رفتن به محتوای اصلی

آلترناتیو سازی (1)
04.02.2012 - 18:45

آلترناتیو سازی

گروه سیاسی و مردم دو وجود اجتماعی متفاوت و جداگانه هستند.
 وقتی خواسته های گروه خود را خواست مردم قلمداد میکنی هم خود را انکار میکنی ، و هم مردم را.
 انکار دیگری آغاز دیکتاتوری توست.
 گوهر آلترناتیو سازی نفی حقوق و خواسته ها و ارداده ی مردم است؛ و این آغاز استبداد توست.
 جامعه ایران پویاست. استقلال اندیشه ی خود را بازیچه این بنیاد و آن کنفرانس بیگانه ساخته- پنهان و آشکار - قرار نمیدهد.
 تو با نفی استقلال عمل خود بدون اینکه متوجه شده باشی، حق سخن گفتن از مردم را نفی کرده ای. جامعه پویا کوهی ست که برخود متکی ست.کوه سرش را پایین کند درهم میریزد.

اگر رنگ و لعاب را از ادعاها بزداییم پهلوی گراها ها سلطنت میخواهند. اصلاح طلبان به فکر ساختن جمهوری اسلامی بعدی هستند. مجاهدین میخواهند ایران را به قلعه اشرف تبدیل کنند. مصدق گرایان هنوز در دوران مصدق قدم میزنند. بخشی از ملیت گرایان از طریق جنگ داخلی با یکدیگر و حکومت،  اهداف خود را دنبال میکنند.
 کشتی ایکه دردریای خون وخشونت روان باشد تنها میتواند در ساحل دیکتاتوری لنگر بیاندازد.
 چپ ها یا درگذشته سیر میکنند و یا فاقد برنامه و اتحاداند. افراد مستقل سیاسی منفرداند.
 تلاش اپوزیسیون برای اتحاد به برپایی کنفرانسها توسط این یا آن بنیاد خارجی محدود شده  که در نهایت برنامه آلترناتیو سازی برای داخل را دنبال میکند.
 درست است میخواهم از امیدهای واهی نا امیدتان کنم. تا نا امید نشوید امید درستی نمییابید.

سر نوشت مبارزات برونمرزی در گرو اتحاد یا اتحاد های مستقل - در زمینه اندیشه و عمل-برای همکاری متقابل براساس خواسته های حداقلی مشترک و یاری همه جانبه به مبارزات درونمرزی ست. یعنی در حقیقت نقش  پست جبهه را میتواند ایفا کند. نه آلترناتیو سازی را . آلترناتیو سازی بمنزله مرگ این مبارزات است.

جامعه ایران جامعه افغانستان و عراق و لیبی نیست. آلترناتیو سازان پویایی جامعه ایران را نمی بینند. برای ی مردمان پویا نمیتوان در برونمرز آلترناتیو حکومت خودشان را ساخت. اگر هم ساخته شود محکوم به شکست است. جامعه پویا چنین برنامه هایی را بر نمیتابد.

آلترناتیو، مردم یا مردمان مختلف ایران هستند که درگروههای اجتماعی زنان، زحمتکشان، دانشجویان و جوانان ، و  فعالان سیاسی و مدنی و غیره در همه جای جامعه برای احقاق حقوقشان مبارزه میکنند. اینان به هنگام تغییر حاکمیت استبدادی موجود قدرت آنرا دارند که به سرعت متشکل شده و در فضایی باز کار انتخابات آزاد برای اداره امورجامعه را به عهده بگیرند.

«حق انتخاب آزادانه راه زندگی» را نباید از مردمان گوناگون ایران گرفت . بگذریم از اینکه نمیتوان گرفت . در عرصه اندیشه  نادیده گرفتن این «انتخاب آزاد » نادرست است و در عمل بسیار خونبار و ویرانگر.
 روی سخنم با تمامیت گرایان است.

هیچ  کلیتی ثابت نیست،همه چیز همیشه روان است. هیچ تمامیتی مطلق و بدون تغییر نیست. هیچ تمامیتی نیز مقدس  نیست.
 آزادی مردمان ایران برای انتخاب راه بهزیستی خودشان بخشی از مفهوم مقوله « انتخاب آزاد »است.

عدم توجه به این مسئله عملاً به منزله ی اقدام به تکرار سرکوب جنبش دموکراتیک آذربایجان و کردستان در برهه جنگ جهانی دوم است. آنان که به دنبال تکرار تاریخ اند لازم است متوجه باشند  پیش از هر چیز مجبورند ماهیت اعمال ضد آزادی و انسانی - یعنی استبداد- را تکرار کنند.
« انتخاب آزاد» تنها  به برگزیدن این یا آن شخص در سیاست محدود نمیشود بل همه جوانب زندگی مردم  را در برمیگیرد. از جمله انتخاب راه زندگی را.
 دیگر نمیتوان با توپ و تانک مردمی را به زندگی مشترک وادار کرد.

آزادی در انتخاب راه زندگی، منطقی ترین و انسانی ترین راه  برای رسیدن به دوستی و زندگی مشترک برابر حقوق، بین مردمان مختلف ایران است.
غولهای جهانی استاد آلترناتیو سازیند و جریانهای سیاسی استاد نقش بازی کردن به جای مردمان. جامعه پویا کوهی در حال حرکت است که همه این ماسکها را زیر گامهای خود له میکند.

شناختی از آگاهی مردم ندارید حد اقل بکوشید خود را بشناسید.

--------

آلترناتیوسازی (2)

 http://iranglobal.info/v2/node/2594

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!