رفتن به محتوای اصلی

نوروز و بی نوروزانمان را دریابیم
19.03.2014 - 01:29

 

 

دیار ما دیری

در رویای بهار است

در خانه ی ما سرماست

در آشیانه های کوچک ما

سوزِ سرما فرمانرواست.

و

گرهِ مشتِ یخیِ شبسوار

همچنان سخت و بی گدار

بر زمینِ آرزوهای بهاری ـ

نامردمانه می کوبد.

و

بر بالای تیره ی تنگِ زندگی

خلافتمدارِ زمستانی

همچنان، در عمقِ شبِ بلند

دریده و بی شرمانه

با وقاحتِ تمام، لمیده

و

 برای قحطی زدگان و شبیخون گرفتگان

نوحه سرایی می کند.

او، دوباره

صدای پای نوروز و آفتاب را

در مذاب قطراتِ وجود خویش

بی تاب، شنیده و چشیده

ترسان و لرزان

در خود چمیده

بر ارکیده ی زمهریر انجمادِ خویش

 همچون کنه،

سفت چسبیده است.

و

بر دامنِ زمانه ی تلخ ِسیاهمدار

همچنان، پُرکار ـ ریا ـ می بافد

و

برای لشگر گرسنگان

نسخه ی مقاومت می پیچد.

و

هیهات که

 بر کام خالی انسان ها و جان زمانه ی بی قرار

مشت های یخی می کوبد.

او،

در پی بی آبروئی خورشید است

بهار ما را نشانه رفته است.

 نوروز و بی نوروزانمان را دریابیم!

 

بهنام چنگائی 27 اسفند 1392

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.