رفتن به محتوای اصلی

سردمداران رژیم، غارتگران هستی توده ها!
04.01.2014 - 10:49

این روزها همه جا خبر از دزدیهای  کلان و فساد پر دامنه در حکومت اسلامی "معتدل" ترکیه است. تا این  لحظه که این مقاله نوشته میشود، چند تن از وزرا کابینه اردوغان مجبور به استعفا شده ودولت ترکیه در بحران عمیقی فرو رفته است . در خیابانهای استامبول و دیگر شهر های ترکیه،  توده های  محروم و زحمتکش که ازدزدیهای کلان و فساد  سردمداران رژیم  سرمایه داری حاکم به ستوه آمده اند، با شرکت در تظاهرات عظیم و پرشوراعتراضی، مخالفت شدید خود را با دولت دزد و ریا کاراردوغان اعلام داشته و خواهان دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی رادیکال در ترکیه می باشند. رژیم های استبدادی که ماهیت طبقاتی  خود را در لباس دین و مذهب  پنهان میدارند، معمولا در شمار بدترین حکومت های دزد و کلاش ودروغ پردازهستند. رژیم  آزادیکش و استثمار گر اردوغان نیز از این قاعده، بهیچوجه استثنا نیست . گرچه با بهره گیری از اسلحه دین و توسل به خدعه و نیرنگ، سردمداران فریب کاراین رژیم آزادیکش  طی سالها  سخت کوشیده اند ماهیت طبقاتی خود را ازانظارعمومی پوشیده نگه دارند، دزدیها و ثروت اندوزی های این انگل های اجتماعی، اینک هرچه روشن تر ماهیت ضد مردمی مافیای حاکم در ترکیه را آشکار میسازد. در ترکیه امروز، در حالیکه اکثریت عظیم اهالی محروم و زحمتکش در فقر و تنگدستی کامل زندگی میکنند، مشتی سرمایه دارغارتگر، زالو صفت به مکیدن خون توده ها  مشغول بوده و از طریق دزدیهای کلان و استثمار زحمتکشان، ثروتهای افسانه ای می اندوزند. در حقیقت امر، در ترکیه و کشورهای  دینی دیگر،  توسل به حربه مذهب و تظاهر به دینداری، کوششی ریاکارانه  جهت مخفی نگه داشتن ماهیت استثمارگرانه رژیم  و توجیه غارت هستی توده ها و دزدی های بی حد و حصر از اموال عمومی می باشد.

اما رژیم  ترکیه به مثابه رژیمی دینی در توسل به اسلام و اسلحه مذهب به منظور پیشبرد سیاست های ضد مردمی خود، هنوز به پای رژیم ریا کارو دغل پیشه جمهوری اسلامی نمیرسد! هر چند که درغارتگری و استثمار و دشمنی بی امان با امر رهائی کارگران و توده های زحمتکش، فرقی ماهوی بین رژیم حاکم در ترکیه و رژیم جمهوری اسلامی وجود ندارد. 35  سال تمام است رژیم اسلامی سرکوبگری در همسایگی  ترکیه وحود دارد که با توسل به وحشیانه ترین متدهای اختناق و سرکوب و اعدام ده ها هزار تن از مبارزین و انقلابیون ، کارگران و توده های زحمتکش را در زنجیر اسارت نگه داشته و در غارت  هستی  آنها، حد و مرزی نمی شناسد. 35 سال تمام است مشتی چپاولگرشیاد و جنایت کار بر شئون توده ها در ایران حاکمند.  این دزدان سرگردنه ،برای  تداوم  سلطه جابرانه خود به حربه دین و مذهب  توسل جسته و مذبوحانه میکوشند با تزویر و ریا، چهره کریه  ضد مردمی خود را از توده های زحمتکش، پوشیده نگه دارند. این  یک واقعیت است که دین و مذهب در دنیای پراز ظلم و بیدادگری امروز، حربه ای در دست سرمایه داران و استثمارگران و قدرتهای امریالیستی برای توجیه نظام های ستم گرانه سرمایه داری و آسمانی و مقدس نشان دادن  چپاول هستی توده ها توسط رژیم  های  غارتگر میباشد. دین، استثمار و ستم برکارگران و زحمتکشان را توجیه کرده و توده های محروم و بی خانمان  را با وعده بهشت موعود تخیلی از مبارزه در جهت کسب حقوق پایمال شده خود و  زندگی سعادتمند در جهان واقعی، برحذر میدارد! دین  بقول مارکس، پیشوای کارگران و زحمتکشان جهان، افیون توده هاست . اما زمانی که ظلم و بیدادگری از حد و اندازه گذشت.  زمانیکه  طبقه حاکم در مال اندوزی و تجمل و دزدی و غارت بی امان هستی توده های زحمتکش هر چه گستاخ تر  گردید، در چنین شرایطی رژیمهای استثمارگر حاکم حتی بااستفاده از حربه  دین و مذهب نیز   قادر نخواهند بود  جلو خشم  و انزجار کارگران و توده های زحمتکش را گرفته و از قیامها و حرکتهای انقلابی آنها جلوگیری بعمل آورند.

اختلاس و دزدیهای  کلان سردمداران  رژیم جمهوری اسلامی آنچنان پردامنه، رسوا کننده وآشکار است که  رژیم دروغ پرداز با توسل به هیچ  حقه و نیزنگی نمی تواند از برملا شدن ابعاد گسترده آن، جلوگیری به عمل آورد. د رسرتاسر رژیم  پوشالی جمهوری اسلامی، چیزی جز دزدی، فساد و ارتشا، سرکوبگری و استبداد و ارتجاع  وجود ندارد. همه ساله، میلیاردها  دلار از درآمد عظیم نفت بدون هیچ  نظارت و ملاحظه ای  به حساب خامنه ای ود یگر سردمداران جنایتکار رژیم، اعم از هر جناح و دسته، سرازیر میشود. حساب و کتابی در کار نیست . این  یک واقعیت است که در ایران امروز، دزدان کلاش حرفه ای، باندهای قاچاقچی و راهزنان سر گردنه، آقائی و حکومت میکنند! این مافیای قدرت، برای  کسب سودهای کلان و اندوختن ثروتهای افسانه ای، به هرجنایت و کار خلاف قانونی دست یازیده و از هر وسیله ای هر قدر هم ضد انسانی و غیر شرافتمندانه باشد، استفاده میکند. سردمداران تبه کار  رژیم سرکوبگری که در ایران با ترور و اختناق قرون وسطائی حکومت میکند، از بابت قاچاق اسلحه و مواد مخدره، وارد کردن کالا از اسکله های ویژه، پول شوئی، دزدی از اموال دولتی، رشوه خواری، دلالی ودیگر طرق اختلاس و چپاول،  میلیاردها دلار سود برده و برای تفریح و استراحت و خوشگذرانیهای خود،  با شکوه ترین و گران قیمت ترین  کاخ ها را  در نقاط مختلف گیتی، خریداری میکنند. شیخان وملایان ریاکار حاکم در ایران، در داخل و خارج از کشور، درجشنها و عروسی هائی که  برپا میکنند در اصراف  و ولخرجی  از شیخان  حاکم در عربستان و امارات نیز گامی  فراتر میگذارند. زنان و دختران سردمداران رژیم  و میلیادرها و کلان سرمایه داران بیرحم ، غرق  طلا و جواهرات گران قیمت، با تبختر و خودنمائی در مجالس عروسی و عیش و عشرت ظاهر شده و فرزندان نازپرورده همان مفت خواران و انگلهای اجتماعی در  گران قیمت ترین کاباره ها  و قمارخانه ها در اطراف و اکناف جهان  مشغول  عیاشی و خوش گذرانی می باشند!  در ولخرجی و تلف کردن پولهای باد آورده،ملاهای حاکم، آقا زاده و میلیادرهای تازه به دوران رسیده و اولاد و بستگانشان، دست همه  مفت خوران و راهزنان اموال عمومی را از پشت بسته اند! حساب و اندوخته همین  جنایت کاران حاکم و دزدان اجتماعی در بانکهانی جهانی  سر به آسمان میزند .اخیرا این خبر خیره کننده در سرتاسر  دنیا انتشار یافت که ثروت خامنه ای، این سر دسته دزدان و راهزنان، بالغ بر 96 میلیارد لیره انگلیسی می باشد!  مجتبی  فرزند خامنه ای در بانکهای  سویس و دیگر کشور ها دارای حسابهای صد میلیون دلاری است.  دیگر سردمداران رژیم نیز که اشتهای سیری ناپذیر در بلعیدن ثروتهای کشور دارند، میلیاردها دلار در بانکهای جهانی، سپرده و پس انداز دارند.

جامعه تحت ستمی که ما داریم در درون خود دو گروه  انسانهای از هر لحاظ متفاوت و متضاد را جا داده است!  بخش کوچکی از اهالی کشور، صاحب  پرشکوه ترین  کاخها و قصرها در ایران و کشورهای اروپائی، امریکا و... زندگی اشرافی وافسانه ای و  سپرده های میلیاردی در بانکهای خارجی می باشند بخش بزرگی ازاهالی زحمتکش همان کشور، از کارگر و پیشه ور گرفته تا کارمند دولت، به دیگر معنی اکثریت عظیم اهالی، در فقر و تنگدستی و فلاکت و بی خانمانی، به زندگی دردناک و پر مشقت خود ادامه میدهند.  در آمد ناچیز آنها بهیچ وجه برای ادامه یک زندگی معمولی، کافی نیست. از تورم و افزایش بیرویه  قیمت اجناس مورد مصرف و وسایل زندگی روزمره، اینها بشدت رنج میبرند. میلیونها انسان زحمتکش از لحاظ مسکن سخت در مضیقه هستند . کرایه خانه بطور تحمل ناپذیری هر روز بالا میرود . بخش  مهمی از در آمد بسیاری از اهالی زحمتکش، صرف کرایه خانه میشود . هر روز بر تعداد انسانهای بی خانمان و فقیری که شب ها در خیابانها میخوابند، افزوده میشود. حال آنکه در همین شهر تهران که بهشت سرمایه داران خون آشام، آخوندها ی جنایتکار، آقا زاده های مفتخورو دیگرغارتگران ثروتهای عمومی و جهنمی  سوزان برای کارگران و دیگر تهی دستان شهر و ده میباشد، سردمداران رژیم و حامیان و اطرافیان دزد و کلاش آنها هر کدام مالک ده ها و بلکه صدها دستگاه حانه و آپارتمان میباشند!  کارگران که بخش  قابل ملاحظه ای از آنها را زنان و کودکان خردسال تشکیل میدهند، در ازای کار سخت روزانه، نازل ترین  دستمزدها را  دریافت داشته و از لحاظ  معیشتی، بیمه، دکترو دوا و مسکن، سخت در مضیقه قرار دارند.وضع زندگی  اکثریت عظیم کارمندان دولت  نیز بس ناهنجار وفاجعه بار می باشد. درحالیکه نرخ تورم سالیانه از پنجاه در صد کمتر نیست،  کارمندان اگرهم  گاهگاهی اضافه حقوقی داشته باشند این افزایش ناچیز در آمد با بالا رفتن نجومی  قیمت ها بهیچوجه قابل مقایسه نیست. در کمتر کشوری در دنیا، استثمار توده ها و ستم بر کارگران و دیگر زحمتکشان اینهمه  بیرحمانه و بیرویه است. در این کشوروحشیانه ترین استبداد ها و سرکوبها، پاسخ انسانهای آزاده و مبارزی که فریاد خود را علیه اینهمه  ظلم و بیدادگری و استثمار بلند میکنند، چیزی جز زندان و شکنجه و چوبه دار نیست.  بی جهت  نیست  که ذکر نام منحوس رژیم جمهوری اسلامی در تمام اجتماعات و گرد هم آئی های انسانهای آزادی طلب در سرتاسرجهان، همواره ترور و شکنجه و آدمکشی را تداعی معانی میکند!

اما علیرغم تمام  زورگوئی ها و  سرکوبگریهای رژیم خودکامه،  مبارزه توده های زحمتکش در راه  رهائی از چنگال  ظلم و استثمار، همچنان با تمام  قدرت و صلابت ادامه دارد . رژیم ضد کارگری به خاطر حفظ سلطه ننگین خود، با توسل به قهر ضد انقلابی، مبارزات حق طلبانه کارگران و دیگر زحمتکشان را وحشیانه سرکوب کرده و دسته دسته از کارگران معترض را روانه زندانها و شکنجه گاهها میکند. جلادان رژیم،انقلابیون و مبارزین را در زندانها و شکنجه گاه ها  به وحشیانه ترین وجهی در زیر شکنجه های قرون وسطائی، به قتل میرسانند.  اما با تمام وحشیگریها و اعمال ننگین ضد انسانی،  رژیم ضد مردمی قادر نیست مقاومت و پایداری توده های بپا خاسته را درهم شکسته و در پهنه کشور، سکوت گورستان بر قرار کند.امروز از هر زمانی بیشتر، خطر مرگ و نابودی رژِیم آزادیکش جمهوری اسلامی را تهدید میکند.

سی و پنج سال تمام است  آخوندهای خونخوار، واعظان ریاکار و دیگر عوام فریبان مفت خور و جیره خوار رژیم، در منابر ومساجد، مردم به ستوه آمده از دست ظلم و تعدی را به صبر و بردباری  فرا خوانده و آنها را به تن دادن به سرنوشتی که گویا خدا وتقد یر نصیبشان کرده و سر فرود آوردن  در مقابل فقر و فلاکت و ظلم و استثمار، ترغیب و تهدید میکنند. همه ساله  میلیاردها  پول  حاصله از نفت  و رنج وکوشش توده ها ی زحمتکش، توسط خودکامگان حاکم صرف تبلیغات دینی، ساختن مساجد و تعمیر زیارتگاه ها و برگزاری مراسم مذهبی میشود. رژیم خودکامه با  تصویب و اجرای قوانین قرون وسطائی ، دانش  آموزان و دانشجویان را مجبور به خواندن و  یاد گرفتن اصول دین و مذهب کرده و کتابهای درسی را برای مغز شوئی  نوباوگان و جوانان، مملو از مطالب خرافی و ضد علمی میکند. مرتجعین حاکم،  با هزار تاکتیک و تمهید ارتجاعی، مذبوحانه میکوشند دانشگاه ها و دیگر مراکز درسی را به مراکز اسلامی و مدرسه های دینی مبدل سازند. علیرغم همه این تدابیر ارتجاعی، گرایش  به اندیشه های انقلابی و روشنگرانه در بین نسل جوان کشور، هر روز طرفداران بیشتری پیدا میکند. در عین حال، به طورروزافزونی برابعاد مخالفت کارگران و دیگر توده های  زحمتکش با رژیم ضد مردمی، افزوده میشود.

500سال پیش، در اروپا  با پیدایش مذهب پروتستانیسم، بسیاری از سنت های دینی بغایت ارتجاعی رایج در دوران فئودالیسم مورد انتقاد قرار گرفته وفساد و تباهی کلیسا با نهایت بیرحمی، افشا گردید. اینک تحت سلطه رژیم تاریک اندیش جمهوری اسلامی، در قرن 21 میلادی، در دوران رواج دانش وگسترش دامنه اندیشه های روشنگرانه ، قرون وسطای بس سرد و نفرت انگیزی هنوز در ایران حاکم است!  درایران کنونی هم، نظیر قرون وسطی دراروپا،  مشتی روحانی و دینمدارجنایتکارو سود جو، بر جان ومال مردم حاکمند . جای  پاپ اعظم غرقه در فساد قرون وسطی را، ولی  فقیه فاسد و زشت سیرتی گرفته است که  اقتدارش به مراتب بیشتراز پاپ قرون وسطی و سیطره جنایت کارانه اش به درجات، وحشیانه تر میباشد . پس از گذشت 500 سال از دوران تاریکی و جهالت قرون وسطای اروپا، در ایران اسیر و دربند، اینک رژیمی برسر کار است که هر فریاد اعتراض و آزادیخواهی را با  بدترین عقوبت ها در گلوها خفه ساخته و به وحشیانه ترین متد های شکنجه در حق  دگر اندیشان و کوشندگان علیه تسلط جهل و تاریکی،متوسل میشود. اما اگر در قرون وسطی، این بورژوازی نوخاسته، مذهب پروتستانیسم و رفرمیست های مذهبی از قبیل  مارتین لوتر و کالون بودند که در مقابل فئودالیسم و کلیسای کاتولیک قد علم کرده و سلطه پاپ اعظم را به مبارزه می طلبیدند، در دنیای کنونی که  پرولتاریا و بورژوازی به مثابه دو طبقه متخاصم در مقابل یکدیگر  قرار گرفته اند، در مقابله با رژیم دینی و قرون وسطائی حاکم در ایران، دیگر جائی برای  رفرمیسم دینی  و امثال مارتین لوتر ها و کالون ها نیست .  دوران  قد علم کردن دین های "ملایم"  در مقابله با دین های "سنتی"،  دیگر به پایان رسیده است. امروز تنها مارکسیسم انقلابی و سکولاریسم پیگیر است که از قدرت و توان جنگیدن علیه سلطه رژیم های  دینی از نوع رژیم حاکم در ایران،  برخوردار می باشد. در عین حال، تنها طبقه اجتماعی که   قادر است این مبارزه عظیم طبقاتی را  رهبری کند، همانا طبقه کارگر می باشد. طبقه تحت ستمی که در مبارزه در راه آزادی از چنگ  ظلم و استثمار، تنها زنجیر های خود را از دست میدهد.

پایان

دی ماه 1392         

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.