رفتن به محتوای اصلی

سمينار يک سال پس از توافقنامه ي کومله و دموکرات
18.10.2013 - 12:15

يک توافقنامه، براي موفق بودن، بايد همزمان واجد هريک از عناصر زير باشد:

-شجاعت

-توجه

-آگاهي

-تعادل(هم داراي نقطه تعادل بيروني و هم نقطه تعادل دروني باشد تا بتواند تعادل پايدار ايجاد کند)

-ارتباط محور

-اعتبار(نه تنها از اعتبار يکي کم نکند و براعتبار ديگري اضافه کند بلکه اعتبار بر اعتبار هردوطرف بيافزايد)

-خلاقيت

-هدف جو

-تداوم و استمرار

دوم: ويژگي توافقنامه ي کومله-دمکرات

-داراي يک ساختار قدرتمند است

-شفافيت دارد

-داراي قطعيت است

مثال: با قاطعيت و شفافيت، سرنگوني جمهوري اسلامي تعريف و سيستم فدراليسم جغرافيايي-ملي را براي آينده ي کردستان و ايران، هدف جويي کرده است

-با سرعتي که آمادگي جامعه براي تغيير دارد "متناسب" و "هماهنگ" است

-گذار به "قاعده بندي" و "قاعده مندي"جديد با محور کردستاني را پيش چشم قرار مي دهد.

-سازوکار قابل اعتمادي براي "ايجاد نظم نوين کردستاني" –و در ادامه ايراني-به دست مي دهد

-در عين حفظابتکارات و انگيزه هاي حزبي، انگيزه ها و ابتکارات را در يک محور کردستاني هم افزايي مي کند

-ميتواند آغازي بر يکپارچگي احزاب کردستاني باشد و هم مي تواند به عنوان مدلي براي مليت هاي ايران و تشکل هاي آنها مورد استفاده قرار گيرد.

-از يک فضاي خلاقانه برخوردار است و مي تواند داراي اثربخشي قطعي نيز باشد

-به مردم انگيزه خواهد بخشيد تا ضمن پشتيباني از توافقنامه، مخالفت هاي خود با جمهوري اسلامي را کانوني سازند

سوم: نقاط ضعف توافقنامه

-کومله و دمکرات بايد در ابتداي توافقنامه، با اظهار تواضع در برابر مردم کردستان، به طور صريح و روشن، از خانواده ي شهيدان و ملت کرد، به خاطر جنگ برادرکشي، تقاضاي بخشش و طلب عذرخواهي مي کردند

-توافقنامه فاقد ضمانت اجرا بوده و بند يا ماده واحده اي ندارد که دوطرف را ملزم به اجراي مفاد توافقنامه کند

-براي آنکه سخن گفتن همزمان از "حق تعيين سرنوشت" و در کنار آن، تعريف يک سيستم فدراليستي ملي و جغرافيايي براي ايران پس از جمهوري اسلامي، تلقي پارادوکسيکال ايجاد نکند براي گره زدن اين دو به يکديگر، با تعريف "فدراليسم مولتي ناسيونال"، رفعابهام مي شد

چهارم: چرا توافقنامه آن گونه که بايد، نتوانسته است انتظارات را برآورده سازد

مقدمتا بايد به اين نکته پرداخته شود که اساسا هدف از انعقاد توافقنامه چيست؟

-هدف از توافقنامه ميان دو سازمان، اشتراک نظر، اشتراک توانايي ها، اشتراک قابليت ها و...براي گذار از وضعيت موجود و دستيابي به وضعيت جديد (و البته مطلوب) است.

و هنگامي که يک توافقنامه امضا مي شود تغيير استراتژي ضروري است:

حرکت از استراتژي يکپارچه ي افقي به استراتژي يکپارچه ي تهاجمي

اما چرا توافقنامه نتوانست انتظارات را برآورده سازد؟

-به جاي آنکه به پلي براي گذار از وضعيت موجود به مطلوب تبديل شود، خود، به تدريج به ديواري تبديل شد که خود(کومله و دمکرات در توافقنامه) را در برابر ساير احزاب تعريف کرد

-همچنانکه کاک فوئاد چند ماه پيش از شهادت به مناسبتي ديگر گفت: "تبديل به پلي شده ايم که ديگر رودخانه اي از زير آن نمي گذرد و به عبارتي بهتر، پلي شده ايم که رودخانه ي زير آن خشک شده است.

-توجه به اولويت هاي متعدد، هردو طرف توافقنامه را تا حدي دچار سردرگمي کرده است

-هيچ تغييري نه تنها در استراتژي به وجود نيامده است بلکه ماندن در وضعيت موجود را همچنان با عبارت "سياست ارض واقع است"توجيه مي کنيم.

توضيح: استفاده از اين تعريف که شهيد دکتر قاسملو وارد ادبيات سياسي نمود ديگر به هيچ عنوان قابل قبول نيست چون:

-اگر قاسملو زماني اين اصطلاح را به کار مي برد اولا: از فراز قنديل و با 13000پيشمرگ مسلح و اماده ي عمليات، سياست را ارض واقع مي خواند و دوم: همزمان با استفاده از اين واژه(سياست به عنوان ارض واقع)، 22 گردان عملياتي(22 هيزي چه کدار) در برابر رژيم در داخل کردستان مقاومت مي کرد

-در دوران کنوني، تعريف سياست به گونه اي ديگر است:

سياست، علم شناخت شدني ها، هنر شناخت شدني ها و تکنيک شناخت شدني ها است

بنابراين، مشکلات و ناتواني هاي خود را در از دست دادن توان عملياتي نبايد با سوء استفاده و سوء برداشت از "سياست امر واقع است" به بزرگان فرافکني کنيم.

اگر اينگونه است چرا هرگز از اين جمله ي قاسملو استفاده نمي کنيم که : "ئازادي نرخي هه يه" و:

"هر ملتي که آزادي مي خواهد بايد بهاي آن را بپردازد."

-معمولا ما از شکست بيشتر مي آموزيم تا پيروزي

-رهبران کهن بيشتر با خاطراتشان زندگي مي کنند و رهبران جوان با انگيزه هاشان

-اگر از آن دسته مردمي هستيم که منتظر فرصت مناسب هستيم بايد زمان بسياري انتظار بکشيم زيرا مانند کسي خواهيم بود که در يک مسير 10کيلومتري، منتظر هستيم که همه ي چراغ ها سبز شوند

-در حالي که توافقنامه مي توانست به بهترين ابزار براي اتحاد مجدد احزاب و حرکت به سوي يک ائتلاف فراگير کردستاني شود اکنون در حال حرکت به سوي مسيري ديگر است

-اگر مي خواهيد به سوي اتحاد مجدد با احزاب حرکت کنيد نبايد نگاه از بالا داشته باشيد

-با وجود آنکه وارد توافقنامه با يکديگر شده ايد اما هنوز در عمل و محافل خصوصي خود،نگاه، سخن و اقدام هريک از شما، همچنان نگاه، سخن و عمل دو حزب کاملا رقيب است

پنجم: راهکار اصلي براي گسترش پيمان نامه حرکت به سوي سازمان استراتژي محور است:

-برنامه محوري

-تبديل برنامه ها به فرآيند

-حرکت به سوي فرآيند دوحلقه اي(Double-Loop-Process)

توضيح: اين فرآيند، مديريت استراتژي ها و تاکتيک ها را به هم پيوند مي دهد تا فرايندي يکپارچه و مستمر به وجود آورد

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.