رفتن به محتوای اصلی

خوبی ایران گلوبال در این هست که زهرا خانم ندارد!
20.04.2008 - 12:21

انتخاب کامنت ها و تنظیم از کیانوش توکلی:

ناصر مستشار

چقدر شما خارجه نشینان از واقعیات ایران بدور هستید!

اخیرا سایت ایران گلوبال شباهت زیادی پیدا کرده است به بحث های روبروی دانشگاه تهران در سالهای 57 ،58 ،59 واوائل60 که هرکسی از تلاش فکری و توشه ائی که اندوخته بود می توانست آنجا عرضه نماید.خوبی ایران گلوبال در این هست که زهرا خانم ندارد.چماقدار های روبروی دانشگاه تهران دیگر در ایران گلوبال کاری نمی توانند پیش ببرند ،چون همه پشت کامپیوتر نشسته اند وفاصله ها مانع در گیری شده است اما روبروی دانشگاه تهران بخاطر نزدیکی افراد هم باعث شده بودکه همه با ادب بحث بکنند. اما در ایران گلوبال هم چماقدار ها یک چیز هائی از هرطرف پیدا می کنند و با نوشته هایشان مثل چماق استفاده می برند ومی زنند بر سرکسانی که با آنها به توافق نمی رسند.توهین های جلوی دانشگاه از ایران گلوبال کمتر بود چون هر توهینی باعث در گیری می شد اما در ایران گلوبال توهین ها منجر به در گیری نمی شود چون نویسندگان روبروی یک دیگر نیستند وهر کس یک گوشه دنیا کنار کامپیوترش نشسته و هرچه دل تنگش می خواهد می نویسد.

راد از اهواز

مردم خشمگین جاده بوشهر اهواز را بستند

گفته مي‌شود كه در پي انتشار شايعاتي مبني بر ابطال انتخابات شهرستان دشتستان در استان بوشهر كه طي آن نامزد اصلا‌ح‌طلبان توانسته بود به پيروزي برسد، مردم اين شهرستان دست به اعتراض زده‌اند. بر اساس گزارش‌هاي رسيده طي چند روز گذشته مردم علا‌وه بر اجتماع در اطراف استانداري بوشهر و ستاد اقامه نمازجمعه، روز گذشته براي چندمين روز در برابر فرمانداري دشتستان در شهر برازجان گردآمده و خواستار تاييد صحت انتخابات در اين حوزه شده بودند. گفتني است مردم بخش شبانكاره هم هفته گذشته با بستن جاده اصلي بوشهر- اهواز اعتراض خود را نسبت به اين اقدام اعلا‌م كرده بودند. همچنين بر اساس اخبار رسيده، نيروهاي امنيتي اقدام به شليك گاز اشك‌آور براي متفرق كردن تجمع‌‌كنندگان كرده‌اند

الاهه بقراط

ebog@gmx.de

تابعیت ما «ایرانی» است و نه «جمهوری اسلامی ایران»

با تأسف از اینکه گفتگو بر سر موضوع اصلی هر بار در بخش «اظهار نظر" به انحراف می رود، از کسانی که مشمول این مشکل می شوند و هم چنین از کسانی که می خواهند از اقدام برای تغییر عنوان «جمهوری اسلامی ایران" در تابعیت تبعیدیان و پناهندگان سیاسی (در پاس پناهندگی)حمایت کنند، خواهش می کنم با کانون پناهندگان سیاسی در برلین تماس بگیرند:

تلفن: 62981530 30 0049

ای میل: VereinIranischerFluechtlinge@gmx.de

و یا زحمت کشیده و برای من ای میل بفرستند:

ebog@gmx.de

در موقعیتی که به آن دچار هستیم، نه تنها جمهوری اسلامی بلکه همگامی «روشنفکران" و سکوت ما نیز نقش تعیین کننده داشته و دارد. نگذاریم جمهوری اسلامی گام به گام صاحب فضای تبعید نیز شود و ما را از اندک امکاناتی که داریم به عقب براند. موضوع اصلی این است!

هرمس

دانشجوی گرامی

وظیفه جامعه شناسی پدیدار ساختن امر ناپیدا و پنهان است. اگر می بینید که در سطح جامعه ایران چنین مباحثی نه به چشم می خورد و نه دیده می شود، دقیقاً برخاسته از آن چیزی است که می توان آن را فقدان حوزه عمومی و حکمفرمائی عدم آزادی قلمداد کرد. من با شما همرای هستم که این ترم ها، در هر دو صورت آن چه به سبک ایران پرستی و چه به سبک قوم پرستی ضد ایرانی،مردود هستند، اما بدانید که درست همین امکان آزادی است که مجال می دهد چنین پدیده هایی، هرآینه مجال بروز پیدا کنند، رخ بنمایند. مزیت آزادی، برخلاف شعارهای متافیزیک سیاسی از قبیل ذات انسان آزادی است، یا زندگی یعنی آزادی، درست در همین برتری تجربی آن است که مجال نمایان شدن آن پدیده هائی را هموار می کند که در فقدان آزادی یا به چشم نمی آیند و یا به شکل افراطی تجلی می کنند. به همین جهت، دوست گرامی، گرچه این بحث ها به نظر بیانگر دور بودن از فضای جامعه ایران است، اما از یاد نبرید، که آن چه در خارج از کشور، یعنی در آستان حضور آزادی روی می دهد، درست آینده ایران است. زیرا آزادی یعنی امکان و مجال عرض اندام تمام تابوها؛ هرچند خود آزادی هم تابوساز است و هم تابوشکن. نتیجه این که، این مباحث مباحثی است که در زیر پوست جامعه در جریان است و منتظر کوچک ترین فرصت و بهانه است تا به شکل انفجاری، چه به شکل انفجار درونی و یا بیرونی، قد علم کنند. وظیفه جامعه شناس لذا درست توجه به این مباحث است و کشف این نکته است که در صورت آزادی چه مباحثی ذهن و جان ما را به خود مشغول خواهد کرد. از یاد هم نبریم، که سبک و سیاق افراطی این نوع مباحث، خود نشانگر همان دور باطلی است که جامعه ما در این صد و پنجاه سال اخیر شاهد آن بوده است: یعنی چرخه آزادی-هرج و مرج. من هم موافق هستم که این نوع مباحث، بیشتر در سطح پوسته است و بیشتر به کفی می ماند که که کیفیت میلیمتری دارد، اما برای یک جامعه شناس همین کف کافی است تا دریابد که چه ممکن است در انتظار ما باشد.

مختار زارعي

مافیا اینجاست..!

روحانیون ارشد خراسان از محمد تقی شریعتی خواستند تا لباس روحانیت را بار دیگر بر تن کند اما او از این دستور امتناع کرده و توانست در پاسخ آنهابگوید: «محیط کار من اقتضا می‌کند من این لباس را نداشته باشم. این لباس در جامعه فرهنگی ما هنوز یک آثاری از بدبینی در جوانان ایجاد می‌کند به همین دلیل حرف را از آنها دیرتر می‌شنوند و من به اصطلاح ایشان آشناترم و با وضع مأنوس خودشان برخورد می‌کنم. بنابراین با این لباس موفق‌ترم

ایرانخواه

چقدر شما خارجه نشینان از واقعیات ایران بدور هستید!

بله مامور جمهوری اسلامی خواندن هم یک لقب است مانند اینکه شما آقای همایون را فاشیست و چونیست بخوانید. شاید یکی اندکی شدیدتر باشد (از دیدگاه شما) ولی این ادبیات سیاسی امروزی ما است. فاشیست که فکر کنم بدتر باشد تا مامور جمهوری اسلامی، زیرا فاشیست (هیتلر و موسیلینی ..) که در تاریخ ملیونها نفر را نابود کردند و جمهوری اسلامی خیلی کمتر از آن. حکومت پهلوی را نمیتوان فاشیست خواند، بایست درست نقد و قضاوت کرد.

در رابطه با پرسشی که شما کردید، اگر خوب در خارج از کشور دنبال تجزیه ایران باشید، بنابر قانون کشوری که در آن زندگی میکنید، حق دارید که این نظر را داشته باشید. و شرایط بیش از دو حال نیست. یا ناآگاه هستید یا مامور کشور بیگانه. اگر ناآگاهید ، من هم میکوشم که نظر شما را عوض کنم. اگر مامور بیگانه هستید، المامور المعذور و کاریش نمیشود کرد. اما در هر دو حالت، اگر بخواهید عملی اش کنید، بایست از جنازه بنده و ایرانیان دیگری رد شوید. انسان بیش از یک جان ندارد:

که این قادسی گورگاه منست

کفن جوشن و خون کلاه منست

در ضمن شما آیا یک بار از پان ترکیستها که حق تعیین سرنوشت بازی در میآورند، پرسیدید که آیا ارمنیان کاراباغ چنین حقی را ندارند؟ اگر بپرسید، نمیتوانند جواب مستقیم و درست حسابی بدهند. در حالیکه کشور آران قلابی است و ارمنیها دو هزار سال پیشتر در آن سرزمینها بودند و حتی رای هم دادن که جدا شوند و بلاخره پیروز هم شدند. اما یک کدام از این پان ترکیستهای ترکیه پرست هرگز پاسخ درست حسابی به شما در این مورد نمیدهد زیرا مرگ خوبست ولی برای همسایه. به هر حال اگر کسی شما را تهدید جنسی کرد یا فحش رکیک داد، بنده که خود را از ایراندوستان و ایرانخواهان! میدانم، چنین کاری را محکوم میکنم. البته شاید این افراد برخلاف شما، در جنگ ایران و عراق شرکت کردند یا خانواده هایی داشتند که شرکت کردند و این مسئله برایشان نیز جنبه احساساتی دارد.

جناب نویدی بنده را هم از مامور جمهوری اسلامی ایران تا سلطنت طلب تا تا چونیست تا پان فارسیست تا پان ایرانیست تا باستان پرست تا ده ها نام بی ربط و غیره خوانده اند. خداراشکر توده-ای/مجاهد نخواندند. در هر حال، من به طور واضح گفتم:جوانی ایرانی و مسلمان و دوستدار تمدن دیرین ایرانی. همین. نه با هیچ گروه سیاسی پیوندی دارم و نه نمیخواهم هم داشته باشم و سایت مستقل هم دارم: www.azargoshnasp.net

یکه سوار و تکه تازم. البته به صراحت هم میگویم، اگر قرار باشد تمامیت ایران در خطر باشد و الهامشاه بخواهد در تبریز قصر بسازد و ترکیه رقاص بیاورد، چنانکه تلویزیون گوناز تی-وی میگوید، من هم طرفدار جمهوری اسلامی ایرانی میشود. همانطور که در جنگ ایران و عراق، با اینکه بسیاری از آخوندهای شپشپو بدشان میومد (برای نمونه داریوش فروهر)، ولی فعالیت سیاسی را هم متوقف کردند. در هر حال ، اینکه شما را مامور جمهوری ااسلامی بخوانند چیز عجیبی نیست زیرا برای خیلی ها و بنده هم اتفاق افتاده است. البته شکی ندارم که اگر مردم بدانند که کسانی دنبال تجزیه ایران هستند، جمهوری اسلامی چندبرابر تبثیت میشود و از این لحاظ شما ناآگاهانه کار مثبتی برای این حکومت میکنید. حتی خود این پان ترکیستها با تندرویهایشان بسیاری از مردم آذربایجان را از خود دور کردند. تا زمانیکه مجلس مردمی و ملی برپا نشود (کم و بیش بر اساس قانون 1906) و مردم رای ندهند، بحثهایی که شما میکنید به نفع جمهوری اسلامی است.

کیومرث نویدی

اپوزیسیون نوین تنها در چالش با تمامیت خواهی اسلامی وباستانگرائی پیروز می گردد!

و همة جهان در تصرف عدوانی
ست.

اجداد همة انسانهای کنونی بارها سرزمین
های یکدیگر را از هم غصب کرده

اند تا رسیده
است به زمان ما که همه
مان تخم
حرامیم (و چه خوب است که چنینیم) هستی اصلا تخم حرام است و حقیقت
هائی را خلق کرده
ایم که اصلا اصیل نیستند. آنها هم تخم
حرامند؛ اصلا حقوق بشر یعنی چه؟ چرا بر مبنای قوانین طبیعی من حق نداشته
باشم این ناصر مستشار را بدل بکنم به کباب کوبیده و بخورمش یا خود شما را آقا بابک؟ همة این قوانین جعل
اند(قرارداد). تنها قانونی که مقدس است و خشم مقدس را هم بر می
انگیزد انسان است. هیچ در باره
اش نمی
دانیم. می
دانیم اگر هم
نوع
خوار شود شیطان خواهد شد و اگر نه به خود خدا می
گوید تو در نیا من درآمدم.

ناصر گرامی سلام

۱ ـ توران
 با ترک نسبتی ندارد. گو فردوسی چنین پنداشته
باشد. توران از توریدن است (قهر کردن) نامی دشمنانه که در یک انشقاق ماندگان بر قهرکردگان گذاشته
اند.

۲ ـ آقا بابک! ترک
ها از کجا آمده
اند؟ شما چه فکر می
کنید؟ از کرة مریخ؟ آقا از دورانی که نخستین هوموساپین به دنیا آمد تا کنون بیش از ملیون سالها می
گذرد. یعنی شما فکر می
کنید در همین چهارصدسال گذشته، نسل دیگری از میمون که قبلا هیچ سابقه نداشته یک باره جهت ژنتیک یافته و بعد به سرعت در عرض سی
صد چهارصدسال همة دوران تکاملی چند ملیون سالة دیگر هوموساپین
ها را گذرانده و شده
است ترک؟

آقا من کم کم به داستان دراکولا هم دارم مشکوک می
شوم.

مرا به خاطر خشمم تقبیه میکنند.

آخر یک جو شعور چطور می
تواند از این همه حماقت دیوانه نشود؟

کرة زمین گرد است. این ترک
ها هم مثل من کرد یک جائیش پدید آمده
اند و راه افتاده
اند و زده
اند و کشته
اند و کشته شده
اند و خورده
اند و خورده
شده
اند تا رسیده
اند به شمال ایران و دیگر مالک جائی هستند که در آن زندگی می
کنند (تصرف عدوانی). اینقدر یعنی سخت است این قضیه؟!

جناب ایران
خواه

مکی
دانم چرا کامنت من گم شده است.

پرسشم این بود: حتی ترور طرف را قبول دارید؟ مخالف نظری
تان را منظورم است؟

می
دانید آیا که این آقا دو سه بار است مرا کارمند وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی معرفی می
کند؟

و این برای شما چیزی
ست در حد این که من به همایون بگویم شووینیست؟

و به خود شما مثلا؟

من خواهان تجزیة ایران نیستم

اما می
پرسم از شما:

اگر روزی بشوم چکارم خواهید کرد؟

منتظر پاسخ تا منتهای هستی
ام خواهم بود.

باز تکرار می
کنم: من هیچگاه به داریوش همایون نگفته
ام فاشیست. گفته
ام آقا نروید کنار جمهوری اسلامی بایستید. جمهوری اسلامی فاشیست است. نمی
شود کنار فاشیسم ایستاد و از دموکراسی و آزادی و حقوق شهروندی دفاع کرد.

من هیچ توهینی به آقای محمد امینی نکرده
ام گفته
ام ایشان از برکردگان آقای داریوش همایون هستند. آقای همایون ایشان و دو نفر دیگر بسیار ستوده
اند.

من هیچ توهینی به جلال متینی نکرده
ام نوشته
ام ایشان منکر وجود ترک در ایران است.

و اما، دانشمند بودن هیچ ارتباطی به گرایش سیاسی یا عقیدتی ندارد. هایداکر را بسیاری یکی از بزرگترین فیلسوفان تاریخ می
دانند. اما ایشان رفت و رسما به نازی
ها پیوست. بسیاری از پزشکانی که در اردوگاه
ها برای تئوری اثبات فروتری نژادی یهودی
ها کار می
کردند پزشکان دانشمندی بودند.

و به هر حال، یک نفر به نام مظنون یک کامنت گذاشته
است و سؤالی طرح کرده است. امیدوارم کسی فکر نکند که خود من آن کامنت را گذاشته
ام. من سر سوزنی ترس از کسی ندارم و می
بینید که ظاهراً یک لشکر دارند به این شاعر یک لاقبا گیر می
دهند.

آن کس که خود را سرباز حقیقت بداند دیگر از هیچ چیز ترس ندارد. بگردید تا بگردیم.

اگر آقای گرگین از اسماعیل خوئی پوزش بخواهد. من هم از او پوزش خواهم خواست و قبول دارم که به جای گه می
خوری باید می
نوشتم بیجا می
کنی. فقط بگویم که توهین من به او در اساس اما حقانیت داشت و توهین او به خوئی صرفا به این خاطر که خوئی اعتقادی متفاوت با ایشان دارد بسیار بی
بط بود.

و باز تکرار می
کنم تا این آقای ج ـ الف تمام کنند. این آخرین مهلت من به ایشان است

آیدین تبریزی

چقدر شما خارجه نشینان از واقعیات ایران بدور هستید!

چندبار باید گفت تا عده ای بشنوند؟!

آیا تفاوت یک اندیشه سیاسی که فقط در اعماق ذهن انسانها حضور دارد را با یک عمل مجرمانه سیاسی درک نمی کنید؟! سوسیالیسم، کمونیسم، لیبرالیسم، فاشیسم، پان ترکیسم،... مکاتب فکری سیاسی اند و تا زمانی که فقط در حد تفکر باشند و مرتکب جنایتی نشده اند، همه آزادند و اینکه کسی را به یکی از مکاتب نسبت دهیم، تنها نظرمان را در مورد طرز فکر او بیان کرده ایم که ممکن است درست باشد یا غلط ولی این درست یا غلط بودن نسبی است و هیچ مرجع عمومی برای داوری وجود ندارد مگر "وجدان افکار عمومی" که در روز انتخابات قضاوت خواهد کرد. مجازات محکومین "وجدان افکار عمومی" نه زندان و نه محرومیت از فعالیت سیاسی بلکه رای نیاوردن در انتخابات است. اما "مامور یا مزدور" کسی بودن یک عمل سیاسی قابل اثبات است و نه یک مکتب فکری! کسی که با توجه به درک شخصی اش یکی را فاشیست می نامد، نظرش را می گوید که قابل اثبات نیست ولی "مامور یا مزدور" نامیدن کسی یک اتهام است که باید ثابت شود. اما کسانی که نامشان مستعار است نمی توانند مدعی باشند که چرا ما را مزدور می خوانید! چون اصلا شخصیتی حقیقی و قابل شناسایی نیستند که بتوان این اتهام را در موردشان اثبات کرد. توجه کنید که اتهام زدن به تنهایی جرم نیست و می توان به هر کسی هر اتهامی را زد ولی باید در دادگاه مدارک لازم را ارائه داد، در غیر اینصورت طرف مقابل می تواند تقاضای اعاده حیثیت کند. چون مستعاران نمی توانند تقاضای اعاده حیثیت کنند، پس نمی توانند در برابر اتهامات حرفی بزنند.

کسی مثل همایون که نام آذربایجان و کردستان را حتی بر روی سازمانهای دفاع از حقوق بشر هم تحمل نمی کند و آنرا تکه پاره کردن حقوق بشر می داند، یک فاشیست تمام عیار است!

اما سئوال من هنوز بی جواب است؟!

مگر نمی گویید: "در کشورهای متمدن دنیا که هر چیزی حساب و کتاب دارد، شما می توانید یقه کسی را که در ملاء عام به شما فاشیست گفته است بگیرید و او را به دادگاه بکشید" خوب بروید از قوانین قضایی یکی از کشورهای غربی مواد قانونی را که به اتهام "فاشیست نامیدن حکومتیان" مربوط می شود را پیدا کنید و بگویید مجازات کسانی که در روزنامه هایشان، یا سخنرانی هایشان، یا راهپیمایی هایشان حکومتیان را فاشیست خوانده باشند، چیست؟! قول شرف می دهم که اگر چنین قانونی را پیدا کردید، من دیگر هیچ چیزی نخواهم نوشت! بروید پیدا کنید تا از شر من خلاص شوید!

شماها هرگز نمی توانید طرفدار آزادی و دموکراسی باشید، چون در محیط آزاد و دموکرات همه تان نابود خواهید شد! به دوستان و همقطارانتان در ایران گلوبال بنگرید که چگونه یک به یک خود را افشاء می کنند! آزادی دشمن شماست، شما با آزادی سر سازگاری نخواهید داشت و من این را کاملا می دانم و به همین خاطر است که می گویم باید از پشت پرده اعلامیه حقوق بشر بیرون بیایید و رک و بدون غل و غش حرفهایتان را با زبانی حقوقی و مستدل و بدون راه فرار بیان کنید!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.