رفتن به محتوای اصلی

نفوذغرب درافکاررفسنجانی یا گرایش او به غرب ؟
03.09.2013 - 10:17

رفسنجانی پس از به قدرت رساندن شیخ حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور نظام ولایت فقیه اما دست نشانده خود ،این روزها کبکش خروس می خواند و مانند یک رهبرپرنفوذ کشوربه سفرهای استانی دست زده است تا بستر های اصلی فراروئی خویش را دراهرم های حکومت اسلامی هموار سازد!

روزگذشته یک عضو فیسبورگ در باره سخنرانی اخیر هاشمی رفسنجانی در مورد سوریه که سروصدای فراوانی به پا کرده است ،این چنین نوشته بود« حالا معلوم شده است که غرب دراندیشه های هاشمی بسیار نفوذ کرده است که اینچنین علیه سوریه سخن می گوید و باعث ضعف نظام ولایت فقیه می شود!»

شخص دیگری نیز فیسبورگ در پاسخ وی نوشته  است " از کجا معلوم ، شاید رفسنجانی می خواهد با چنین سخنانی در دیدگاه های غرب نفوذ نماید؟

خبرگزاری کار ایران، ایلنا، روز یکشنبه گزارش داد که اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عصر یکشنبه در مراسمی در شهر شیرگاه در استان مازنداران، تایید کرده که مردم سوریه، «از طرف حکومت خودشان مورد حمله شیمیایی واقع شده‌اند و حالا هم باید منتظر حمله خارجی‌ها باشند.»

بحران های ذاتی جمهوری اسلامی به نقطه ای رسیده که انتخاب شیخ حسن روحانی بعنوان رئیس جمهورنیز هیچ  یاری برای برون رفت از بن بست های نهادینه شده به بار نیاورده است.

در این میان هاشمی رفسنجانی از همه زیرک تر هست و می خواهد خود را در بحران سوریه به امریکا نزدیک سازد. در قاموس اندیشه های هاشمی ، بخوبی رد پای چشم انداز کنار آمدن با امریکا در صورت حمله نظامی به سوریه  دیده می شود تا پس از آن به جمهوری اسلامی آسیبی نرسد!

تا کنون 17 میلیارد دلاراز سرمایه های مردم در راه حفظ بشار اسد خرج شده است و حالا رفسنجانی به تلاطم افتاده است که در روزهای سرنگوی خاندان اسد در کنار امریکا همراهی کند!

فایل صوتی سخنان تاریخی رفسنجانی در حمایت از مردم سوریه!

http://iranglobal.info/node/24436

آيابراستی رفسنجانی آينده خود را در نظامی ديگر می‌بيند که خود معمار آن باشد؟

تضاد ها در درون جناح های مختلف حکومت اسلامی به اوج خود رسیده است. هریک از جناح ها عامل ورشکستگی وبن اقتصادی را به گردن دیگر می ندازد تا خود را تبرئه نماید!اما خامنه ای همچنان دوره هشت ساله مخرب احمدی نژاد را ستایش می کند.

"تورم ۴۴ درصدی"
وزیر اقتصاد دولت روحانی نیز تاکید کرده که جمهوری اسلامی هم اکنون از لحاظ اقتصادی "در شرایط بسیار سختی" قرار دارد و ساختار اقتصاد کشور "نامتعادل و ناسالم" است که از گذشته به ارث برده شده است و "سیاست‌های نادرست" شرایط تحریمی را تحمیل کرده است.

هاشمی رفسنجانی روزی نیست که به ستایش از دوره زمامداری خویش نپردازد!ژست های لیبرال منشانه هاشمی رفسنجانی این روزها بسیار شدت گرفته است و در فریبندگی آن جای هیچ شبه ای نیست. همه امید او در این نهفته شده است که در غیاب یک آلترناتیو فراگیر ـ بتواند خود را باردیگر به اریکه قدرت در حکومت اسلامی برساند.رفسنجانی دولت احمدی نژاد را به تند روی در قبال غرب وانمود می کند اما خود فراموش کرده; هست که با چه حرارتی از گروگان گیری سفارت امریکا حمایت می نمود! رفسنجانی به اشکال گوناگون به غرب اطمینان می دهد ک اگر او به قدرت باز گردد ،مطمئنا; روابط ایران و امریکا به حالت عادی برخواهد گشت.او با زبانی سودا گرایانه و فریبنده از تجربیات گذشته خود سخن می گوید ودوره حکومت خویش را عاری از ظلم و ستم وانمود می سازد تا باردیگر نظر جریانات متزلزل و ناامید را به سوی خود جلب نماید
برهمگان مشهود و آشکار هست که عصر اقتدار رفسنجانی همانند بقیه دوره های حکومت اسلامی بسیار خونین و ظالمانه بوده است.

هاشمی رفسنجانی یکبار در نامه ای نوشته بود : سر چشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل- این روزها نظام جمهوری اسلامی به همان بن بستی که هاشمی اشاره کرده بود مبتلا شده است وهیچ راه نجاتی برای آن باقی نمانده است.

" هاشمی رفسنجانی ـ آمريکا قدرت برتر دنياست. مگر اروپا با آمريکا، چين با آمريکا و روسيه با آمريکا چه تفاوتی از ديد ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داريم، چرا با آمريکا مذاکره نکنيم"

هاشمی رفسنجانی به ناپايداری نظام کنونی پی برده است. او بدرستی دريافته است که وضعيت سياسی جمهوری اسلامی بسيار لرزان است. وی فهميده است که حکومت ديگر مانند گذشته نمی تواند برمردم حکمرانی کند و مردم نيز ديگر حاضر نيستند مانند گذشته از جباريت حکومت فرمانبرداری نمايند. هاشمی سياستمداری پراگماتيست و هوشيار وموقعيت سنج است. بدين لحاظ او خود و اطرافيانش را برای جانشينی نظامی ديگر که از حکومت اسلامی ولايت فقيه کنده شوند و به شکل نوين جمهوری در قالب های اسلامی با قرائتی تازه و با نظارت کامل روحانيت نخبه طرفدار نظم نوين درحال انتقال می بيند. در مقابل تفکر ارتجاعی محمد تقی مصباح يزدی که می گويد، ولی فقيه مشروعيتش رااز الله می گيرد وبه رای مردم اصلا احترام نمی گذارد اما هاشمی رفسنجانی رسما گفته است اگر مردم ما را نمی خواهند،ما بايد برويم که همين باعث نارضايتی رهبر شده است.

به ديدگاه اکبر هاشمی رفسنجانی در مورد مبنای مردمی ولايت فقيه گفت "هاشمی همچنين ادعا کرده است تا زمانی که مردم ولی فقيه را بخواهند بايد باشد و اگر مردم او را نخواهند، بايد کنار رود." اين در حاليست که هاشمی رفسنجانی نگفته است اگر مردم ولی فقيه را نخواهند ،بايد کنار برود بلکه او گفته است اگر مردم مارا نخواهند ما بايد برويم! اونيز خود را به اندازه خامنه ائی ، صاحب نظام می داند و در بنيان گذاری جمهوری اسلامی شريک اساسی تلقی می نمايد ونمی خواهد تا نظامی که بدست او شکل گرفته است با چموش گری های افراد تازه در حکومت از ميان برود.هاشمی قلبا برای نظام دل می سوزاند. رفسنجانی خواسته است اين باربازبان مستقيم نه مانند گذشته باگفته های ايماء واشاره به مردم بگويد اگر رهبری کنونی کشور را نمی خواهيد پس خود را برای انتخاب رهبر تازه که شايد خودش باشد،آماده سازيد!هاشمی رفسنجانی که از عواقب مصاحبه اخير مطبوعاتی خويش پيشاپيش مطلع بود در اين مورد چنين گفته بود: برخی رای مردم را زينتی می دانند! 

وی افزود:امروز کسانی که قدرت را در اختيار دارند از ابراز قدرت برای رسيدن به وحدت استفاده نمی‌کنند.«
موقعيت و جايگاه وشخصيت هاشمی رفسنجانی با شاپور بختيار ـ تفاوت های بسيار آشکاری دارد اما هاشمی نيز برای نجات نظام و جلوگيری از هرج ومرج مانند دوره انقلاب ۵۷ مانند دکتر بختيار به تلاش و تقلاء افتاده است.بختيار نيز آمادگی خود را برای انتقال جامعه از نظام پادشاهی به جمهوريت اعلام داشته بود تا خود نيز در نظام آتی  نقشی ايفاء نمايد که شوربختانه همه آن آرزوها  به خود جامه عمل نپوشاند! اينک رفسنجانی نيز می خواهد با مديريت خويش ـ نظام را به دوران دلخواهش انتقال دهد. اينکه آيا هاشمی رفسنجانی در اين برهه حساس تاريخی مانند بختيار شکست خواهد خورد يا به موفقيت خواهد رسيد به عوامل گوناگون همچون حمايت مردم از سياست های وی و به فراموشی سپردن همه جنايات نامبرده در گذشته بستگی دارد؟ قدر مسلم هاشمی رفسنجانی به پشت جبهه بخشی از حکومت اعتماد کامل دارد که در همين راستا، پشتيبانی بخشی از سياستمداران جهان نيزاز وی اورا بيشتر دلگرم می کند.بخش وسيعی از تکنوکرات ها و مديران صنعتی و بانکدار و بازار واصلاح طلبان مانند خاتمی هنوز پشت هاشمی رفسنجانی ايستاده اند.برای مثال رئيس جمهور سابق ايران يعنی ابوالحسن بنی صدرمدتهاست که از همه انتقاد های خود عليه رفسنجانی صرف نظر کرده است.عليرغم اينکه هاشمی در خلع يد از بنی صدر با گفتن اين جمله "کنار گذاشتن بنی صدر از تعويض يک کدخد روستا برای ما راحت تر بود" نفش ويژه ائی داشت!هاشمی رفسنجانی مانند يک سياستمدار کهنه کار ـ مطمئنا همه زمينه ها را برای صعود خويش ابتداآماده کرده است و اوبی گداربه آب نمی زند چرا که او کشتی جمهوری اسلامی را بارها از غرق شدن نجات داده است.خمينی در باره رفسنجانی گفته بود«تارفسنجانی زنده است انقلاب اسلامی نيز زنده خواهد ماند«!اما مگر رفسنجانی تا ابد زنده خواهد ماند؟پس از گفته خمينی می توان اينچنين نتيجه گرفت که با مرگ رفسنجانی ،انقلاب اسلامی نيز ازبين خواهد رفت! اما اگر جناح مقابل کاملا بدين موضوع پی ببرد که پاشنه آشيل رهبری دوره انتقالی از چنگال خامنه ائی و اعوان و انصارش به اصلاح طلبان ،تنها در اختيار رفسنجانی است و با از بين بردن هاشمی همه جنبش سبز باز خواهد ايستاد ،حتما به جراحی بزرگ دست خواهد زد واو را ازپای در خواهد آورد.اما جناح مقابل بخوبی می داند که جنبش کنونی وابسته به يک شخصيت و يا يک جريان نيست که با از زدن يکی از آنها مانع پيشرفت آن جنبش سراسری گردد بلکه جنبش حاضر همچون آتشی است که عمارات جنايت را يکی پس از ديگری در شعله های خود می سوزاند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.