گفت بايد حد زد هوشيار مردم، مست را
گفت هوشياری بيار اينجا کسی هوشيار نيست !

شاید کشور ایران در تاریخ  کشورهای تحریم شده ـ تنها دولتی را دارا می باشد که علیرغم همه شرائط سخت اقتصادی  ودرسایه  تحریم های اقتصادی در حوزه های گوناگون، بیش از هشتصد میلیارد دلار در طی هشت سال گذشته نسیب خود کرده باشد!

کل در آمد نفتی خاندان پهلوی در طی 57 سال به 200 میلیارد دلار نیز نرسیده بود اما این در حالیست که کشور از دوران عقب افتادگی قرون وسطائی بیرون آمده بود.

اما دردوران زمامداری حکومت اسلامی ،تنها درعرض هشت سال ـ 800 میلیارد دلار در آمد نفتی حاصل می شود اما کشورهمچنان هر چه بیشتر فقیر تر و بحران زده تر می شود ،براستی چرا؟

اگر تحریم هائی علیه کشور وجود داشت اما 800 میلیارد دلار در آمد نفتی نیز وجود داشت که می توانست همه ضرر های تحریمات را جبران نماید ،اما اینک پایوران حکومت اسلامی می پرسند که آن مبلغ هنگفت کجاست؟

اما همه اینها در حالیست که يك کشور75 میلیونی توسط دولت جمهوری اسلامی فقيرتر شد تا اورانيومی غنى شود که هیچ کاربردی نخواهد داشت.... واین روزها نمایندگان همان حکومت به دست و پای دولت های بزرگ جهان افتاده اند تا از گناهان آنها درعرصه غنی سازی غیرقانونی اورانیوم چشم پوشی نمایند.

اینک که جمهوری اسلامی در برابرکشورهای بزرگ جهان به زانو و عجز در آمده است ،غرب نیز  شرائط سخت تری برای تفاهم با حکومت ایران مطرح می کند .

اگر رژیم اسلامی به همه خواسته های غرب تن در دهد در نهایت به نوعی نظارت بر امور اتمی ایران منجر خواهد شد که بیشتر به کاپیتولاسیون اتمی شباهت خواهد داشت!

پرسش روحانی از دولت  در آذر 1387

آن 150 میلیارد دلار کجاست؟

نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان با اشاره به برخی طنزها و شوخی‌های رایج در میان مردم، گفت: در انتخابات سال 1376 این جوک رایج شده بود که «بنویسید فلان، بخوانید فلانی»!

اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز چهارشنبه با انتقاد از دولت محمود احمدی‌نژاد گفت که قوه مجریه در این هشت سال ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد کشور را از دست داده است.

https://www.facebook.com/radio.farda/posts/101517…

دولت شیخ حسن روحانی که ماموریت و مجوز سازش با دولت های بزرگ جهان را از جانب سید علی خامنه ای بدست آورده است تا وضعیت اقتصادی رژیم اسلامی بهبود یابد اما عرصه داخلی را همچنان به سرکوبگران قبلی سپرده است و برخلاف وعده انتخاباتی نه امیدی در کاراست ونه اعتدالی در فشار بر مردم گرفتارـ دیده می شود!

رهبر حکومت اسلامی ايران ـ سيد علی خامنه ائی ، موفقيت‌ها و پيشرفت‌های کشوررا در سال۱۳۸۵ بيشتر از تلخی‌ها و توقف‌ها دانست و اين پيشرفت ها را "چشمگير" توصيف کرده بود اما این روزها فقط و فقط صداهائی که حکایت از  عقب ماندگی و فقر و خالی بودن صندوق دولت هست به گوش می رسد ،پس پیشرفت کشور که خامنه ای نوید داده بود کجاست؟
آيا نوشته ها ومقالات  بیست و پنج سال پيش را به خاطر می آوريد؟ آيا حضرت مهدی با اسب سفيدش را در ميان رزمندگان اسلام را به ياد می آوريد آيا وعده پيروزی ظفرمندان اسلام که هشت سال تمام پشت جبهه ها به انتظار پيروزی جانشان گرفته شد به خاطر می آوريد؟ بارديگر همان مصيبت ها در کانون حيات ايرانيان خيمه زده است در آن روزها پيش بينی ميشد که ايران در آينده نزديک به بنگلا دش تبديل خواهد شد. همه آن پيش داوريها درست از آب در آمد وفقر وفلاکت وفحشا وانسان فروشی واعتياد وبيکاری وفرار مغز ها وزندان وشکنجه وعدم امنيت وقانون ،کودک آزاری وبچه های بی سرپرست وکار طاقت فرسای کودکان،آوارگی ايرانيان در کشورهای جهان برای اخذ پناهندگی که همه اينها خصائص کشورهای عقب مانده همچون بنگلادش را نشان ميدهد در ميهن ما به واقعيت پيوسته و شايد فراتر هم رفته است. فاجعه های مختلف کم کم به مرحله نهائی خود نزديک می شود.

کشور ۷۵ میلیونی، ۳۵ میلیون دادنامه نوشت!

http://news.gooya.com/politics/archives/2012/04/1…

قبل از انقلاب اسلامی 57 ، ایران مستقل از نظام سياسی اش ـ  استعداد صعود به مرتبه کشورهای پیشرفته کنونی را بعلت دارا بودن ذخائر زيرزمينی  در خود داشت ودر پی انقلاب ارتجاعی واسلامی سال ۱۳۵۷ خورشيدی همه آن شانس ها را از دست رفت  و کشورهرچه بيشتر بسوی کشور های عقب مانده رانده شد. 

ايران با برخورداری از نرخ سنی بسيار جوان جمعيت شناسی، بهترين مغزهای خود را در عرض اين 35 سال درسایه عواملی همچون مهاجرت ،جنگ ،زندان ،ناراحتی های افسردگی ،روحی ،روانی ،خودکشی روز افزون از دست داده است وشانس بر گشت به دوره قبلی بسيار بی اعتبار شده است.
تمام شاخص های شناخته شده در آمارهای جهانی سخن از منفی بودن جايگاه ايران حکايت می کند اما رهبر "عظيم الشان" ، ايران را در حال رسيدن به قله های ترقی توصيف می کند.رهبری سياسی که هرروز ايران را در چالش های سخت جهانی قرار داده است ورئيس جمهور های رنگارنگ این نظام که وعده آزادی بشريت را از يوغ ليبراليسم و عودت آنها به اسلام عزيز را می دهند ،هرگز نمی توانند رهبران  صالحی باشند. روسای ممالکی که به مردم و فرزانگان وحتی خودی ها فرمان می دهند تا از انتقاد پرهيز نمايند وآنها را به عقوبتی جان فرسا وترس وحشت تهديد می نمايند هیچگاه نمی توانند رهبران عافيت انديش ودور انديشی باشند. تاريخ حکومت های جهان، اينگونه رهبران را به تلخی تجربه کرده است.باکمال تاسف جرائم انقلاب وجنگ هشت ساله ومحاصره های افتصادی را بايد ملت رنجور بپردازد وگرنه آقازاده ها هميشه در ناز ونعمت بوده اند. در خارج کشور نيز همنوعان  و حامیان جمهوری اسلامی بسيارند و نمی خواهند از اشتباهات مرتکب شده خود درگذشته پند بگيرند وهمچنان مردم را دلخوش اصلاحات در انتظار نگاه داشته اند.

اما رهبران فریبکار حکومت اسلامی هنوز می گويند ايران در موقعيت بسيار عالی تری قرار گرفته است.اگردرآن روزها رفسنجانی وخاتمی بر پيشرفت وترقی ايران در سایه دولت های  خویش تاکيد می ورزيدند که ولی فقيه نیز همه آنها را تصديق می فرمودند، بعدها نابغه قرن 21 يعنی دکتر!اما بعدها احمدی نژاد پس از کسب مقام ریاست جمهوری در سایه الطاف ولی فقیه ـ ادعا نمود که در دولت های رفسنجانی و خاتمی  هيچ پیشرفت و خدمتی برای  مردم ايران صورت نگرفته است وايشان پس ازانتخاب ظفر مندانه شان که از حمایت های رهبری نیز برخوردار بود ،توانست بهتر وبيشتر از روسای دولت های پيشين موفقيت هائی به مرحله اجرا بگذارد. حالا شیخ حسن روحانی مدعی است که دولت احمدی نژاد ،کشور را به پرتگاه سوق داده است!حالا معلوم نیست که پس از چهار سال ریاست جمهوری آقای روحانی چه ادعا های علیه وی صورت خواهد گرفت!بیچاره مردم فلک زده ایران که هر چهارسال یک بار باید به پای صندوق های رای گیری کشانده شوند تا شاید فریب های تازه تری را مشاهده کنند!؟