رفتن به محتوای اصلی

باز استبداد بر سر ما در قامت دوست سایه فکند
22.02.2012 - 23:18

 "Leadership is that people bring forward,

without the hard words to hear "
Bengt Klefsjö

 

 

اعضای محترم شورای هماهنگی شبکه سکولارها و سرپرستهای محترم انجمنها

 

روندی را که در ماههای گذشته در شبکه سکولارها شاهد بودیم و هستیم، فی الواقع ریشه در روحیه عشیره ای ؛ خودشیفتگی و منیتهای کهنی دارد که متاسفانه نسلهای گذشته بیشترین حاملان این روحیه اند!

پدیده ای خطرناک بنام مدیریت جباری و خودمحورپیکراین شبکه را تماما متزلزل و دردمند کرده است و تا قربانیان بیشمارندهد دست از فرمانروائی بر نمی دارد. شناخت پدیده های اخلاقی نیاز بزمان و سفر در سختیها و تلخیها دارد. دربزنگاه ها و سر بالاییهاست که میتوان دریافت که با چه کس و در کجا ایستاده ای. تجربه ما در این بزنگاه نشان داد که در میان ما افرادی هستند که با خودمحوری و تحکم و با کمترین درجه فرهنگ مدارا و خویشتن داری با مسائل برخورد میکنند ضمن اینکه از اعضای این شبکه برای کسب اعتبار شخصی خود بهره میگیرند. ترفندهای نامطلوب برمیگزینند و خود را بالاتر از هر جنبنده ای تصور میکنند. ارج و قرب خود را می شکنند و درتوهم قدرت برای قدرت بر دوستان خود می تازند. مرزهای اخلاق را میشکنند و باورهای خود را جایگزین باورهای جمع میکنند و توگوئی همه را گوسفند خود می پندارند.

ما به چنین مناسباتی « نه « میگوییم.

رفتارهای اخیر با اعضای مخالف شرط گذارهای بی مبنا چون " فدرالیسم " را رفتارهائی به غایت غیردموکراتیک و غیر اخلاقی تلقی میکنیم و معتقدیم برخی از مسئولین شبکه سکولارهای سبز چالش سیاسی را با تقلب سیاسی اشتباه گرفته اند. بر اساس ضوابط متعارف تشکیلاتی ؛ شورا حق دستبرد در اسناد پایه شبکه را  نداشته وندارد و چنانچه مواردی باشد که اعضا مایل به تغییر آن هستند و برای آن تغییرات رای سه چهارم را با خود دارند در آنصورت آن موارد در مجمع عمومی مطرح میشود و در صورت توافق و همرائی در مجمع عمومی آن بند و یا ماده تغییر میابد. روندی که مورد پذیرش 4 تن از اعضای شورا آقایان نوری علا ، آرام حسامی ، مهدی حاذق اعظم و رضا حسین بر

نیست و از این روند تخطی میکنند. آنان ارجاع سوال مربوط به پذیرش اصل فدرالیسم و اضافه کردن آن به سند پایه  را توسط شبکه به شورا و نه به مجمع عمومی میسپارند. سندی که اساس و پایهٔ جلب عضو به این شبکه بوده است و بسیاری از افرادی که عضو شبکه شده اند از تغییرات این سند بی اطلاعند و مسئولین به اتکاء آراء آنان به رایزنی و برخی فعالیتهای پس و پنهان می پردازند. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که بسیاری از این افراد تنها فرم عضویت را پر کرده‌اند و عضو شده‌اند و از روندهای جاری در شبکه بی‌ اطلاع هستند و این عین خیانت به صیانت از آراء مردم است. آقای نوری علا بعنوان هماهنگ کننده فعالیتهای شبکه از نقش خود پا را فراتر میگذارد و مبصر گروه نیز میشود او به میل خود افراد را خلع مسئولیت میکند وبه میل خود دست به تعلیقهای تشکیلاتی و ... میزند و از اتوریته خود سؤ استفاده می‌کند. در این شبکه مخالفت با نظرات آقای نوری علا در هر زمینه ای که باشد از جمله تعریف ازحکومت غیر متمرکز که به اعتبار علوم سیاسی همان حکومت فدرال نیست، تخطی از موازین شبکه تلقی میشود وشامل تنبیه و توبیخ و از کوره در رفتنهای مکرر آقای نوری علا میشود. رئیس شورا آقای رضا حسین بر نیز با کمال تاسف تابعی از همین مناسبات است و خود حاوی یک فرهنگ عشیره ای مردسالار و به غایت سلطه پذیراست. ما چند تن ازاعضای شورای هماهنگی شبکه، سر بلند و سرافراز نظرمان بر این بوده که اعضای مسئول شبکه میبایست با پایبندی به اصول پایه شبکهء سکولارهای سبزکه بر اساس توافق بر سر چهار اصل در بدو تاسیس شبکه بوده است با دیگران وارد گفتگو و شور شوند. آن چهار اصل که اصول «تغييرناپذير» شبکهء خوانده شده است طبق اساسنامه عبارتند از: انحلال طلبی، باور به سکولار و دمکراتیک بودن حکومت ، احترام به اعلاميهء حقوق بشر و يکپارچگی ایران. امروز پس از یکسال و اندی اضافه کردن اصل باور به فدرالیسم به اصول پایه بدون آنکه این مسئله با سایر اعضا در یک مجمع عمومی مورد بررسی قراربگیرد به معنای آن است که در این شبکه اصول و توافقات نیست که عمل میکند بلکه نظرات شخصی آقای نوری علاست که باید چراغ راه ما باشد.

با اینحال ما قصد طرح بازبینی و تقاضای تشکیل مجمع عمومی را در دستور کارمان قرار داده بودیم و میخواستیم با حسن نیت ؛ نظراتمان را تدوین کنیم و درغالب یک پیشنهاد به شورا تقدیم کنیم اما با توجه به اوهاماتی که آقای نوری علا دچارش است و نامه نامهربان و توهین آمیزی که برای آقای آرمان نجم فرستادند و ایشان را بخاطر باورها و اعتراضاتشان خلع مسئولیت کردند لذا ما به چنین مناسباتی » نه » میگوییم و راهی جزاستعفا از شبکه نداریم و بخوبی اشراف داریم که مناسبات دوست بازی وپدرسالارانه (پدرمرکزی) اجازه اظهار وجود به برخی ازاعضای شبکه در اعتراض به نامه آقای نوری علا نمیدهد!

ما خواهان درج این مطلب در سایت رسمی شبکه سکولارها هستیم و از تمام پیوندهای خود برای انتشار این استعفانامه استفاده خواهیم کرد.

 

 

با احترام

فرحناز عمادی  

ویکتوریا آزاد

بهرام آبار

 کامبیز باسطوت  

2012.02.21 

 

برلین ۲۱ فوریه ۲۰۱۲

 

 شورای هماهنگی شبکه سکولارهای سبز ایران،

اقای دکتر نوری علا هماهنگ کننده شبکه و هیئت بازرسان

 

به نظر میاید که پروژه تبدیل شبکه سکولارهای سبز به یک حزب سیاسی در لابلای پراکنده گویهای بعضی از دوستان از نوع جهان سومی ان کلید خورده است.سربازان سکولار دیروز و ژنرالهای سکولار امروز، با سرگردانی غیر قابل تصوری میان سنت و مدرنیته و عقلانیت و عادت، میروند تا شبکه را به اسکلتی بی جان تبدیل کنند. تمرکز فرهنگ ٰعشیره ای و خانسالاری  به نیروی گریز از مرکزی تبدیل شده است  که در وحله اول زنان و جوانان را به بیرون پرتاب میکند و با خط نشان کشیدن به عنوان تقید تشکیلاتی به دمکرات ترین شیوه های ممکن انان را به سکوت و خفقان دعوت میکند.

چه کسی با حفظ عقاید شخصی بر خلاف مصوبات شورا در محافل و مجالس سخن گفته است ؟خانم عمادی در مصاحبه خود فقط نظرات شخصی خود را مبنی برعدم یکسان بودن حکومت فدرال و غیر متمرکز بیان کرده است.

اما رئیس شورای همانگی به دستور و به گفته خود رهبرش مصاحبه ای انجام میدهد که در ان  فدرالیسم را به سکولاریسم سنجاق و موضع شبکه  قبل از به تصویب رسیدن در مجمع عمومی اعلام میدارد.همسویی رئیس شورای هماهنگی با کنگره ملیتهای ایران فدرال و هم زمان سرپرست هیئت مذاکره کننده شبکه با سازمانهای سیاسی دیگر این پرسش را مطرح میکند که منافع شخصی و سیاسی در یک تشکل فراحزبی و فرا مسلکی با چه مکانیسمی باز تولید نمیشود ؟ و راه مقابله با ان چیست؟

در جلسه شورای هماهنگی من پیشنهاد دادم که مذاکرات با سازمانهای دیگرهمزمان توسط هیئتهای متفاوتی متشکل از اعضای شورا و سرپرستان انجمنها صورت گیرد و اقای دکتر ال رضا را به عنوان سرپرست هیئت مذاکره با نهاد مردمی پیشنهاد کردم. اما با مخالفت دکتر نوری علا مبنی بر عضویت همزمان ایشان در نهاد مردمی مواجه شدم.

به این هماهنگی میگویند یک بام و دو هوا . در این موارد مثال ها فراوان است.برای اولین بار صورت جلسه شورای هماهنگی با اب و تاب به مجمع عمومی فرستاده میشود. کاری که میبایست به گونه ای دیگر و با صداقت سازمانی بیشتری بعد از تصویب ائینامه هفت اگوست به صورت یک همه

 

پرسی برای مجمع عمومی فرستاده میشد

و این کار، با ارسال این صورت جلسه هنوزهم انجام نشده است.

بهتر این بود که هم زمان صورت جلسه پنجم فوریه نیز که هنوز برای اعضای شورای هماهنگی فرستاده نشده است نیزارسال میشد.

جالب اینجاست که دکتر نوری علا در پایان این نامه مینویسد " شورای هماهنگی در استانه بهره گیری از اقدامات چند ماه اخیر خود بوده و امیدوار است که به زودی خبرهای مهمی را در مورد روند تشکیل کنگره ملی و الترناتیو سازی در اختیار اعضایی که در این راستا با ان میمانند قرار دهد."

یکدست سازی شبکه همانطور که در بالا اشاره کردم و با استناد به صورت جلسه پنجم فوریه که ارسال نشد تکرار شده است.

اگر فکر میکنید که حکومت غیر متمرکز همان فدرالیسم نیست به شما ادرس اشتباهی داده اند.ادرس صحیح حزب مشروطه ایران است،به انجا مراجعه کنید.

در این باب در اعتراض نامه ای که به شورای هماهنگی در تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۲ ارسال کردم به این موضوع اشاره و خواستار رسیدگی شدم.

البته این نخستین بار نیست که نوشته های متضاد دکتر نوری علا در ارتباط با شبکه نوشته یا گفته میشود.

ایشان در سومین مناظره سیاسی در برنامه یاران میبدی با حظور اقای علمداری و دیگران در رابطه با کنفرانس استکهلم به درستی چنین میگوید:

کنفرانس استکهلم بر بنیاد توطئه شکل گرفته است ........

لازم به یاد اوری است که دوست ما دکتر ارام حسامی با حفظ مواضع شخصی یکی از شرکت کندگان در این کنفرانس بوده است. البته دکتر حسین بر هم با حفظ همین مواضع در کنفرانس کزایی پاریس معروف به الماس مدحی شرکت کرده است.نکته در اینست که در استکهلم همراه با اصلاح طلبان حزب دمکرات ایران و کومله نیز شرکت داشته اند. برای این معادله چند مجهولی  اگر پاسخی وجود داشته باشد ،مواضع اقای نوری علا در مورد فدرالیسم و مذاکره با احزاب منطقه ای نیزاز نظر عملی روشن خواهد شد.

 

من در تاریخ ۲۲ ژانویه ۲۰۱۲ از سمتهای خود از معاونت شورای هماهنگی و عضویت در گروه مذاکره کننده با کنگره ملیتهای ایران فدرال استعفا دادم. 

در مورد هماهنگ کننده انجمن های اروپا از جانب اقای نوری علا به شورای هماهنگی معرفی شدم و اعضای شورا برای این سمت به من رای اعتماد دادند.بنابراین برای عزل من از این سمت باید از  شورا رای عدم اعتماد گرفته شود.

مگر اینکه فکر کنید شورای هماهنگی اقای نوری علا است .در این صورت حق با شماست. اما من از این فرصت استفاده میکنم و کلید دفتر هماهنگ کننده  انجمنهای اروپا را همراه با استعفای خودم ،همانطور که خانم پرتو نوری علا  در مورد انجمنهای امریکا انجام داد در اختیارتان میگذارم.

اگر این نامه را به مجمع عمومی نفرستاده بودید از انحلال و استعفای انجمن استراسبورگ  و اقای قنبری هم اطلاع پیدا نمیکردم.

سرپرست و تنها شخص انجمن هلند خانم فری ناز ارین فر نیز استعفا داده است و از من خواسته است که نام و عکسش از روی سایت شبکه برداشته شود.لیست اعضای شبکه در اختیار اقای حاذق اعظم و خود شما نیز قرار دارد.علاوه بر ان در ایمیلهایی که در گذشته چندین بار به اعضای شبکه ارسال کردید به اشتباه ادرسها را سی سی نفرستادید و بسیاری از این مکاتبات به ادرس همه رفته است.

 

در پایان به دلیل دور شدن شبکه از اهداف ابتدایی خود وعدم شفافیت دررابطه با اعضای شبکه و حس مالکیت داشتن بر ان و تبدیل شدن ان به یک حزب سیاسی بر اساس منافع شخصی و زور مداری و عشیره گرایی وعدم امکان هرگونه موازنه فکری سازنده و فعال از کلیه سمتهای خود در شورا و عضویت در شبکه استعفا میدهم.و همزمان انحلال انجمن برلین را نیز به اگاهیتان میرسانم.

ضروری میدانم که نام و عکس من از روی سایت شبکه برداشته شده و استعفای من در یک جمله بر روی سایت شبکه درج شود.

 

با احترام ارمان نجم

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.