رفتن به محتوای اصلی

اتحادهای بیگانه با جنبش های مدرن اجتماعی
28.04.2011 - 17:10

هرگاه بحران در جمهوری اسلامی شدت یافته است، تب و تاب اپوزیسیون برای ایجاد آلترناتیو بالا گرفته و اتحادهای قیم مآبانه بنام ملت ایران ویا طبقات، ادیان ،اقوام و اقشار اجتماعی صورت گرفته و پس از اندک زمانی بدلیل تناقضات درونی، مجموعه بتدریج تحلیل رفته و حداکثر به فرقه ای همقطار فرقه های موجود تبدیل شده اند..

تجارب سه دهه گذشته بیانگر بن بست اتحادهای فرقه ای جدا از بستر جنبش ملی و مبارزات و مطالبات زنان،کارگران و دانشجویان بوده است.

اتحادهای فرقه ای دینی، فرقه ای ایدئولوژیک و فرقه ای قومی در سه دهه گذشته با شکست های پی در پی مواجهه شده اند و از شکست آنها می توان برای همبستگی ملی دمکراتیک فردا آموخت.

نخستین اتحاد دینی – فرقه ای مدافعان حکومت اسلامی، زیر پرچم دروغین جنبش مقاومت ملی آغاز شد و این اتحاد در اولین تند پیچ سیاسی به انشعاب با بنی صدر انجامید و این روند تا آنجا ادامه یافت که شورای ملی مقاومت به ته مانده نیروهای مجاهدین تقلیل یافت.

ماهیت نظام دینی-اسلامی آنچنان در ایران آبروباخته و رسوا شده است که دیگر هیچکدام از اقشار جامعه ننگ پشتیبانی از هیچ نوع از حکومت اسلامی را نمی پذیرند و روند غالب در ایران، گریز از زیر آوار سه دهه جنایات حکومت دینی است..

چپ آرمانگرا و ایدئولوژیک پس از برآمد نخستین سالهای انقلاب ملاقورت داده بهمن، راه پر فراز و نشیبی از اتحاد و انشعاب را پیش گرفت.

برجسته ترین اقدام چپ در خارج از کشور، ایجاد اتحاد چپ کارگری بود که راهی به جنبش کارگری نیافت

چپ دمکرات و آزادیخواه در داخل کشور گامهای جدی در راه ایجاد تشکل های مستقل کارگری برداشته است و نسل نوینی از رهبران کارگری پا بعرصه مبارزه نهاده اند که کمتر اسیر دریافت های آئینی از رهائی از ستم طبقاطی هستند.

چپ های اسلامی (در گفتار چپ و در کردار پشتیبان حکومت اسلامی) در سه دهه گذشته شغل ناشریف توجیه فاشیسم اسلامی را بر عهده داشته و با فروپاشی اردوگاه ظاهرا سوسیالیستی بخش قابل توجهی از آنها زیر پرچم فاشیسم قومی خزیده اند.

این عناصر بی ریشه در جامعه و زنده با خاطره های اجدادشان، در محافل زیر زمینی مشغول تقسیم اراضی ایران اند و عمر موثرشان با حمایت کشورهای خارجی گره خورده است.

این فرقه ها با مقاومت قدرتمند نیروی آزادیخواه، دمکرات و برابری طلب و ایراندوست در جامعه و بویژه زادگاهاشان روبرو هستند و شانسی برای فراتر رفتن از فعالیت اینترنتی و نمایش در تلویزیون های اهدائی ندارند.

پرچم آزادیخواهی و نفی تبعیض در جامعه دیگر بدست جنبش های فاشیستی دینی، قومی و نژادی نخواهد افتاد و ملت ایران از سلطه فاشیسم دینی درس های بزرگی آموخته که بی تردید در مبارزه و مقابله با فاشیسم قومی و نژادی بکار گرفته می شود.

سه نوع ائتلاف دینی، ایدئولوژیک و قومی بخاطر بیگانگی شان با منافع ملت ایران چشم اندازی ندارند و از نقد این روندهای بیگانه با شرایط ایران بتدریج درکی از اتحاد جا باز می کند که اولا با سازماندهی بوروکراتیک اتحاد بیگانه است و دوم این اتحاد را نه با ورشکستگان سیاسی بلکه با رهبران عملی و جنبش های اجتماعی تعریف می کند.

اتحادهای بوروکراتیکی که جنبش های اجتماعی را دور می زنند از دایره عالیجنابان خارج نمی شود. واقعیت اینست که با جلب رهبران عملی جنبش های مدرن و پیشرو دانشجوئی، زنان و کارگران زیر پوشش سامانه ای دمکراتیک- ملی می توان پتانسیل عظیمی را خلق کرد که جامعه و کشور را از زیر سلطه فاشسم دینی نجات داده و ملت ایران را نسبت به خطر فاشیسم قومی و نژادی هوشیار کند.

صلح، آزادی، دمکراسی فزاینده و شهروندمداری در جامعه می تواند بسترهای زندگی بهتر و ساختن ایرانی آزاد و دمکراتیک را فراهم سازند و کسانی که کوشش می کنند تا با حربه مذهب، قومیت، نژاد و ایدئولوژی مردم و جنبش های اجتماعی مدرن را شقه شقه کنند، خواسته یا ناخواسته در ایجاد اراده دمکراتیک ملی در برابر فاشیسم اسلامی اختلال ایجاد می کنند و خود مانع اعتلاء جنبش های سراسری سیاسی اجتماعی هستند و تا زمانیکه جنبش های اجتماعی این گرایشات ویرانگر را منزوی نکنند راه اعتلاء جنبش های همگانی دانشجوئی، زنان و کارگران بعنوان ستون های اصلی جنبش ملی فراهم نمی شود

در دهه گذشته دو جریان سمت گیری سیاسی امیدوارکننده ای را در دستور کار قرار دادند. در خارج از کشور، جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران و در داخل کشور ائتلاف "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر" می توانستند در راستای پاسخگوئی به مطالبات جنبش های اجتماعی و جنبش ملی گامهائی بردارند که حرکت جمهوریخواهان دمکرات لائیک متاثر از گرایشات چپ فرقه ای – قبیله ای ناقص متولد شد و جریان داخل کشور، ائتلاف "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر" زیر سرکوب وحشیانه فاشیسم دینی دامنه فعالیتش محدود شده است

اتحاد برای برچیدن جمهوری اسلامی و برقراری جمهوری ای که آزادی و سرفرازی شهروندان ایران را تامین کند نمی تواند نسبت به نقد دو حرکت نامبرده و نقاط ضعف و قدرت آنها بی توجه باشد. اخیرا تلاش های ارزشمندی را اقای نوری علاء برای ایجاد آلترناتیوی دمکرات و سکولار در برابر جمهوری اسلامی انجام داده است که بنظر می رسد برخی از خطاهائی که منجر به فلج شدن اتحادهای گذشته گردیده در این حرکت هم مشاهده می شود

فقدان پیوند این حرکت با رهبران عملی جنبش های اجتماعی در ایران ویا فعالین این جنبش ها (زنان، دانشجویان و کارگران که در چند سال گذشته بخارج آمده اند و در پیوند ارگانیگ با داخل کشور هستند) خطر غلطیدن این حرکت به اتحاد عالیجنابان را نامحتمل نمی کند و طرح هویتی کردن حرکت (سبز) مانع فراگیری، تعمیق، گسترش و ارتقاء آن خواهد شد

اتحادهای دمکراتیک هرچه بیشتر با پایگاه جنبش ملی؛ جنبش های اجتماعی زنان، کارگران و دانشجویان عجین شوند، سهم بیشتری در تعیین سرنوشت ملت و آینده ایران خواهند داشت.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.