رفتن به محتوای اصلی

بحران اقتصادی مثلث ولایت، دولت و نظامی ها را از هم می پاشد
11.05.2011 - 17:18

جمهوری اسلامی با عمیق ترین و شدید ترین بحران اقتصادی خود روبرو شده است. تزریق پول ، افزایش نقدینگی و بازی با میزان بهره بیش از تولید، تورم را تحریک می کند و پایین آوردن حجم نقدینگی به رکود شدید می آنجامد. بنابرین اقتصاد گرفتار رکود تورمی است که در نتیجه سیاست های اقتصادی نهاد ها ، ارگان ها و مراکز گوناگون سیاسی امنیتی و نظامی پیش آمده است. اقتصاد کشور با رشد یک درصد و با سرمایه گذاری های محدود زیر بنایی و اغلب با پروژه های نظامی توانایی جذب نیرو های مولد را ندارد و با میلیون ها جویای کار که هر روز بر تعدادشان افزوده می شود روبرو است. پنهان کاری، عدم گزارش دهی و دروغپردازی به قدری گسترش یافته است که نهاد های همسو هم ارقام و گزارش همدیگر را قبول ندارند و گاهی ارقامی را که از سوی اعضای دولت و احمدی نژاد گفته می شود و یا انتشار می یابد به باد تمسخر می گیرند. از این رو نمی توان به گزارش های اقتصادی نهاد های گوناگون و مرکز آمار کشور اعتماد کرد. احمدی نژاد در نشست های خبری و مطبوعاتی خود دنیایی را ترسیم می کند که در آن همه انسان ها خوشبخت و در رفاه اقتصادی و امنیت اجتماعی به سر می برند، در حالیکه میلیون ها انسان در فقر مطلق با نداری زندگی می کنند و میلیون ها چک برگشتی که در تاریخ کشور بی سابقه است میزان رکود را به نمایش می گذارد. افراد توانایی پرداخت تعهد های خود را ندارند و همزمان هزاران نفر از روزنامه نگاران و فعالین اجتماعی به جرم های ناکرده و واهی در زندان و بیش از هفت میلیون پرونده در محاکم، دادگاه ها و نهاد قضایی در جریان است. هنوز بیش از چند هفته از رها کردن بیماران از بیمارستان های تهران و مشهد در بیابان های اطراف نگذشته است. دادستان تهران از بازداشت 6 نفر در این رابطه گفته است. به نظر می رسد این بازی جدید با بیماران بی بضاعت و ندار ادامه خواهد یافت.

اوضاع سیاسی کشور، تنش بین ارگان ها و نهاد های انتسابی و انتخابی را بالا می برد و این بحران هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گیرد همراه با آن بحران در روابط بین الملل که با تحریم های تنبیهی همراه است اقتصاد کشور را به ورطه نابودی کشانده است. نهاد های اقتصادی و حقوق بشری جهانی، جمهوری اسلامی ایران را در گزارش های خود در ردیف عقب مانده ترین کشور های جهان در همه حوزه های اقتصادی و اجتماعی قرار می دهند. کمتر کشوری در جهان یافت می شود که با این همه امکانات مادی و انسانی از پایین ترین سرعت انترنت برخوردار باشد و جامعه ایرانی از آزادی هایی که دستآورد بشر در طول تاریخ است محروم شود و این محرومیت هر روز ابعاد وسیعتری به خود گیرد.

رژیم جمهوری اسلامی گرفتار در تنگناها و سنت های خود ساخته به سرعت از مردم دور می شود و برای حفظ خود به نیرو های نظامی، امنیتی و سرکوبگر متوسل شده، تعریف و تفسیر های جدیدی از نهاد های حکومتی ارائه می دهد. نهاد ولایت مطلقه بگونه ای تعریف و تفسیر می شود که در قانون اساسی نیآمده است. در دوران اصلاحات بحثی پیرامون جایگاه ولایت و قدرت قانونی آن در گرفته بود. برخی از پژوهشگران علوم اجتماعی در دانشگاه ها و فعالین سیاسی در جامعه در بررسی نهاد های انتخابی و انتسابی به نتایجی رسیده بودند که خوشآیند مقام ولایت نبود و نهاد ولایت آنگونه فعالیت های علمی و اجتماعی را در دراز مدت، تهدید می دید از آن رو با مجموعه اصلاحات و عملکرد آن مخالفت می کرد و برای پیشگیری از انتخاب مجدد آنان جبهه ی وسیعی از نیرو های نظامی امنیتی، اصولگرا، ذوب شده در ولایت و گروه های رانت خوار اقتصادی را متشکل کرد. از دل این تشکل ها تیم احمدی نژاد با شعار های پوپولیستی سر بر آورد و نهاد اجرایی کشور را با امکانات سرشار مادی در دست گرفت. خامنه ای از این انتخاب بسیار خشنود بود زیرا جایگاه ولایت از سوی تیم احمدی نژاد زیر سئوال نبود و بنیاد ها و نهاد های اقتصادی وابسته به رهبری مورد بررسی و سئوال قرار نمی گرفت. تفاهم نامه نانوشته ای میان نهاد های قدرت برقرار شده بود که هر نهادی به تقویت مالی خود بپردازد و در ذهن خود، در آینده سرنوشت سیاسی کشور را تعیین کند.

تیم احمدی نژاد راه و روش دیگری در اقتصاد و سیاست پیش گرفت. اقتصاد را همراه با نقد لیبرالیسم به آن سو کشاند.خصوصی سازی را سرعت بخشید. برنامه های اقتصادی و نهاد های نظارتی بر عملکرد اقتصاد را تعطیل کرد. با افزایش درآمد های نفتی دیوار های گمرکی را بر داشت و واردات همه کالا های مصرفی را آزاد کرد. با این کار بخش مهمی از خواسته های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را به اجرا گذاشت. گزینه سیاسی تیم احمدی نژاد جالبتر و کارا تر از اقتصاد بود. در این راستا برای رها شدن از دست ولایت به مقام بالاتری متوسل شد که در نزد مردم از اعتبار بیشتری بر خوردار است. از این رو در دولت خود را دولت امام زمان خواند و همه سخنرانی های خود را با دعای ظهور آغاز کرد. صحبت از هاله نور و تبلیغ های گسترده در رابطه با امام زمان و تشکیل همایش های مهدویت، خامنه ای را در سایه قرار داد. در این میان نیرو های مسلح و فرماندهان سپاه با همکاری دولت خودی پنجه در اقتصاد کشور انداختند، در قراردادهای میلیاردی شرکت کردند. و توانستند در همه حوزه های اقتصادی فعال باشند. فعالیت های گسترده اقتصادی و تشکیل شرکت های تجاری، راه سازی و حوزه های نفتی رابطه بین مردم و نیرو های مسلح را گسترش داد. بنابرین دوره اول احمدی نژاد با جبهه بندی های جدید و با پیدایش تخاصم پنهان در بین آنان به پایان رسید ولی در مقابله با اصلاح طلبان و ترس از آینده خویش اتحادی تشکیل دادند تا به هر ترتیب و به هر شکل ممکن بار دیگر احمدی نژاد را در قدرت اجرایی نگهدارند.

تیم احمدی نژاد با مدیریت انتخابات از سوی نیرو های نظامی امنیتی، کلان سرمایه داران تجاری بازار، نهاد های انتسابی و برخی از روحانیون منتفع از رانت های دولتی و بخشی از توده های مردمی خود را برنده انتخابات اعلان کرد ولی آموزه های این انتخابات از نتیجه آن مهمتر بود. زیرا جایگاه و پایگاه اندک خامنه ای در جامعه مشخص شد. تیم احمدی نژاد با برنامه ریزی دراز مدت همه حوادث و پیشآمد های ناگوار بعد از انتخابات را به حساب خامنه ای گذاشت زیرا در اولین نماز جمعه بعد از انتخابات خامنه ای از احمدی نژاد و عملکرد آن دفاع کرد. از سوی دیگر شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه، آمادگی مردم را برای خیزش عمومی نشان داد. تظاهرات میلیونی و خود جوش مردم در تهران لرزه بر اندام خودکامگان انداخت. برای نخستین بار مقام رهبری هدف قرار گرفت. بازی بگیرو ببند، تعطیلی مطبوعات و نهاد های مدنی، دستگیری فعالین اجتماعی بویژه جوانان خواستار آزادی، خشونت، زندان، تجاوز، کشتار، حیله و نیرنگ همراه با شو های تلویزیونی با خواست و حمایت مستقیم رهبری آغاز شد که بعد از گذشت نزدیک به دو سال همچنان ادامه دارد.

در پی انتخابات که در آن 25 میلیون رای بنام احمدی نژاد خوانده شد، بازی با نهاد های دیگر و تحقیر آنها بویژه مجلس شورای اسلامی تشدید شد. دولت به بهانه های مختلف از اجرای مصوبات مجلس سر باز زد. شخصی را که بعد ها لیدر جریان انحرافی نام گرفت و از سوی روحانیت پر نفوذ و اصولگرا مورد انتقاد شدید قرار می گرفت به معاون اولی انتخاب شد. خامنه ای در بن بست قرار گرفته بود، تنها با حکم حکومتی مانع از انتخاب مشایی به معاون اولی شد ولی احمدی نژاد با تر دستی وی را به ریاست دفتر خود انتخاب کرد. از آن تاریخ برخی از روحانیون موقعیت و آینده خود را در خطر دیده جبهه جدیدی را بر علیه مشایی و تیم احمدی نژاد باز کردند. پرونده سازی که از ویژه گی های این رژیم در طول تاریخ است و در همه نهاد ها و ارگان ها بویژه در نهاد های انتسابی، امنیتی و نظامی ادامه دارد فعال تر شد. پرونده سازی اقتصادی و اخلاقی که تا دیروز متوجه غیر خودی ها بود اینبار دامن خودی ها را گرفت. عملکرد پالیزبان در گذشته، از سوی گروه های دیگر و موازی با دولت کودتا ادامه یافت. انسجام گروه های اصول گرا که در مقابله با اصلاح طلبان شکل گرفته بود از هم گسست و از دل آن نیرو هایی سر بر آورد که در اندیشه و عمل باهم تفاوت های فاحش داشتند. در طیف دولت صداهایی بلند شد که خوشآیند رهبری و آخوند های سنت گرا نبود. شعار های فرهنگ و تمدن ایرانی، باستان گرایی و رابطه با غرب و ایالات متحده با همکاری شورای ایرانیان و لابی مقیم آمریکا و همزمان دستکاری در دستگاه دیپلوماسی با حمایت نیرو های مسلح، پایه های قدرت و نفوذ رهبری را تضعیف و حامیان ولایت را نگران می کرد.

اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها که با صلاح دید تیم احمدی نژاد یک سال پیش از انتخابات مجلس نهم در اسفند 90 اجرایی شد شکاف دیگری در طیف اصولگرایان انداخت. احمدی نژاد با پخش پول بویژه در مناطق روستایی که آثار مخرب آن در آینده مشاهده خواهد شد، بر محبوبیت خود افزود و بیشتر از پیش خامنه ای را در سایه قرار داد. حوادث شتابنده و تاثیر گذار دیگری با آغاز سال 90 رخ داد. سازمان دهی بگونه ای بود که بیشتر از گذشته مقام ولایت را نگران می کرد. تغییرات در ساختار دولت، جابجایی و گاهی عزل برخی از وزرا که با برنامه ریزی پیش می رفت به واکنش خامنه ای انجامید و با حکم حکومتی وزیر اطلاعات را با نوشتن نامه ای در مقام خود ابقاء کرد. اینبار نیز حکم حکومتی مورد پسند تیم احمدی نژاد نبود و شکاف را در بین دوستان و شرکاء دیروز عمیقتر کرد. انتقاد و افشاگری روز افزون از تیم احمدی نژاد که ناشی از ترس و وحشت از آینده در آن به چشم می خورد آغاز شد. بار دیگر امامان جمعه، نمایندگان، روزنامه نگاران، آخوند ها وابستگان به بارگاه ولایت دست بکار شدند تا به ولایت قدسیت ببخشند. مصباح یزدی گفت نافرمانی از ولایت نافرمانی از خداست! داستان سید خراسانی تا جایی پیش رفت که سعیدی در قم گقت خامنه ای هنگام تولد یا علی گفته است و کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران هم گفت. نمی شود در جنگ دو فرمانده وجود داشته باشد و به نقل از یکی از وزرای احمدی نژاد ادامه داد. ما معتقدیم اگر حضرت آقا حکم طلاق همسر آقای رئیس جمهور را بدهد، همسر رئیس جمهور برایش حرام می شود و رئیش جمهور نمی تواند به او دست بزند. این گفتار نشانگر اختلاف نظر و بینش بین خامنه ای و احمدی نژاد است. طرفداران ولایت برای پوشاندن اندیشه های خرافی خود با فرافکنی تیم احمدی نژاد را در ارتباط با جن گیران، رمالان و کف بینان متهم می کنند. آنچه مسلم است هر دوگروه با اندیشه های خرافی و ارتجاعی خود مانع از پیشرفت اقتصادی، اجتماعی وسیاسی جامعه ایران هستند. از آن رو جامعه ایران برای رسیدن به آزادی، تمدن و خرد گرایی باید از هر دو آن دیدگاه ها گذر کند. آنچه امروز باعث عقب ماندگی، فقر، بیکاری و فساد اجتماعی است باور های خرافی و تاریک اندیشی این نظام در کلیت خود است. هیچگونه برنامه اقتصادی مدون و الزام آور برای اجرا دردست دولت نیست.

اقتصاد بیمار کشور در سایه این رژیم حال خوش و یا رو به بهبودی ندارد. بازار بورس که با دخالت دولت به شکل حبابی رشد کرده بود در سقوط آزاد به پائین ترین نقطه در 11 اردیبهشت رسید. کاهش همچنان ادامه دارد. سهامداران از ترس کاهش بیشتر به فروش روی آورده اند و این خود آرامش بازار را به هم زده است. فرار سرمایه از بورس به سوی خرید طلا و یا ارز های خارجی ادامه دارد. با حذف یارانه ها و افزایش هزینه های تولیدی تعداد زیادی از واحد های تولیدی تعطیل شده و یا قادر به ادامه کار نیستند. در این میان بودجه سال 90 با نزدیک به دو ماه تاخیر به تصویب رسید. بودجه نظامی به دستور خامنه ای 3 میلیارد دلار افزایش یافت. احمد توکلی نماینده و ریاست پژوهش های مجلس گفت این افزایش به دستور صریح آیت اله خامنه ای تصویب شده است. هنوز آمار دقیقی از حجم بودجه نظامی کشور در دست نیست. آنچه مسلم است بر اساس موسسه بین المللی تحقیقات صلح در استهکلم میزان آن بیش از 7 میلیارد دلار تخمین زده می شود. در بررسی و تصویب لایحه بودجه تغییراتی هم در اجرای طرح یارانه ها رخ داد. سهم شهروندان از درآمد های یارانه ای از 50 در صد به 80 درصد افزایش یافت، سهم دولت به صفر رسید و سهم بخش تولید هم از 30 درصد به 20 درصد کاهش یافت، در عمل پولی از این محل به پروژه های عمرانی پرداخت نخواهد شد. می توان گفت اجرای این طرح به دست این دولت با شکست روبرو شده است. بحران اقتصادی هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گیرد. جنبش بیکاران در پیوند با کارگران، زحمتکشان، روشنفکران و آرزومندان آزادی و رهایی از استبداد تاریک اندیش، می تواند زمینه خیزش همگانی را فراهم آورد و آزادی خواهان جامعه وسیع و گسترده ایران را با جنبش های جهانی و منطقه ای در راستای آزادی خواهی همسو سازد...

محمد حسین یحیایی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.