امسال تعطیلات تابستان بجای اسپانیا، یونان یا ترکیه، برای یک تنوع، سه هفته با خانواده به قزاقستان سفر کردیم. قزاقستان سرزمین سبزدشتهای (steppe) پهناور، سرزمین نفت و گاز، سر زمین گلههای کلان گاو و گوسفند، سرزمین طلا، سرزمین اورانیوم، کروم، روی، سرب، منگنز، آهن و ذغال سنگ. سالها بعد از ایران بوی گلهای وحشی گوناگون، چمنزارهای گشوده در آفتاب سوزان، شفق و فلق سرخگون را که کما و بیش فراموش کرده بودم، دوباره احساس و تجربه کردم.
دیگر از گلههای کلان گاو و گوسفند در سبزدشتهای پهناور این
کشور خبری نیست. علفهای سرکشیده تا قد آدم و پرگل این سبزدشتها سالهاست که ناچریده مانده است. زیرا دولت قزاقستان در سالهای اخیر معدن دلار نفتی را کشف و بهرهبراری میکند.
آنچه قبل از هر چیز نظر یک جهانگرد را در شهرهای بزرگ قزاقستان جلب می کند، اشغال این شهرها از سوی شرکتهای غربی، چین و ژاپن است. کموبیش همه شرکتهای غربی در این شهرها نمایندگی دارند و تبلیغات آنها خیابانها و کوچهها و بامهای ساختمانهای بلند شهرها را تزئین میکند.
به نظر میرسد بعد از کشف معدن دلار نفتی، بسیاری از مردم قزاقستان در شهرهای بزرگ دیگر دست به سیاه و سفید نمی زنند.
کارهای سخت و توانفرسا را به کارگران مهاجر ازبکستانی و قیرقیزی سپردهاند. صبحها تا دیر وقت می خوابند و به این گفته خود را دلخوش میکنند که بعد از گرکها، قزاقستانیها در خوردن گوشت در میان جانوران در مقام دوم قرار دارند.
اصولن گروهها و احزاب دموکرات و سکولار به شدت تحت فشار هستند. نورسلطان نظربایف، که فقط ادعای خدائی نکرده و چاپلوسان طرفدارش و بهرهمندان دلارهای نفتی او را تا حد پرستش و معصومیت تبلیغ میکنند، هر ساله رهبران کلیسا، مسجد و کنشت را، خودنمایانه ملاقات میکند.
برخی نمایندگان چاپلوس قزاقستان طرح تهوعآور تغییر نام شهر پایتخت از آستانه به نورسلطان را به مجلس بردند. اما خود نورسلطان شکستهنفسی فرمودند و گفتند هنوز لازم نیست شهر را بهنام او بکنند.
پدیده جالب در قزاقستان هدیه شرکتهای غربی و دولتهای عربی به این کشور است. مردم تعریف می کنند این ساختمان را زیمنس هدیه کرده است، این ساختمان را ترکیه، این مسجد را امارات عربی.
قزاقستان امروز، مرا به یاد ایران سالهای ۱۳۵۰ میاندازد. سالهائی که بخشی از دلارهای نفتی در جامعه توزیع میشد و رونق ورشدی نمایان به چشم میخورد. همه بازارش، هم فضای سیاسی آن شبیه ایران دوران قبل از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ است.
هرچند، همه سازمانها و حزبهای دموکراتها ، پشتیبانهای حقوق بشر و سکولارها سخت تحت فشار هستند، مسلمانان با آزادی بیشتری در حال تبلیغ سیاسی هستند آنها بر طبل حجاب، روزه و مزیت اسلام، که حتی خود نمی دانند که چیست، می کوبند. در زیر چلچراغ کلان مسجد ساخته شدهی امارت عربی، شکلگیری و پچپچ اسلامگرایان تندرو به وضوح دیده میشود. آنها مانند مسلمانان همه کشورها دیگر دو خصلت متضاد نشان میدهند. از یک سو از ارزش انسان و آزادی دم می زنند و از سوی دیگر به ترویج اندیشههای ضد انسانی خود در باره زنان و دیگر ادیان و غیرمذهبیها میپردازند.
آستانه (Astana) با ساختمانهای سربهفلک کشیده، خیابانهای پهناور با دوازده خط عبور، پارکهای بزرگ و زیبا، با تابلوهای بزرگ و تبلیغات گسترده شرکتهای غربی، شهری بسیار زیبا، با امکانات تفریحی گسترده برای کودکان است. رودخانه پهناور و آرام ایشیم که از میان شهر میگذرد به شهر جلائی ویژه میبخشد.
نام قدیم آستانه آق ملا بود. وقتی که زمان استالین ۱۱ اردوگاه کاراجباری برای خانواده مخالفان سیاسی استالینیسم ایجاد شده بود، یکی از آنها در خارج شهر آستانه بود بهنام، ALZHIR، «اردوگاه آق ملا برای همسران خائنان به مام میهن».
به نظر میرسد برنامههای غرب برای جمهوریهای سابق اتحاد شوری در قزاقستان سد اندر سد اجرا شده است:
الف) غرب کنترل کامل ذخایر نفت و گاز کشور در کناره دریای خزر و معادن قزاقستان را به دست گرفته است.
ب) غرب بازار داخلی قزاقستان را بهدرستی قبضه کرده است. تولیدات داخلی، اعم از صنعتی، کشاورزی و دامپروری را از هستی ساقط کرده است. دقیقتر، غرب، چین و ژاپن بازار قزاقستان را به ترتیب با سهمهای شیر و گرگ و کفتار بین خود تقسیم کردهاند.
پ) حکومت ضدمردمی و فاسد آن برای ادامه حیات خود به حمایت سیاسی، نظامی و تسلیحاتی غرب وابسته است. با این وابستگی از توپ و تانک گرفته تا ماکارونی، حکومت بدون هیچ شرط سیاسی، اقتصادی و گمرکی در را به سوی غرب باز کرده است و جهانخوارگرائی (globalism) در قزاقستان هیچ مانعی پیش پای خود نمی بیند.
قزاقستان، جاهای دیدنی زیادی دارد. جهانگردی در قزاقستان، گشت در در ودو دنیای متضاد است:
دنیائی که ۳۰ کودک در یک بیمارستان به ویروس هپاتیت سی مبتلا میشوند و یک دکتر در تلویزیون ظاهر میشود و این پدیده را توجیه میکند. او میگوید این بیماری در بدن کودکان نهفته بود و به مرور خود را نشان داد. اشتباهی از مسئولان بهداشت و درمان سر نزد. در دنیائی که در ۱۰۰ کلیومتری پایتخت پر زرق و برق روستاها آب آشامیدنی بهداشتی ندارند. در دنیائی که زندگی اسفبار کارگران مهاجر ازبکستانی و قرقیزی در همه جا شهرهای بزرگ پیش روی توست.
دنیا دیگر پارکهای زیبا، ماشینهای آخرین مدل، رستورانها و نوشگاههای پرزرق و برق. دنیای فروشگاههای بزرگ با زنان و مردان خپل با کیسههای پلاستیکی بزرگ پرکالا از سراسر دنیا.
من تلخی و شیرینی سفر سه هفتهای قزافستان را همزمان در کام دارم.
احد قربانی دهناری
تیر ۱۳۹۲
گوتنبرگ
http://www.facebook.com/ahad.ghorbani.dehari
برای آگاهی بیشتر:
گولاگ، اردوگاههای کار اجباری استالین در قزاقستان
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2013/08/130818…
پایگاه اطلاعرسانی قزاقستان
Don't name capital after me yet, says Kazakh president
http://www.google.com/hostednews/afp/article/ALeq…
Kazakh Officials Probe Claims That Leukemia Patients Exposed to Hepatitis
http://www.rferl.org/content/kazakhstan-leukemia-…
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید