رفتن به محتوای اصلی

ترکیه:انتخابات 30 مارس و بحران در صفوف حاکمیت
21.03.2014 - 14:07

 

بعد از دوازده سال حکومت بلامنازع "حزب عدالت و توسعه" AKP و در آستانه انتخابات محلی (30 مارس 2014) ترکیه آبستن حوادث و تغییر و تحولات جدی است. ریشه های تغییر و تحولات آتی در "جنبش جمهوری خواهی" و "جنبش زحمتکشان" 2007 قرار دارد. جنبش های فوق با طی فراز و نشیب هایی نهایتا در 19 مه 2012 با راهپیمایی 250 هزار نفری "اتحادیه جوانان ترکیه" TGB در استامبول، جان تازه ای گرفت و به طور مدام تا 19مه 2013 ادامه یافت. این جنبش ها بعد از حادثه "پارک گزی" به "جنبش مقاومت" Direnis Hareketi معروف گردید و به دنبال آن در 16- 15 ژوئن ده ها میلیون تن در سراسر ترکیه زیر پرچم ترکیه و با شعارهای "اردوغان استعفاء حکومت استعفاء"، "ما سربازان آتا ترک هستیم" به خیابان ها ریختند، و "جنبش مقاومت" به قیامی بزرگ علیه نظم حاکم تبدیل شد و مشروعیت نظام حاکم را زیر سوآل برد.1 turkey-protest2

ترکیه:انتخابات 30 مارس و بحران در صفوف حاکمیت/علی قره جه لو

بعد از  دوازده سال حکومت بلامنازع  “حزب عدالت و توسعه” AKP و در آستانه انتخابات محلی (30 مارس 2014) ترکیه آبستن حوادث و تغییر و تحولات جدی است. ریشه های تغییر و تحولات آتی در “جنبش جمهوری خواهی” و “جنبش زحمتکشان” 2007 قرار دارد. جنبش های فوق با طی فراز و نشیب هایی نهایتا در 19 مه 2012  با راهپیمایی 250 هزار نفری “اتحادیه جوانان ترکیه” TGB در استامبول، جان تازه ای گرفت و به طور مدام تا 19مه 2013 ادامه یافت.  این جنبش ها بعد از حادثه “پارک گزی” به “جنبش مقاومت”  Direnis Hareketi معروف گردید و به دنبال آن در 16- 15 ژوئن ده ها میلیون تن در سراسر ترکیه زیر پرچم ترکیه و با شعارهای “اردوغان استعفاء حکومت استعفاء”، “ما سربازان آتا ترک هستیم”  به خیابان ها ریختند، و “جنبش مقاومت” به قیامی بزرگ علیه نظم حاکم تبدیل شد و مشروعیت نظام حاکم را زیر سوآل برد.1 

در نتیجه قیام سراسری که هرگوشه کشور را فراگرفت، از یک طرف داستان ها و افسانه های “دموکراسی پیشرفته”، “رشد و شکوفایی اقتصادی”، “رفاه” که قرار بود، “الگوی” پیشرفت و شکوفائی اقتصادی و تجلی دموکراسی در یک جامعه مسلمان جهان سومی باشد، فروریخت. از طرف دیگر “جنبش مقاومت”، نه تنها پایه های حکومت AKP را به لرزه در آورد، بلکه سبب تکانی عمیق در تارو پود جامعه گردیده و صف بندی بزرگی را در میان نیروهای سیاسی ترکیه موجب شد.2

امروز بحرانی بزرگ ترکیه را فراگرفته است، بحران تمام عیار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی که در مرکز آن، بحران وحدت و تمامیت ملی ترکیه قرار دارد.3

در بستر بحران ها و تحولات فوق سه حادثه مهم در ترکیه بوقوع پیوسته است که  پیامدهای آن در مسیر آینده ترکیه تاثیر تعیین کننده ای خواهند داشت.

Missing media item.

1- افشاگری های متقابل جناح های AKP و متحدین دیروزی اش درباره دزدی، فساد، خیانت … که از 17 دسامبر 2013 در رسانه های اصلی و خودی، وسیعا علنی شد.

2- رای عالی ترین مرجع قضایی اتحادیه اروپا “دادگاه حقوق بشر اروپا”  (The European Court of Human Rights ) به نفع ترکیه در مورد ادعای “نسل کشی ارمنی”، (17 دسامبر2013).

3- پخش ویدیویی (صوتی – تصویری) بازجویی های “عبدالله اوجلان” (1999) رهبر PKK و اعترافات تکان دهنده  وی  (6 ژانویه 2014).

سه حادثه فوق گرچه ارتباط نزدیک و ارگانیکی باهم دارند و متفقا روی حوادث و دستور کار سیاسی جاری ترکیه  تاثیر جدی گذاشته اند، ولی تکیه این نوشته روی مورد اول یعنی تجزیه در صفوف AKP  و متحدین آن خواهد بود.

1- صف آرایی جناح های حاکمیت در مقابل هم

بعد از رسانه ای شدن پرونده صدها مورد از رشوه، فساد، غصب … که برخی از آنها در حد “خیانت” است و انتشار صوتی و ویدیویی آنها چه از طریق رسانه های اصلی توسط طرفداران فتح الله گولن (جماعت گولن)، و چه به وسیله رسانه های مخالف و شبکه های اجتماعی، در عکس العمل به این افشاگری ها، طیب اردوغان و طرفدارانش دست به افشاگری های متقابل زدند. آنها با اشاره به “دولت موازی”، “جونتای درون شهربانی و قوه قضایی”، و خطاب کردن متحد سابق خود فتح الله گولن با نام “پیامبر دروغین”، “غده خبیث”، “خشخاشی” …. (در اشاره به شیوه اصلی ترور مخالفان توسط حسن صباح) از وجود یک “سازمان مخفی” که درون نهادهای دولتی ـ قضایی لانه کرده است سخن می گویند که رهبری این دولت موازی از 30 نفر تشکیل شده و توسط صدها کادر اداره می شود.4

طیب اردوغان و طرفدارانش با همان شیوه ای که جماعت گولن دست به افشاگری علیه AKP زده اند معامله به مثل می کنند. هم حکومت AKP و هم جماعت گولن از روز اول به دست گیری قدرت سیاسی، شروع به شنود و فیلم برداری از زندگی خصوصی مخالفان خود کردند، ولی در سه سال اخیر این شیوه را  نه تنها  علیه مخالفان که  علیه همدیگر نیز  به کار برده اند! در واقع امروز در ترکیه جنگ “کاست ها”ی جناح های حکومتی علیه هم جریان دارد.  هدف انداختن تمام گناهان به گردن طرف دیگر، بی آبرو کردن حریف و اثبات “مظلومیت” خود و بازی کردن ورق مظلومیت در انتخابات آینده است.5   

از آنجایی که قدرت دولتی عمدتا دست اردوغان است، او توانسته است در ظرف دو ماه اخیر، محل خدمت بیش از ده هزار نفر از افراد پلیس، قضات و دادستان های “دولت موازی” را تغییر و یا آنها را منتظر خدمت کند. در حالی که از وجود همان نیروهای پلیس، قضات و دادستان ها در توطئه “ارگنه کن” علیه نیروهای ملی و در سرکوب تظاهرات میلیونی ماه های مه ـ ژوئن در 2013 استفاده کرده است. آنها که تا دیروز در سرکوب نیروهای ملی، و بی آبرو کردن مخالفان سیاسی خود به هر نوع خشونت و بی اخلاقی دست می زدند، امروز از آنجایی که نمی توانند غنایم غارت و چپاول را تقسیم کنند، و از ترس وسعت و تداوم “جنبش جمهوری خواهی” که سراسر  کشور را فراگرفته،  به جان هم افتاده اند.

فساد سردمداران AKP  و در راس آن خانواده و نزدیکان اردوغان سر آشکاری بود.  داستان فساد اردوغان و نزدیکانش به نقطه ای رسیده است که مردم یک زبان، خواهان اعلام میزان ثروت اردوغان، همسر و فرزندان و نزدیکان او هستند. در ادامه افشاگری ها وقتی فساد، دامن خانواده او، بویژه آقازاده اش “بیلال” Bilal را گرفت و در 2 ژانویه 2014 بیلال را به دادگاه فرا خواندند، اردوغان در عکس العمل به فراخوان دادگاه گفت:”شرم آور است”.  بیلال حتی وقعی به فراخوان دادگاه نگذاشته و به دادگاه هم نرفت! اردوغان به دادستانی که بیلال را به دادگاه فرا خوانده بود گفت:  “عامل دیگران است”، یعنی آدم فتح الله گولن است! ولی تعجب آورتر این است که وقتی دادستانی، رئیس سازمان اطلاعات ترکیه (میت)”هاکان فیدان” Hakan Fidan را (که تماما تحت نظر و کنترل جناح اردوغان است) برای “پاسخ گویی به برخی سئوالات” فرا می خواند و فیدان برای کسب تکلیف هم به اردوغان و هم به عبدالله گول رئیس جمهور تلفن می کند، آنها هر دو، وی را از حضور در دادستانی اکیدا برحذر می دارند!

اردوغان قبل از این که شهردار استامبول شود، کرایه خانه اش توسط حزب اسلامی “رفاه” نجم الدین اربکان پرداخت می شد که عضو آن بود. به هنگام شهرداری استامبول، نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی رسما از مجلس ملی ترکیه  به کرات تقاضا کرده بودند که مصونیت او را باطل کنند، زیرا او به سوءاستفاده از مقام، تقلب در اوراق رسمی، ارتکاب جرم متهم شده بود. اردوغان در1994 شهردار استامبول شد، و سال 2003 به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در این 8 سال، 84 بار ادعانامه علیه او تنظیم و تحویل دادگاه داده شده است. او فقط  از یک اتهام از مجموع اتهام های خود تبرئه شد. بیست مورد اتهام او مشمول “عفو رخشان اجویت” همسر بلنت اجویت شد.”شصت و سه” مورد اتهامات به علت داشتن مصونیت سیاسی هنوز بلاتکلیف است. امروز اردوغان در جمع ثروتمندترین دولت مردان جهان قرار دارد و ثروتش بالغ بر 8 میلیارد دلار است.6

“روزنامه ایلک کورشون”  İlk Kurşun (6 ژانویه 2014) در مورد جنگ جناح های حاکم نوشت:  “از 17 دسامبر جنگ بزرگی در ترکیه درگرفته که در یک  طرف آن اردوغان و در طرف دیگر جماعت گولن قرار دارد. در این میان کسانی هم هستند که از فرصت استفاده کرده عبدالله گول را باد می کنند.  در حالی که آنها هر سه راهیان یک راه بودند و فرقی با هم ندارند، زیرا در فساد و دزدی و جنایت شریک هم بودند.  در شرایط کنونی که استعفای حکومت اجتناب ناپذیراست “مخالفان” (اپوزیسیون) به جای درخواست استعفای حکومت و برگزاری انتخابات زودرس، از عبدالله گول می خواهند که کنترل اوضاع را به دست گیرد!  دزد دزد است چه کمتر و چه بیشتر دزدیده باشد”.7 

“محمد بدری گولتکین”  Mehmet Bedri Gültekin از رهبران اصلی حزب کارگر IP که در چارچوب توطئه ارگنه کن جماعت و اردوغان  دستگیر و به  ده سال ونیم محکوم شده است، روز 14 دسامبر در رابطه با انتشار کتاب جدیدش به نام: “سازمان گول،گولن، اردوغان”  Tayyip,Gül ve Gülen Örgütü نوشت: “آنهایی که این توطئه را سازماندهی و اجراء کردند، امروز علیه هم خنجرکشیده اند.  در ادعانامه ارگنه کن، چیزی به نام محاکمه وجود ندارد، سازمان مجرمی که علیه ترکیه و ملت ترک دست به تعرض همه جانبه ای زده است را با دلایل و اسناد خواهید خواند. این سازمان در جریان بازداشت و محاکمه قربانیان خود اسناد و شواهد بی شماری از ارتکاب جرم خود بجا گذاشته و خود را لو داده است”.

گول تکین در این کتاب 114 دلیل ارتکاب جرم این سازمان (دولت موازی ـ دولت مخفی) را تثبیت و آنها را طبقه بندی کرده و به روابط متقابل شبکه های رسانه ای، قضائی، شهربانی و امنیتی آنها اشاره می کند. به نظر گول تکین: “این همان سازمانی است که آمریکا در کشورهای عضو ناتو سازماندهی کرده است. نام این سازمان “سوپر ناتو” است. در ایتالیا آن را گلادیو می نامند. در ترکیه آن را “دولت موازی”، “دولت مخفی”، ” دولت در اعماق” Derin devlet می گویند. این سازمان در کشورهای عضو ناتو بعد از جنگ جهانی دوم برای مبارزه با نفوذ کمونیسم از یک طرف و کنترل این کشورها توسط آمریکا از طرف دیگر به وجود آمد. در ترکیه این سازمان در سال های 1980 تحت کنترل “کنان اورن” Kenan Evren (رهبر کودتای 12 سپتامبر 1980) و “تورگوت اؤزال” (نخست وزیر کودتا)، در سال های 1990 تحت کنترل “تانسو چیللر” (نخست وزیر) و در سال های 2000 تحت کنترل گول ـ گولن ـ اردوغان بوده است. نماینده سیاسی آمریکا در ترکیه (سفیر آمریکا) نقش هماهنگ کننده این سازمان را به عهده دارد. این سازمان بزرگترین توطئه تاریخ معاصر ترکیه را علیه ارتش ترکیه، نیروهای مستقل، ملی و ضد آمریکایی  تحت نام “ادعانامه ارگنه کن” سازماندهی و اجراء کرده است”.8

آنچه امروز طرفداران اردوغان تحت نام دولت موازی ـ دولت مخفی .. از آن صحبت می کنند، همان “سازمان تیپ ـ ف” F- Tipi Örgüt “جماعت فتح الله گولن” است، که سال هاست ورد زبان مردم بوده و نیروهای ملی و مترقی ترکیه افشاگری های بسیاری درباره آن کرده اند، که چگونه سال های سال فعالیت های غیر قانونی آن در ورای قوانین جاری ترکیه جریان داشته و کسی جلودارش نبوده است! ولی آنچه که در این میان غایب است، این واقعیت روشن است که خود اردوغان نیز بخشی از همان سازمان مخفی در درون دولت  بوده است که اکنون تجزیه شده و دو بخش آن در مقابل هم  قرار گرفته اند.

رابطه اردوغان با فتح الله گولن به زمان بسیار پیشتر از نخست وزیر شدن او بر می گردد.  این جریان با  سازماندهی “جونتای اسلامی” در درون وزارت کشور توسط فتح الله گولن در زمان تورگوت اؤزآل آغاز می گردد.

“شامیل طیار” Şamil Tayyar  نماینده مجلس AKP اعتراف کرده است که:”ما بعد از سال 2004 ، امنیت (شهربانی) را به جماعت دادیم”.

معاون نخست وزیر “بولنت آرینچ” Bülent Arınç  بر این واقعیت تاکید کرده و می گوید: “اگر AKP  وجود دارد، جماعت هم وجود دارد”.  یعنی همکاری در دولت موازی!9 

گفتمان “دولت موازی”، “دولت مخفی” …. که از باب افشاگری جماعت گولن ورد زبان اردوغان و طرفدارانش است در گذشته به کرات توسط روزنامه نگاران مخالف افشاء شده بود، ولی از آنجایی که منافع AKP و جماعت گولن در یک جهت حرکت می کرد، کسی آن افشاگری ها را “جدی” نمی گرفت! و آنهایی که دست به افشاگری می زدند متهم به عضویت در سازمان ارگنه کن شده راهی زندان می شدند!  در میان این زندانیان کم نبودند روزنامه نگاران، دانشگاهیان، افسران ارتش، نمایندگان مجلس، رهبران احزاب ….!  چند نمونه از افشاگری ها درباره دولت موازی که هم از صفوف خود AKP و هم روزنامه نگاران و یا سیاست مداران مخالف در گذشته انجام شده است:

ـ”یاووز دونات”Yavuz Donat در روزنامه “صاباح”  Sabah،  نوشت:”این سازمان مستقیما به نخست وزیری وابسته است. فعالیت های آن در حیطه اطلاع وزارت دادگستری و وزارت کشور است. تمامی واحدهای امنیت داخلی نیز داخل این سازمانند و تمامی فعالیت های آن نیز مخفی است”. (11 ژوئن 2003)

ـ”فهمی کورو”  Fehmi Koru  دوست نزدیک و محرم اردوغان که امروز به وظیفه میانجیگری و رد و بدل کردن نامه بین گولن، گول و اردوغان مشغول است در 28 فوریه 2008 در کانال 7 تلویزیون و همچنین در 2 فوریه 2008 در روزنامه “یئنی شفق” Yeni Şafak  چنین گفته و نوشته بود:”دکمه ی استارت عملیات ارگنه کن در 5 نوامبر 2007 به هنگام دیدار اردوغان از واشنگتن در Oval Office کاخ ریاست جمهوری آمریکا زده شد”.

در واقع در مرکز این عملیات آمریکا قرار داشت، چنان که بلافاصله بعد از بازگشت اردوغان به ترکیه اولین دستگیری های جدی و بزرگ در ژانویه 2008 عملی شد.

ـ این سازمان ویژه که از اؤزآل به چیللر و از چیللر به اردوغان – گول – گولن داده شده دارای رهبری معلومی است.”سفیران سابق آمریکا در ترکیه Mark Grossman و Edelman به همراه رئیس دایره هماهنگی ضد ترور “میت”، محمد ایمور” Mehmet Eymur از مهم ترین رهبران آن به شمار می روند. در جریان آغاز عملیات ارگنه کن، یک اکیپ 35 نفری مرکب از زبده ترین ماموران سیا تحت نظر این سازمان به ترکیه آمده و کارها را هماهنگ کردند”. این کارها بعدا توسط خبرنگار روزنامه “وطن”  Vatan (3 اگوست 2009) افشاء شد.

ـ از مشاوران نزدیک و قدیمی اردوغان “عبداللطیف شنه ر” Abdulletif Şener  که سال ها قبل از او جدا شده است، اطلاعات مشخصی از این سازمان به دست  داده است.  شنه ر در 8 نوامبر 2009 در تلویزیون Show TV این سازمان را افشاء کرد:  “تمامی شنودها را اکیپی که اردوغان در راس آن قرار دارد انجام می دهند. این اکیپ ها در اسرائیل تعلیم دیده اند. این سازمان در شهربانی و قوه قضایی دارای واحدهایی است”.10

ـ “دنیز بایکال”  Deniz Baykal  رهبر سابق “حزب جمهوری خواه خلق” CHP  که به دنبال پخش فیلم ویدیویی ارتباط اش با یکی از نمایندگان پارلمانی زن همین حزب که توسط BTÖ  کار گذاشته شده بود مجبور به کناره گیری از سمت رهبری حزب گردید در این باره گفت:”BTÖ غیرقانونی است، در قانون اساسی ترکیه چنین نهادی وجود ندارد، در چارچوب نهادهای دولتی هم، چنین سازمانی وجود ندارد.  این سازمان “سازمان مخفی AKP است”.11

سازمانی که با همکاری و حمایت آمریکا (سیا) در درون نیروهای شهربانی و امنیتی ترکیه سازماندهی شده است تدریجا به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیرومند شده، در قوه قضایی، در تمام سطوح اجرایی دولتی، بروکراسی، ارتش، نظام آموزشی و رسانه ها و احزاب سیاسی نفوذ کرده و به طور متمادی قانون اساسی را زیرپا گذاشته و مرتکب جرم و جنایت و خیانت های بیشماری شده است.

2 ـ  شاخه ی رسانه ای دولت موازی

شاخه ی رسانه ای این سازمان از جمله روزنامه “طرف” Taraf است. “نوح گؤنول تاش” Nuh Gönültaş از نویسندگان سابق این روزنامه در رسانه های اجتماعی (17 دسامبر 2012) در این باره نوشت: “روزنامه طرف برای ائتلافی که به وجود آمده بود راه اندازی شد. ائتلاف به دنبال معاملاتی دشوار و سخت به وجود آمد. کارهایی که “طرف” انجام می داد هیچ روزنامه ای قادر به انجام آن نبود، یعنی وظیفه ویژه ای را پیش می برد”. (اشاره ای است به ائتلاف جماعت گولن با AKP)

سردبیر سابق روزنامه طرف، “اورال چالیشلار” Oral Çalişlar در CNN ترک (15 فوریه 2014) در مصاحبه با “اصلی آیدین تاش باش” Asli Aydintaşbaş گفت:”طرف یک پروژه بود و هر ماه 1.50 میلیون ضرر می کرد، صاحب اش درآمد دیگری نداشت، ولی  هفت سال است که سرپاست”.

اورال چالیشلار در این مصاحبه گفت:”در تاریخ 20 ژانویه 2010 روزنامه طرف در صفحه اول روزنامه با خطوط بزرگ ادعا کرد که فرماندهان ارتشی که امروز در چارچوب ادعا نامه “بالیوز” محاکمه می شوند، قصد بمباران “مسجد جامع فاتح” در استامبول، بمباران مردم خود و سرنگونی هواپیماهای خود را دارند. بدین وسیله با ادعاهای عجیب غریب و بی پایه قصد کودتای ارتش را به افکار عمومی تلقین می کردند و به دنبال هر ادعایی که در روزنامه منتشر می شد، موج های جدید دستگیری افسران و امرای ارتش عملی می شد.  در حالی که تمامی ادعاهای طرف در دادگاه رد و دلایل جعلی بودن آنها  اثبات می شد”.12

روزنامه های “یئنی شفق”، Yeni Şafak “استار” Star ، “اکسیون” Aksiyon. ، طرفدار AKP و روزنامه های “زمان” Zaman  ،”زمان تودی” Zaman to Day و کانال های تلویزیونی مانند “سامان یولو”  Saman yolu  … متعلق به جماعت گولن از نمونه رسانه هایی هستند که در خدمت توطئه ی ارگنه کن علیه نیروهای ملی به کار گرفته شدند.

3ـ شاخه ی قضایی دولت موازی

“زکریا اؤز” Zekerya Oz که یک دادیار ساده و در عین حال دارای سوابق سوء از جمله رشوه … در یکی از شهرهای مرکزی ترکیه بود از طرف عبدالله گول به سمت دادستان ارگنه کن تعیین می شود. اؤز که مدارج ترقی را یک شبه طی کرده بود، درباره ی ادعانامه ای که علیه به اصطلاح ارگنه کن تهیه کرده بود پشت تلویزیون  گفت: “در مرکز ادعانامه، ارتش و حزب کارگر قرار دارند”. 23 جون 2008 ATV

 دادستان دیگر ارگنه کن “جهان کانسیز” .Cihan Kansız به هنگام بازجویی از رهبران حزب کارگر در این زمینه با زبانی صریح که ماهیت ادعانامه ارگنه کن و سازمان دهندگان پشت پرده را نشان می دهد چنین اظهارنظر کرده است:“در جغرافیایی که از قفقاز تا شمال عراق ادامه دارد، در آستانه در ورودی آسیای میانه، شماها قصد دارید با انتشارات خود در مقابل آمریکا یک خط ترور تشکیل دهید”!13

به زبانی دیگر ارتش ترکیه و حزب کارگر یکی از موانع عمده در مقابل منافع آمریکا در ترکیه و منطقه اند. در واقع راه انداختن سازمانی خیالی به نام ارگنه کن  و متهم کردن ملیون، مخالفان آمریکا، طرفداران آتاترک، لاییک ها به عضویت در این سازمان و محاکمه و از سر راه برداشتن آنها، هدف مرحله ای آمریکا و همدستان آن در ترکیه است. به زبانی دیگر، هدف استراتژیک آمریکا در ترکیه تسویه کمالیست ها از ارتش و احزاب سیاسی، دانشگاه ها و از سر راه برداشتن روزنامه نگاران،  نیروهای لاییک، نمایندگان مجلس، روشنفکران و فعالان سیاسی ملی و مستقل و فلج کردن حزب کارگر است، تا بتواند موانع سر راه تاسیس کردستان بزرگ را که در مرکز پروژه خاورمیانه بزرگ قرار دارد عملی سازد.  از این روست که با سلاح توطئه ی ارگنه کن دست به یک تعرض بزرگ زده است. اردوغان ـ گول ـ گولن عاملان پیشبرد این سیاست در ترکیه هستند و به خاطر تحقق آن بر سریر قدرت نشانده شده اند.

AKP برای پیش برد توطئه ارگنه کن علیه نیروهای ملی نه تنها یک ارتش رسانه ای و مزدوران قلم به دست را به خدمت گرفت، بلکه، “دادگاه ها با وظایف ویژه”  Özel Görevli Mahkemeler را تاسیس و سازماندهی کرد و خود اردوغان اعلام کرد که: “من دادستان این ادعانامه هستم” و هم او بود که زکریا اؤز را حمایت کرد، ماشین ضد گلوله در اختیارش گذاشت و ارتشی از نیروهای زبده پلیسی را برای حفاظت از او مامور کرد!

“دادگاه ها با وظایف ویژه” که با همکاری اردوغان ـ فتح الله گولن برپا شدند، امروز زیر ضرب رفته اند. این محاکم غیرقانونی با فشار جنبش جمهوری خواهی در 5 جولای 2012 برچیده شدند، ولی بقایای آن هنوز فعال اند. با اوج گیری جنبش جمهوری خواهی تمامیت آن زیر ضرب قرار گرفته است. این همان محاکمی است که امروز اعضای آن توسط اردوغان  از کار برکنار و یا محل ماموریت شان تغییر داده می شود، در حالی که تا دیروز علیه نیروهای ملی و مستقل فعال بوده و تحت حمایت حکومت هم بودند! امروز زکریا اؤز اردوغان را افشاء، می کند. اردوغان هم او را دادستان دولت موازی می نامد!

“دادگاه ها با وظایف ویژه” برخلاف نص صریح قانون اساسی تشکیل شدند. ادعانامه های ارگنه کن، بالیوز، 28 شوبات (فوریه) که به مظهر بی قانونی و بی حقوقی شهرت یافته اند در وجدان عمومی ملت ترک زخم های عمیقی بجا گذاشته اند.

چنان که رئیس کانون وکلای ترکیه، Turkiye Barolar Birligi TBB))  پروفسور “متین فیضی اوغلو” Metin feyzioglu خواستار برچیدن فوری و قطعی “دادگاه ها با وظایف ویژه”، ابطال محاکمات آن و آزادی کلیه زندانیان سیاسی، روزنامه نگاران، نمایندگان مجلس، روشنفکران و افسران میهن پرست ارتش که به ناحق هدف توطئه ارگنه کن قرار گرفته اند شده است.

 شاخه ی مالی دولت موازی

“ناظم اکرن”  Nazim Ekren  یکی از معاونین نخست وزیر ترکیه اردوغان مصارف بودجه سری نخست وزیری در سال 2006 را 210 میلیون دلار ذکر می کند.  این بودجه در سال 2007 به 240 میلیون دلار افزایش یافته است.  در حالی که بودجه سری نخست وزیری در سال 2005 تنها 30 میلیون دلار بوده است!  ناظم اکرن صریحا گفته است که افزایش ناگهانی بودجه سری نخست وزیری مربوط به بالا رفتن مصارف “خبرگیری” (اطلاعات سری) است. در حالی که بودجه ای به نام بودجه “اطلاعات سری” در نهاد نخست وزیری وجود ندارد. جمع آوری اطلاعات سری و خبرگیری در حیطه امنیت (شهربانی) و سازمان اطلاعات ترکیه (میت) است، زیرا این سازمان ها دارای بودجه سری هستند، لذا بودجه نخست وزیری برای اطلاعات سری، بودجه ای غیر قانونی است.14

5 ـ صف بندی ملت ترک در مقابل دولت موازی گول،گولن، اردوغان

رژیم کنونی ترکیه، رژیم مافیا، گلادیو و طریقت های مذهبی است. رژیمی فاسد و وابسته، که ترکیه را در لبه پرتگاه فروپاشی اجتماعی- سیاسی قرار داده است.  رژیمی غیر قابل ترمیم که بایستی همانند یک غده سرطانی با جراحی از جا کنده و دور انداخته شود. ملت ترک محکوم به بازی های:”یا جماعت یا اردوغان” نیست.  ملت ترک محکوم به اردوغانچی یا جماعت چی بودن نیست. از آنجایی که احزاب مخالفCHP  و MHP وارد بازی های جناح های حاکم شده و به دنبالچه جماعت گولن تبدیل شده اند، قادر به ارائه هیچ گونه آلترناتیوی برای برون رفت از بحرانی که  سرنوشت و آینده ترکیه را رقم خواهد زد، نیستند، لذا انتخابات محلی 30 مارس فرصتی برای رهایی از چمبره حاکمیت مافیا- گلادیو- طریقت های مذهبی و اپوزیسیون “قانونی” اش و گشودن فضایی برای تاسیس یک حکومت ملی و متکی به مردم ترکیه است.  مبارزه علیه فساد و دزدی و جنایت مبارزه ای در درون سیستم پوسیده است، این مبارزه اگر همراه مبارزه علیه تحکم و تسلط قدرت های  امپریالیستی حاکم نباشد، مبارزه ای عقیم خواهد بود. جماعت گولن، AKP ,  BDP (PKK) متفقا ابزارهای دولت موازی و شعبه گلادیو در ترکیه هستند، زیرا سر نخ هرسه در دست آمریکاست، زیرا با تکیه و اتحاد با یکی، نمی شود با دیگری مبارزه کرد. ترکیه اگر نتواند از چمبره تسلط این غده سرطانی مرکب آزاد شود، دیر یا زود وحدت و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود را قربانی خواهد کرد.

توضیحات:

1)19مه 2013 مصادف با 19 مه 1919 سالروز ورود مصطفی کمال و نوزده تن از یاران نزدیک اش به بندر سامسون در دریای سیاه است.  این روز سرآغاز سازماندهی جنگ آزادی بخش ملی ترکیه علیه اشغالگران اروپایی است که به دنبال شکست و تسلیم عثمانی در جنگ جهانی اول شهر استامبول پایتخت عثمانی را اشغال و در تدارک تقسیم ترکیه بین خود بودند.

2) در رابطه با جنبش های جمهوری خواهی اخیر و “شکوفایی اقتصادی” ترکیه می توانید به  لینک سه مقاله از همین نویسنده در هفته نامه شهروند مراجعه کنید.

http://www.shahrvand.com/archives/40010

http://www.shahrvand.com/archives/40423

http://www.shahrvand.com/archives/39582

3)BDP  شاخه قانونی PKK که در مجلس ملی ترکیه 21 نماینده دارد، از چند ماه اعلام کرده است که بعد از انتخابات 30 مارس “اعلام” خودمختاری خواهد کرد.  در روزهای اخیر اعلام کرده است که از روز 31 مارس به “تاسیس” خودمختاری در مناطق کردنشین اقدام خواهد کرد.

خوانندگانی که به زبان ترکی استامبولی آشنا هستند می توانند به سه کتاب در رابطه با پروژه کردستان بزرگ آمریکا مراجعه کنند:”پروژه نئوعثمانی آمریکا، کردستان بزرگ”، “قربانیان نژادپرستی بین المللی، تراژدی خاورمیانه و بالکان”، “گلادیو و ارگنه کن”.

Mehmet Ali Güller: ” ABD,nin Neo Osmanli Projesi: Boyük Kürdistan”. Kaynak Yayınları, İstanbul.

Teoman Alili: Küresel Irkçiliğın Kurbanları:  Ortadoğu ve balkanlar trajedisi

Kaynak Yayınları  İstanbul.

Doğu Perinçek:  “Gladio ve Ergenekon”, Kaynak Yayınları, İstanbul.     

Rick Rozoff:  “Turkey:  NATO,s Neo Ottoman Spearhead in the Middle East”, Global Research. August 8. 1012

4) موضوع های افشاگری علیه اردوغان محدود به افشاگری های مالی نمی شود.  اخیرا ویدئوی  ملاقات های اردوغان با “یاسین الکادی”  یکی از رهبران اصلی القاعده منتشر شده است. اردوغان 13 بار با الکادی در ترکیه ملاقات کرده است. در یکی از ملاقات ها که در استامبول انجام شده است، رئیس سازمان اطلاعات ترکیه “هاکان فیدان” هم حضور داشته است.

 Sabahatttin Önkibar, Aydınlık ,22 Şubat. 2014

Mehmet Ali Güller: Aydınlık, 26 Şubat. 2014 5)

6)  Suay Karaman İlk Kurşun, 6 Ocak 2014

7) در رابطه با عبدالله گول می توانید به لینگ دو مقاله ی: “عبدالله گول رئیس جمهور فعلی ترکیه کیست؟” و “نقش ترکیه در پروژه خاورمیانه بزرگ ـ قرارداد سری عبدالله گول با کالین پاول” از همین نویسنده مراجعه کنید.

http://www.shahrvand.com/archives/41701

http://www.shahrvand.com/archives/41507

8)  Mehmet Bedri Gültekin:  “Gül,Gülen ve Tayyip Örgütü”, Kaynak Yayınları İstanbul

9)  Aydınlık:  24 Şubat. 2014

10)  Sibel Edmond:  (Jan 6. 2011) “in the 1990s Gulen,s Madrasas sheltered 130 CIA agents” in  Kyrgyzstan & Uzbekistan.  See more at: http://www.boilingfrogpost.com/“2011/01/06/Turkish-intel-chief-exposes-cia-operations-via-islamic-group-in- central-asia

Mehmet Bedri Gültekin: Gül,Gülen ve Tayyip Örgütü, Kaynak Yayınları İstanbul

11)  Aydınlık:  31 Aralrk. 2013

 BTÖ ، “سازمان ترور بشیکتاش” است.  منظور شاخه قضایی دولت موازی است که تمامی دستگیری به دستور آن انجام می پذیرد. مرکز این سازمان در محله “بشیکتاش” استامبول قرار دارد که تابع مرکز دولت موازی در آنکارا است. از آنجایی که در میان افکار عمومی به ترساندن و شانتاژ و توطئه شهرت یافته است، سازمان ترور بشیکتاش نامیده می شود.

15) Şubat. 2014  Aydınlık 12

13)  Mehmet Ali Güller: Aydınlık, 8 Ocak. 2014

14)  Aydınlık:  31 Aralık.2013

تورنتو ـ 7 مارس 2014

* علی قره جه لو، نویسنده و مترجم مستقل ساکن تورنتو، دارای دکترای علوم سیاسی، در حوزه ی مسائل سیاسی ملیت های ایران بویژه ترک ها و مسائل سیاسی ترکیه و آذربایجان و ارمنستان می نویسد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.