انتخاب و تنظیم از کیانوش توکلی:

داريوش برادري

هرمس جان سرانجام کامنتت را زدند همراه کامنت ديگران. کامنتهاي مرا نزدند. من جواب سخن اقاي کلانتري گرامي را نيز دادم و چون مي دانستم که به احتمال زياد سانسور ميشودف براي خود ايشان در بخش نيلگون نيز فرستادم و خوشبختانه اقاي کلانتري آن را در بخش کامنت مقاله اخرين او يعني تاريخچه نظافت بدن منتشر کرد. جالب و تراژيک است که بايستي کامنت مرا در باب مقاله ام در پاي مقاله ديگري منتشر کنم. ميتواني شما و ديگر دوستان انجا نظر مرا بخوانند.

ناصر مستشار

معجزه هزاره سوم وهاله ائی از نور ،این بارمدیر جهان می شود!

خوانندگان گرامی

ممردم از مدتها پیش نسبت به رژیم متنفر شده اند ودیدیم که درصد بالائی از انها انتخابات رژیم را تحریم کردند اما به همان اندازه همین مردم تا کنون به سوی اوپوزیسیون کهنه با شعار های تکراری نیامده اند. چرا محبوبیت وشانس خاتمی از اپوزیسیون بیشتر است! اپوزیسیون نوین تکرار رژیم گذشته های و رژیم کنونی وهمه حکومت های غیر دمکراتیک استالینی را به مردم وعده نمی دهد.اپوزیسیون نوین باید به همه ساکنین ایران حقوق دمکراتیک شان را به یک اندازه ومساوی بدهد تا خلق های ایران به جای جدائی از ایران ماندن در کنار دیگر خلق های ایران را ترجیج بدهند.اپوزیسیون نوین همه حقوق دمکراتیک را نه در حرف و برای گول زدن مردم وکسب قدرت سیاسی بلکه در اجرای آن باید بپذیرد! حکومت نوین از اپوزیسیون استنتاج می شود. اپوزیسیون نوین فارغ از همه دعواها وکدورت های گذشته با همه کسانی تاسیس می شود که با دشمن مشترک یعنی حکومت اسلامی در ستیزند وبه اندازه کافی از تجربیات تاریخی بهره برده باشند وبا شعارهای نژاد پرستانه،برتری طلبی، ضد عدالت اجتماعی وغیر دمکراتیک سازگاری ندارد!

راد از اهواز

معجزه هزاره سوم وهاله ائی از نور ،این بارمدیر جهان می شود!

وقتی صحبت از اپوزسیون میشود افرادی با نظرهای خود که مسلما نظر گروهی میتواند باشد , صرف نظر از موضوع اصلی روی مسئله ای پا فشاری میکنند که عامل اصلی بی اعتمادی مردم , عدم شکل گیری و سازمان یافتن اپوزسیون میشود . دوستان عزیز اپوزسیون مجموعه ای است از کسانی که در قالب تشکیلات ضمن داشتن نظر و عقیده مستقل خود توان ( تاکید روی کلمه توان میکنم ) تحمل عقیده مخالف را دارند و حاضر به شنیدن حرفها و حل اختلافات از راه گفتگو هستند . فارس که غیر را تحمل نکند به اندازه غیر فارس که فارس را تحمل نکند گناهکار است . همه ما در اهدافی مشترک هستیم . چرا به اختلافی که میتواند در زمان مناسب مطرح شود دامن بزنیم و تشنجی را که متعلق به زمانهای بعد است امروز بوجود آوریم. احمدی نژاد یک فاجعه ملی , زیست محیطی است . رایحه خوش خدمت ایشان بوی مردار میدهد ولی به جای افشاء گری ایشان و خانواده ایشان , توی گوش هم سیلی میزنیم .

نوه آيت الله خمينی: ايران دوران سياهی را می گذراند تیتر مقاله

اینهم یک جور عوام فریبی بین المللی است . کتاب حکومت اسلامی تالیف امام خمینی است . دستور حجاب اجباری اولین دستور حکومتی امام خمینی است . نظارت استصوابی به شکل ابتدائی اولین بار توسط امام خمینی با حذف رجوی از لیست اولین انتخابات ریاست جمهوری شروع شد . عزل بنی صدر , نصب رجائی , مجوز اعدام های گسترده و جنایات بی حد و غیر انسانی را احمدی نژاد نداد , امام خمینی داد .

این تاکتیک حکومت است که جلوی سقوط یکباره را میگیرد , همیشه امید را به مردم داده اند یا خاتمی یا نوه خمینی یا مهدی موعود .... این امیدهای واهی است که سد راه تشکیل اپوزسیون , جنبش , حمایت ملی و قیام فراگیر میشود .

مجید سیاکلی

دست عوامل جمهوری اسلامی؟

دو روزی در سفر بودم و در نیویورک متن مقالهءآقای عارف در بارهءخانم بقراط را از« رادیو اندیشه"شنیدم که بسیار متین و موقّر بود.اما در نگاه به صفحهء«اظهار نظر" سایت ایران گلوبال دیدم که بعضی ها، با کلمات و توهین های مشابه، مرا هم«نواخته اند" و.........در حالیکه من در مقاله ام:

(«در سایهء سایه؟!"،در بخش فرهنگی همین سایت)به حرمت استادهوشنگ ابتهاج( سایه )،نه نامی از آن سایت معروف(گویا)برده بودم و نه نامی از آقای رضا مقصدی،یعنی تمام جوانب اخلاقی یک نقد دوستانه را رعایت کرده بودم،در حالیکه اینک میبینم بعضی«شیر پاک خورده ها"به من نیز توهین نموده ومرا به این و آن مربوط کرده اند و آنچه فراموش شده،موضوع یا مضمون نقد من بر غزلی از آقای رضا مقصدی بود!

حقیقت اینست که با خواندن بعضی «اظهار نظر ها"به این نتیجه رسیده ام که دو – سه نفر بی نام و نشان هستند که با بد نام کردن و توهین به یکی از نجیب ترین و شریف ترین محقّقان وطن ما،قصد ترور شخصیّت و انتقام دارند.صدای همکاران چنین افرادی را هرشب می توان در برنامهء«میزگردی با شما"(رادیو آمریکا)شنید و.....

مواظب دست عوامل جمهوری اسلامی باشیم!

نوروز بر همه مبارک،بر خانم بقراط و آقای مقصدی نیز....

پارتیزان

اقای میرسیاکلی شما هم که از همان شیوه استادتان پیروی میکیند هر کس نقدی باو کند میگوید عامل جمهوری اسلامیست اگر عامل جمهوری اسلامی بودن به همین سادگیست که بنده هم میگم شما عامل جمهوری اسلامی هستید که مثل بازجوی عزیز به جان کسانی افتادهاید که محل سگ به شما و استادتان نمیگدارند مگر شماها و میرفطروس کی هستید که جمهوری اسلامی خودش را برای شما به زحمت بندازد؟ توهم و خودشیفتگی تا کجا؟! یعنی از شما مهمتر و «مبارزتر" در ایرانیا نیست؟!!! این همه مطلب در ایران گلوبال منتشر میشود که حرف مهم و اساسی دارند چرا جمهوری اسلامی برای دو مطلب بی سر و ته شما که نه کسی شما را میشناسد و نه اصلا چیز دیبگری در جایی نوشتید باید عاملان خودش را بزحمت بندازد؟ و اصلا چه سودی از اینکار میبرد؟!!! مگر میرفطروس چه میکند که دیگران نمیکند و چه حرفی بیشتر گفته که بقیه پیش از اون و بهتر از اون نگفتند؟ اخر بچه کلاس اول هم میفهمد چه عقده و کینه ای در نوشته بی سر و ته شما و میرعارف و میرهای دیگری موج میزند که از یکجا سرچشمه میگیرد. در خانه تان اینه ندارید؟!!!

کیخسرو آرش گرگین

آقای مستشار دست مریزاد، از کی تا حالا آقای بنی طرف منبع اطلاعات موثق شده اند؟ (منبع موثق خود آقای بنی طرف ناصر پورپیرار است و باند لاریجانی)؛ سوای این، کدام نیروهای ملی؟ آقای چهرگانی را می فرمایید و هوادارنشان را که در این سایت عرق می ریزند؟ شما به جای جذب همه ی نیروها به یک برنامه ی حقوق بشری عملا دارید می گویید که هر کس برود دنبال یار گیری برای خودش. این است اپوزیسیون نوینی که مدتی ست از آن سخن می گویید؟ خط دادن شما (که البته "خط ِ ملی" است) در این کامنت انقدر عریان است که نیازی به تفسیر ندارد.

و در آخر، گیریم نیروهای ملی ای که شما آنان را تشویق به تکروی و یارگیری می کنید، با این افکار مشعشانه شان، به جای بیست درسد، هشتاد درسد پایگاه اجتماعی داشتند، موضوع کیفیت افکار است آقای مستشار، نه کمیت پایگاه شان. در انقلاب اسلامی ای که شما به درستی ارتجاعی می نامید اش، "نیروهای ملی" آن زمان بیش از نود درسد پایگاه اجتماعی داشتند، در آلمان نازی نیز!

سُر خوردن شما به سوی هویت طلبان (راستی کدام هویت؟ هویتی که فارس را زبان سگان می شمارد؟ و خلیج فارس را خلیج عربی می نامد و کوروش را لواط گر و فردوسی را جعل یهود می شناساند؟) نگران کننده است. اگر بر این باورید که برنامه ی اپوزیسیون دمکرات، چیزی جز فریب و دروغ برای شیره بر سر مردم مالیدن نیست، بسیار جای تاسف است دوست گرامی. این توهینی به همه ی کوشندگان سیاسی ست و نتیجه ی چنین افکاری چیزی نیست جز دامن زدن به اتمیزه شدن اجتماع: وقتی که هیج سخنی باور نشود، هر کس خود اش می شود مرکز ثقل خود اش و در نهایت، جز فرقه گرایی و اعتمادهای مبتنی بر هم-نژادی و هم-مذهبی، هیچگونه مخرج مشترکی برای اعتماد مدنی که مبتنی بر حقوق فردی و شهروندی است، بازنمی ماند. حقوق فرهنگی تیره های گوناگون باشنده در ایران، که خود زیرمجموعه ای از حقوق فردی هستند (اول فرد می آید بعد تیره!)، در یک قانون اساسی مبتنی بر اعلامیه ی جهانی حقوق بشر تامیین می شود. بر آگاهان است که مردمان را به افراط گرایی قومی و گریز از نیروهای سیاسی دمکرات و سرتاسری تشویق نکنند. آشپزان جهنم نشویم.

ناصر مستشار

معجزه هزاره سوم وهاله ائی از نور ،این بارمدیر جهان می شود!

جناب آنتی پان

شما نه از من و نه از اپوزیسیونی که وجود خارجی ندارد تضمین و وعده برای احقاق حقوق ملی را طلب نفرمائید چراکه بنده قدرتی که ندارم واپوزیسیونی که هنوز وجود خارجی ندارد کاره ائی نیست. نیروی اصلی و تضمین کننده حقوق ملی و بر آورده شدن همه خواسته های در دستان خود شماست که با انرژی سیاسی و درحقانیت شما نهفته می باشد که اگر بر متن خواسته مردم هستید و به شرطی که پایه مردمی داشته باشید حتما همه آنها را بدست خواهید آورد.بسیار ی فکر می کنند جنبشی که به رهبری پیشه وری انجام گرفت توطئه خارجی بود واز بین رفت اما همگان شاهدند که چگونه مسئله ملی اینک نیز موضوع روز مردمی هست که خواهان آن هستند وبه گفته بنی طرف و آمار وزرات کشور نیروهای ملی تا بیست درصد در میان اقوام پایگاه توده ائی دارند و به همین سبب همه اینها وعوامل دیگر باعث وحشت طرفداران رژیم کنونی و گذشته شده است! در ضمن خمینی در پاریس وعده های بسیار قشنگی به ملت ایران داد ولی دیدیم چه چیزی از آب در آمد.اگر شما به وعده های این اپوزیسیون بی برنامه وبی جرات باور کنید مطمئن باشید که فریب خورده اید.بهتر است تا در میان مردمی که مدعی نمایندگی آنها را می کنید جایگاه مناسب ومحکمی بیابید آنموقع حقوق خود را با حمایت توده ائی بدست آوریده اید اگر پایه توده ائی نداشته باشید می توانید به وعده های دروغین اپوزیسیون نا کار آمد ایمان بیاورید چون آنموقع دو نیروی خالی بند به یک دیگر مدال قرض داده اند. پس باید در اندیشه تاسیس اپوزیسیون جامع ومانعی بود که برگیرنده همه جوانب منطقی بر متن نیاز های فرهنگی و ملی اقتصادی و سیاسی ساکنان ایران بود. باتشکر

شهلا

ر بارهءمقالهء خانم بقراط،شما دیگر چرا؟!

دعوا بر سر چیست؟!

من هم مانند خیلی از دوستان ،مقالهء آقای جمشید عارف را خواندم.انتقادات این مقاله میتواند درست یا نادرست باشد.

خانم بقراط بعنوان یک ژورنالیست آزاد و دموکرات ،بهتر بود بجای میدان دادن به کسانی که در کامنت های شان،نه از ادبیات بوئی برده اند و نه ار دموکراسی،خود به انتقادات مطرح شده پاسخ دهند.

سئوال من این است:دعوا بر سر چیست؟آیا انتقادات آقای عارف از خانم بقراط بیجا و نادرست است؟

ما که اینهمه از ازادی بیان حرف میزنیم حتی در خارج از کشور هم نمیتوانیم آزاد و دموکرات باشیم؟

مزدک

سرگذشت تقویم در ایران

پدوفیلی بخصوص با فرزندان ذکور در بین معتقدان به ادیان سامی بخصوص اسلام بعلت سخت گیریها و تابو ساختن از سکس بسیار رایج تراست تا در بین افراددر جوامع آزاد.زمانی در دوران آواره گی گذرم به اردبیل افتاد در مسافرخانه ای با سرایدارش هم صحبت شدم.از ایشان که مردی حدوا 50-55 بود پرسیدم چرا زن نگرفتی فارسی را مثل ترکی من صحبت میکرد و بیسواد بود.گفت منین بدنین چوخ ضعیفه...خلاصه آروادین سقلمه...(گفت که بدن من ضعیف است و زنم هرشب سقلمه می زند که کاری کنم و من هم نمی تونستم طلاقش دادم.گفتم که برات سخته نیست گفت نه الحمدالله اینجا بچه زیاد است!بعد برام توضیح داد که دراین شهر لواط و بچه بازی آنچنان رایج است که در هیچ جا نیست!بعد از مدتی از قم و مشهد و چند شهر دیگر هم دیدار کردم و باکمی تحقیق متوجه شدم که واقعا طرف راست می گفت و هر چه شهرها مذهبی تر این پدیده درآن بیشتر است.بعدا با کمی مطالعه درباره علت و چگ.نگی این پدیده برایم تقریبا مسلم شد که آن مرد به تجربت همی گفته!بنابراین جناب خاخامنش مسلمان پان ترک اولا که همجنسگرایی پدیده ایست کاملا عادی و نوعی از گرایشات جنسی است و افرادیکه همجنسگرا هستند با پدوفیلی اسلامی و یا سایر مذاهب سامی فرق دارند. حقوق همجنسگرایان جز حقوق بشر است و باید دریک جامعه دمکراتیک قانون از حقوقشان در مقابل ازازل و اوباش اسلامی و مذهبی دفاع کند.اینها هم انسانهایی با حقوق برابر با دیگران هستند و تجاوز به حریمشان جرم است!