رفتن به محتوای اصلی

اعدامها، ملیتها، و خیزش عمومی
30.01.2011 - 19:10

 

حکومت از همان آغاز سرکار آمدن خود جوخه های اعدام و چوبه های دار

برپا نموده ،و درطول حیاتش انسانهای بیشماری را کشتار کرده است، چه به اتهام سیاسی و چه غیر سیاسی. به ویژه در این اواخر به چرخ اعدام شتاب بیشتری بخشیده است.

در هفته ها و روز های اخیر زندانیان سیاسی حسین خضری در زندان ارومیه،جعفر کاظمي و محمدعلي حاج آقايي و زهرا بهرامی در تهران، فرهاد تارم در زندان ارومیه،اعدام شدند.

فعالین جنبشهای ملی دموکراتیک در سراسر ایران بخاطر کوشش در راه احقاق حق و حقوق ضایع شده مردمان تحت ستم و تبعیض خود در زیر شدیدترین شکنجه ها قرار گرفته و به زندانهای طولانی مدت محکوم گردیده اند. و با متد «مرگهای مشکوک» که حکومت در رابطه با فعالین به کار میبرد، در حقیقت اعدام میشوند که مرگ مهندس امانی فعال آذربایجانی یکی از آنهاست.

اتحاديه اروپا اعلام میکند :«تعداد اعدامها در ايران به مرز هشدار رسيده است.فوراً اعدام های محکومان به مرگ در این کشور را متوقف کنید».

سازمان ديده بان حقوق بشر میگويد: «بر طبق گزارشهای رسمی در ايران، مقامات از اول ژانويه سال جاری حداقل ٧۳ زندانی، يعنی به صورت ميانگين نزديک به سه زندانی هر يک روز، را به دار آويخته اند».

حکومت بخاطر برنامه هسته ای مشکل آفرینش تحت فشار تحریمهای اقتصادی و تجاریست . بخاطر نقض شدید خقوق بشر و اعمال تبعیض علیه ملیتها از سوی سازمانهای بین الملی تحت فشار است .

از سوی ایرانیان مقیم خارج مورد اعتراض است. شنبه ۲۹ ژانویه در ده ها شهر، در خارج، اعتراضات علیه اعدام در ایران برگزار شد.

با تمام اینها حکومت همچنان با شدت بیشتری به شکنجه و اعدام آزادیخواهان و قربانیان جامعه ء پر از فقر و مسکنت که خود معمار آنست ادامه میدهد.

نمیخواهم اخبار گزارش کنم که به اندازه کافی در این رابطه در رسانه ها مطلب و تفسیر هست . نمیخواهم زخمهای عمیق و اشکهای خونچکان مردمان این سرزمین را دانه دانه بشمارم که از تاب و توان بیرون است . نمیخواهم سخن از نقض حقوق بشر گویم. نه، سخن از نقض حقوق بشر نیست. سخن از اعدام حقوق بشر در ایران است.

میخواهم سئوالات ساده ای مطرح کنم . چرا که تنها صادر کردن بیانیه ها و محکوم نمودن اعمال غیر انسانی حکومت و مانند اینها کافی نیست. درد عمیق تر از اینهاست. راه و راههایی باید جست که بتوان این طاعون را چاره کرد.

موضوع روشن است. فشار و اعتراض علیه تبعیض و اعدام ها تاکنون به اندازه ء کافی قوی نبوده است. باید مسئله را در تمام زوایای جامعه مطرح کرده و اعتراضات را با هر جرقه ای گسترش داد.

-چرا احمدی نژاد با مجلس و مجمع مصلحت، و بنوعی با خامنه ای درگیر میشود و مشایی با کیهان مشکل دارد؟

- چرا ارتش سایبری جنبش آذر بایجان را تهدید میکند و برای به انحراف کشاندن جنبشهای ملی دموکراتیک نقشه میچیند؟

- چرا مشایی و احمدی نژاد ایده لوژیی شیعگری را با ناسیونالیسم آریایی ترکیب میکنند؟

-چرا روند خودی کردن حکومت با شدت هر چه تمامتر ادامه دارد؟

- چرا اقتصاد در دست سپاه قرار گرفته و نظامیان و امنیتیها در اندیشه حذف روقبای روحانی خود و قبضه قدرت به تمامی هستند؟

-جرا حکومت دست از اعدام بر نمی دارد؟ و چه بایدکرد که او را به زانو درآورد؟

خصوصیات نظامی استبدادی و مذهبی ایده لوژیک و تبعیضگرانه و ناسیونالیستی و فاشیستی، ماهیت و طبیعت حاکمیت موجود را تشکیل میدهند که «حذفگرایی» را سیاست مسلط نظام کرده است. یکدست کردن نظام و مردم نتیجهء حذفگرایی ست.

یعنی، حذف مداوم. حذف در حذف! خوره ایکه رهایی از آن تنها با رفع دیکتاتوری ممکن است.

چوبه های دار، تلاش در منحرف کردن مستقیم و عیر مستقیم جنبشها و اعتراضات، سرکوب تظاهرات و اعتصابات و غیره به تمامی از طبیعت ضد انسانی حاکمیت سرچشمه میگیرند.

تلاش در جهت همگانی شدن اعتراضات و خیزش عمومی، تنها راهی ست که میتواند حکومت را به زانو در آورد.

اعتراضات تنها با اعتراض گروهای اجتماعی و خلقهای تحت ستم مضاعف عمومی و همگانی میشود. ضروریست به این موضوع اشاره شود:

اعتراض و خیزش مشترک جنبشهای ملی دموکراتیک بهمراه اعتراض و قیام ضد استبدادی مرکز، با حفظ صف مستقل در تمام وضعیتها، علیه حاکمیت دیکتاتوری فاشیستی، تنها راه دستیابی به حقوق ملی دموکراتیک خلقهاست.

راه دستیابی به حقوق ملی دموکراتیک از راه شکستن سد دیکتاتوری میگذرد.

هرگونه سیاست کناره گیری در خدمت تدوام ستم ملی ست. تمام نیروها را تنها با اعمال قدرت جنبشها ی ملی در خیزش همگانی میتوان به پذیرش حقوق ملی مجاب کرد. تا اعتراض و قیام جنبشها نباشد هیج نیرویی بپذیرش حق و حقوق خلقها عملاً گردن نخواهد گذاشت.

حفظ صف مستقل با خواسته های مستقل، در اعتراضات و خیزش عمومی ، ضامن وسیله قرار نگرفتن جنبشهای ملی دموکراتیک است.

جنبشهای ملی دموکراتیک به جز شرکت فعال در اعتراضات و قیام همگانی راه دیگری ندارند. سد دیکتانوری تنها با اعتراضات و خیزش عمومی میشکند.

هیج خلق و ملیتی به تنهایی توان پیروزی بر حکومت را ندارد. تفرقه و تجزیه نیرو ها در خدمت بقای حاکمیت است. کوشندگان راه آزادی نباید پا به این دامها بگذارند. از طرح اختلافات جدایی افکنانه بین خلقها باید به شدت دوری جست.

رفع دیکتاتوری، برقراری دموکراسی ، در خدمت حق تعیین سرنوشت ملیتهاست. ملیتها پیش از آنکه سرنوشت خود را تعیین کنند باید سرنوشت ایران را تعیین کنند. سرنوشت ایران ورود به دوران دموکراسی ست. این دوران مرحله رسیدن به حق تعیین سرنوشت خلقهاست. اتحاد دواطلبانه خلقها در خدمت زندگی سعادتمندانه تمام مردم ایران است. از نوردیدن این راهها نباید واهمه داشت. اتحاد از آزادی بر میخیزد. و زور و اجبار مادر پراکندگی ست. پراگندگی در میان غولهای جهانی ، در عصر جهانی شدن همه چیز، زنجیرهای بردگی را بر گردن خلقها سفت خواهد کرد. راه آزادی و آزادگی و حفظ استقلال در برابر دیکتاتورها و غولها، راه اتحاد ها و اتحادیه هاست.

نیروهای ضد دیکتاتوری بهتر است بدانند که پذیرش حق و حقوق ملی مردمان متفاوت ایران در خدمت شکست سد دیکتاتوری و هموار شدن راه دموکراسی است. بدون پذیرش حقوق ملیتها نه استبداد نابود میشود و نه دموکراسی پا میگیرد.

در هر گوشه ای از جامعه امکان «اعتراض و بسیج مردم علیه دیکتاتوری و نادیده گرفتن حقوق ملی»باشد باید فعالانه شرکت کرد. اعتراض به اعدامها، مرگهای مشکوک، شکنجه و سنگسار ، انتخابات مهندیسی شده، تحصیل به زبان مادری، محیط زیست ، اعتصابات کارگری و غیره از آن جمله اند.

در ایران مسیر احتمالی حرکت نوین سیاسی ممکن است از جرقهء اعتراضات و انتخابات شروع ، و با طرح مسئلهء رفراندوم به خیزش عمومی طی شود. تمام این مراحل نقاط یک روند را تشکیل میدهند و نباید جدا از یکدیگر به حساب آورد. این نگرش و مسیر میتواند پیشنهاد کنندگان اقدام انتخابات، رفراندوم، و اعتراضات عمومی و قیام را متحد کند. تأمین حضور متشکل نیروهای« مترقی » در رأس حرکت مرکز و پیرامون، ضامن عدم کجروی و انحراف مسیر تغییر و دستیابی به دموکراسی ست. در غیر اینصورت حضور فعال« پیرامون» بعید بنظر میرسد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.