رفتن به محتوای اصلی

بارش باران در دمشق و سیل بند در تهران
26.04.2011 - 16:10

هنگامیکه جنبش های فراگیر آزادی خواهی و گذر از نظام های استبدادی در برخی از کشور های منطقه خاور میانه و شما ل آفریقا گسترش یافت و در مدت کوتاهی به عمر دراز و طولانی رژیم های خود کامه در تونس و مصر پایان داد. بشار اسد در پاسخ به پرسش خبرنگاری گفت. اینگونه حوادث در سوریه اتفاق نمی افتد زیرا نظام و شرایط کشور ما ویژه است. البته اینگونه جواب ها برای آگاهان و تحلیلگران سیاسی تازگی ندارد و همه رژیم های استبدادی خود را تافته جدا بافته و نظام های سیاسی و سرکوبگر خود را پر رمز و راز نشان می دهند. هنوز چند روزی از این گفتار بی پایه و بی اساس بشار اسد نگذشته بود که تظاهرات جوانان سوری بدون توجه به قانون منع تظاهرات که چند دهه پیش از سوی نظامی ها و پدر بشار اسد بر قرار شده بود آغاز شد. تظاهرات نه تنها رژیم دمشق و دارو دسته بشار اسد را غافلگیر کرد بلکه رژیم جمهوری اسلامی را هم به وحشت انداخت. رژیم جمهوری اسلامی با پایبندی به سیاست های پیشین خود نخست مهر سکوت بر لب زد. سپس انکار و سانسور را در مورد رخداد های مهم سوریه پیش برد. و در نهایت به پخش یکسویه اخبار به شکل گزینشی پرداخت. زیرا در شرایطی که رژیم جمهوری با قطعنامه های پی در پی شورای امنیت سازمان ملل روبرو است و هر روز در انزوای بیشتری قرار می گیرد. ارتباط با سوریه اهمیت بیشتری پیدا می کند و از آن طریق با سازمان های وابسته به خود در لبنان و یا غزه ارتباط اقتصادی. سیاسی و نظامی بر قرار می سازد.

سوریه بیش از نیم قرن با مقررات نظامی و از سوی نظامی ها و با مشت آهنین اداره شده است. حافظ اسد افسر خلبان همراه با دوستان جوان خود قدرت سیاسی را چند دهه پیش در دست گرفت. حزب سیاسی بعث را با اندیشه های ملی گرایی عرب و شعار های شبه سوسیالیستی بر جامعه حاکم کرد. سیاست های جنگی و آماده باش های همیشگی نظامی اقتصاد ضعیف این کشور را به ویرانی کشاند. هر چند با مذاکرات صلح با اسرائیل سال های طولانی آرامش در مرز ها بر قرار شد ولی مداخله نظامی در لبنان مقررات نظامی را تشدید و سرکوب و خفقان را در کشور در همه حوزه های سیاسی. اجتماعی و فرهنگی گسترش داد. نظام تک حزبی. اقتصاد ضعیف و وابسته به نظامی ها مانع از رشد کادر های سیاسی ورزیده و سرمایه داری مولد شد که بتواند نهاد های سیاسی و تشکل های اقتصادی را سازمان دهی کند و خواسته های دمکراتیک را مطرح سازد. بنابرین حافظ اسد با شرکا و رفقای خود با کار برد زور و خشونت خواسته های خود را بر جامعه تحمیل و هر حرکت و جنبشی را با نام و بر چسب های گوناگون سرکوب و نابود کرد. جنبش اخوان المسلمین را که در بهار 1982 آغاز شده بود با کار برد نیرو های زمینی و هوایی به فرماندهی برادرش رفعت به شدت سرکوب کرد. در این حملات هزاران نفر جان باختند. در پی آن حافظ اسد هر جنبش اجتماعی را در نطفه خفه کرد و تشکیلات امنیتی خود را در همه مراکز مستقر کرد. در این میان حزب بعث هم گوشه ها و برخی از رفتار های شبه مدرن و سکولاریسم را از خود نشان داد. ولی هرگز به سازمان ها. نهاد ها و ارگان های سیاسی و صنفی اجازه فعالیت نداد. میلیون ها کرد را از حق طبیعی و شهر وندی خود محروم ساخت.

جمعیت سوریه نزدیک به 23 میلیون نفر است. 74 درصد از مردم سنی مذهب. 10 درصد مسیحی. 3 درصد دروزی و 14 درصد را علوی( نوعی از مذهب شیعه) ها تشکیل می دهند. ماشین دولتی. نظامی و امنیتی در دست علوی ها است و سنی ها در اقتصاد فعال هستند. نظام سیاسی برای پیشگیری از حاکمیت دینی و قوانین شر عی خود را متمایل به سکولاریسم نشان می دهد ولی همزمان با هرگونه حرکت. جنبش و یا فعالیت صنفی و سیاسی مخالفت می کند. در سال 2000 با در گذشت حافظ اسد. پسر جوان. خجالتی و تحصیل کرده اروپا که مظاهر غربی در رفتارش به چشم می خورد. قدرت سیاسی را در دست گرفت. از همان روز های نخست صحبت از تغییر و اصلاحات را بر زبان آورد. نسل جوان و تحصیل کرده را بخود جلب کرد. ولی این گفتگو دیری نپایید و با فشار سیاستمداران کهنه کار و سنتی که با استبداد پیمان همزیستی بسته اند بار دیگر روش پیشین حاکم شد و پسر تازه کار و بی تجربه و وارث پدر بر صندلی قدرت مطلقه نشست. پی آمد های چهره به ظاهر خندان پسر خجالتی در سیاست و نزدیکی به آمریکا تحول مهمی در سیاست خارجی سوریه بوجود آورد. همراه با آن خروج از لبنان در پی ترور رفیق حریری و آغاز مذاکره با اسرائیل زمینه های تحول اقتصادی و سیاسی را در کشور گسترش داد. با بحران عراق برخی از سرمایه دار های عراقی و دیگر کشور های غربی و عربی بویژه حوزه خلیج فارس تمایل به سرمایه گذاری در سوریه پیدا کردند و از این رو در ده سال گذشته رونقی در صنعت توریسم. مسکن و خدما ت بوجود آمد. با افزایش سرمایه گذاری و بهبود نسبی اوضاع اقتصادی طبقه متوسط. تحصیل کرده و آگاه در جامعه رشد کرد. این طبقه همراه با دانشجویان و روشنفکران پایبند به سنت ها و اندیشه های راهبردی حزب بعث نبودند و خواهان تغییر در شرایط اجتماعی و نظام سیاسی کشور شدند.

خیزش و پژواک صدای مردم محروم و ستم دیده در منطقه که با سرعت هم به شکل افقی و هم به شکل عمودی حرکت می کند و فراگیر می شود و استبداد را به وحشت می اندازد به سوریه هم رسید و بازتاب آن در تظاهرات مناطق روستایی و دور دست ها شنیده و دیده شد. هر روز که بر وسعت تظاهرات افزوده می شود. چهره متبسم بشار اسد با فراگیر و همگانی شدن تظاهرات خشن تر و بر افروخته تر خود را نشان می دهد. 5 هفته از آغاز تظاهرات گذشته است. در این مدت سیاست های خودی و دیکته شده از سوی جمهوری اسلامی پیش رفته است. رفتار خشن. کشتار بی رحمانه. همراه با اشگ تمساح. جنازه دزدی. مظلوم نمایی و ایجاد تفرقه و شکاف بین نیرو های مخالف کاری از پیش نبرده. نظام حاکم بر سوریه و شخص بشار اسد را مجبور به عقب نشینی کرده است. با همکاری کارشناسان و آموخته های تهران به جنگ روانی پرداخته دو قدم پیش و یک قدم پس می رود. در اولین اقدام حالت فوق العاده را که از پدر به ارث برده بود لغو کرد و به کار دادگاه های امنیتی پایان داد. همراه با آزادی تظاهرات قانون دیگری وضع کرد که دست نیرو های امنیتی و خود سر را برای سرکوب باز می گذارد. بنابرین بیشتر از گذشته پایگاه مردمی خود را از دست می دهد.

ژست ها وبازی های سیاسی که بیشتر نمایشی بود تا واقعی نتوانست اعتماد مردم سوریه را جلب کند و تظاهرات ادامه یافت و با گسترش آن هم شعار ها تند تر و هم جنبش رادیکالتر شد. تظاهرات با خواست برکناری بشار اسد از شهر های درعا. بانیاس. لاذقیه به سوی دمشق گسترش یافت. تعداد کشته شده ها هر روز بیشتر و از مرز 400 تن گذشت.در صبحگاه 5 اردیبهشت بیش از 3000 تن از نیرو های مسلح با تمام تجهیزات جنگی از هواپیما گرفته تا تانک و زره پوش به سوی درعا و شهر های دیگر حمله کردند. همراه با حمله نظامی. نیرو های امنیتی به خانه مخالفین یورش می برند و دستگیر شوندگان را به محل های نامعلوم می برند. درست به همان شیوه ای که در سال های اخیر در جمهوری اسلامی به اجرا درآمده است. در این میان تظاهرات خیابانی به بحران سیاسی پیوند می خورد. ریزش سیاسی و گریز از نیرو های مسلح آغاز شده است. در پی کشتار روز جمعه ناصر حریری و خلیل رفاعی نمایندگان درعا از نمایندگی استعفا دادند. واکنش به این کشتار های بی رحمانه در داخل و خارج سوریه رو به گسترش است. نیرو های صلح طلب و آزادی خواه جهان این کشتار را محکوم و راه برون رفت از بحران را آزادی اندیشه و بیان. دمکراسی و عدالت اجتماعی می دانند. دیگر نمی توان با قوانین کهنه. پدرسالارانه. آمرانه و استبداد حکومت کرد.

رخداد های سوریه در جمهوری اسلامی بگونه ی دیگری تفسیر می شود. حوادث بحرین. یمن. لیبی. اردن. مراکش و... را بیداری اسلامی و خیزش مردمی می نامند ولی در مقابل کشتار نیرو های امنیتی سوریه سکوت و گاهی از آن حمایت می کنند. گاهی در نهان و گاهی هم آشکارا به یاری نیرو های نظامی و امنیتی سوریه می شتابند. بارش باران در دمشق سیل در خیابان های تهران راه انداخته است. احمد موسوی سفیر جمهوری اسلامی در دمشق در سمینار بررسی بیداری اسلامی و مبارزه با فتنه می گوید. حوادث جاری در سوریه از سوی دشمن طرح ریزی شده. نسخه دوم فتنه ای است که پیش از این توسط دشمن در ایران طرح ریزی شده بود... در ایران شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و در درعا شعار نه حزب اله. نه ایران این ها مزدوران خارجی بوده که از دشمن و از صهیونیسم ها خط می گیرند. این گفتار بی پایه و شعار گونه ادبیاتی است که گوش مردم ایران سال ها است آن را می شنود و با نیشخند از کنار آن می گذرد. فرمانده سپاه پاسداران مخالفین را در تهران 2 تا 3هزار تن می داند ولی نزدیک به دو سال است که در آن حالت فوق العاده اعلان کرده نیرو های ضربتی خود را با نام های گوناگون در آماده باش نگهمیدارد! به هر رو کمک های نظامی امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی برای سرکوب مردم سوریه هر روز ابعاد وسیعتری به خود می گیرد. مارک تونر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در گفتار جدید خود گفت. واشنگتن اطلاعات درستی در باره کمک های ایران به سوریه در سرکوب تضاهر کنندگان را در دست دارد.

مردم سوریه ددمنشی و خیانت رژیم جمهوری اسلامی را در یاری و مساعدت به رژیم سرکوبگر بشار اسد فراموش نخواهند کرد. سوریه تنها کشوری در دنیای عرب بود که در جنگ با عراق از ایران حمایت کرد.مردم ایران از جنبش ضد دیکتاتوری مردم سوریه در راه رسیدن به آزادی و دمکراسی حمایت می کنند. حساب مردم از رژیم جمهوری اسلامی. فرماندهان سپاه و نیرو های امنیتی و سرکوبگر جدا است. آنان در راستای منافع خود عمل می کنند. مردم منطقه نیازمند همکاری. همسویی و همبستگی اند. سالانه بیش از یک میلیون ایرانی از سوریه دیدن می کنند. زمینه ی همکاری بین آزادی خواهان دو کشور فراهم است. حمایت از جنبش ها و خیزش های مردمی در دو کشور و منطقه می تواند جبهه وسیعی از زحمتکشان را همراه با نهاد های مدنی متشکل سازد و مبارزه با رژیم های خود کامه را تا سرنگونی آنان سرعت بخشد...

محمد حسین یحیایی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.