روزی که یک کسی مثل من مثلا میخواست به او اعتراض کند. فقط اعتراض و نه فحش و فضیحت. باران شوونیزم و نژاد پرست بر سرش ریخته می شد. شما به کامنت اول من ذیل این مقاله توجه کنید. آیا حرف ناشایستی در آن هست؟ آیا به کسی توهین شده؟ آیا من به عنوان یک ملیت فارس حق ندارم که نخواهم دیگران با من همراهی نکنند؟ پشتیبانی زوری هم داریم؟ اگر کرد و ترک همین حرفهای مرا تکرار کند عین حق است اما اگر من فارس این حرف را بزنم لایق کامنت جناب "بی نام" هستم. من خواستم نمونه ای از فحش های کامنت او.. یعنی فحش خالص است و این اصلا غلو نیست بروید کامنت اش را بخوانید. خواستم فحشهای او را در اینجا بیاورم دیدم باید ده یازده خط فحشهایش را باید ردیف کنم. آیا من فارس اگر با این لحن با یک جدایی طلب سخن بگویم فریاد و باران اعتراض شماها و سایر مدیران سایت و امثال همین جناب "بی نام" بلند نمیشود؟ بروید یک بار دیگر کامنت او را بخوانید و فقط فحشهایش را بشمارید. براحتی از همان اول که سر گذر را قرق کرده و عربده کشیده که "به در میگم که دیوار هم بشنفه" و امشب از اون شباس که من دوباره فرایاد بزنم" شروع کرده و تا به آخر هرچه را لایق خودش و تبارش بوده به من نثار کرده. بار اولش هم نیست که این کار را می کند خودش می گوید "دوباره" میخواد فریاد بزنه. در این سایت آزاد است که به فارس هرچه از دهن تان در می آید بگویید اما هرگز و هرگز حتا انتقاد که هیچ، از طرف یک فارس اگر درخواستی هم مطرح شود باید اینجوری پاسخ بگیرد تا حقوق بشر رعایت شده باشد.

میدانید.. جناب توکلی و سایر همکاران، شما مرعوب شده اید. به همین دلیل هم آدمهای قابل ترحمی هستید. آدمهایی هستید که توان تحلیل مسائل را ندارید و به زیر و بم سیاست وارد نیستید و دست به کاری زده اید و با کسانی سر و کار دارید که پرداختن به آنها کار شماها نیست. برای همین هم به همین راحتی گرگها شماها را میدرند.

آنچنان دارند از شانه های تان کولی می گیرند و پشت سرتان به این دریای سادگی تان میخندند که دل هر صاحبنظری به رحم می آید. البته منظورم همه مدیران سایت نیست. بخصوص آنها که چه بسا خودشان از جمله همان گرگها و "بی نام" پشت این قضایا باشند.

کیانوش توکلی

همه حمایت کردند اما چه کسی تائید کرد ؟ افشای موضوع کذب اعتصاب غذا و پشت پرده آن

این مقاله توسط دوستی برای سایت ارسال شده است . مطالبی در این نوشته طرح شده است که اصولا اعتصاب غذای زندانیان کرد دروغ بوده است!!! من جدا از کاوه آهنگری , جمال و بی نام می خواهم که اولا این مطلب را دقیق بخوانید ودر مورد ادعا ها ی این بیانیه تحقیق کنند ایا براستی این دروغ را پژاک برای بهر بردای سیاسی در اروپا راه اندازی کرده است؟ بهر حال فعالان حقوق بشر کرد بایستی بسیار مسئولانه برخورد کنند وگرنه بی اعتمادی به اخبار فعالین حقوق بشری ضربه بسیار سنگینی خواهد بود

هشدار!

هشدار! فاجعه به چند قدمی پادگان اشرف رسيده است

يک موضوع اصلی مطرح شده در مقاله ی آقای محمد علی اصفهانی در «هشدار! فاجعه به چند قدمی پادگان اشرف رسيده است» را نبايد فراموش کنيم: « با آنچه مجاهدين در جريان هفده ژوئن با آن «خودسوزی» های معروف نشان داده اند، و بيشتر از آن، با آنچه آقای مسعود رجوی چند بار در چند جلسه ی شورای ملی مقاومت (قبل از تابستان ۱۳۷۹ که راقم اين سطور از شورا کناره گيری کرد) اظهار داشته اند، و مخصوصاً از ذکر آن خودداری می کنم، بيم ديگری نيز می رود. (...) (...) آقای رجوی، بعد از ماجرای آن «خودسوزی» ها نيز در پيامی که در سايت ها ی مجاهدين و نشريه ی رسمی آن ها منتشر شد تأکيد کرده اند که در همان موقع می توانستند پيام بدهند اما (به تصريح عينی خودشان) ترسيده اند که پيامشان کار را بدتر کند .و معنای اين «بدتر کردن» مشخص است: واداشتن تعداد بيشتری از افراد به خودسوزی.(بقيه در ادامه ی کامنت)

اگر شما بر عکس من موفق به پيدا کردن اين مقاله ی بسیار با اهميت، در لابلای آرشيو سايت ايران گلوبال نشديد («همه مساوی هستند ولی بعضی ها مساوی ترند» جرج اورول) به سايت خود آقای محمد علی اصفهانی www.ghoghnoos.org مراجعه کنيد و مقاله را حتماً با دقت بخوانيد.

پنج پارامتر اصلی صورت مسأله و پنج پاسخ اصلی به خود مسأله، به قلم يک عضو برجسته ی سابق شورای ملی مقاومت که با وجودی که از رهبران مجاهدين خوشش نمی آيد و از طرف آن ها و جيره خوارانشان مورد انواع دشنام ها و اتهامات قرار گرفته است (بين صد تا صدو پنجاه ياوه به نام مقاله عليه او در مدت يک تا دو ماه در سال گذشته، يعنی چيزی که در تاريخ هرزه نويسی های مجاهدين بی سابقه است) بدون حب و بغض به دفاع از حقوق افراد پادگان اشرف برخاسته است، وعوامل رژيم در سايت های وابسته و مشکوک به خاطر اين مقاله بر او تاخته اند.

جمال

جناب یک فارس زبان آیا میخواهید جوابتان را با نام یک کرد زبان بدهم یا با نام جمال ؟ فکر میکنم جوابتان را دقیقأ مثل خود شما بدهم پس بنا بر این نام جمال را در این کامنت از یاد خودتان ببرید . و تصور کنید که‌ یک کرد زبان جوابتان را خواهد داد جناب یک فاس زبان نه‌ جمال

آنچه‌ که‌ شما در مورد کامنت بی نام نوشته‌اید من جواب آن را به‌ خود بی نام واگذار میکنم که‌ مطمئنأ جوابتان را خواهد داد ، و شاید من با بی نام 100% اختلاف نظر داشته‌ باشم که‌ در پائین به‌ آن اشاره‌ میکنم

ولی من برداشت خود را اول کوتاه در مورد کامنت بی نام به‌ عرض جناب عالی میرسانم تصور فرمائید در دنیا هیچ کردی وجود ندارد که‌ با تمام وجود به‌ کشور مستقل کردستان اعتقاد نداشته‌ باشد حتی خود فروشان و خائنین کردی که‌ در طول زمان با کشورهای ایران ، عراق، ترکیه‌ بر علیه‌ منافع ملی ملت کرد همکاری کرده‌اند به‌ اندازه‌ همان پیشمرگانی که‌ جان خود را برای آزادی کردستان به‌ خطر انداخته‌اند قلبشان برای یک کردستان مستقل میتپد .

نمونه‌ای از کردستان عراق برایتان می آورم در کردستان عراق در سال 1998 تقریبأ 300000 خود فروش کرد وجود داشت که‌ با رژیم صدام همکاری میکردند و تعداد پیشمرگان به‌ 10000 نفر هم نمیرسید که‌ با رژیم صدام مبارزه‌ میکردند در سال 1999 قیام عظیمی در کردستان عراق رخ داد و تقریبأ تمام شهرهای کردستان حتی کرکوک نیز به‌ دست نیروهای مسلح ملت کرد افتاد و رژیم صدام و اشغالگر در تمام کردستان ملت کرد با اوردنگی آنها را بیرون انداختند آیا میدانید نیروی محرک و اصلی این قیام و تصرف شهرها و پاک سازی آن از دست اشغالگران عراق در کردستان همین 300000خودفروش و خائنین کردستان ( جاشها)بودند که‌ تمام شهرهای کردستان را آزاد کردند.

پس اطمنان داشته‌ باشید که‌ هیچ کردی در دنیا وجود ندارد که‌ با تمام وجود به‌ استقلال کردستان معتقد نباشد آنچه‌ بی نام اظهار میدارد ایشان فکر کنم تمام ایران را متعلق به‌ ملت کرد میداند و این سرزمین را از آن ملت کرد میداند که‌ البته‌ من با ایشان مخالفم و بهتر میدانم ملت کرد یک بار برای همیشه‌ عبای ایران را به‌ لقایش بخشد و با تمام نقاط مشترکی که‌ ملت کرد با ملت فارس دارد بهتر است که‌ این ملت را تنها همسایه‌ خود بداند که‌ این به‌ نفع هر 2 ملت کرد و فارس می باشد .

جناب یک فارس زبان انگار به‌ جای 9 ماهه‌ 6 ماهه‌ به‌ دنیا آمده‌اند ایشان با افتخار فریاد یک فارس زبان و ایرانیت فارسی را داد میزنند و انتظار دارند دیگران از حقوق خود برای زبان ایشان و کشور بی هویت ایشان صرف نظر کنند . ترمز . جناب فارس زبان جاده‌ لغزنداست این ایران در گذشته‌ و حال و آیند در یک بحران عمیق هویتی قرار دارد و همین بحران هویتی با بودن امثال شما از هم پاشیدگی ایران را تصرع خوهد کرد شما با 35 میلون ترک زبان در ایران 10تا 12 میلون کرد زبان ، عرب زبان ، بلوچ زبان در این سرزمین ناهمگون چکار خواهی کرد ؟ دوران کشتارهای جمعی و جنوساید که‌ گذشته‌ از هم پاشیدگی و تجزیه‌ ایران انکار ناپذیر است و روی خواهد داد این جمعیت 35 میلونی ترک در 25 سال آینده‌ به‌ 70 میلون و کرد به‌ 25 میلون تبدیل خواهد شذ و هیچ نیروی در دنیا قادر نخواهد بود جلو نسل آیند ملت کرد را که‌ برای آزادی کردستان به‌ میدان خواهند آمد بگیرد من خود شاهد تفکر نسل جوان کرد هستم و میبینم بر خلاف پدرانشان برای فدرالیزم و خود مختاری مبارزه‌ نخواهند کرد نسل جوان کرد به‌ چیزی به‌ غیر از استقلال کردستان رضایت نخواهند داد.

نکاتی برای کسانی که‌ خواست استقلال ملت کرد را به‌ فرهنگی تقلیل میدهند در نیم قرن گذشته‌ ملت کرد دم از خودمختاری فرهنگی میزد و خواست رادیو، تلویزیون . روزنامه‌ به‌ زبان کردی را مطرح میکردند ولی امروز مدرنیزم تمام این امکانات را در اختیار این ملتها گذاشته‌ بدون همکار دولتهای اشغالگر سرزمین این ملتها امروز ملت کرد خواست تلویزیون کردی را ندارد خود صاحب 15 کانال 24 ساعاته‌ کردی میباسشد انتر نیت نیز کبود خبر و روزنامه‌ کردی را برای این ملت حل کرده‌ ملت کرد دیگر به‌ غیر از تأسیس کشور مستقل خواهان چه‌ چیز دیگری میتواند باشد ؟

در آخر من نمیخواهم کامنت به‌ درازا بکشد جناب و جنابانی که‌ دم از ایران و زبان فارسی به‌ عنوان نماد کشور نا همگون ایران میزنید زبان و سرزمین هر ملتی برای آن ملت گرامیست و آن را دوست دارد شماها باید بدانید همان گونه‌ که‌ شما دم از زبان فارسی میزنید یک کرد نیز زبان کردی را دقیقأ مثل شما میبیند شماها باید یاد بگیرد هموطن یک کرد مهابادی سنندجی یک کرد دیاربکر و ماردین در کردستان به‌ اصطلاح ترکیه‌ و سلیمانه‌ و هولیر در کردستان عراق است نه‌ جناب سام قندچی ، و محسن کردی و یک فارس زبان و سعی خود را در گذر این مهم از راه مسالمت آمیز میکنیم ولی این را بدانید کردستان سرزمین ملت کرد است و بس و قباله‌ آن تنها و تنها به‌ نام این ملت است و ایران ، عراق ، ترکیه‌ در این سرزمین اشغالگرانی بیش نیستند و ملتی که‌ سرزمینش اشغال شده‌ باشد محق است با هر وسیله‌ای برای بیرون کردن اشغالگران از سرزمین خود.

در مورد زندانیان سیاسی کرد نوشته‌اید که‌ چرا ما شماها را دعوت میکنیم که‌ از خواست این زندانیان دفاع کنید در حالی که‌ ما تجزته‌ طلب هستم جناب کردستان سرزمین ملت کرد است ما نه‌ تنها شـما را بلکه‌ از تمام آزادیخواهان دنیا انتظار داریم در کنار ملت کرد باشند برای آزادی و استقلال این ملت امری که‌ دیر یا زود به‌ وقوع خواهد پیوست.

شما با کمال میل میتوانید در جبهه‌ ضد حقوق بشر باشید با کمال میل در کنار ارتش اشغالگران سرزمین کردستان باشید با کملا میل هورا کش تانکها و توپهایی باشید که‌ به‌ خیال خواد میخواهند ملت کرد را از رسیدن به‌ استقلال باز دارند با کمال میل در کنار جمهوری اسلامی و احمد نژاد باشید برای به‌ بند کشیدن مبارزان راه آزادی کردستان ولی این را بدانید ملت کرد در نهایت پیروز خواهد شد