رفتن به محتوای اصلی

سوریه ولبنان وعراق قربانی"داعش وماعش"
29.01.2014 - 05:10

 

واژه داعش ، مخفف و مختصر شده ی عبارت "دولت اسلامی عراق و شامات " است و شامات هم در گذشته به سرزمین لبنان و سوریه اطلاق میشده است ، و نیروهای بنیادگرای سنی مذهب که امروزه با هدف برپا کردن حکومت اسلامی در"شامات" درحال پیکاربا رژیم بشار اسد میباشند و اخیراً حوزه "شامات" را به داخل عراق وشهرهای فلوجه و رمادی وجنگ با رژیم نوی المالکی گسترش داده اند ، به نیروهای "داعش" شهرت یافته اند . درمقابل اصطلاح داعش ، یکی از نویسندگان طنزپردازعراقی نیز اصطلاح ماعش را در مطبوعات عرب رایج کرده است که "ماعش"مخفف ومختصر شده ی عبارت " میلیشیای ایران درعراق وشامات " میباشد  و همه میدانند که این میلیشیا شامل نیروهای سپاه قدس وابسته به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان و شبه نظامیان شیعه عراق و غیره میشود که برای دفاع از حکومت بعثی – علوی بشاراسد به این کشور اعزام شده و میشوند.

در خبرها آمده است که درکنفرانس ژنو2 ، پیشرفتی برای برقراری صلح و آرامش در سوریه بدست نیامده است و بیم آن میرود که تلاش های صلح طلبانه بسیاری از کشورهای جهان با شکست مواجه گردد و تحلیلگران مسائل سیاسی خاورمیانه علت این شکست را عدول نمایندگان رژیم بشاراسد ازتوافق های کنفرانس ژنو1 و موضع آشتی ناپذیر دولت سوریه ارزیابی کرده اند . در کنفرانس ژنو1 که در سال 2012 میلادی برگزار گردید از جمله بر سر این موارد توافق بدست آمده بود : 1- تشکیل یک شورا و یا یک حاکمیت انتقالی موقت در سوریه برای فراهم کردن شرایط انتخابات آزاد و تشکیل دولتی که نماینده اکثریت مردم سوریه باشد 2- خروج نیروهای ارتش بشار اسد از شهرهای سوریه 3 – خروج نیروی های مسلح خارجی از سوریه و پایان بخشیدن به کمک های تسلیحاتی گروههای مسلح 4 – آزادی تمام زندانیان ازجانب طرف های مخاصمه 5- فراهم نمودن شرایط برای کمک رسانی به آسیب دیدگان جنگ و آوارگان جنگی .

در آستانه تشکیل کنفراس ژنو2 ، روسیه و چین تلاش نمودند دبیرکل سازمان ملل متحد را متقاعد کنند تا از جمهوری اسلامی نیز برای شرکت در کنفرانس ژنو2 دعوت نماید که او چنین کاری را انجام داد و از جمهوری اسلامی که خود یک پای جنگ داخلی سوریه است برای شرکت در کنفرانس ژنو 2 دعوت بعمل آورد ، ولی گروههای مخالف رژیم بشاراسد که برای سرنگونی این رژیم مبارزه میکنند ، به دبیر کل سازمان ملل متحد اولتیمام 6 ساعته دادند که اگر دعوت خود را از جمهوری اسلامی برای شرکت  کنفرانس ژنو2 پس نگیرد ، آنان در کنفرانس مذکور شرکت نخواهند کرد ، و او ناگزیر گردید که دعوت خود را از جمهوری اسلامی  برای شرکت در کنفرانس مذکور پس بگیرد ، و درست از آن لحظه به بعد بود که بلندگوهای حکومت اسلامی از بی حاصلی و شکست کنفرانس ژنو2 سخن گفتند و مدعی شدند که توافقات کنفرانس ژنو1 نیز به سود برقرار صلح در سوریه نیست و جمهوری اسلامی آن را برسمیت نمی شناسد !

وجالب این است درست در زمانی که دبیر کل سازمان ملل متحد دعوت خود را از جمهوری اسلامی برای شرکت درکنفرانس ژنو 2 پس میگیرد  و انگشت اتهام از هرجهت بسمت این رژیم بعنوان یکی از طرف های جنگ در سوریه دراز شده است و افکار عمومی و مطبوعات دنیای آزاد ، حکومت اسلامی ایران را یکی از عوامل بقای رژیم بشار اسد در این کشور ویران شده معرفی میکنند ، آقای روحانی رئیس جمهور  و هیأت همراه ایشان در شهر دیگری از کشور سویس (داووس) در کنفرانس دیگری شرکت کرده و بقول خودش سعی مینماید چهره دیگری از جمهوری اسلامی به دنیا ارائه دهد و  سرمایه گذاران خارجی را تشویق به سرمایه گذاری در ایران نماید ، تا شاید از طریق روان شدن سرمایه های خارجی اقتصاد غارت شده و ورشکسته ایران را از بحران و فساد گسترده ای که در آن غوطه ور است نجات دهد ، گوئی که آقای روحانی رابطه ای را بین سیاست خارجی جمهوری اسلامی درکشورهای خاورمیانه و بطور اخص نقش این رژیم در جنگ داخلی سوریه ، با ثبات و آرامش و اعتمادی که برای سرمایه گذاری در ایران لازم است نمی بیند و یا نمیخواهد ببیند ! شاید هم تصور میکند که سرمایه گذاران خارجی با لبخند رئیس جمهور و گفتن اینکه : "مردم ایران میهمان نواز هستند" ! حاضر میشوند در کشور بی در و پیکر و بی قانونی که در هرگوشه اش یک آخوند روضه خوان و یک مداح هفت تیرکش حکومت میکنند و قوه قضائی اش خود برزگترین قانون شکن است ،  سرمایه های خود را به خطر اندازند!

درحاشیه کنفرانس اقتصادی "داووس" ، فرید زکریاء یکی از  تحلیلگران و برنامه گذاران معروف شبکه خبری جهانی سی- ان – ان ، با آقای روحانی مصاحبه کرد و نظر ایشان را درمورد چند مسئله مهم و از جمله مسئله سوریه که جمهوری اسلامی را در معرض بدبینی جامعه جهانی قرار داده است جویا شده است . آقای روحانی ‌ در پاسخ به این سوال که چرا جمهوری اسلامی ایران با وجود اسناد و مدارک زیادی مبنی بر نقض حقوق بشر  از جانب دولت سوریه ، همچنان از رژیم بشار اسد حمایت می‌کند ، چنین میگوید: « در یک جنگ داخلی نمی‌توان تنها یک طرف را دید، آنچه امروز منطقه را با معضل بسیار مواجه کرده مسأله تروریسم است . همگان حتی غربی‌ها به خوبی می‌دانند که امروز خطرناکترین گروه‌های تروریستی در سوریه تجمع کرده‌اند و متأسفانه برخی از کشورها از این تروریست‌ها حمایت مالی کرده و به آنها امکانات می‌دهند . »

آقای روحانی راست میگوید امروزه مسئله اصلی در سوریه ، وجود گروههای تروریستی در جنگ داخلی این کشور است و کشورهای خارجی که ازاین گروهها حمایت مالی و تسلیحاتی مینمایند ، ولی فراموش میکند که جمهوری اسلامی در رأس کشورهای خارجی است که به گروههای تروریستی برای دفاع از رژیم بشار اسد کمک مینماید ، گویا آقای روحانی نمیداند که دخالت مستقیم جمهوری اسلامی برای جلوگیری از فروپاشی رژیم اسد ، بحران سوریه را به شکل کنونی درآورده و  باعث گردیده است که بنیادگریان سنی مذهب نیز در این کشور مستقر گردند و از حمایت رژیم های ارتجاعی عربستان سعودی و شیخ نشین های خلیج فارس بهره مند شوند .

چگونگی شروع جنگ در سوريه را همه ميدانند : بهارعربی از تونس و مصر و ليبی به  خيابانهای دمشق ميرسد و مردم سوریه که نيم قرن زير سلطه پدر و پسری ديکتاتور زجر کشیده بودند ، بصورت مسالمت آمیز ، خواهان آزادی و دمکراسی ميگردند ، تظاهرات و راه پيمائی های آرام و مسالمت مردم سوريه  بفرمان بشاراسد به خاک وخون کشيده ميشود و جمهوری اسلامی بعنوان حامی و متحد استراتژيک حکومت بعثی – علوی بشار اسد ، برای کمک به اين رژيم در سرکوب مخالفان وآموزش نيروهای امنيتی و انتظامی سوريه ، واحدهائی از سپاه پاسداران را با پوشش کاروان های زيارتی به سوريه اعزام ميکند تا شيوه های جديد سرکوب و آدمکشی های خيابانی که این نیروها در جريان سرکوب جنبش سبز در ايران بکار برده بودند به همتايان و متحدان سوری خود آموزش دهند ، سيل اسلحه و مهمات و پول جمهوری اسلامی نيز از طريق هوا و زمين بسوی سوريه روان میشود ، همچنین به فرمان بیت رهبری خامنه ای ، حزب الله لبنان و گروههای شبه نظامی شیعه درعراق که همه جیره خوار بیت رهبری اند نیر به کمک بشار اشد میشتابند ، در این میان و در مقابل دخالت آشکار جمهوری اسلامی در سوریه ، کشورهای سنی مذهب نیز وارد معرکه میشوند و به تجهیز و تسلیح گروههای بنيادگرای سنی مذهب مشغول ميشوند ،  و بدين ترتيب مبارزه مردم سوريه که ابتدا با خواست آزادی و دمکراسی آغاز شده بود ، بصورت جنگ های فرقه ای و مذهبی و طايفه ای کنونی در ميايد که مسئولیت مستقیم آن بردوش رژیم تبهکار جمهوری اسلامی است ، چرا که اگر این رژیم به حمایت همه جانبه از دیکتاتوری بشار اسد برنمیخاست ، مردم سوریه نیز مانند مردم مصر و تونس موفق میشدند که با اتکا به مبارزات مدنی خود  رژیم دیکتاتوری را سرنگون سازند .

آقای روحانی در پاسخ به این سئوال که اگر مردم سوریه خواهان برکناری بشار اسد باشند آیا جمهوری اسلامی به این خواست مردم سوریه تمکین خواهد کرد یانه ؟ میگوید : «اصلاً بحث بشار اسد در این جریان مطرح نیست، اول همه باید تلاش کنیم تروریست‌ها را از این کشور بیرون کرده و جلوی اقدامات وحشیانه آنها را بگیریم و در این مسیر باید همه قدرت‌های بزرگ و کشورهای منطقه دست به دست هم بدهند . پس از آن باید شرایطی فراهم شود تا همه آنهایی که به عنوان معارضین در سوریه هستند با دولت این کشور سر میز مذاکره نشسته و شرایطی آرام و فضایی مناسب در این کشور ایجاد شود. »

برخلاف سخنان سفسطه آمیز آقای روحانی اصلاً بحث برسر کناره گیری بشار اسد است ، و کنفرانس ژنو 2 به بن بست رسیده است چونکه دیکتاتور خونریز سوریه حاضر به کناره گیری از قدرت نیست و میداند که رژیم جمهوری اسلامی و نیروهای وابسته به او با تمام قوا در کنارش ایستاده اند و  در صحنه جهانی و سازمان ملل متحد نیز از حمایت روسیه و چین برخوردار است . آقای روحانی که طرح بیرون راندن گروههای تروریستی از سوریه را پیشنهاد میکند اگر راست میگوید همین پیشنهاد را به بیت رهبری خامنه ای و سپاه قدس و حزب الله لبنان و گروههای شیعه عراقی و سایر گروههای تروریستی که به کمک بشار اسد رفته اند  بکند تا عکس العمل آنان را در مقابل خود مشاهد نماید ، رئیس جمهور دولت اعتدال این سخنان را برای مصرف تبلیغات خارجی میزند .

نتیجه : عقب نشینی جمهوری اسلامی در قبال برنامه هسته ای را  نباید به حساب رویکرد جدیدی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ارزیابی نمود ، واقعیت این است که سیاست خارجی حکومت دینی حاکم بر ایران از 35 سال پیش تا به امروز بر اساس آموزه های آیت الله خمینی استوار بوده است ، آموزه هائی که در آن دفاع از منافع ملی مذموم است و حمایت از منافع امت اسلامی تکلیف شرعی . هم او بود که گفت : « ما بايد با شدت هر چه بيشتر انقلاب خود را به جهان صادر کنيم و اين طرز فکر را که قادر به صدور انقلاب نيستيم ، کنار بگذاريم ، زيرا اسلام بين کشورهای اسلامی تمايز قائل نيست ... اگر ما در محيط محدودی باقی بمانيم ، قطعاً با شکست رو به رو می شويم . ما انقلاب مان را به تمام جهان صادر می کنيم ...  ما کشور را ، کشور ايران نمی دانيم ، ما همه ممالک اسلامی را از خودمان می دانيم .» صحيفه نورجلد ۲۰ صفحه۲۳۲

پس وقتی که مرز دین بجای مرز جغرافیائی و امت اسلام بجای ملت ایران  می نشیند و کشور "همه ممالک اسلامی" تصور میشود ، دیگر چه دلیلی دارد که سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در سوریه نکشد و کشته نشود؟ و یا چه دلیلی دارد که برادران عراقی الاصل لاریجانی در ایران بریاست دو قوه مقننه و قضائیه نرسند و  یا لات بی سر و پائی که صدام حسین او را از عراق به ایران رانده بود به فرماندهی بسیج جمهوری اسلامی مفتخر نشود ؟!

طبق آموزه های بنیانگذار حکومت ولایت فقیه و جانشین مطلقه او سید علی خامنه ای که به همّت آقای رفسنجانی قبای ولایت و عبای فقاهت بر "جسم ناقص"اش پوشانده شد ، ملی گرائی کفر است و مردم ایران امت اسلام اند نه ملت ایران ! و آقای روحانی رئیس دولت "تدبیر و امید" اگر براستی خود را پیرو آموزه های بنیانگذار حکومت ولایت فقیه درسیاست خارجی نمیداند ، میبایستی علناً در حضور ملت ایران با حضور نظامی و کمک های مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی به گروههای تروریستی در سوریه و عراق و لبنان وسایر کشورهای خاورمیانه  مخالفت نماید .

8 بهمن ماه 1392

28 ژانویه 2014

 

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.