رفتن به محتوای اصلی

لگد پرانی کیهان شریعتمداری به جام زهررهبر!
10.10.2013 - 01:31

بسیاری از روزنامه نگاران و صاحبان قلم و اندیشه ، در بیدادگاههای جمهوری اسلامی به اتهام واهی "نشر اکاذیب  و توهین به رهبران جمهوری اسلامی وشایعه پراکنی علیه نظام مقدس" به زندانهای طویل المدت محکوم شده اند ، اما وقتی پای عربده کشی و لنگه کفش پرانی حزب الله و دروغگوئی ها و افترا زنی های کیهان شریعتمداری و صدا و سیمای بیت رهبری به میان میاید ، کسی جرأت نمیکند که به آنان بگوید بلای چشمشان ابرو است  چرا که اینان مجوّز تهمت زنی و توهین به دیگران را از رهبر دریافت کرده اند و بدون ترس از قانون و مجازات ، آزاد هستند که علیه هر شخیصیت حقیقی و حقوقی هر آنچه که دلشان میخواهد دروغ ببافند و دشنام دهند و اتهام بزنند !

کیهان شریعتمداری و سایر بلندگوهای وابسته به بیت رهبری که گویا هنوز نمیخواهند باورکنند که رهبرشان  برای جلوگیری از فروپاشی اُم قرای اسلام ، جام زهر را نوشیده  و فرمان عقب نشینی در مقابل "استکبارجهانی"را صادر کرده است ، همچنان مذبوحانه تلاش میکنند آب رفته را به جوی بازآرند و چنین وانمود سازند که گویا  نه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی  و نه در سیاست داخلی آن هیچگونه تغییری روی نداده است ! در این میان چنین به نظر میرسد  خامنه ای فرتوت و بی تدبیر که سکان دار کشتی شکسته جمهوری است ، علیرغم جام زهری که نوشیده ، هنوز ترجیح میدهد بلندگوی های دروغ پرداز و عوامفریب اش ، همچنان در صحنه سیاسی و حادثه آفرینی در جامعه ، نقش فعالی داشته باشند تا بوسیله این ابزارهای فشار، توازنی  را در میان اوباش ذوب شده در ولایت فقیه بوجود آورد ، زیرا متناسب با ساختار حکومت اسلامی ، یکی از وظایف رهبر و لایت مطلقه فقیه ، ایجاد تعادل و میانجی گری بین مجموعه جناح ها و دارودسته های دزد و اراذل اوباشی است که روی هم حکومت فاسدی بنام جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند ، و رهبر باید کاری کند که رضایت تمام این دار ودسته های تبهکار تأمین  و از میزان وفاداری و سر سپردگی آنان به بیت رهبری کم نشود !

داستان سفر رئیس جمهور و هیأت جمهوری اسلامی به نیویورک ، برای شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد و مکالمه کوتاه تلفنی دو رئیس جمهور  و چند مصاحبه مطبوعاتی آقایان روحانی و ظریف ، و استقبال حزب الله و نیروهای تحت فرماندهی سردارنقدی و حسین شریعتمداری با لنگه کفش از رئیس جمهور حکومت اسلامی ، و اظهار ناخشنودی رهبر از بعضی کارهای"نابجا"ی هیأت اعزامی جمهوری اسلامی ، در مدت اقامت آنان در نیویورک را همه میدانیم وهمانطوریکه در مقاله قبلی توضیح دادم ، "نیروهای خودسر" با اجازه بیت رهبری و شخص خامنه ای با لنگه کفش به استقبال آقای روحانی  شتافتند و در حضور پلیس و نیروهای امنیتی ، آن حرکات وحشیانه  را نمایش گذاردند  ، همچنین متذکر شدم که : پرتاب لنگه کفش بسمت آقای روحانی را میبایستی به حساب ناخشنودی رهبر از مکالمه تلفنی و برخی از سخنان آقایان روحانی و ظریف در سفر نیویورک گذاشت ، اکنون با گذشت چند روز از آن واقعه و با مشاهده عکس العمل رهبر و باندهای نظامی –امنیتی  پیرامون او بدرستی  میتوان به رابطه تنگاتنگ شخص رهبر  و سر دسته های اراذل و اوباش خیابانی ، از قبیل سردار نقدی و حسین شریعتمداری و جنجال آفرینی آنان پی برد و ادعای "خودسر" بودن آنان را به سخره گرفت .

بکار بردن واژه "نابجا" از طرف خامنه ای خودکامه، در مورد برخی از سخنانی که توسط روحانی و ظریف در سفرنیویورک گفته شده است ، بمنزله نشان دادن چراغ سبز به ستاد اوباش و از جمله کیهان شریعتمداری بود تا برای تضعیف دولت روحانی به حرکت درآیند و به ایشان یاد آور شوند که درزیر رهبری ولایت مطلقه خامنه ای ، نباید پا را فرا تر گلیم خود بگذارند . عکس العمل رهبر و هم جارو جنجال بلندگوهای تبلیغاتی او در مورد حرفهای "نابجا" در سفر نیویورک و اشتباه "تاکتیکی" خواندن آن از جانب سرداران بیت رهبری ، حکایت از این میکند که آقای روحانی بدون اجازه رهبر ، و با صوابدید هیأت همراه خود ، اقدام به تماس تلفنی با رئیس جمهور امریکا نموده است چرا که اگر این اقدام با اجازه و بفرمان رهبر صورت گرفته بود ، جیره خواران و بلندگوی های بیت رهبری جرأت نمیکردند در مورد یک  مکالمه تلفنی 15 دقیقه ای که حتماً نیمی از این وقت نیز صرف ترجمه سخنان دو رئیس جمهور گردیده است و همگان نیز در جریان محتویات آن مکالمه کوتاه قرار گرفته اند این همه جار وجنجال بپا کنند !

حسین شریعتمداری معروف به حسین بازجو و یا حسین شکنجه گر که در مکتب اسدالله لاجوردی جلاد اوین ، آموزش دیده است تخصص اش در اعتراف گیری و اعتراف سازی است ، حسین بازجو بعد از اینکه چند روزی در مذمت رابطه با امریکا و لزوم ادامه دادن به "خط انقلابی امام راحل"مبنی بر دشمنی با تمام دنیا و صدور انقلاب اسلامی به بلاد کفر ، فحش نامه  کیهان را سیاه کرد ، در مرحله بعدی به اعتراف سازی پرداخت و با تیتر درشت از قول اقای ظریف وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ، تیتر کیهان را چنین زد : « مکالمه روحانی با اوباما ودیدار من با جان کری نابجا بود » ، اعتراف سازی حسین بازجو کمی بعد توسط آقای ظریف که از دیدن تیتر رونامه کیهان شوکه شده و کارش به بیمارستان و دکتر ودرمان  کشیده است  تکذیب میشود و ایشان پس از مراجعت از بیمارستان در صفحه فیس بوک خود ماجرا را چنین شرح میدهد :

« ساعت 9 و نیم شب است و تازه از بیمارستان و مطب پزشک برگشته ام و توانسته ام قدری بنشینم تا این مطلب را برای شما بنویسم . امروز صبح، بعد از دیدن تیتر یک روزنامه، کمردرد و پادرد شدیدی گرفتم . حتی نمی توانستم راه بروم یا بنشینم . فکر کردم دیسک کمر و سیاتیک گرفته ام . فقط توانستم دو ملاقات خارجی را انجام دهم. بقیه برنامه ها را لغو کردم . جلساتم با بعضی از معاونین وزارت خارجه را در حالت استراحت انجام دادم . وقتی 4-5 ساعت استراحت مشکل را حل نکرد ، ساعت 5 بعدازظهر دفترم در وزارت امور خارجه را ترک کردم و به بیمارستان رفتم . خدا را شکر ام آر آی نشان داد که مشکل من بیشتر عصبی و اسپازم عضلانی است و با ورزش درست می شود . از برادر و دوست عزیزم دکتر سید رضا رضوی ، پزشک بزرگوار و عارفی که بیش از 90 دقیقه با محبت فراوان تلاش کرد که درد مرا آرام کند بی نهایت سپاسگزارم  .به هر حال ، روز تلخی بود ولی برای من بسیار آموزنده . یاد گرفتم که هرچه می خواهم بگویم علنی و عمومی بگویم و گرنه بازار سوءاستفاده بسیار داغ است . باعث تاسف است که یک و نیم ساعت بحث جدی ، صمیمانه و خصوصی با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ، که صراحتا توافق شده بود محرمانه و غیرقابل نقل خواهد ماند ، در چندجمله خلاصه شد که هیچ ارتباطی با بحث مفصل من نداشت و به مطبوعات درز داده شد . بدتر از آن افرادی که خود را قاضی صداقت بنده دانسته و با تیتر کوچک صداقت مرا می ستایند ، با بزرگترین تیتر ممکن جمله ای را از من به عنوان نقل قول مستقیم از بنده منتشر کردند که با آنچه گفته بودم مطابقت نداشت . جالب آنجاست که کسانی که ادعای ولایتمداری دارند جلوتر از رهبری حرکت می کنند و هیچ از خود نمی پرسند که اگر ایشان مصلحت می دیدند خودشان مصادیق را روشن می فرمودند . به هرحال سخنگوی وزارت امور خارجه مطلب را تکذیب کرد ، ولی من درس مهمی را آموختم. دوستان عزیزی که مطالب جلسه محرمانه را بدون توجه به محتوای مطلب به سلیقه خود به بیرون منعکس کردند ، منبعد تنها توقع اظهارنظر رسمی در جلسات علنی از بنده داشته باشند »

آری حسین بازجو  نماینده رهبر در روزنامه کیهان ، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی را با یک اعتراف سازی راهی بیمارستان کرد ، حالا آقای ظریف و دولت "تدبیر و امید" خوب است بیاد بیاورند که این موجود پلید و تبهکار ، حسین شریعتمداری را میگویم ، وقتی برای رئیس جمهور و وزیر خارجه جمهوری اسلامی، بی پروا اعتراف سازی میکند ، حساب کنید که این بیمار روانی در سالهای 1360 در مقام بازجوی زندان اوین و  زیر نظر لاجوردی جلاد ، چه بر سر بچه های این مرز و بوم  آورده است ؟

آقای ظریف تعجب کرده است که چگونه در جلسه ای که قرار بوده است محرمانه باشد سخنان او بطور تحریف شده به بیرون درز پیدا میکند و تیترر روزنامه کیهان شریعتمداری میشود ؟ آقای ظریف گویا خبر ندارد  که شبکه مخوف حسین شریعتمداری ، در هر کجا که بخواهند میتوانند حضور  داشته باشند  و به هر سند و مدرک محرمانه ای که اراده کنند میتوانند دسترسی پیدا کنند ! شریعتمداری ها که مستقیماً از دولت پنهان بیت رهبری دستور میگیرند ، تابع رهبر اند و در این کشور به هیچکس حتی به شخص رئیس جمهور  نیز پاسخگو نیستند ! و همه میدانند که دولت بیت رهبری ، دولتی مافوق دولت جمهوری اسلامی است که به گفته آیت الله مصباح یزدی این ولایت مقدس : با "ریسمان الهی" به قدرت خدا و پیغمبر و ائمه اطهار متصل است و تا ظهور  مهدی موعود ،شرعاً و قانوناًمشروعیت دارد  و همه مسلمانان ملزم به تبعیت از آن میباشند !

دولت پنهانی بیت رهبری ، که از آن به عنوان "ولایت فقیه" یاد میشود ،  دولتی است فرا زمینی و  فرا قانونی ،  و  طی 35 سال گذشته هیچیک از دولت های جمهوری اسلامی نتوانسته اند این دولت پنهان را به چالش گیرند و قدرت آنرا  در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی محدود نمایند ، و گمان نمیرود که تا وقتی که این سیستم  من درآوردی و قرون وسطائی ، ساختار و شاکله اصلی نظام اسلامی حاکم برایران  را تشکیل میدهد ، امیدی برای خروج از این بن بست وجود داشته باشد ، سایه دولت پنهان خامنه ای که صدها تبهکار آدمکش از قماش حسین شریعتمداری عضو کابینه آن هستند و هزاران اوباش و ولگرد خیابانی هر لحظه گوش بفرمان و  آماده جو سازی و جنجال آفرینی در صحنه میباشند  ، همیشه و در هر حال مانند شمشیر داموکلس بالای سر دولت رسمی جمهوری اسلامی خواهد بود ، روی همین اصل است که اکثر نیک اندیشان و آزادیخواهان ایران ، بر طرح جدائی نهاد دین از نهاد دولت و گذار از حکومت ولایت فقیه و جمهوری اسلامی به یک جمهوری بر آمده از اراده و آرای مردم  ایران اصرار می ورزند که دولت پنهان خمینی و خامنه ای ( بخوانید اژدهای هفت سر ولایت فقیه )  ، هم دین را در ایران به تباهی کشاندند  و  هم دولت را .

17 مهرماه 1392

9  اکتبر 2013

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.